اخبار تئاتر و نمایش بازی الاکلنگی

  • شروع کننده موضوع Behtina
  • بازدیدها 150
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

Behtina

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/11/08
ارسالی ها
22,523
امتیاز واکنش
65,135
امتیاز
1,290
نقد ساختارگرا بر نمایش روال عادی نوشته ژان کلود کریر و کار محمدرضا خاکی

بازی الاکلنگی

222590_2220044842_310_207.jpg

روال عادی
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
ایران تئاتر_رضا آشفته:روال عادی در طبقه بندی متون نمایشی می تواند جلوه گر یک وضعیت مدرن باشد که در آن به حداقل رسیدن همه چیز اندیشیده شده است و می توان آن را در یک اثر مینی مالیستی شبه ابزورد قرارش داد.روال عادی چالش بین کمیسر و خبر چین است در جایی که باید یکی دیگری را متهم کند اما خود در دایره اتهام گیر می افتد.
[/BCOLOR]

روال عادی عنوان نمایشی است که تقریبا غیر عادی می نماید و در آن هیچ چیزی بنابر معیارهای شناخته شده پیش نخواهد نرفت. نه در آن ساختار کلاسیک و ارسطویی رعایت می شود و نه در آن نظم مدرن آگاهانه ای نمایان است بلکه در یک وضعیت غیر عادی دو مرد نسبت به شغل شان چالش مند شده اند که درست مثل بازی، یکی باید دیگری را کیش- مات کند و این گونه بتواند زرنگی و هوش سرشارش را در یک روال مرموزانه و موذیانه آشکار کند. همین خود حرکتی بسیار ظریفی است که کوچکترین خطایی مانع از بازگشت در آن خواهد شد.

مطالعه ساختار زبان
ساختارگرایی در ادامه فرمالیسم ادبی (در نیمه دوم قرن بیستم میلادی)، در جریان نقد تاثیرگذاری اش را ابراز می دارد اما این نوع نقد پس از جا افتادن وضعیت ادبیات مدرن نمود می یابد اما در زمانی که وضعیت مدرن دارد سمت و سوی تازه ای مییابد که از دل آن قرار هست، نظم تازه ای همانند پسامدرن شکل بگیرد.
ساختارگرایی، نخست با مطالعه ساختار زبان آغاز شد. اما بعداً توسعه یافت و با در برگرفتن موضوعات انسان شناختی و اسطوره‌ای، رشد و گسترش یافت. ساختارگرایان به این نتیجه دست یافتند که زبان یک ساختمان اجتماعی است؛ و هر فرهنگ، برای رسیدن به ساختارهای معنایی، روایت‌ها و یا متن‌ها را وسیع و متحول می‌کند؛ و بدین شیوه، مردم می‌توانند تجارب خود را سامان دهند و معنا ببخشند. (جهانبگلو، 1384: 50)
در این نقد، پرداختن به ساختار روال عادی برای فهم آن چیزی که در حد یک پدیده است، ما را به وجد می آورد که فقط از موضع نقد ساختارگرا به چند و چون این نشانه ها و تکنیک های بارز آگاه شویم. به هر تقدیر بخش عمده ای از این شگفتی که بارز شدن نمایش و از آن فراتر پدیده بودنش را اعلان می نمایند همانا همین درخشش ساختار است که از متن ژان کلود کریر فرانسوی به اجرایش در هر جایی از دنیا القا می شود و شاید این خود دلایل عمده ای باشد که حرفه ی خبرچینی را توجیه گرداند که این افراد هم بر حساب عادت باید به دنبال پیش گیری از هر نوع خبط و خطای امنیتی باشند و حتی اگر قرار باشد که خود خبرچین نیز در مظان اتهام واقع شود و باید که در این باره نامه ای نوشته شود به سران اداره امنیت که بدانند که نیروهایشان نیز می توانند مثل هر سوژه ای به شکل مکرر مرتکب خطا شوند و باید که این گمانه زنی ها همواره جدی گرفته شود و شاید این اتهام به خود؛ نوعی خودزنی قلمداد شود که به جای کارکرد منفی بیشتر جنبه های مثبت یک خبرچین را بارز خواهد کرد و البته این امری خودخواسته هست که خیلی آگاهانه یک بازی باخت را همواره به بازی برد تمام خواهد کرد؛ مشروط برآنکه پیوسته این زیرکی و زبلی محفوظ بماند که در بازجویی های ممکن و پیش روی باید که بتوانی پاسخگوی آن موارد مطروحه و بدگمانی های آشکار شده باشی.

