جالب و دانستنی آیا کسی هست که عاشقی نکرده باشد؟ | معرفی کتاب

- کـیـمـیا -

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/02/25
ارسالی ها
5,643
امتیاز واکنش
45,406
امتیاز
1,001
محل سکونت
بندر انزلی
هفته نامه صدا - امین محمدی زاد: «عشق الهی» عنوان پژوهشی عاشقانه است که رویکردهای ظریف و تازه عرفا و متفکران اسلامی را ویلیام چیتیک در هیچ کجای کتاب سعی در تعریف عشق نداشته است زیرا نویسندگان هم،حتی اگر عوارض عشق را شرح دادنی بدانند، آن را نه تعریف پذیر دانسته اند و نه بیان کردنی.

حقیقت عشق فقط با در آغـ*ـوش گرفتن و زیستن با آن درک می شود. نوشتن چنین کتابی، آن هم در آکادمی غربی، علتی نخواهد داشت جز آن که آدمی پرسش نخستین مقدمه سید حسین نصر را مرور کند: «آنی را که از عشق بهره نباشد، آیا توان نبشتن از عشق هست؟»

این جمله را می توان با کلام مولف تکمیل کرد که کتاب را برای عاشقان نوشته است. این همان رسمی است که مولفان سنت عقلی و عرفانی اسلام رد طول قرن های گذشته بدان پایبند بوده اند و آن را فقط برای دستگیری از طالبان عشق و معرفت نگاشته اند. با این حال کتاب روش و منش محققانه ای دارد و حق تحقیق در آن رعایت شده و وجوه جدیدی از سنت عرفان اسلامی در آن آشکار شده است.

1189283_412.jpg


ویلیام چیتیک در سخن گفتن سر عشق در متون عارفانه متفکران اسلامی به شاعرانی چون مولانا و سنایی غزنوی، عارفانی چون ابن عربی و خواجه عبدالله اصفهانی، صوفیانی نظیر احمد غزالی و چهره های درخشان اما کمتر شناخته شده ای مثل رشیدالدین میبدی و احمد ابن منصور سمعانی می پردازد و منظومه ای بسیار غنی از معارف عشق محور تاریخ اندیشه اسلامی فراهم می آورد.

ویلیام چیتیک از محققان سرشناس در حوزه عرفان و فلسفه اسلامی است. او پایان نامه دکتری خود را زیر نظر سید حسین نصر در دهه 50 در دانشگاه تهران دفاع کرده است و به همراه غلامرضا اعوانی از شاگردان و همراهان سید حسن نصر محسوب می شود. چیتیک بیشتر عمر خویش را در پی یافتن رموز تفکر ایرانی، زبان فارسی و رویکرد عرفان اسلامی سر کرده است.

همین علقه و علاقه باعث شده است تا چیتیک را در زمینه عرفان اسلامی تبدیل به صاحب نظری ارجمند سازد. سید جلال الدین آشتیانی که خود یکی از برجسته ترین شارحان فکر عرفانی است درباره او می گوید: «آقای چیتیک را در دانشگاه تهران ملاقات کردم. با زحمت به فارسی تکلم می کرد.

وقتی اظهار داشت که بنا دارد نقدالنصوص را تصحیح کند و بر آن مقدمه بنویسد، باور نکردم که بتواند از عهده بر آید... کار مشکل و به دست آوردن مطالب از آثار مفص لو مجمل عرفانی کار هر کسی نیست... بعد از مدتی آقای چیتیک نسخه ای کامل از نقدالنصوص را برای حقیر فرستادند... به انضمام مقدمه ای بسیار نافع ... و مرقوم داشته بودند که این اثر را به زودی چاپ و منتشر خواهم کرد. حقیر بعد از دریافت کتاب و مطالعه اجمالی آن در حیرت فرو رفتم و به آقای چیتیک آفرین گفت.»

