ارتش یوشع نبی

  • شروع کننده موضوع Elka Shine
  • بازدیدها 112
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

Elka Shine

مدیر بازنشسته
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/07/11
ارسالی ها
4,853
امتیاز واکنش
14,480
امتیاز
791
در کتاب یوشع نبی کلماتی بکار بـرده شده که در کتاب مقدس به ندرت آمده است و این کلمات درجات مختلف مشاغل عمومی در اسرائیل می باشد .



یکی از این کلمات « قسینیم » است ( یوشع 10 : 24 ) که شخصیت های مهمی بودند : مشاغل و وظایف آنها شخصی ( میکاه 3 : 9 ؛ امثال 6 : 7 ) یا نظامی بوده ( اشعیاء 22 : 3 ) . در کتاب یوشع نبی این کلمۀ عبری را می توان « افسران » ترجمه کرد .



کلمۀ دیگر « شوتریم » می باشد ( یوشع 1 : 10 ، 3 : 2 ) و این افراد کسانی بودند که بیشتر با مردم تماس داشتند . در مشاغل ملّی وظایفی نظیر سرعمله بر عهده داشتند ( خروج 5 : 6 و غیره ... ) یا به عنوان دستیار در امور قضایی کار می کردند ( تثنیه 16 : 18 ، 1- تواریخ 23 : 4 ) و در ارتش افسرانی بودند که مستقیما با افراد سروکار داشتند ( تثنیه 20 :5-8 ) ترجمۀ کلمۀ عبری را که « کاتبان » یا « منشیان » ترجمه کرده اند و مکررا استعمال می شود زیاد مناسب نیست زیرا برای کاتبان و منشیان کلمۀ « سوفریم » وجود دارد و کسانی هستند که وظیفه شان خواندن و نوشتن است . در زبان عبری امروزی این کلمه را برای ژاندارم و افراد پلیس و غیره بکار می بردند و کاملاً صحیح و مناسب است و در کتاب ما آن را بایستی « گروهبانان » ترجمه نمود .



در ارتش یوشع نبی که به خوبی سازمان یافته بود یک قسمت نظامیان حرفه ای وجود داشت و آنان را به زبان عبری « هالوسیم » می نامیدند و به معنی « افراد مسلح و مجهز » است و طبعا در جلوی ارتش قرار می گرفتند ( یوشع 6 : 7 ) به اضافۀ قسمتی به عنوان « احتیاط » ( به زبان عبری « مازف » ) که معمولا در عقب ارتش قرار می گرفته است ( یوشع 6 : 9-13 ) .



لزومی به توضیح نیست ارتشی که تعریف شده ارتش عبرانیانِ اولیه نیست و هیچیک از کلماتی در بالا گفته شده در کتاب های داوران و سموئیل نمی توان یافت بلکه این کلمات را بایستی در سفر تثنیه ، کتب پیغامبران و کتب تواریخ ایام جستجو کرد . بنابراین در اینجا چهرۀ ارتش پادشاهی قرن هفتم پیش از میلاد را می یابیم .

مسلماً نویسندۀ کتاب یوشع خواسته درسی از اتحاد و نیرویی که در خاطره های کهن ملی وجود داشته با وضع همعصران خود که بیشتر سازمان یافته بودند تطبیق دهد .




ارتش های اسرائیل از کجا گذشته اند ؟





اگر کتاب یوشع بدقت خوانده و بررسی شود در فهرست اسامی نقاط تسخیر شده نام دو نقطه بسیار مهم فلسطین ذکر شده است . یکی از این نقاط شکیم است که در کتاب گفته شده ، یوشع در آنجا دوبار مراسم اتحاد و پیمان را برگزار کرده است ( یوشع 8 : 30-35 ، 24 : 1-28 ) و دیگری شیلوه می باشد که در آنجا تصمیمات مهم اتخاذ گردیده است ( یوشع 18 : 1 ... ، 21 : 2 ... ، 22 : 12 ... ) .



این نکته بسی شگفت انگیز است زیرا شکیم و شیلوه که مرکز عبادت بودند در سرزمین قبیلۀ افرایم قرار داشتند و نسب و شجره نامۀ یوشع به این قبیله می رسد ( نحمیا 13 : 8-16 ، یوشع 1 : 1 ) . بنابراین می توان پنداشت به هر صورت این سرزمین بدون دشواری تسخیر و اشغال شده بود .



باری مدارک مصری که مربوط به قرن 14 پیش از میلاد است و در تل عمارنه بدست آمده نشان می دهند که از همان دوران ، فلسطین مرکزی در تحت تسلط و استبداد فرعون مصر یا زیردستانِ او یعنی پادشاهان کنعان ، نبوده است . امکان دارد اهالی این منطقه که با اسرائیلیانِ مصر از نظر نژاد و روش زندگی خویشاوندی داشته اند با کمال میل در عهد پیمان کوه سینا وارد شده و بدون هیچ مشکلی با تازه واردان مخلوط شده باشند .



در واقع قبایل در حوالی اریحا از رودخانۀ اردن گذشته و به سرزمین فلسطین وارد شده اند . سپس از راهی که نسبتاً سهل الوصول است و در شمال قرار دارد به حوالی شکیم رسیده و بالاخره بتدریج سرزمین های خود را از این منطقۀ مرکزی توسعه داده اند .


1.png
 
بالا