«خانمی جوان، مجرد با روابط عمومی بالا نیازمندیم، خانمی جوان شیک پوش نیازمندیم، خانمی با ظاهری آراسته وساکن غرب تهران نیازمندیم، خانمی با چهره مرتب و موجه نیازمندیم و...».
موارد بالا نمونههایی از آگهی استخدام و اطلاعیههای جذب نیروی شرکتهای خصوصی است. آگهیهای استخدامی که پوشش، قد، وزن و آرایش دختران و زنان از شروط اساسی استخدام است.
در اینگونه شرکتها مهارت، تخصص یا تحصیلات ملاک استخدام قرار نگرفته و صرفا قبول شرایط داخلی شرکت از سوی بانوان جویای کار کفایت میکند،
شرایطی که در زمانهای خیلی دور اربابان برای کنیزهای خود تعیین میكردند.اینگونه رویکردهای غیر اسلامی و غیر قانونی که اکثرا شرکتها و کارفرمایان از زنان استفادههای ابزاری كرده یا به عنوان تزیین و ويترین کار خود از آنها استفاده میكنند به طور صریح و آشکار با قانون اساسی در تضاد است.
چرا که دولت و ارگانهای مربوطه به عنوان ناظر و مجری این رویکرد بايد براساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران همچنین مقاوله نامههای بین المللی کار با ورود به این موضوع از تبعیض در استخدام جلوگیری كرده و شرایط شایسته سالاری، همچنین یکسان سازی جذب نیروهای جویای کار را فراهم سازد.
ناهماهنگی موجود در بازار کار به این دلیل است که خیل عظیم بانوان با مهارتها و مدارک عالیه به دلیل داشتن پوشش مناسب و اسلامی و همچنین رعایت چهارچوب در ارتباط با نامحرمان بهویژه مدیران عامل برخی از شرکتهای خصوصی، همچنان به دنبال کار بوده و هنوز نتوانستهاند جایگاه شغلی و اجتماعی مطلوبی را برای خود به دست آورند. با نگاهی به جراید و رسانههای چند سال گذشته میتوانیم اخباری را نسبت به تضعیف حجاب برخی از شرکت های خصوصی یا بازرگانی و فروش و... را ملاحظه كنيد.
اخباری که به نوبه خود قلب هر ایرانی را به درد آورده و حسرت و افسوس بانوان را به همراه دارد. توجیه مدیران اینگونه شرکتها و همچنین پرسنل خانم شاغل در این مجموعهها نسبت به استفاده از پوشش خانگی در محیط اداری، ارتباطی است که شرکت در عرصه بینالمللی داشته و مراجعان اینگونه از مجموعهها بعضا نمایندگان و افراد خارجی هستند.
هرچند که در برخی از موارد نیروی انتظامی در اقداماتی ضربتی به اینگونه از شرکتها برخورد قانونی را داشته است ولی بعد از اتمام هریک از این طرحها مجددا شرکتهای مذکور اقدام خود را جهت کشف حجاب در ازای استخدام شروع میكنند.
در گزارشات و پیگیریهای این موضوع در ماههای گذشته مواردی که نمایانگر استفاده ابزاری مدیران از زنان به دلیل قدرت مالی و داشتن سرمایه و شرکت است. لازم است یادآور شویم که این موارد آسیبهای جدی و گوناگونی را بر پیکره خانوادهها وارد کرده و بعضا موجبات جدایی زن و شوهر را فراهم کرده است. موضوع نارضایتی آقایان از محیط کاری همسران خود، در برخی پروندههایی که منجر به طلاق شده است مشهود است.
شرایطی که مدیران دختران و زنان را اجبار به انتخاب یکی از موارد عفت یا پول میكنند، در بعضی از شرایط ناتوانی مالی و تعهد زنان بیسرپرست به فرزندان فرد جهت ایجاد زندگی مطلوب به ناچار آنان را وارد این منجلاب مینماید و تا زمانی که به خود بیایند کاملا در این منجلاب فرو رفته و هیچ راه بازگشتی را برای خود نمیبینند.