مهدی محقق نیز درباره او مین گوید: «چیتیک زاده و پرورده فضای فرهنگی ایران است. در آثار خود نه تنها به طور کامل به معرفی ابن عربی و مولانا پرداخته بلکه شناساندن دانشمندان ایرانی – اسلامی دیگر در غرب نیز مرهون کوشش های این پژوهشگر است. چیتیک علمای معاصر را هم مغفول نداشته و در برخی از آثار خود اندیشه های مرحوم علامه طباطبایی و امام راحل را مورد بررسی قرار داده است.» ویلیام چیتیک که مولوی و ابن عربی را به عنوان شاخه تخصصی خود در عرفان اسلامی برگزیده است، کتاب «عشق الهی» را با توشه ای کهاز انبان عارفان نامدار ایران زمین پر کرده، تالیف کرده است.

1189284_801.jpg


کتابی که مورد بحث ماست از جدیدترین آثار چیتیک است که در سال های گذشته هم به عنوان کتاب جهانی سال جمهوری اسلامی برگزیده شد. شیوه کار چیتیک تلفیقی است از ترجمه و تالیف. معمولا او در کارهای مختلف اش سعی می کند گزینه هایی را از متون معتبر حکمت و عرفان اسلامی فراهم کند و توضیحاتی را برای آنها بیاورد و به دسته بندی آنها بپردازد.

همچنین تلاش او در آثارش، نزدیک کردن این متون به جهان فکری امروز است.این کتاب یکی از بهترین آثار چیتیک است و از همان سالی که نوشته شد، مورد توجه قرار گرفت. او در این کتاب می کوشد اسلام را دین محبت معرفی کند و به ویژه بدفهمی غربیان درباره اسلام را به این معنا که میان اسلام و محبت نسبتی نمی بینند و آن را فقط دین قانون و شریعت می شمارند، اصلاح کند.

این کتاب را می توان گلچینی از متون نثر عرفان اسلامی در سده های پنجم و ششم دانست. از جمله متون فیلسوفان و عارفانی مانند ابن سینا، اخوان الصفا، محمد غزالی، احمد غزالی و خواجه عبدالله انصاری و دیگران را بررسی کرده است.

در حقیقت او نشان می دهد که دیدگاه این نویسندگان ریشه در یک بینش دینی دارد که طبق آن عشق دارای نقش بی بدیلی در به هم آوردن شکاف میان انسان و خداست. در متون مورد بحث طیف وسیعی از تعالیم فلسفی و کلامی آمده است ولی آن تعالیم به شیوه خشک و انتزاعی بیان نشده اند.

بیان آنها همراه است با تحلیل تمثیلی و اسطوره ای و لطافت در کلام به گونه ای که می تواند جاذبه خاصی برای جان مشتاقان داشته باشد. نویسنده مطالبی را که در این متون آمده است ذیل سه عنوان اصلی که سه بخش کتاب را هم تشکیل می دهند، دسته بندی کرده است. این سه عنوان عبارت است از «بخش اول: مبدا عشق»، «بخش دوم: حیات عشق» و «بخش سوم: غایت عشق».

او متونی را که با این موضوع نوشته شده اند، انتخاب کرده و ذیل این سه عنوان اصلی قرار داده و هر عنوان را به چند فصل تقسیم بندی کرده است. عمده متون انتخابی او فارسی هستند. کار انشاءالله رحمتی و حسین کیانی به عنوان مترجمان اثر این بوده است که نوشته های چیتیک را ترجمه کرده اند.

همه متون و عباراتی را که چیتیک زا عربی به انگلیسی ترجمه کرده است، بر اساس خود متون اصلی ترجمه کرده اند و متون کهن فارسی را عینا نقل کرده و در عین حال تصحیحات مورد نیاز را در آنها اعمال کرده و توضیحات را افزوده اند. به نظر می رسد این کتاب اثر مفید و دست اولی درباره عشق الهی از نگاه معنویت اسلامی باشد.

