طنز است دیگر...

[Autumn Girl]

​

 

[*پارامیس*]

پسر است دیگر
​

گاهی عوضـ*ـی بازیش گل میکند​

.​

.​

.​

دختر است دیــــگر​

گاهی دلش میخواد با خانوادۀ ما وصلت کنه​

.​

.​

.
​

پسر است دیگر​

گاهی دلش چند my friend با هم میخواهد​

.​

.​

.​

دختر است دیگر​

گاهی دلش می خواهد در سرزمین مادریش​

به چشم بانو به او نگاه کنند نه به چشم یک وسیله …​

 

[*پارامیس*]

پسر است دیگر
​

گاهی تاریخ تولد ، سالگرد ازدواج و کلا تاریخ های مهم را فراموش میکند​

.​

.​

.​

دختر است دیگر​

گاهی دلش می خواهد کسیو روی پستای عاشقانه ش Tag کنه​

.​

.​

.​

پسر است دیگر​

گاهی کم حواس و بازیگوش می شود.​

.​

.​

.​

دختر است دیگر​

گاهی دلش می خواد​

بهانه های الکی بگیرد​

به هوای آغـ*ـوش تو​

.​

.​

.

.​

دختر است دیگر​

گاهی سر قرار نمی آید​

.​

.​

.​

پسر است دیگر​

گاهی دلش به هر سویی می رود​

.​

.​

.​

دختر است دیگر​

گاهی با یک دوستت دارم خر می شود​

.​

.​

.​

پسر است دیگر​

گاهی دلش ۱۰ my friend می خواهد​

.​

.​

.​

دختر است دیگر​

گاهی دلش یک حواسم بهت هست می خواهد …​

.​

.​

.​

پسره دستش به دختره نمیرسه​

بهش میگه : آجی !​

پسر است دیگر​

گاهی از این راه وارد می شود​

.​

.​

.​

دختر است دیگر​

گاهی دلش رقـ*ـص موهایش در باد را می خواهد.​

.​

.​

.​

پسر است دیگر​

گاهی که نه ! همیشه حرف مفت می زند
​

.​

.​

.​

دختر است دیگر​

گاهی دلش قهر می خواهد​

.​

.​

.​

پسر است دیگر​

گاهی با دیدن یک عکس عاشق می شود​

.​

.​

.​

دختر است دیگر​

گاهی دلش نازکش می خواهد​

.​

.​

.​

دختر است دیگر​

گاهی دلش عشق می خواهد​

.​

.​

.
​

دختر است دیگر​

گاهی شارژو از ما میگیره با یکی دیگه ل*ـاس میزنه​

 

[*پارامیس*]

دختر ﺍﺳﺖ ﺩﻳﮕﺮ
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﻗﻨﺪﻭ ﻋﺴﻞ ﺍﺳﺖ ﺩﻳﮕﺮ
ﺗﺎﺝ ﺳﺮ ﺍﺳﺖ ﺩﻳﮕﺮ
ﺩﻝ ﻭ ﺩﻟﺒﺮ ﺍﺳﺖ ﺩﮔﺮ
ﮔﻞ ﻭ ﮔﻮﻫﺮ ﺍﺳﺖ ﺩﻳﮕﺮ
ﺧﻴﻠﻲ ﺟﻴﮕﺮ ﺍﺳﺖ ﺩﮔﺮ
ﺑﺎﺯﻡ ﺑﮕﻢ.
​

 

[*پارامیس*]

دختر است دیگر
گاهی دلش دنده چهار میخواهد









همراه اول است دیگر
تا میلیونرمون نکنه بیخیال نمیشه …..





