جالب و دانستنی این زن «بیماری خودکشی» دارد!

  • شروع کننده موضوع BARANA.R
  • بازدیدها 289
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

BARANA.R

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/10/29
ارسالی ها
2,921
امتیاز واکنش
20,204
امتیاز
746
سن
23
در دنیای پزشکی مریضی کمابیش نادری وجود دارد که با عنوان «بیماری خودکشی» یا انتحار از آن یاد می‌شود.

پزشکان این بیماری را یکی از پرمشقت‌ترین مصائبی می‌شناسند که ممکن است به سراغ کسی برود.

زنی ۲۳ ساله از ۱۶ سالگی با آن مبارزه می‌کند.«هالی پسینا» هر روز با درد زندگی می‌کند؛ دردی به نام نورالژی عصب سه قلو که بیماری مزمن نادری به شمار می‌رود و بر عصب‌های سه‌قلو در ناحیه صورت اثر می‌گذارد. به بیان ساده می‌توان آن را درد صورت دانست؛ دردی که البته هنوز هیچ درمانی هم برای آن پیدا نشده. با این حال، نوعی جراحی غیر مرسوم کمی شرایط حاد این بیماری را برای او بهتر کرده است.

1025239_286.jpg


1025240_585.jpg


1025241_398.jpg


چنان که خود هالی بیماری‌اش را توصیف می‌کند «نورالژی عصب سه قلو، در بدترین حالتش باعث می‌شود در تختخوابتان بیفتید. دیگر نمی‌توانید کاری کنید، همه چیزتان محدود می‌شود. تمام کاری که می‌توانید انجام دهید این است که تن به مصرف داروهای متعدد دهید تا شاید دردتان تسکین یابد، دردی که حتی پس از مصرف دارو هم احساسش می‌کنید».

این درد از ۱۶ سالگی به سراغ او آمد. با این حال تا زمانی که به ۲۳ سالگی رسید مشکل وی تشخیص داده نشد. بیش از ۶ سال طول کشید تا در آن زمان پزشکی را بیابد که بالاخره بتواند بیماری او را بدرستی تشخیص دهد. پس از معاینه و تشخیص، او ناچار تعداد زیادی سفر انجام داد تا بتواند بیماری دردناک خود را درمان کند یا حداقل به زندگی نیمه‌عادی دست یابد.

بیماری نورالژی عصب سه‌قلو، شرایطی است که در هر منطقه‌ای می‌تواند زندگی کسی را تحت تاثیر خود قرار دهد. او برخی کارها را نیز تجربه کرد به این امید که بتواند از درد در امان باشد یا آن را کنترل کند. از خوردن تا از دست دادن وزن! ...و در نهایت وضعیتش حتی بر روابطی که با شوهر و فرزندانش داشت نیز اثر گذاشته بود.

در سال ۲۰۱۵ او از طریق کسی به پزشکی در دالاس و سپس به متخصصی به نام دکتر ریموند سکولا معرفی شد. درد او بیش از حدی بود که بتواند به گونه‌ای منظم به مسئولیت‌هایش برسد. با این حال، در ملاقاتی که از طریق اسکایپ صورت گرفت، این پزشک متخصص به او گفت می‌تواند با انجام نوعی عمل جراحی نامرسوم به او کمک کند.

پس از جراحی، به قول خودش، «بزرگترین تغییر زندگی» او رخ داد: «پیش از عمل جراحی حتی نمی‌توانستم با خانواده‌ام بیرون بروم. می‌ترسیدم درد در جایی عمومی به سراغم بیاید. اما اکنون می‌توانم با آنها در اماکن عمومی ظاهر شوم. زمانی آن‌قدر ناتوان بودم که ناچار شدم سراغ پرستاری تمام‌وقت بروم اما حالا هنوز هم روزهای بدی دارم، هنوز هم با درد دست‌وپنجه نرم می‌کنم؛ ولی شرایطم دیگر مثل قبل نیست».
 

برخی موضوعات مشابه

بالا