مقدمه ویلیام چیتیک

1189285_324.jpg


از گفتگو با دوستی که استاد مطالعات دین و متخصص هندوئیسم است دیرزمانی نمی گذرد و چون فهمید در کار کتاب عشق هستم، پرسید: آیا بار دیگر بر آثار مولانا مشغولی؟! این پرسش استادی با سال ها سابقه تدریس بود که با شنیدن عنوان عشق در اسلام گمان می برد که محقق باید درباره مولانا کار کند. ناآشنایان با سابقه تاریخی مولانا یا کسانی که از راه ترجمه های عامه پسند با وی مواجه شده اند، با اطلاع از مسلمانی وی، در شگفت می شوند. غرض آن که افراد کمی در غرب، عشق و اسلام را قرین هم می دانند.

در مقابل آشنایان با تاریخ و متون اسلامی می دانند که عشق شرط اولیه سلوک هزاران محقق و عارف مسلمان بوده است. عشق در اخلاق دینی نقطه کانونی است و یگانه کلمه ای است که می تواند معنویت اسلامی، یعنی قلب پیام قرآن را به اختصار تبیین کند. نخست گمان می بردم که این شایستگی از آن معرفت است و فر انز روزنتال شرق شناس در نام گذاری کتابش به غلبه معرفت محق بوده است.

اکنون بر آنم که عشق از پس انتقال ماهیت خداجویی موجود رد قلب سنت بهتر بر می آید. نگارش کتاب را با طبقه بندی منسجم بیش از هزار صفحه از متون تازه ترجمه شده درباره موضوع آغاز کردم. کم کم بر من روشن شد که نویسندگان به سه پرسش اساسی پاسخ داده اند: عشق از کجاست؟ آدمی چگونه می تواند در زندگی روزمره عاشقانه بزید؟ آدمی را عشق به کجا می رساند؟

بنابراین منتخبات را زیر سه عنوان اصلی قرار دادم: سرچشمه عشق، حیات عشق و هدف عشق. با انتخاب نهایی از میان این که کدام متن را برگزینم و کدام را واگذارم، مصمم به ارائه زمینه ضروری الهیاتی شدم.

مقدمه سید حسین نصر

1189286_646.jpg


آنی را که از عشق بهره نباشد، آیا توان از عشق هست؟ با این سوال می توان پاسخ داد: «آیا کسی هست که عاشقی نکرده باشد؟»

بی بهره از عشق را توان خلق اثر عاشقانه نیست، اما برای نگارشی که قوت تبیین حقیقت عشق در آن باشد، کسی را باید یافت که از منزل نخستین عشق، یعنی عشق به خود، پا فراتر نهاده باشد. آدمیان تا خود را فارغ از غیر بشناسند، عاشق خود می شوند، حتی مردان و زنانی که از خود متنفرند، به هر دلیلی، بسته و عاشق آن صفت خودند که «متنفر از خود» است؛ هر چند برای انسان روحانی این خودناپسندی یا به بیان دقیق تر، نفس گریزی گام نخست در مسیر عشق فراتر از خود و در نهایت عشق خداست که از ازل ساکن قلب مخلوقات خود است، چه بدانند و چه ندانند، فرآیند تحقیق و تبدیل در معنویت اسلامی بسته به خودآگاهی از دایره هر چه فراتر رونده عشق آدمی است که شعاعش تا آنجا می گسترد که به ساحل الوهیت می رسد و آدمی عشق الهی را در می یابد و بر وی محقق می شود که فقط این عشق حقیقی است و همه عشق های دیگر مجازی و سایه ای از آنند که به تعبیر دانته در کمدی الهی، «خورشید و ستارگان را به گردش در می آورد».

الزاما همه آنان که عشق شان به ساحل وجود رسیده و محبت خداوند را احساس کرده اند، درباره آن تجربه ها اثری نیافریده اند اما دیگرانی که چنین کرده اند، بهانه شان عشق به مخلوقاتی بوده که خداوند هم عاشق آنان است. نوشتن از این عشق برتر برای این مولفان نه برای نیل به هدف دنیایی، بلکه وظیفه ای است برای هدایت دیگران به سرمنزل محبوب.
 

برخی موضوعات مشابه

بالا