کمیسر و خبرچین
روال عادی در طبقه بندی متون نمایشی می تواند جلوه گر یک وضعیت مدرن باشد که در آن به حداقل رسیدن همه چیز اندیشیده شده است و می توان آن را در یک اثر مینی مالیستی شبه ابزورد قرارش داد.
روال عادی چالش بین کمیسر و خبر چین است در جایی که باید یکی دیگری را متهم کند اما خود در دایره اتهام گیر می افتد. این دقیقا هوشمندی و سازوکار این نوع شغل را نشان می دهد که چگونه است خبرچین واقف بر همه چیز است و بسیار نرم و آهسته بازی شکست را به بازی برد تبدیل می کند.
روال عادی ساختار تک پرده ای را دربرگرفته است و در آن اتفاق واحدی هست که نبرد دو آدم را سمت و سو خواهد داد. در این نمایش ما با سلسله ی رویدادها مواجه نیستیم بلکه هر دو برای یک نبرد در جایی آمده اند و قرار است که کمیسر جدید بنابر نامه هایی که علیه خبرچین به دستشان رسیده است و این خود یک پرونده بزرگ است، رسیدگی کند و البته قرار است که این نامه ها منجر به شکست و برکناری و زندان افتادن خبرچین شود اما خبر چین معتقد است که این نامه ها را خودش علیه خودش طی سالیان فعالیتش نوشته است و اما برای اثبات آن باید برای برخی از موارد اشاره هایی را یادآوری و درباره محتوایش اعلام نظر کند. و این علیه خود نوشتن تکنیکی است که از کمیسر قبلی فراگرفته که پیش از زمین خوردن خودش زمینه آن را فراهم کند که در صورت لزوم بتواند خود را از هر نوع خطایی تبرئه کند. شاید این خود پدیده ی نادری باشد که این گونه در تقابل با خویش در یک نظام بسته امنیتی دارد خود را نسبت به پندارهای احتمالی واکسینه می کند.
در این ساختار بدون رویداد آنچه مهم می شود تبادل درست دیالوگها و رویارویی اندیشه هاست که هر دو باید از یک روشنا آنچه باید را الهام گرفته باشند چون هم کمیسر و هم خبرچین شغل شان امنیتی است و اگر مجادله ای دارند مبنایش تجربه و داده های قبلی است اما زرنگ تر خبرچین است که اعترافات کمیسر را چماق می کند که بر سرش بکوباند و حتی وامی دارد که نامه بنویسد و این همان نامه ی خود نوشت است که در آن به نوعی اعتراف به خطاها خواهد شد و این در دست خبرچین قرار می گیرد که بتواند از آن سوءاستفاده لازم را بکند.
باید این ساختار نمایشی را در متن و اجرا، مینی مالیستی در نظر گیریم. در درام مینی مالیسم به داشتن خرده پیرنگ به جای پیرنگ اهمیت داده می شود. پیرنگ همان داده های خطی متن هست که از بدنه ای با آغاز، میانه و پایان پیروی می کند اما در خرده پیرنگ پایان باز در نظر گرفته می شود و این همان تعلیق ابدی است که می تواند بیانگر مشارکت و سهم خواهی مخاطبان به قاعده میزان حضور آنان در تالار نمایش است. در روال عادی رویداد اصلی رویارویی دو مرد یکی از موضع بالا و حق به جانب و دیگری از موضع پایین و بی دفاع است. اما پایان باز است چون معلوم نیست که دقیقا این برد چگونه و چه هنگام خواهد بود. خبرچین