- عضویت
- 2017/02/07
- ارسالی ها
- 5,830
- امتیاز واکنش
- 35,457
- امتیاز
- 1,120
- سن
- 20
سفر به مقاصد دور در منظومه شمسی یا فراتر از آن, معطل سه انقلاب در فناوری فضایی است
از حدود نیم قرن پیش که یوری گاگارین پیشقراول حضور انسان در فضا شد و بعدها که آرمسترانگ و آلدرین با فضاپیمای عقاب خود بر خاک ماه نشستند و پای بشر خاکی به دنیایی دیگر باز شد، فصل نوینی آغاز شد که عصر فضا نامیدندش.
این عصر به اندازه عنوان باابهتش برای بشر و سرنوشت او از اهمیت برخوردار بوده و بیتردید به لحاظ مجموعه اقدامات و نتایجش یکی از چالش برانگیزترین و خطیرترین حوزههای دانش و فناوری محسوب میشود. صحبت از دانش فضایی و برنامههای اکتشاف فضایی است که معرفی آن به عنوان یکی از «پیشروترین تحقیقات علمی بشر» سخن گزافی نیست. این حوزه هر چند معرف چند دهه همت و تلاش محققان در پیگیری و تحقق ماجراجوییهای فضایی انسان است، اما از نقش ضمنی آن در پیشرفت و توسعه علم و زندگی بشر نیز نمیتوان چشم پوشید.
جستجوی سر نخ تولد و نحوه ظهور شماری از مهمترین و تأثیرگذارترین فناوریهای کنونی، ما را به برنامههای اکتشاف فضا و نقش آن در شکلگیری فهرست بلند بالایی از فناوریهای نام آشنا رهنمون میکند که هر چند با الهام از دستاوردهای فضایی رشد و توسعه یافتهاند اما هرکدام مسیری متفاوت را در جریان زندگی حال و فردای ما پیدا کردهاند اما بهرغم این همه تلاش و همت، برنامه فضایی با تکیه بر داشتههای سنتی خود، دورنمای امیدبخشی از آینده ندارد و گفته میشود تحقق آرزوهای بشر برای دسترسی به اهداف خیلی دور تنها با توسل به فناوریهای سنتشکن و رویکردهایی بدیع و استثنایی خواهد بود. امروز و در حالی که تب ماجراجوییهای فضایی با شتاب گرفتن برنامههای فضایی بخش خصوصی بالا گرفته و طرحهایی برای آینده نزدیک به منظور ارسال انسان به مدار زمین وجود دارد، هیجان و امید برای تحقق سفرهای بین سیارهای با شرایط دلسردکنندهای روبهروست. به بیان دیگر اگر بخواهیم نخستین سفرهای بین سیارهای را براساس بضاعت فناوری موجود و سرمایه جاری برنامه اکتشاف فضا تخمین بزنیم، احتمالا جای چنین مأموریتهایی به صدها سال آینده حواله خواهد شد.
شاید نتایج بررسیهای کمیته بازنگری برنامه پرواز فضایی انسان در آمریکا(هیأت آگوستین) را باید به منزله مهر تاییدی بر چشمانداز دور و کمرنگ پروژه سفرهای بین سیارهای دانست. در رأی صادره کمیته تحقیق و بازنگری آمده است: «انتظار نمیرود فضاپیمای مطمئن و چند بار مصرفی که بتواند انسان را به ماه بـرده و برگرداند تا سال۱۴۱۰ خورشیدی در دسترس باشد.» جالب اینجاست که مقصد فضایی ذکر شده برای چنین برآوردی، قمر زمین است که درست پیشروی ما و آنقدر نزدیک است که گاهی هـ*ـوس میکنیم لمسش کنیم. حال اگر این برآورد را با تشخیص دیگر کمیته جمع کنیم، اوضاع جالبتر هم میشود؛ آنجا که اعلام میکند: «ماهنشین مفروض در صورت دارا بودن عملکرد مناسب هم برای دریافت مجوز لازم جهت ماموریتهای سرنشیندار باید سالهای طولانی منتظر بماند.» با این اوصاف برای عموم علاقهمندانی که انتظار شنیدن شمارش معکوس یک مأموریت میان سیارهای را در خلال یکصد سال آینده دارند، جو بدبینی و تردیدها بیش از پیش بر فضای امید حاکم میشود.
