نقد و بررسی فیلم ایرانی از مظفر الدین شاه تا اوانس اوهانیانس

🍫 Dark chocolate

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2018/09/06
ارسالی ها
2,828
امتیاز واکنش
38,896
امتیاز
1,056
سن
23
محل سکونت
°•تگرگ نشین•°
اوانس اوهانیانس

اوانس اوهانیانس یک مهاجر روس ارمنی‌تبار بود که در سال ۱۳۰۸ وارد ایران شد.

تاریخ سینمای ایران


او در کنار مدرک طبابت، دانش‌آموخته‌ی سینما در دانشگاه مسکو بود و از او به عنوان اولین معلم و کارگردان سینمایی تاریخ ایران نام می‌برند. وی پس از ورودش به ایران دست به تاسیس نخستین مدرسه‌ی آرتیستی سینما در تهران زد. او که به متُد سینمای روز دنیا آشنا بود قصد داشت تحولی در ایران در مدیوم سینما بنام خود ثبت نماید. در آن سالها که مدتی از تولد سینمای ناطق در دنیا می‌گذشت سالن‌های تهران مبادرت به اکران آثار چاپلین، هارولد لوید، فریتز لانگ، دیوید وارک گریفیث، ابل گانس و فیلمهای روسی با بازی ایوان ماژوخین می‌کرد. نحوه‌ی نمایش و روند فیلم دیدن در سالن‌های رو به فزونی شهر تبدیل به عملی نسبتا روتین گشته و صحبت از این مدیوم سرگرمی‌ساز نقل بیشتر محافل بود. اوهانیانس با تاسیس مدرسه‌ی آرتیستی سینما گامی بزرگ و تاریخی‌ای را برای پرورش و آموزش هنرپیشگان و اولین تکنیسین‌های آماتوری در ایران برداشت به طوری که در اعلامیه‌ی این مرکز در رشته‌های زیر دانشجو پذیرفته می‌شد:

– صنعت آکتوری مطابق با آخرین سیستم آمریکا
– عکاسی
– تکنیک سینما
– آکرباتیک
– رقـ*ـص شرقی و باله
و……
 
  • پیشنهادات
  • 🍫 Dark chocolate

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/09/06
    ارسالی ها
    2,828
    امتیاز واکنش
    38,896
    امتیاز
    1,056
    سن
    23
    محل سکونت
    °•تگرگ نشین•°
    اوهانیانس پس از گذشت چندماه فیلم «آبی و رابی» را با بازی اولین بازیگران سینمایی از میان شاگردان خود: «محمدخان ضرابی، غلامعلی‌خان سهرابی‌فرد و محمدعلی قطبی» می‌سازد و در تاریخِ جمعه ۱۲ دی‌ماه سال ۱۳۰۹ در ساعت ۲ بعداز ظهر در سینما مایاک به نمایش می‌گذارد.

    این روز لحظه‌ی سرنوشت‌سازی برای تاریخ سینمای ایران است چون نخستین فیلم ایرانی در ژانر کمدی به صورت صامت در مدت زمان ۹۰ دقیقه در تهران اکران می‌شود که تاریخ تولد رسمی سینمای داستانی ایران‌زمین است. این فیلم با فیلمبرداری خان‌بابا معتضدی و کارگردانی و نویسندگی و تدوین اوانس اوهانیانس و تهیه کنندگی ساکورا لیدزه (همکار روسی اوهانیانس و موسسان مدرسه آرتیستی سینما) به روی پرده می‌رود. داستان اثر یک تم کمیک در کنش و واکنش‌های دو مرد احمق جریان دارد که نمونه‌ی ایرانی داستان‌های کمدی دو کمدین دانمارکی “پات و پاتاشون” بودند که نقش آن دو را محمد ضرابی و غلامعلی سهرابی بازی کردند.

    متاسفانه تنها نسخه‌ی فیلم در آتش‌سوزی سینما مایاک نابود شد و از «آبی و رابی» فقط یک قطعه عکس که آنهم برای تبلیغات فیلم بود در تاریخ باقی مانده است. فیلم شکل معمول آثار سینمایی داستانی را ندارد و فاقد قصه‌ی معینی است و به سلسله ماجراهای خنده‌دار درباره‌ی دو آدم بلند و کوتاه قد می‌پردازد. “آبی و رابی” به لحاظ عدم امکانات کافی و گاهی نیز بودجه‌ی لازم به قدرت تکرار همان اعمال و شیطنت‌ها کمدین‌های دانمارکی نبودند ولی مشابه حرکات و اعمال آنها را در قالب شوخی‌های کوچکی به نمایش می‌گذاشتند.
     