در پایان این سوال به ذهن خطور میكند که آیا صرف سرمایه داری و قدرت مالی برخی از مدیران به آنها اجازه میدهد که هرگونه بخواهند با بانوان ایرانی رفتار كرده و یا حریمی را بین خود و نوامیس مردم قرار ندهند؟ آیا این موارد دلیل موجه برای ایجاد خشونت در رفتار با دخترانی است که تازه به بازار کار راه یافته و هنوز تشخیص تمییز خوب و بد را به درستی درک نمیكنند؟ و آیا وظیفه ما صرفا نگاه کردن و مستند سازی از این فجایع است؟
موارد بالا نمونههایی از آگهی استخدام و اطلاعیههای جذب نیروی شرکتهای خصوصی است. آگهیهای استخدامی که پوشش، قد، وزن و آرایش دختران و زنان از شروط اساسی استخدام است.
در اینگونه شرکتها مهارت، تخصص یا تحصیلات ملاک استخدام قرار نگرفته و صرفا قبول شرایط داخلی شرکت از سوی بانوان جویای کار کفایت میکند،
چرا که دولت و ارگانهای مربوطه به عنوان ناظر و مجری این رویکرد بايد براساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران همچنین مقاوله نامههای بین المللی کار با ورود به این موضوع از تبعیض در استخدام جلوگیری كرده و شرایط شایسته سالاری، همچنین یکسان سازی جذب نیروهای جویای کار را فراهم سازد.
ناهماهنگی موجود در بازار کار به این دلیل است که خیل عظیم بانوان با مهارتها و مدارک عالیه به دلیل داشتن پوشش مناسب و اسلامی و همچنین رعایت چهارچوب در ارتباط با نامحرمان بهویژه مدیران عامل برخی از شرکتهای خصوصی، همچنان به دنبال کار بوده و هنوز نتوانستهاند جایگاه شغلی و اجتماعی مطلوبی را برای خود به دست آورند. با نگاهی به جراید و رسانههای چند سال گذشته میتوانیم اخباری را نسبت به تضعیف حجاب برخی از شرکت های خصوصی یا بازرگانی و فروش و... را ملاحظه كنيد.
اخباری که به نوبه خود قلب هر ایرانی را به درد آورده و حسرت و افسوس بانوان را به همراه دارد. توجیه مدیران اینگونه شرکتها و همچنین پرسنل خانم شاغل در این مجموعهها نسبت به استفاده از پوشش خانگی در محیط اداری، ارتباطی است که شرکت در عرصه بینالمللی داشته و مراجعان اینگونه از مجموعهها بعضا نمایندگان و افراد خارجی هستند.
هرچند که در برخی از موارد نیروی انتظامی در اقداماتی ضربتی به اینگونه از شرکتها برخورد قانونی را داشته است ولی بعد از اتمام هریک از این طرحها مجددا شرکتهای مذکور اقدام خود را جهت کشف حجاب در ازای استخدام شروع میكنند.
در گزارشات و پیگیریهای این موضوع در ماههای گذشته مواردی که نمایانگر استفاده ابزاری مدیران از زنان به دلیل قدرت مالی و داشتن سرمایه و شرکت است. لازم است یادآور شویم که این موارد آسیبهای جدی و گوناگونی را بر پیکره خانوادهها وارد کرده و بعضا موجبات جدایی زن و شوهر را فراهم کرده است. موضوع نارضایتی آقایان از محیط کاری همسران خود، در برخی پروندههایی که منجر به طلاق شده است مشهود است.
شرایطی که مدیران دختران و زنان را اجبار به انتخاب یکی از موارد عفت یا پول میكنند، در بعضی از شرایط ناتوانی مالی و تعهد زنان بیسرپرست به فرزندان فرد جهت ایجاد زندگی مطلوب به ناچار آنان را وارد این منجلاب مینماید و تا زمانی که به خود بیایند کاملا در این منجلاب فرو رفته و هیچ راه بازگشتی را برای خود نمیبینند.
در پایان این سوال به ذهن خطور میكند که آیا صرف سرمایه داری و قدرت مالی برخی از مدیران به آنها اجازه میدهد که هرگونه بخواهند با بانوان ایرانی رفتار كرده و یا حریمی را بین خود و نوامیس مردم قرار ندهند؟ آیا این موارد دلیل موجه برای ایجاد خشونت در رفتار با دخترانی است که تازه به بازار کار راه یافته و هنوز تشخیص تمییز خوب و بد را به درستی درک نمیكنند؟ و آیا وظیفه ما صرفا نگاه کردن و مستند سازی از این فجایع است؟