چالش آخرین یلدای قرن

[White Moon]

_بسم الله_

خب می دونم که شما خیلی بهتر از من می دونین که امشب (یا فردا شب؟ :|) آخرین یلدای قرن می باشد.
دیدم خیلی دارین انجمنو می ترکونین و قلب های سرشار از محبتتون همه جا رو قشنگ کرده؛ گفتم یه تاپیک بزنیم دورِ هم باشیم.
اینجا فردِ مورد نظرتون رو تگ می کنین و با یه فالِ حافظ، یه عکس نوشته، یه شعر کوتاه، یه آهنگ و... نشون میدین که به یادش هستین.
هیچ محدودیتی وجود نداره. شما هر چی که دوست داشتین رو می تونین به فردِ مورد نظرتون هدیه بدین.حتی عکس از سفرۀ شب یلداتون.
مهم، دورِ هم بودنمونه :)


یلداتون هم مبارک.​

 

[🍫 Dark chocolate]

اول از همه این فیلمو ببینین

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

ا


بعدشم این عکسه تقدیم به همه

 

[*Adonis*]

#خاطره_نامه:

خب خب این خاطره ها برای یکی دو نفره، ولی چون بعضیاش جالبه گفتم بزارم همه بخندیم

ما که هستیم؟ سه کله پوک؟ سه تفنگدار؟ سه سلحشور؟ اصن نمیدونم، ما سه تا دختر خیلی بانمک و کیوت و خواستنی هم نیستیم، (البته چهره هاشونو ندیدم نمیدونم کیوتن یا ن)، در کل سه تا آدمیم، سه تا دوست.
این پیام برای شماست، همون دوتا دوستی که منو چند وقته بین خودتون پذیرفتین، زهرای همیشه خل و چل

ترنم، عاطفه، یادتونه اولین روزی که با هم آشنا شدیمو؟ راستشو بخواین من خوبِ خوب یادمه، اصلا هیچی نبود، تو یه پیام دادی منم جواب دادم و تمام، به همین خونوکی.
میدونم شروعمون یه نمه زیادی خونوک بود، ولی هرچی بیشتر گذشت آشنا تر شدیم، و تبدیل شدیم به سه تا دوست که به دوستیشون افتخار میکنن.
ترنم، یادته بهت گفتم چندمی گفتی هم شهریوری ام هم جهشی خوندم؟ من اون موقع کلا هنگ کردم و اون روز اونقد جوگیر شدم که رفتم به همه دوستاو آشناها و... گفتم ،اونا هم تا شب داشتن پشماشونو از روی زمین جمع میکردن
عاطفه، یادته روز اولی که توی اینستا فالوت کردم گفتم تنها و تنها پستتو بپاک، تو هم که بنده خدا به حرف من گوش کردی و تنها پستتو پاکیدی و ی پست دیگه گذاشتی، ولی شانس نداشتی که،
اینستا اونم پاکید (#نتیجه اخلاقی: هیچ وقت به حرف من گوش نکن)
یا مثلا، یادته بهت گفتم بهم فیلم معرفی کن تو هم چند تا گفتی و وقتی گفتم همرو دیدم خودم نشستم بهت ده تا سریال معرفی کردم؟
کلا اعجوبه هایی هستیما
این دوستیامون همچنان ادامه داشت، تا روز جرئت حقیقت که پروفایل منو به باد فنا دادین، شدم خاله عطاران، البته بعدش تلافیشو سر ترنم خانوم در آوردم اما ژیلا اومد دعوام کرد و جیگرو بهم داد،
و اینگونه شد که عاطفه از این معرکه قصر در رفت.

در هرصورت، امیدوارم توی این یلدای خوشی و مهربونی، لپای همتون مثل انار، سرخ، چشماتون مثل شب، سیاه و لباتون مثل پسته خندون باشه.
یلدای همه اعضای خانواده نگاه مبارک

@Angel of Fate
@AaTeFed

 

[AaTeFed]

سلام
خوب راستش دقیقا نمدونم چجوری شروع کنم
اول از همه یلدا تموم شده و من تازه دارم اینو مینویسم
خب راستش انگار همین دو روز پیش بود باورم نمیشه دو سال از عضویت من توی این سایت گذشته. دو سال پیش من اومدم انجمن و دوستای زیادی پیدا کردم اولین نفرشون @*Parmiss* بود خیلی مهربون ولی بعد چند وقت رفت و بین این دو سال یه بار سر زد هیچوقت نگفت چرا میره
بعد از اون دوستای جدید مثل @Eliot
@Snow Wolf.z ک خیلی نامرده چون فکر کرده از دستش خسته شدم و منو تو روبکا بلاک کرده:/
@فاطمه زهرا که هنوز هم نگران سلامتیشم و اینقد رفیق بی مرامیم که هیچی از سلامتیش خبر ندارم
@*S.M.Z*
ریحون
@کوثر فیض بخش
@لونــℓunAـــآ
@Sharmin...
و صد البته