البته این حکمها با انتقادهایی جدی نیز روبهرو شده است و بویژه اکنون که در آستانه فصل جدید سفرهای فضایی بخش خصوصی قرار گرفتهایم، چنین احکامی را باید به منزله آب سردی بر آتش رقابت شرکتها برای ارائه برنامههای جاهطلبانه پروازهای فضایی دور و نزدیک انسان قلمداد کرد. بهطور نمونه، مدیریت پروژه ایکاروس ـ از طرحهای پیشگام سفر فضایی میان سیارهای ـ با این که واقعیت موجود را تأیید میکند، اما پاک کردن سریع صورت مسأله و خط بطلان کشیدن روی قضیه مأموریت بین سیارهای را نیز اشتباه فاحشی میداند. منتقدان معتقدند کمیته بازنگری پرواز فضایی انسان در قضاوتش موضوع مهمی را از قلم انداخته است. استدلال جالب توجه و تأمل برانگیزی که آنها ارائه میکنند به همان دستاوردهای آشوبزا و غیرقابل پیشبینی در هر دو زمینه فناوری و اقتصاد اشاره دارد که میتواند به آرمان شوقانگیز بشر برای سفر به اعماق فضا شتابی قاطعانه و دلگرمکننده ببخشد. براساس نظریه فناوریهای آشوبگر، در جریان پیشروی متعارف رودخانههای علم و فناوری به سمت اقیانوس اکتشافات فضایی، ظهور برخی دستاوردهای فناورانه باعث بروز اختلال و جهشهایی در مسیر پیشرفت خواهد شد که پیامدهای بعدی این بینظمی میتواند نخستین اکتشاف انسانی از منظومه ستارهای دیگر را همراه با موجی عظیم به جلو پرتاب کند. البته ظهور فناوریهای انقلابی در ۳ حوزه بیش از همه میتواند ما را به سر منزل مقصود و تحقق سفرهای دور فضایی برساند که عبارتند از: ۱) سهولت دسترسی به فضا ۲) تجاری سازی فضا ۳) فناوری گداخت هستهای.
از حدود نیم قرن پیش که یوری گاگارین پیشقراول حضور انسان در فضا شد و بعدها که آرمسترانگ و آلدرین با فضاپیمای عقاب خود بر خاک ماه نشستند و پای بشر خاکی به دنیایی دیگر باز شد، فصل نوینی آغاز شد که عصر فضا نامیدندش.
این عصر به اندازه عنوان باابهتش برای بشر و سرنوشت او از اهمیت برخوردار بوده و بیتردید به لحاظ مجموعه اقدامات و نتایجش یکی از چالش برانگیزترین و خطیرترین حوزههای دانش و فناوری محسوب میشود. صحبت از دانش فضایی و برنامههای اکتشاف فضایی است که معرفی آن به عنوان یکی از «پیشروترین تحقیقات علمی بشر» سخن گزافی نیست. این حوزه هر چند معرف چند دهه همت و تلاش محققان در پیگیری و تحقق ماجراجوییهای فضایی انسان است، اما از نقش ضمنی آن در پیشرفت و توسعه علم و زندگی بشر نیز نمیتوان چشم پوشید.
جستجوی سر نخ تولد و نحوه ظهور شماری از مهمترین و تأثیرگذارترین فناوریهای کنونی، ما را به برنامههای اکتشاف فضا و نقش آن در شکلگیری فهرست بلند بالایی از فناوریهای نام آشنا رهنمون میکند که هر چند با الهام از دستاوردهای فضایی رشد و توسعه یافتهاند اما هرکدام مسیری متفاوت را در جریان زندگی حال و فردای ما پیدا کردهاند اما بهرغم این همه تلاش و همت، برنامه فضایی با تکیه بر داشتههای سنتی خود، دورنمای امیدبخشی از آینده ندارد و گفته میشود تحقق آرزوهای بشر برای دسترسی به اهداف خیلی دور تنها با توسل به فناوریهای سنتشکن و رویکردهایی بدیع و استثنایی خواهد بود. امروز و در حالی که تب ماجراجوییهای فضایی با شتاب گرفتن برنامههای فضایی بخش خصوصی بالا گرفته و طرحهایی برای آینده نزدیک به منظور ارسال انسان به مدار زمین وجود دارد، هیجان و امید برای تحقق سفرهای بین سیارهای با شرایط دلسردکنندهای روبهروست. به بیان دیگر اگر بخواهیم نخستین سفرهای بین سیارهای را براساس بضاعت فناوری موجود و سرمایه جاری برنامه اکتشاف فضا تخمین بزنیم، احتمالا جای چنین مأموریتهایی به صدها سال آینده حواله خواهد شد.
