بیوگرافی شاعران بیوگرافی کامل پروین اعتصامی

  • شروع کننده موضوع Mch:)
  • بازدیدها 201
  • پاسخ ها 1
  • تاریخ شروع

Mch:)

کاربر اخراجی
عضویت
2016/09/01
ارسالی ها
461
امتیاز واکنش
2,147
امتیاز
441
سن
23
بیوگرافی کامل پروین اعتصامی:)
پروين اعتصامي که نام اصلي او "رخشنده " است در بيست و پنجم اسفند 1285 هجري شمسي در تبريز متولد شد ، در کودکي با خانواده اش به تهران آمد . پدرش که مردي بزرگ بود در زندگي او نقش مهمي داشت ، و هنگاميکه متوجه استعداد دخترش شد ، به پروين در زمينه سرايش شعر کمک کرد.

" پدر پروين"

يوسف اعتصامي معروف به اعتصام الملک از نويسندگان و دانشمندان بنام ايران بود. وي اولين "چاپخانه" را در تبريز بنا کرد ، مدتي هم نماينده ي مجلس بود.

اعتصام الملک مدير مجله بنام "بهار" بود که اولين اشعار پروين در همين مجله منتشر شد ، ثمره ازدواج اعتصام الملک ، چهار پسر و يک دختر است.

"شروع تحصيلات و سرودن شعر"

پروين از کودکي با مطالعه آشنا شد . خانواده او اهل مطالعه بود و وي مطالب علمي و فرهنگي به ويژه ادبي را از لابه لاي گفت و گوهاي آنان درمي يافت در يازده سالگي به ديوان اشعار فردوسي ، نظامي ، مولوي ، ناصرخسرو ، منوچهري ، انوري ، فرخي که همه از شاعران بزرگ و نام آور زبان فارسي به شمار مي آيند ، آشنا بود و از همان کودکي پدرش در زمينه وزن و شيوه هاي يادگيري آن با او تمرين مي کرد.

گاهي شعري از شاعران قديم به او مي داد تا بر اساس آن ، شعر ديگري بسرايد يا وزن آن را تغيير دهد ، و يا قافيه هاي نو برايش پيدا کند ، همين تمرين ها و تلاشها زمينه اي شد که با ترتيب قرارگيري کلمات و استفاده از آنها آشنا شود و در سرودن شعر تجربه بياندوزد.

هر کس کمي با دنياي شعر و شاعري آشنا باشد ، با خواندن اين بيت ها به توانائي او در آن سن و سال پي مي برد برخي از زيباترين شعرهايش مربوط به دوران نوجواني ، يعني يازده تا چهارده سالگي او مي باشد ، شعر " اي مرغک " او در 12 سالگي سروده شده است:

اي مُرغک خُرد ، ز آشيانه

پرواز کن و پريدن آموز

تا کي حرکات کودکانه؟

در باغ و چمن چميدن آموز

رام تو نمي شود زمانه

رام از چه شدي ؟ رميدن آموز

منديش که دام هست يا نه

بر مردم چشم ، ديدن آموز

شو روز به فکر آب و دانه

هنگام شب آرميدن آموز

پروين ، در 18 سالگي ، فارغ التحصيل شد ، او در تمام دوران تحصيلي ، يکي از شاگردان ممتاز مدرسه بود. البته پيش از ورود به مدرسه ، معلومات زيادي داشت ، او به دانستن همه مسائل علاقه داشت و سعي مي کرد ، در حد توان خود از همه چيز آگاهي پيدا کند. مطالعات او در زمينه زبان انگليسي آن قدر پيگير و مستمر بود که مي توانست کتابها و داستانهاي مختلفي را به زبان اصلي ( انگليسي ) بخواند . مهارت او در اين زبان به حدي رسيد که 2 سال در مدرسه قبلي خودش ادبيات فارسي و انگليسي تدريس کرد.

يکي از دوستان پروين که سال ها با او ارتباط داشت ، درباره او گفته است :

« پروين ، پاک طينت ، پاک عقيده ، پاکدامن ، خوش خو و خوش رفتار ، نسبت به دوستان خود مهربان ، در مقام دوستي فروتن و در راه حقيقت و محبت پايدار بود. کمتر حرف مي زد و بيشتر فکر مي کرد ، در معاشرت ، سادگي و متانت را از دست نمي داد . هيچ وقت از فضايل ادبي و اخلاقي خودش سخن نمي گفت.»

همه اين صفات باعث شده بود که او نزد ديگران عزيز و ارجمند باشد.