فردی است که معتقد است هر سوژه ای مثل سیب می ماند که از شکوفه رشد می کند و میوه کال و بعد رسیده می شود و باید در زمان رسیدن چیده شود وگرنه بر زمین می افتد و فاسد می شود و... او نه سال در کنار کمیسر قبلی با فرمولها و داده های معلوم بازی می کرده و حتی قواعد بازی را او ترسیم می کرده اما زمانی که کمیسر قبلی به خبرچین شک می کند، احساس می کند که کمیسر قبلی همان میوه رسیده است که باید بچیندش و با لو رفتن او از کار برکنار و به یک زندان دور افتاده تبعید می شود. در حالیکه اعلام شده که به یک کشور دور افتاده رفته و در نقش سفیر ادامه خدمت می کند! اما خبرچین با نامه ی کمیسر جدید یکبازی بی پایانی را شروع می کند که شاید این بار نیز پایانش با سقوط کمیسر رقم بخورد چون خبرچین آموخته که آن قدر از خود دفاع کند که هیچگاه قربانی نباشد.
ساده‌گرایی یا مینیمالیسم (به انگلیسی: Minimalism) یا کمینه‌گرایی یا هنر کمینه یا هنر موجز یک مکتب هنری است که اساس آثار و بیان خود را بر پایه سادگی بیان و روش‌های ساده و خالی از پیچیدگی معمول فلسفی و یا شبه فلسفی بنیان گذاشته‌است.
کمینه‌گرایی را می‌توان زاییده هنرمندان روس دورهٔ پس از انقلاب اکتبر روسیه دانست که ساختارگرا بودند و به خلاصه‌نمایی و اشکال هندسی گرایش داشتند. مانند مالویچ با اثر «سفید روی سفید» ش. تجربیات هنرمندان روسیه در دهه ۱۹۵۰ و ۶۰ بر هنرمندان اروپا و آمریکا مانند مجموعه تابلوهای تماماً سفید رابرت راشنبرگ جوان و کارهای تک‌رنگ ایو کلین، و سری آکروم پیرو مانتزونی اثر گذاشت و به نوع دیگری بر کارهای میناکاری روی مس رابرت ریمن و آثار اگنس مارتین که ترکیب شیارهای نامحسوس روی زمینه تک‌رنگ بود، تأثیر گذاشت.(اسمیت، 1380: ۱۸۷–۱۹۰)
در این اجرا نیز همه چیز خلاصه شده و این وجوه تجسمی و عناصر دیداری به حداقل ترین ها رسیده است چنانچه در صحنه یک میز هست و دیگر هیچ! دو آدم با لباس های معمول حضور دارند و در آن احساسات و فیگورها و انعطافات بدنی به ایجاز می رسد؛ قرار نیست چیزی غیر طبیعی و اغراق شده باشد بلکه طبیعی بودن با این استدلال که همه چیز باید بیرونی، با بیان غیر مستقیم و القاگر جلوه کند، ارائه می شود. بنابراین جایی برای شتاب گرفتن نیست اما این دلیل نمی شود که فراز و نشیبی به بازی کمیسر جدید (کورش سلیمانی) ندهیم. او باید با توپ پر بیاید و حالت هجومی تری داشته باشد و از آن سو می بینیم که خبرچین (مسعود دلخواه) به درستی ظاهر مظلومانه ای به خود می گیرد و باید رفته رفته از یک دفاع به یک برابری و بعد یک غلیان حس ورود پیدا کند. این بازی حالت الاکلنگی دارد که در ابتدا کمیسر با داشتن داده ها و اطلاعات پر و سنگین جلوه می کند و بعد در جایی که او پرونده خبرچین را مختومه اعلام می کند حالت مساوی در الاکلنگ مشهود خواهد شد و رفته با مچ گیری های خبرچین از کمیسر، این روال به سوی