در دنیایی که هر روز دچار تغییر می شود، اهمیت بازار در «بودن» آن است. یادگار روزهای کهن، میراث پدرانی که بزرگترین افتخارشان، آوردن نان از عرق جبین بر سفره خانه بود. اهمیت بازار در بودن آن است، در نقش آن بهعنوان یک حلقه رابط. یک واسطه میان خریدار و فروشنده، مرکز و شهرستان، داخل و خارج کشور، تجارت سنتی و صنعت. شهر چه در دوره باستان و چه در دوره اسلامی، از ارکان اساسی زندگی سیـاس*ـی و اقتصادی در جامعه ایرانی بوده و پایگاه قدرت و جایگاه دستگاه اداری نظام شهری به شمار میآمده است.
بازار شهرهای مهم باستانی در یونان و روم که معمولا در قلب شهر جای داشتند، هم مرکز فعالیتهای اقتصادی بودند، هم محل تشکیل اجتماعات سیـاس*ـی و مذهبی و هم مرکز امور قضایی و اداری. بازارهای روزگار جاهلی عرب و صدر اسلام نیز حائز جنبههای اجتماعی، فرهنگی و مذهبی مهمی بودهاند، اما فعالیتهای مذکور در شهرهای اسلامی ابعاد گستردهتری داشته است.
شهر اسلامی متشکل بود از ارکان سهگانه ارگ، مسجد جامع (آدینه) و بازارها که هریک جایگاه یکی از عناصر متشکله اجتماع شهری یعنی علما، عمّال دیوانی و بازاریان(تجار، کسبه و پیشهوران) بهشمار میآمد. بازارها، ستون فقرات نظام اجتماعی شهرها بودند و شالوده زندگی اقتصادی و اجتماعی در شهرها را تشکیل میدادند. در بازارها، تجار بزرگ و متوسط در رأس سلسله مراتب اجتماعی جای داشتند و پس از آنان، کدخدایان و ریشسفیدان جماعتهای اصناف قرار داشتند. هر حرفه و کسب و کاری در بازار، از سه رده مشخص تشکیل میشد که شامل استادان و صاحبان دکان، کارگران و شاگردان بود.1
از لحاظ اجتماعی ـ فرهنگی، بازار کانون بزرگ خبررسانی درونشهری بوده است. اطلاعات و اخبار از همه مراکز مذهبی(مانند مسجد جامع)، آموزشی(مدارس دینی)، اداری(دارالحکومه و دیوانها)، اقتصادی (راستهها، سراها و حجرهها) و دیگر مراکز شهری و غیرشهری، نخست وارد بازار اصلی میشد و از آنجا به همه نقاط شهر جریان مییافت. خبرهای مهم و رسمی را نیز منادیان و جارچیان در بازارها به اطلاع مردم میرساندند.2
آذینبندی رسمی بازارها و بازبودن آنها و نیز بازی و نمایش به مناسبت وقایع شادیآفرین و جشنهای مذهبی و ملی، مراسم پذیرایی از میهمانان خارجی و بزرگان مشایخ، همیشه معمول بوده و بر رونق بازار میافزوده است. در شیراز هیأتهای رسمی و مهمانان برجسته را به راسته زیبای بازار وکیل ـ که آن را آذین میبستند ـ بـرده و نمایندگان بلندپایه مملکتی در آنجا به سلام و دیدار آنها میآمدند و همانجا نیز از ایشان پذیرایی میشد. عید نوروز هم یکی از مناسبتهایی بود که همهساله سبب رونق بازارها میشد.
بستن بازارها به نشانه سوگواری و برای شرکت در مراسم مهم مذهبی نیز پیشینهای کهن دارد. یکی از مراسم دینی ـ اجتماعی مهمی که پیشهوران و بازاریان به اتفاق در آن شرکت میکردند، عزاداری روز عاشورا بود. ابناثیر
نقل کرده است که در روز عاشورا، زنان با چهرههای سیاهکرده در کوچهها بر سر و صورت خود میکوفتند و برای امام حسین(ع) عزاداری میکردند و بازارها بسته میشد.