شاید نتایج بررسیهای کمیته بازنگری برنامه پرواز فضایی انسان در آمریکا(هیأت آگوستین) را باید به منزله مهر تاییدی بر چشمانداز دور و کمرنگ پروژه سفرهای بین سیارهای دانست. در رأی صادره کمیته تحقیق و بازنگری آمده است: «انتظار نمیرود فضاپیمای مطمئن و چند بار مصرفی که بتواند انسان را به ماه بـرده و برگرداند تا سال۱۴۱۰ خورشیدی در دسترس باشد.» جالب اینجاست که مقصد فضایی ذکر شده برای چنین برآوردی، قمر زمین است که درست پیشروی ما و آنقدر نزدیک است که گاهی هـ*ـوس میکنیم لمسش کنیم. حال اگر این برآورد را با تشخیص دیگر کمیته جمع کنیم، اوضاع جالبتر هم میشود؛ آنجا که اعلام میکند: «ماهنشین مفروض در صورت دارا بودن عملکرد مناسب هم برای دریافت مجوز لازم جهت ماموریتهای سرنشیندار باید سالهای طولانی منتظر بماند.» با این اوصاف برای عموم علاقهمندانی که انتظار شنیدن شمارش معکوس یک مأموریت میان سیارهای را در خلال یکصد سال آینده دارند، جو بدبینی و تردیدها بیش از پیش بر فضای امید حاکم میشود.
البته این حکمها با انتقادهایی جدی نیز روبهرو شده است و بویژه اکنون که در آستانه فصل جدید سفرهای فضایی بخش خصوصی قرار گرفتهایم، چنین احکامی را باید به منزله آب سردی بر آتش رقابت شرکتها برای ارائه برنامههای جاهطلبانه پروازهای فضایی دور و نزدیک انسان قلمداد کرد. بهطور نمونه، مدیریت پروژه ایکاروس ـ از طرحهای پیشگام سفر فضایی میان سیارهای ـ با این که واقعیت موجود را تأیید میکند، اما پاک کردن سریع صورت مسأله و خط بطلان کشیدن روی قضیه مأموریت بین سیارهای را نیز اشتباه فاحشی میداند. منتقدان معتقدند کمیته بازنگری پرواز فضایی انسان در قضاوتش موضوع مهمی را از قلم انداخته است. استدلال جالب توجه و تأمل برانگیزی که آنها ارائه میکنند به همان دستاوردهای آشوبزا و غیرقابل پیشبینی در هر دو زمینه فناوری و اقتصاد اشاره دارد که میتواند به آرمان شوقانگیز بشر برای سفر به اعماق فضا شتابی قاطعانه و دلگرمکننده ببخشد. براساس نظریه فناوریهای آشوبگر، در جریان پیشروی متعارف رودخانههای علم و فناوری به سمت اقیانوس اکتشافات فضایی، ظهور برخی دستاوردهای فناورانه باعث بروز اختلال و جهشهایی در مسیر پیشرفت خواهد شد که پیامدهای بعدی این بینظمی میتواند نخستین اکتشاف انسانی از منظومه ستارهای دیگر را همراه با موجی عظیم به جلو پرتاب کند. البته ظهور فناوریهای انقلابی در ۳ حوزه بیش از همه میتواند ما را به سر منزل مقصود و تحقق سفرهای دور فضایی برساند که عبارتند از: ۱) سهولت دسترسی به فضا ۲) تجاری سازی فضا ۳) فناوری گداخت هستهای.