ی چیزی شایدم سوسکه ازمن بترسه خودش روبهمردن بزنه.یادمه ی شاخه درخت به جیب ی بنده خدایی گیرکرده بودفک کرده بودمار مانتوخودشودراوردگفت به من ببینم چیه شایداین سوسکه هم تشبیه بشه به ی شاخه