بچهی مردم است دیگر !
گاهی دلش میخواهد مواقعی که شما بیکار هستید
در عرض نیم ساعت دانشجوی دکترای فیزیک هسته ای شود















مراقب است دیگر……..
انتظار دارد وقتی گوشیش به صدا در میاد نگاش نکنیم.
.
.
.
یخچال ﺍﺳﺖ دیگر
ﺻﺪﺑﺎﺭ ﺩﺭﺛﺎﻧﻴﻪ ﻫﻢ ﺑﺎﺯﺩﻳﺪﺵ ﻛﻨﻰ ﺍﺯ ﺭﻭ ﻧﻤﻴﺮﻭﺩ همچنان آﺭﺍﻡ ﻭﺻﺒﻮﺭ ﺧﺎﻟﻰ ﻣﻴﻤﺎﻧﺪ
.
.
.
مراقب امتحان است دیگر …
گاهی دلش می خواهد بالای سر تو وایستد تا جرئت نکنی سر تو بلند کنی ، چه برسه به تقلب !!​

 

[*پارامیس*]

​

 

[*پارامیس*]

آدميزاد است ديگر...گاهي اسير مي كند و گاهي اسير مي شود.
​

آدميزاد است ديگر...گاه دوست دارد آنقدر كوچك باشد تا روي پاهاي مادرش بخوابد.​

آدميزاد است ديگر...هرچه كمتر مي خواهد دنيا نيز به او كمتر مي دهد.​

آدميزاد است ديگر...گاهي يك تلنگر آنقدر درونش را زير و رو مي كند كه موج هاي دريا با ساحل سنگي نمي كنند.​

آدميزاد است ديگر...تا چيزي را از دست ندهد قدرش را نمي داند.​

آدميزاد است ديگر...گاه با كلماتش همه را از تنهايي در مي آورد اما كسي نيست او را از تنهايي دربياورد.​

آدميزاد است ديگر...گاه آرزوهايش را به دست باد مي سپارد.

​

آدميزاد است ديگر...گاه تقصير خود را گردن تقدير مي اندازد.​

آدميزاد است ديگر... يك ترم را بيهوده تلف مي كند و شب امتحان مي ماند ميان انبوه درس و بي سوادي اش.​

 

[*پارامیس*]

آدميزاد است ديگر... گاهي دوست دارد دروغ بشنود.
​

آدميزاد است ديگر...گاهي دوست دارد براي ساعتي جاي آدم ها با هم عوض شود.​

آدميزاد است ديگر... وقتي شاعر شد، دردهايش شعر مي شود.​

آدميزاد است ديگر... گاهي همه اميدش تنها يك معجزه مي شود.​

آدميزاد است ديگر...گاهي به شيطان هم حسودي مي كند.​

آدميزاد است ديگر...گاهي صداي خنده هايش تا آسمان هفتم هم مي رسد.​

آدميزاد است ديگر...گاهي از خدا هم نااميد مي شود.

​

آدميزاد است ديگر...گاه آنقدر پيله مي كند تا پروانه مي شود.​

 

[*پارامیس*]

آدميزاد است ديگر...باور نمي كند سال چه زود گذشت و گاه دوست دارد سال را تحويل ندهد.
​

آدميزاد است ديگر...نو شودن سالش را در پيراهن تنش مي بيند نه در نو شدن افكارش.​

آدميزاد است ديگر... هميشه از عشق مي ترسيد و حالا عاشق تر از هميشه است.​

آدميزاد است ديگر... گاهي بايد تاوان محبت كردن را هم بپردازد.



آدميزاد است ديگر... گاه خسته مي شود از همه ... و گاه از خودش بيشتر از همه.

​

آدميزاد است ديگر...گاه خنده دارترين خاطره اش، ساده ترين بهانه براي گريستنش مي شود.​

آدميزاد است ديگر...براي باور كردن چيزي به دليل نياز ندارد اما براي باور نكردن آن حتماً به دليل نياز دارد.​

آدميزاد است ديگر...گاه براي صداقتش بايد تاواني بدهد به سنگيني زندگي​

آدميزاد است ديگر...گاهي با كارهايش فاتحه خود را مي خواند.​

آدميزاد است ديگر...گاه بجاي بالا يردن قدرت كلماتش صدايش را بالا مي برد.​

آدميزاد است ديگر...رنگ عوض مي كند... سريع تر از آفتاب پرست هفت رنگ.​

آدميزاد است ديگر...گاه با تمام سلول هايش درد مي كشد و همچنان ميگويد:

"خوبم"

​