@❤F.korea❤​

(که البته خیلی خیلی بیمعرفته من منتظرم که هنوز بیاد و یه خبری از خودش بده. از کنکورش بگه. ناراحتم چون امسال نه من تولد اونو تبریک گفتم و نه اون. امیدوارم برگردی با خبرای خوب و بگی تربیت معلم قبول شدی یا مثلا شوهر کردی. یلدات مبارک رفیق من. راستی پادشاه ابدی رو دیدی؟ فیلم جدید لی مین هو. اینقد دوس داشتم ک با هم نگاش کنیم. من روی دوستش کراش زده بودم. دوست داشتم بیای و راجبش کلی حرف بزنیم و بخندیم. حیف)
و خوب هیچوقت یادم نمیره وقتی که من بن شدم و این دوستا چقدر به عمو حمید اسرار کردن ولی فایده نداشت و بالاخره عید که شد تصمیم بر بخشش من گرفتن
دوباره دور هم جمع شدیم اما خیلی زود همه چی عوض شد
بعضی ها خودشون رفتن و بعضی ها هم بن شدم و من ناراحتم که نمیتونم برشون گردونم
البته تاجایی که تونستم توی فضای مجازی پیداشون کردم چون نمیخام از این دوستام هیچوقت بیخبر باشم
و بین همه ی این ها تنها کسایی که هنوز موندن برام توی اینجا @Firelight̸ صبا جونم و @*_Tina_* اوستا جونم
( راستی صبا اینو هی میخام بهت بگم هی یادم میره. خواستم ادامه رمانت رو بخونم که دیدم دو تا از پست هات نیستن...
حالا من چیکار کنممممم
خودت نداری شون؟؟)

بعد همه این اتفاقات که مثل یه گوم( فقط دو نفر معنی این کلمه رو میدونن) بود هم خودم کمتر به اینجا میومدم و هم حس میکردم فراموش شدم ولی خوب به واسطه ی رمان ها چند تا دوست جدید و خوب پیدا کردم
اولیش که رمان خیلی خیلی قشنگی داره ولی من یه رفیق نامردم که هنوز تمومش نکردم و میدونم از دستم خیلی خیلی ناراحته @ZHILA.H
و هنوزم با تمام شرمندگیم میگم که بعد امتحانات نوبت اولم که پس فردا شروع میشه حتما رمانش رو تمام و کمال میخونم.
نفر دوم هم @~PINK~ جونم
خوب اشناییمون رو نمدونم چجوری شروع شد ولی از وقتی توی سوژه کابر سوم شدم خیلی خر ذوق شدم
اینو خودشم میدونه. که البته نفرات اول و دوم کم نذاشتن و کاملا ذوق من دود شد رفت هوا

در اخر دو تا دوست عزیز عشق کره عین خودم پیدا کردم
حیف که لواشکم انجمن نمیاد وگرنه اشناتون میکردم
@یونئا Z_R

@^T.Shabani.84​

خوب من میخواستم بگم هر دو تا تون رو خیلی چوایوووو
هر دو تا تون اونی های منین
و اینکه زهرا جونم رمانت خیلی خیلی عالیه
تو این تایپیک یه تبلیغ هم میخوام بکنم
کسایی که این پست رو میبینن و رمان تخیلی دوست دارن حتما به این تایپیک سر بزنن

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

و اخرسر اخرسر اسم رمان اومد یاد یه نویسنده ی بیمعرفت افتادم که چند وقته یهو غیبش زده و دویست و پنجاه نفر رو گذاشته توی خماری
@N.Raya
رایا جونم کی میخوای بیای دیگه
ها؟
هر دفعه یه دوستی خبر میده که چند وقت دیگه میای پس کو؟
من دیوونه ی رمانتم برای هر کسی که میشناختم تعریفش کردم اما حالا خودم یک ساله که معطل یه پست جدیدم
اسم شخصیت ها رو یادم رفته. نمدونم شخصیت اصلی ماهرخ بود یا گلرخ .شایدم اسمش ماهور بود
نه ماهور اسم خواهرشه
پس حتما گلرخ اسم مامانش بود
این درگیری های ذهنی هر روز منه
البته که عماد رو اصلا یادم نمیره
یلدات مبارک و اینکه لطفا زودتر بیا
چبلللللل
و بعد از اینهمه پر حرفی و درد و دلای من
رفیق جونی هام همگی یلداتون پساپس مبارک
امیدوارم هر جا هستین شاد باشین
و ای کاش از بعضی هاتون حداقل یه خبر کوچولو داشتم

سایت دانلود رمان نگاه دانلود

دانلود رمان های عاشقانه