او سنگینی اش رفته رفته مشهود تر خواهد شد. زمانی که قضیه کمیسر برای ورود ویدئو از ژاپن مطرح می شود این خود می تواند نکته ضد امنیتی تلقی شود چون کمیسر با همدستی باجناقش چنین هدفی را مد نظر دارند اما زمانی خبرچین گفتن جمله ای مانند این که: دوبین های خارجی بهتر از دوربین های داخلی است، این نظر را ضد وطنی می دانسته و علیه خود نامه نگاری کرده اما امروز کمیسر فراتر از یک جمله در اقدامی عملی به دنبال ورود کالای بهتری خارجی است و این می تواند خطرناک تر جلوه کند. و حالا اگر او ناگهانی برخیزد، همه چیز به نفع اوست چون کمیسر یکباره سقوط خواهد کرد. بنابراین باید در نیمه اول حضور کمیسر از آنچه در اجرا دیده ایم، بارزتر شود. در ضمن به دلیل حذف همه چیز همان اندک نشانه ها نیز می تواند کارکرد اجرایی بیشتری در جریان بازی داشته باشد چنانچه بازی با کلاه از سوی خبرچین و بازی با کاغذها و پوشه از سوی کمیسر می تواند در این روند و روال حضورشان را مانوس تر گرداند. وگرنه قد و قامت بلند و لباس شیک و شق و رق ایستادن، نشستن و برخاستن کمیسر جدید به درستی است و از آن سو نیز لباس معمولی و کلاه نسبتا کهنه خبرچین نیز تکیه اساسی بر این شخصیت می کند... در این نمایش نور، افکت و موسیقی به کمترین میزان لازم رسیده اند و این خود فرصتی است برای ایجاد حس و حالتی عجیب که بازیگران باید به آن دامن بزنند.
البته پایان درخشانی را محمدرضا خاکی برای اجرایش در نظر گرفته است چون به طور ناگهانی صدای رعد و برق و بعد باران تکان دهنده است تماشاگر شوکه می شود از آنچه باید منعقد شود. اگر پیش از آن بده و بستان دو نفر با دیالوگ و بازی نسبتا پنهان پیش می رود و نامه در دست خبرچین است که این روال عادی، شمایل غیر عادی به خود بگیرد؛ این درنگ در جاری شدن این صدای هولناک اتفاق می افتد. شاید این خود دلالتی بر همان پایان باز است که نتیجه را به مخاطب واگذار می کند و این پیامدی دگرگونه است که در روال عادی، غیر منتظره نمی نماید.
روال عادی چه در اجرای 89 و در تالار چهارسو و چه در سال 96 و اجرای در تالار سمندریان همچنان تازگی خود را نگه داشته و می تواند کنش مندانه هر مخاطبی را به چالش وادارد. یعنی ضمن برخورداری از ساده ترین روش ممکن در اجرا، می تواند بارزترین و حتی گسترده ترین تاثیر لازم را ابراز دارد. این همان تئاتری است که هم در فرم و هم در محتوا ابراز وجود می کند و جامعه رو به مدرن ایرانی نیز دقیقا در این جایگاه قرار دارد و چنین متونی می تواند در صحنه از دامنه تاثیر و گستره ی معنایی لازم و ضروری تری برخوردار باشد.

منابع:
رامین جهانبگلو، موج چهارم. ترجمهٔ منصور گودرزی- نشر نی- چاپ چهارم ۱۳۸۴.
لوسی اسمیت، ادوارد، آخرین جنبش‌های هنری قرن بیستم. ترجمهٔ سمیع آذر، علی رضا. چاپ اول. تهران: نظر، ۱۳۸۰.
 

برخی موضوعات مشابه

پاسخ ها
0
بازدیدها
217
بالا