    🍫 Dark chocolate

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/09/06
    ارسالی ها
    2,828
    امتیاز واکنش
    38,896
    امتیاز
    1,056
    سن
    23
    محل سکونت
    °•تگرگ نشین•°
    “آبی با شیلنگی، آب زیادی نوشیده و شکمش باد می‌کند، رابی زیر بوم غلطانی رفته و دراز می‌شود و آبی با پتکی به سرش می‌زند و او دوباره کوتاه قامت ولی اینبار پهن می‌گردد یا از موتیف‌های کمیک دیگر این کاراکترها این است که هوا گرم است و آبی سرش را روی بالشت گذاشته که بخوابد ولی شدت گرما مانع شده و به این ترتیب سرش را دائما این سو و آن سو می‌کند تا اینکه سر آخر بالشت پاره گشته و با پخش شدن پرهای داخل بالشت گمان می‌کند برف می‌بارد، پس چترش را باز نموده و روی سر خود می‌گیرد” همانطور که می‌بینید دو بازیگر تربیت شده‌ی مدرسه‌ی اوهانیانس که قبلا سابقه‌ی تئاترهای کمدی و خیابانی را داشته‌اند با چنین موتیف‌های ابتدایی جلوی دوربین سعی می‌کنند مخاطب ایرانی را برای نخستین در پس یک اثر منسجم و کمی داستانی به خنده وادارند.

    تاریخ سینمای ایران


    جالب اینجاست که نخستین فیلم تاریخ سینمای ایران بیشتر نماهایش خارج از استدیو گرفته شده و این موضوع برای سینمای کشوری جهان سوم در دوره‌ای که استدیوها امپراتوری پر طمطراقی داشتند یک فرآیند جدید و غیر رسمی محسوب می‌شد. بیشتر نماهای “آبی و رابی” در باغ چهل‌فواره (در حوالی باغ‌شاه)، باغ خیابان پل چوبی، خیابان شاهرضا (انقلاب)، خیابان علاء‌الدوله (فردوسی) و میدان توپ‌خانه. گرفته شده است. طول راش‌های “آبی و رابی” هزار و چهارصد متر و نوع دوربین فیلمبرداری آن “دوربین مدل گومون با شانزده کادر در ثانیه که حرکت آن با دست صورت می گرفت” که مجهز به لنز ۳/۵ زایس با فاصله‌ی کانونی ۵۰ بود که امکان فیلمبرداری حداکثر فاصله‌ای به اندازه‌ی پانزده تا بیست متر را میسر می‌ساخت.
     

    🍫 Dark chocolate

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/09/06
    ارسالی ها
    2,828
    امتیاز واکنش
    38,896
    امتیاز
    1,056
    سن
    23
    محل سکونت
    °•تگرگ نشین•°
    پس از اکران فیلم در سینما مایاک نخستین یادداشت در باب اولین فیلم ایرانی در نشریه ستاره جهان درست دو روز پس از نمایش بوسیله‌ی روزنامه‌نگاری بنام اعتصام‌زاده نوشته می‌شود: ” این فیلم که در آن ترقیات امروزه ایران کاملا تشریح شده و از نظام و مراسم سلام و اعیاد و آبادی امروز ایران و طرز زندگانی ایرانیان گفتگو می‌شود با عدم وسایل و موجود بودن اشکالات و موانع، خوب تهیه شده و انصافا قابل انتقاد هم نیست. اشتباه نشود، اینکه می‌گویم قابل انتقاد نیست نه این که از عیب و منقصت خالی است بلکه از لحاظ عدم وسایل و مشکل بودن تهیه‌ی آن گذشته از این که قابل انتقاد نیست، قابل هرگونه تقدیر و تشکر است.

    آرتیست‌های این موسسه با اینکه تازه‌کار می‌باشند، خوب از عهده‌ی انجام وظیفه برآمده و خوب هم بازی کرده‌اند. گذشته از آقایان مخالفین خودمانی مدیر بی‌تربیت سینما مایاک (ساکوار لیدزه) نیز برای نمایش دادن این فیلم مرتکب خطایی شده است که حقیقتا قابل عفو نیست. این شخص بی‌تربیت و بداخلاق خارجی که خود در روسیه به شغل آشپزی اشتغال داشته است و از برکت ایران و ایرانیان امروز صاحب مبالغ کثیری شده است……” همانطور که می‌بینید اولین یادداشت (نیمچه نقد) در باب فیلم ایرانی کمی با تملق و ورود نمودن مسائل حاشیه‌ای همراه است و بی‌دلیل هم نیست که تا به امروز ادبیات و فضای نقد سینمایی ایران هنوز هم دچار این مشکلات عدیده‌ای و شخصی می‌باشد و نقد را به حاشیه می‌راند. متن اعتصام‌زاده متنی بلند است که همینطور ادامه پیدا می‌کند و از حالت نقد خارج شده و به مشکلات سالن سینما و افراد دیگر می‌پردازد.

    اوهانیانس پس از موفقیت درخشان “آبی و رابی” قدمهای بلندپروازانه‌اش را بلندتر بر‌می‌دارد و مدرسه‌اش را تبدیل به یک انستیتوی بین‌المللی می‌کند. سپس او به سراغ ساخت دومین فیلمش “حاجی‌آقا آکتور سینما” رفته و با علاقه و شور فراوان مقدمات تهیه‌ی آن را فراهم می‌کند. در این دوران حتی خارجی‌ها هم به موضوع تجارت در ایران پی بـرده‌اند و دست به ساخت سالن‌های سینما زده‌اند. خیابان لاله‌زار اینک تبدیل به مرکزیت سالن‌های متفاوت برای نمایش فیلم شده است و تماشاگران برای دیدن آثار فرنگی به عنوان تفریق این رسانه‌ی هیجان‌انگیز و مسخ کننده را انتخاب می‌کنند.
     

    🍫 Dark chocolate

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/09/06
    ارسالی ها
    2,828
    امتیاز واکنش
    38,896
    امتیاز
    1,056
    سن
    23
    محل سکونت
    °•تگرگ نشین•°
    در این بین روزنامه‌ها هم به لحاظ توجه عمومی به سینما می‌پردازند و در حاشیه‌ی درج خبر تهیه‌ی فیلمها و ستارگان سینما، گاهی نیز مقالات هشدار دهنده‌ای درباره‌ی سینما و سینماداری هم به چاپ می‌رسانند که طی آنها تحریف بهره‌برداری و بُعد مخرب هنر جدید را هشدار می‌دهند. برای نمونه بخشی از این مقالات را در شرایط کار اوهانیانس و همراهانش ذکر می‌کنیم. نویسنده‌ای بنام “غ. مقدم” درباره‌ی سه پدیده‌ی ناشی از تمدن جدید (کافه، تئاتر و سینما) با لحنی تند و سلبی می‌نویسد و از نقطه نظر اجتماعی و اصطکاک شدید آنها با مردم، این سه عامل را فوق‌العاده قابل توجه و ملاحضه می‌داند و اعتقادات خود را به عنوان ناظری دقیق، در مورد توسعه‌ی مذموم و بد این سه پدیده یادآور می‌شود:

    ” سینما – این موسسه نیز روز به روز در تزاید است و هر چند که نواقص آزادی آن نسبت به سایرین کمتر است ولی یقینا آن نیز از نقطه نظر اخلاقی و با این وضعیت فعلی خوب نبوده و محتاج به اصلاحاتی است. امروزه مردم عادت به رفتن کافه و سینما و تئاتر پیدا کرده‌اند و مثل سابق نیست که یک سینما و کافه در فلان نقطه‌ی مخصوص شهر باشد که ماهی یک مرتبه شخص بدان جا برود، امروز هر کسی در ماه مبلغی از بودجه‌ی خود را به جیب مدیران موسسات مزبور ریخته و در ظرف مدت قلیلی آنها را ثروتمند و متمول می‌سازد بدون اینکه متوجه منافع و مضار آن باشد و به هر نحوی که آنها دلشان بخواهد و موسسه خود را اداره نمایند باز مردم از آنها روگردان نبوده و با آغـ*ـوش باز استقبال می‌نمایند. چنان که چندین بار امثال و نظایر آن اتفاق افتاده و نقصانی در عده مشتریان سینما حاصل نگردید. البته کنترول و سرپرستی در این قسمتها لازم و از وظایف حتمیه‌ی دولت بشمار می‌رود.

    ورود انواع و اقسام فیلمها که جز تخریب اخلاق و افکار مردم نتیجه‌ی دیگری ندارد چه فایده‌ای دارد؟ معمولا جوانان ما پس از خروج از این سینماها جز یک درس عشقی و حکایات و روایات مهمل چیز دیگری نمی‌آموزند و حال آن که امروزه در اروپا استفاده کامل از سینما می‌برند. مسلم است بعضی از فیلمهایی که امروز مثلا در پاریس به معرض نمایش گذاشته می‌شود صلاح نیست همان فیلم فوراً در طهران نمایش داده شود و فقط بصرف تصدیق یکی دو نفر چوان اروپا دیده و به استناد اینکه این فیلم در چند ماه قبل در فلان نقطه‌ی اروپا نمایش داده شده نباید موافقت با آنها نمود و این قضیه کاملاً برخلاف مصالح ملت و مملکت است و خوب است آقایان مدیران سینما در عوض این استفاده‌ی هنگفتی که از مردم می‌برند با یکدیگر مشورت نموده و با صلاح‌دید دولت به ورود فیلمهایی مبادرت نماید که اقلا جنبه اخلاقی داشته باشد نه اینکه باعث تخریب اخلاق شود. چند وقت پیش وزارت معارف متوجه این نکته شده و نمایش بعضی از فیلمهای منافی اخلاق را برای محصلین ممنوع نموده بود.
     

    🍫 Dark chocolate

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/09/06
    ارسالی ها
    2,828
    امتیاز واکنش
    38,896
    امتیاز
    1,056
    سن
    23
    محل سکونت
    °•تگرگ نشین•°
    به عقیده‌ی بنده خوب است این موضوع برای تمام مردم رعایت شود زیرا ملتی که چند سالی بیش نیست پا به دایره‌ی ترقی و تمدن جدید نهاده، قطعا محتاج به کسب اخلاق و عادات و آداب نیکو می‌باشد نه آن که در مرحله‌ی اول تاثیرات بدی در مغز او نموده و از جاده‌ی حقیقت منحرف شود.

    حالا اگر اروپاییان حاضر به دیدن بعضی فیلمها در سینما می‌شوند چندان تاثیرات زشتی به آنها نمی‌بخشد و مدت مدیدی است که به این چیزها آشنا شده و خو گرفته‌اند. به طور کلی این سه موسسه چون دوتای آن به دست اشخاص خارجی اداره می‌شود از بین رفتن آن امر غیرعادی و بعید بنظر می‌رسد و همواره سود و منفعت صاحبان آنها محفوظ می‌باشد و تعجب در اینجاست که در پایتخت هنوز یک عده افراد جدی و لایق ایرانی برای اداره کردن این قبیل موسسات پیدا نشده و امتیاز اداره‌ی آنها را به سهولت و رایگان به دست خارجی‌ها سپرده و خود تماشا می‌کنند که این موضوع نیز بحث جداگانه لازم دارد.

    چناچه دیده شد امروز در طهران کافه‌ها و سینماها به طرز غریبی نمو و رشد نموده و به سرعت بر عده‌ی آنها افزوده می‌شود. آیا کسی هست که درصدد تاسیسات موسسات ورزش برآید؟ همه‌اش که نمی‌شود در کافه نشست و در سینما فیلم دید.

    وقتی انسان اغلب اوقات خود را در کافه و سینما بسر برد طبعا خمود و سست شده و کم کم قوای بدنی او نیز تحلیل رفته و از تئاتر و سینما هم جز یک نتایج سوء و مضر و مخرب اخلاق فایده و ثمر دیگری نمی‌برند. امید است آقایانی که علاقمند به ورزش هستند و می‌خواهند ملت ما هم مانند سایر ملل قوی و رشید و متکی بنفس و خوش‌بنیه باشد دوباره روح نوینی به ورزش داده و آن را احیاء کنند…”
     

    🍫 Dark chocolate

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/09/06
    ارسالی ها
    2,828
    امتیاز واکنش
    38,896
    امتیاز
    1,056
    سن
    23
    محل سکونت
    °•تگرگ نشین•°
    در این متن انتقادآمیز که یک یادداشت بسیار قدیمی و کمیاب می‌توان نخستین تصمیم‌گیری شخصی و پروراندن امر سانسور توسط قدرت بالاتر را استشمام نمود. نویسنده علناً در پشت هشدارها و مغلطه‌هایش به دولت و گروه‌های مخالف نمایش فیلم در ایران که آن روزها از قدرت عمومی هم برخوردار بودند، خط می‌دهد که باید دست به کنترل سلیقه‌ی مردم در امر فیلم دیدن بزند. همانطور که می‌بینید این مشکل از همان ابتدا با تولد سینما در ایران به وجود آمده است، معضلی که تا به امروز هم افرادی داعیه‌دار اخلاق و چماق‌دار با قلمشان به دنبال تخطئه‌ی سینما هستند. داعیه‌دارانی که همیشه از مدرنیته و بخصوص قدرت اثرگذاری فیلم هراس داشته‌اند و بجای یادگیری و رام کردن این اسب چموش به نازل‌ترین و سوفسطایی‌ترین شیوه دست می‌زنند.

    در پایان نقد و نتیجه‌گیری نگارنده به شکل مضحک و سفسطه‌آمیزی به دلیل اینکه حرفی برای گفتن ندارد، ورزش را در مقابل سینما عَلَم می‌کند و از مسئولین وقت تقاضا دارد برای این مدیوم دل بسوزانند. از نوع قلم و لحن نویسنده می‌توان تفکر و اندیشه‌هایسنتی وی را حدس زد، تفکری که در طول تاریخ همیشه با مظاهر مدرنیته مشکل داشته و یک قدم عقب بوده است. از ورود برق به ایران گرفته تا پروسه‌ی شهرسازی و احداث مدارس و دانشگاه. حال که سینما قدرتمندترین پارامتر و ملود مدرنیته است، این تفکر را به آشوب انداخته و تنها گریزگاهش هم طبق معمول براساس فرهنگ ایرانی، تکیه بر نابودی و زایل شدن اخلاق است. البته این موضوع فقط در کشورهای جهان سومی در مقابل سینما وجود نداشت بلکه در قلب اروپای مدرن هم کلیسا و گروه‌های مذهبی و سنتی در برابر پدیده‌ی تازه نفس سینما قد علم کردند. همه‌ی این مبارزه جویی‌ها ترسی بود که قدرت تصاویر متحرک از خود بجای می‌گذاشت.

    فریم‌هایی که عکس را از تجسد به تحرک سوژه می‌رساند و زمان را در بطن خود حبس می‌کرد. در ایرانِ آن زمان متاسفانه مراکز و موسسه‌های مذهبی هم در باب سینما چنین اظهار نظرها و فتواهای تمفیر کننده‌ای داشتند و اجتماعات خودشان را از دیدن فیلم و رفتن به سینما نهی می‌کردند. اما در بطن هشدارها و ترس شخص نویسنده یک نکته‌ی کلیدی نهفته است و آن ترویج برخی از آثار سخیف و مبتذل بجای فیلمهای درجه یک و تاثیرگذار می‌باشد. (با اینکه گویی تنها مَفَر نگارنده تمسک‌جویی به این ضعف پخش‌کنندگان بود وگرنه او دلش به حال مخاطب نمی‌سوخت) موضوعی که تا به امروز دامن‌گیر سینمای ما چه در امر تولید و چه در نمایش شده است.
     

    🍫 Dark chocolate

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/09/06
    ارسالی ها
    2,828
    امتیاز واکنش
    38,896
    امتیاز
    1,056
    سن
    23
    محل سکونت
    °•تگرگ نشین•°
    آثاری که به جای تاثیر گذاری، یک فرهنگ مبتذل و ذائقه‌ی عمومی برای مخاطب ایجاد می‌کنند و توقع وی را به نازل‌ترین شکل می‌رسانند.

    سندروم فیلمفارسی اساساً نطفه‌اش از همین روزها در ایران بسته شد. مدیران و سینماداران بی‌سوادی که فقط به فکر کاسبی خود از پس فروش فیلم بودند و برایشان مهم نبود (هنوز هم مهم نیست) که مخاطب آثار شاخص مورنائو یا لانگ یا آیزن‌اشتاین را ببیند یا کمدی‌ها و ملودرام‌های سخیف درجه دو و سه کشورهای جور واجور.

    این موضوع که به شکل‌گیری سلیقه‌ی دم‌دستی و ابتدایی مخاطب ایرانی نایل گشت و ذائقه‌ای سبُک و بسیار ناچیز را در کُهن‌الگوی او شکل داد، معضل همیشگی سینمای ما تا به امروز می‌باشد.

    فیلمهایی گذرا و باری‌به‌هر جهت که نه ارزش سینمایی از منظر ساختار و فرم داشتند و نه خروجی‌ای درست و آینده‌مدار. در همان روزهای نخست با خوراک دادن به مردم و تبدیل شدنِ این نوع شیوه‌ی فیلم‌دیدن در بطن فرهنگ نمایشی، بعدها مصیبتی را در چرخه‌ی تولید سینمای ایران بنام فیلمفارسی به وجود آورد که تا به امروز هنوز هم درگیر این مشکل هستیم.

    اینکه ذائقه‌ی تماشاگر ایرانی و مخاطب عام در تعریف کلی‌اش روز به روز به درجات پایین‌تر سقوط کرده و فیلم هرچه مبتذل‌تر و سخیف‌تر باشد، ارج و قربش بیشتر و تاثیر گذارتر می‌گردد، بحث اصلی ماست.



    منبع : بهترینها
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    1,367
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    128
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    167
    پاسخ ها
    1
    بازدیدها
    141
    بالا