ایوان مخوف – سرگذشت تزار چهارم

dayana2018

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2018/01/04
ارسالی ها
2,554
امتیاز واکنش
15,991
امتیاز
789
سن
23
محل سکونت
زیر آسمون خدا
ایوان مخوف از هنری ترویات

ivan-makhuf-henry-troyat.jpg



نام کتاب: ایوان مخوف – سرگذشت تزار چهارم

نویسنده: هنری ترویات

مترجم: آندیا افسرکشمیری

انتشارات: لیوسا

سال نشر: ۱۳۸۷

زبان: فارسی

تعداد صفحات: ۳۳۳ صفحه

فرمت: PDF

حجم: ۵٫۹۳ مگابایت

وب سایت::lilibook.ir

Please, ورود or عضویت to view URLs content!


مروری بر کتاب
ایوان چهارم واسیلیویچ متولد ۲۵ اوت ۱۵۳۰ در مسکو، و درگذشته در ۱۸ مارس ۱۵۸۴ میلادی در مسکو یکی از تزاران امپراطوری روسیه بود. به خاطر جنایات بی‌بدیلش در کشور روسیه به او لقب ایوان مخوف داده اند.
او در سال ۱۵۵۳ به شاهزادگی اعظم مسکو رسید . در زبان روسی به او لقب گروزنی داده اند که به معنای توانایی قدرت و سختی است. هر چند که در فارسی امروز آن را مخوف ترجمه نموده اند.ایوان در مقام شاهزادگی اعظم شاهد تغییرات بسیاری بود که او را از زمامداری یک ایالت به کنترل یک امپراتوری کوچک و به یک قدرت منطقه‌ای تبدیل نمود و در سال ١٥٤٧ به عنوان اولین تزار به مقام تزار تمامی روسیه رسید.
ایوان ٣ ساله بود که پس از مرگ پدرش گراندوک مسکو شد و در سن ۱۶ سالگی با لقب تزار حکومت بر شاهزاده نشین مسکو و قلمروی آن روزگار روسیه را دست گرفت. او خود را جانشین امپراتورهای بیزانس می دانست که یک قرن قبل از این تاریخ امپراتوری آنها توسط عثمانی ها منقرض شده بود. او می خواست کشورش را از زیر سایه اشغال مغولها که موجب عقب ماندگی روسیه شده بود بیرون آورده و به سطح کشورهای غربی برساند.
اما تا زمان مرگش موفق نشد روسیه را به یک کشور پیشرفته تبدیل کند. ایوان چهارم در چندین نبرد تاتارهای ولگا را شکست داد و شهرهای غازان و آستراخان را به خاک روسیه منضم کرد.
پس از مرگ واسیلی سوم، همسرش نیابت سلطنت پسر سه ساله اش «ایوان چهارم» واسیلیویچ را برعهده گرفت. با مرگ نایب السطنه، بایارها سر به شورش برداشتند و هر یک از دسته‌های مخالف ایشان، به نوبت، اندک زمانی زمام امور را در دست گرفتند و با شدت عمل و بیدادگری شهرها را دچار آشوب ساختند و خون موژیکهای (دهقانان روسی) بی پناه را در جنگهای داخلی برزمین ریختند.
فرمانروای بعدی ایوان چهارم، قلمرو ولایت مسکووی را توسعه داد. لقب او، ایوان مخوف، بیانگر این است که این نخستین تزار در تمام روسیه بود که بیشتر از او می‌ترسیدند تا اینکه دوستش داشته باشند.
«ایوان» شهر آلکساندروفسک را مقر دایمی خود ساخت و آن را به صورت دژ مستحکمی در آورد. زحمت و فشاری که در مبارزه با بایارها بر ایوان وارد آمد، به اضافه شکست وی در جنگهای طولانی با لیوونیا، موجب اختلال اعصاب وی در آخر عمر شد!؛ بخصوص که ایوان از ابتدا هم دارای مغز کاملا متعادلی نبود. ایوان نگاهبانان خود را، مانند راهبان، حرقهای بلند و سیاه با آستینهای گشاد و باشلق میپوشاند و خود را رئیس دیر آنها میخواند و هر روز همراهشان مراسم قداس به جای میآورد و در مقابل محراب کلیسا چنان با اشتیاق و التهاب به سجده میرفت که بارها پیشانیش مجروح شد..
 
آخرین ویرایش:
بالا