از بعضی اشارات تاریخی برمیآید که در بازار، راسته کتابفروشان و برخی از دکانهای پیشهوران محفل علما، شعرا، فلاسفه، اطبا و منجمان و محل بحث و گفتوگو یا تدریس بعضی از مشایخ و معلمان بوده است و کتابفروشان، خود اغلب مردمانی باسواد بودهاند.
بازار شهرهای مهم باستانی در یونان و روم که معمولا در قلب شهر جای داشتند، هم مرکز فعالیتهای اقتصادی بودند، هم محل تشکیل اجتماعات سیـاس*ـی و مذهبی و هم مرکز امور قضایی و اداری. بازارهای روزگار جاهلی عرب و صدر اسلام نیز حائز جنبههای اجتماعی، فرهنگی و مذهبی مهمی بودهاند، اما فعالیتهای مذکور در شهرهای اسلامی ابعاد گستردهتری داشته است.
شهر اسلامی متشکل بود از ارکان سهگانه ارگ، مسجد جامع (آدینه) و بازارها که هریک جایگاه یکی از عناصر متشکله اجتماع شهری یعنی علما، عمّال دیوانی و بازاریان(تجار، کسبه و پیشهوران) بهشمار میآمد. بازارها، ستون فقرات نظام اجتماعی شهرها بودند و شالوده زندگی اقتصادی و اجتماعی در شهرها را تشکیل میدادند. در بازارها، تجار بزرگ و متوسط در رأس سلسله مراتب اجتماعی جای داشتند و پس از آنان، کدخدایان و ریشسفیدان جماعتهای اصناف قرار داشتند. هر حرفه و کسب و کاری در بازار، از سه رده مشخص تشکیل میشد که شامل استادان و صاحبان دکان، کارگران و شاگردان بود.1
از لحاظ اجتماعی ـ فرهنگی، بازار کانون بزرگ خبررسانی درونشهری بوده است. اطلاعات و اخبار از همه مراکز مذهبی(مانند مسجد جامع)، آموزشی(مدارس دینی)، اداری(دارالحکومه و دیوانها)، اقتصادی (راستهها، سراها و حجرهها) و دیگر مراکز شهری و غیرشهری، نخست وارد بازار اصلی میشد و از آنجا به همه نقاط شهر جریان مییافت. خبرهای مهم و رسمی را نیز منادیان و جارچیان در بازارها به اطلاع مردم میرساندند.2
آذینبندی رسمی بازارها و بازبودن آنها و نیز بازی و نمایش به مناسبت وقایع شادیآفرین و جشنهای مذهبی و ملی، مراسم پذیرایی از میهمانان خارجی و بزرگان مشایخ، همیشه معمول بوده و بر رونق بازار میافزوده است. در شیراز هیأتهای رسمی و مهمانان برجسته را به راسته زیبای بازار وکیل ـ که آن را آذین میبستند ـ بـرده و نمایندگان بلندپایه مملکتی در آنجا به سلام و دیدار آنها میآمدند و همانجا نیز از ایشان پذیرایی میشد. عید نوروز هم یکی از مناسبتهایی بود که همهساله سبب رونق بازارها میشد.
بستن بازارها به نشانه سوگواری و برای شرکت در مراسم مهم مذهبی نیز پیشینهای کهن دارد. یکی از مراسم دینی ـ اجتماعی مهمی که پیشهوران و بازاریان به اتفاق در آن شرکت میکردند، عزاداری روز عاشورا بود. ابناثیر
نقل کرده است که در روز عاشورا، زنان با چهرههای سیاهکرده در کوچهها بر سر و صورت خود میکوفتند و برای امام حسین(ع) عزاداری میکردند و بازارها بسته میشد.
از بعضی اشارات تاریخی برمیآید که در بازار، راسته کتابفروشان و برخی از دکانهای پیشهوران محفل علما، شعرا، فلاسفه، اطبا و منجمان و محل بحث و گفتوگو یا تدریس بعضی از مشایخ و معلمان بوده است و کتابفروشان، خود اغلب مردمانی باسواد بودهاند.
آخرین ویرایش توسط مدیر: