لطیفه هایی که در انتقاد از مردان و زنان و از زبان طرف مقابل نقل می شود، شاید به طور کلی جنبه سرگرمی و مزاح داشته باشد، اما از درون آنها می توان به پاره ای از دغدغه های زنان و مردان درباره یکدیگر پی برد.
● مردان از چشم زنان؛
▪ زن اول؛ مردان کارها را چگونه به طور مساوی با زنان تقسیم می کنند؟
ـ زن دوم؛ زنان بپزند، مردان بخورند. زنان خانه را مرتب کنند، مردان آن را کثیف و نامرتب کنند. زنان لباس ها را اتو بکشند، مردان آن را چروک کنند.
▪ زن اول؛ چگونه می توان مردان را از جویدن ناخن هایشان منع کرد؟
ـ زن دوم؛ باید وادارشان کنی کفش بپوشند.
▪ زن اول؛ چگونه شوهرت را از خواندن ایمیل های شخصی خودت منع می کنی؟
ـ زن دوم؛ نام پوشه های کامپیوتری ام را می گذارم کارهای اداری.
▪ زن اول؛ اون چیه که هشت تا بازو داره و ضریب هوشی اش ۶۰ درصد است.
ـ زن دوم؛ چهار تا مرد که دارند مسابقه فوتبال تماشا می کنند.
▪ زن اول؛ فرق کاناپه و مردی که روی آن نشسته و فوتبال تماشا می کند، چیست؟
ـ زن دوم؛ کاناپه ساکت می نشیند، اما مرد مدام دستور آجیل و تنقلات می دهد.
▪ زن اول؛ چه چیزی می تواند مردان را به فکر خوردن شام شاعرانه زیر نور شمع بیندازد.
ـ زن دوم؛ قطع برق.
▪ زن اول؛ چرا مردان، زنان باهوش را دوست دارند؟
ـ زن دوم؛ قطب مخالف، جذاب است.
▪ زن اول؛ چرا حلقه ازدواجت را اشتباه دست کردی؟
ـ زن دوم؛ چون اشتباهی ازدواج کرده ام.
● زنان از چشم مردان؛
- مردی گفت؛ تا زمانی که ازدواج نکرده بودم، معنای شادی واقعی را نمی دانستم. وقتی که فهمیدم دیگر کار از کار گذشته بود.
- زنی به دوستش گفت؛ من شوهرم را میلیونر کردم. دوستش پرسید یعنی قبل از ازدواج خیلی فقیر بود؟
زن اول پاسخ داد؛ آن موقع میلیاردر بود.
- با ازدواج ،مرد مدرک لیسانس خود را از دست می دهد و زن مدرک فوق لیسانس می گیرد.