- عضویت
- 2016/07/17
- ارسالی ها
- 11,195
- امتیاز واکنش
- 32,291
- امتیاز
- 1,119
حاکمی به وزیر خود گفت:
قوانینی تنظیم کن تا پدرِ این ملت رو در بیاریم!
فردای آن روز وزیر نزد شاه آمد و قوانین را خواند…
1مالیات ۳ برابر فعلی!
2حقوق، رُبع عُرفِ بقیه کشورها!
3شاه، صاحب جان و مالِ همه مردم است!
4آروغ زدن ممنوع!!!
شاه گفت:
بند چهارم چه معنی دارد؟!
وزیر:
بند چهارم سوپاپ اطمینان است، بعدا متوجه معنی آن خواهید شد!
وُزرا قوانین را اعلام کردند...
ملت گفتند:
این که جان و مال ما از آن شاه باشد توجیه دارد چون ایشان صاحب قدرت است؛ ولی یعنی چه نتوانیم آروغ بزنیم؟!
مردم برای اینکه از امرِ شاه نافرمانی کرده باشند در کوچه و پس کوچه آروغ می زدند و می گریختند!!!
جلسات شبانهی آروغ برگزار میکردند و هر گاه آروغ می زدند احساس میکردند که کاری سیـاس*ـی انجام می دهند!!
ماموران هم مُدام در حال دستگیری افراد آروغ زن!! بودند و گاهی به منازل و رستورانها یورش میبردند و آروغ زنها را دستگیر می کردند!
روزی شاه به وزیر گفت:
الان معنی سوپاپ اطمینانی که گفتی را میفهمم!
چون باعث شده که هیچکس به ۳ قانون اول توجهی نکند!
این داستان آروغ زدن حکایت شعار آزادی ای است که برخی آقایان برای جوانان گذاشته اند...
یعنی شما مشغول آزادی باشید و ما مشغول اختلاس...
شما مشغول آزادی باشید و ما مشغول رانت بازی...
شما مشغول آزادی باشید و ما مشغول جمع کردن ثروت...
از ما شغل و ازدواجتان را نخواهید در عوض اگر خواستید در کوچه و پس کوچه نظربازی کنید کاری می کنیم کسی متعرض شما نشود
مراقبیم کسی کاری نکند که دیگر نتوانید این پری رویان را راحت یک دل سیر نگاه کنید و اگر شد متلکی هم بیاندازید ...
اما از ما نخواهید که من ملزم باشم شرایط فرهنگی و اقتصادی رسیدن تو یه یکی از این پری رویان را فراهم کنم ...
تو فقط دزدکی حال کن و نسیه !!!
قوانینی تنظیم کن تا پدرِ این ملت رو در بیاریم!
فردای آن روز وزیر نزد شاه آمد و قوانین را خواند…
1مالیات ۳ برابر فعلی!
2حقوق، رُبع عُرفِ بقیه کشورها!
3شاه، صاحب جان و مالِ همه مردم است!
4آروغ زدن ممنوع!!!
شاه گفت:
بند چهارم چه معنی دارد؟!
وزیر:
بند چهارم سوپاپ اطمینان است، بعدا متوجه معنی آن خواهید شد!
وُزرا قوانین را اعلام کردند...
ملت گفتند:
این که جان و مال ما از آن شاه باشد توجیه دارد چون ایشان صاحب قدرت است؛ ولی یعنی چه نتوانیم آروغ بزنیم؟!
مردم برای اینکه از امرِ شاه نافرمانی کرده باشند در کوچه و پس کوچه آروغ می زدند و می گریختند!!!
جلسات شبانهی آروغ برگزار میکردند و هر گاه آروغ می زدند احساس میکردند که کاری سیـاس*ـی انجام می دهند!!
ماموران هم مُدام در حال دستگیری افراد آروغ زن!! بودند و گاهی به منازل و رستورانها یورش میبردند و آروغ زنها را دستگیر می کردند!
روزی شاه به وزیر گفت:
الان معنی سوپاپ اطمینانی که گفتی را میفهمم!
چون باعث شده که هیچکس به ۳ قانون اول توجهی نکند!
این داستان آروغ زدن حکایت شعار آزادی ای است که برخی آقایان برای جوانان گذاشته اند...
یعنی شما مشغول آزادی باشید و ما مشغول اختلاس...
شما مشغول آزادی باشید و ما مشغول رانت بازی...
شما مشغول آزادی باشید و ما مشغول جمع کردن ثروت...
از ما شغل و ازدواجتان را نخواهید در عوض اگر خواستید در کوچه و پس کوچه نظربازی کنید کاری می کنیم کسی متعرض شما نشود
مراقبیم کسی کاری نکند که دیگر نتوانید این پری رویان را راحت یک دل سیر نگاه کنید و اگر شد متلکی هم بیاندازید ...
اما از ما نخواهید که من ملزم باشم شرایط فرهنگی و اقتصادی رسیدن تو یه یکی از این پری رویان را فراهم کنم ...
تو فقط دزدکی حال کن و نسیه !!!