مهمتر از همه اين ها ، نکته اي است که از ميان اشعارش فهميده مي شود . پروين ، با آن همه شعري که سروده ، در ديواني با پنج هزار بيت ، فقط يک يا دو جا از خودش حرف زده و درباره خودش شعر سروده و اين نشان دهنده فروتني و اخلاق شايسته اوست.

"نخستين چاپ ديوان اشعار"

پيش از ازدواج ، پدرش با چاپ مجموعه اشعار او مخالف بود و اين کار را با توجه به اوضاع و فرهنگ آن روزگار ، درست نمي دانست. او فکر مي کرد که ديگران ممکن است چاپ شدن اشعار يک دوشيزه را ، راهي براي يافتن شوهر به حساب آورند!

اما پس از ازدواج پروين و جدائي او از شوهرش ، به اين کار رضايت داد. نخستين مجموعه شعر پروين ، حاوي اشعاري بود که او تا پيش از 30 سالگي سروده بود و بيش از صد و پنجاه قصيده ، قطعه ، غزل و مثنوي را شامل مي شد.

مردم استقبال فراواني از اشعار او کردند ، به گونه اي که ديوان او در مدتي کوتاه پس از چاپ ، دست به دست ميان مردم مي چرخيد و بسياري باور نمي کردند که آنها را يک زن سروده است ، استادان معروف آن زمان ، مانند دهخدا و علامهء قزويني ، هر کدام مقاله هايي درباره اشعار او نوشتند و شعر و هنرش را ستودند.

او که انساني آماده ، داراي شعوري خلاق و همواره درگير در مسائل اجتماعي بود به اين نشان ها و دعوت ها فريفته نمي شد.

در اين جا يکي از اشعار پروين در مذمت اغنياي ستمگر را مي خوانيد :

برزگري پند به فرزند داد، کاي پسر

اين پيشه پس از من تو راست

مدت ما جمله به محنت گذشت

نوبت خون خوردن و رنج شماست

….

هر چه کني نخست همان بدروي

کار بد و نيک ، چو کوه و صداست

….

گفت چنين ، کاي پدر نيک راي

صاعقه ي ما ستم اغنياست

پيشه آنان ، همه آرام و خواب

قسمت ما ، درد و غم و ابتلاست

ما فقرا ، از همه بيگانه ايم

مرد غني ، با همه کس آشناست

خوابگه آن را که سمور و خزست

کي غم سرماي زمستان ماست

تيره دلان را چه غم از تيرگيست

بي خبران را چه خبر از خداست

" دوران بيماري و مرگ پروين"

پروين اعتصامي ، پس از کسب افتخارات فراوان و درست در زماني که برادرش – ابوالفتح اعتصامي - ديوانش را براي چاپ دوم آن حاضر مي کرد ، ناگهان در روز سوم فروردين 1320 بستري شد پزشک معالج او ، بيماري اش را حصبه تشخيص داده بود ، اما در مداواي او کوتاهي کرد و متاسفانه زمان درمان او گذشت و شبي حال او بسيار بد شد و در بستر مرگ افتاد.

نيمه شب شانزدهم فروردين 1320 پزشک خانوادگي اش را چندين بار به بالين او خواندند و حتي کالسکه آماده اي به در خانه اش فرستادند ، ولي او نيامد و …. پروين در آغـ*ـوش مادرش چشم از جهان فرو بست .

پيکر پاک او را در آرامگاه خانوادگي اش در شهر قم و کنار مزار پدرش در جوار خانم حضرت معصومه (س) به خاک سپردند .
images
 
  • پیشنهادات
  • Behtina

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/08
    ارسالی ها
    22,523
    امتیاز واکنش
    65,135
    امتیاز
    1,290
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]برترین ها: رخشنده اعتصامی مشهور به پروین اعتصامی در ۲۵ اسفندماه ۱۲۸۵ هجری‌شمسی در شهر تبریز به دینا آمد. او فرزند یوسف اعتصامی و اختر اعتصامی، از شاعران دوره‌ی قاجاریه بود. یوسف اعتصامی، ناشر و نویسنده و مترجم بود که نزدیک به چهل کتاب ترجمه کرده است و هم‌چنین او کسی بود که اولین چاپ‌خانه حروفی را در تبریز برپا کرد. پروین اعتصامی زمانی که شش سال داشت به هم‌راه خانواده‌اش از تبریز به تهران مهاجرت کرد و از این‌رو پروین از همان کودکی با مشروطه‌خواهان و چهره‌های فرهنگی آن روزگار که با پدر در ارتباط بودند آشنا شد.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]بزرگانی چون دهخدا و ملک‌الشعرای بهار از زمره‌ی این مشروطه‌خواهان و فرهیختگان بودند. او ادبیات را نیز تحت تاثیر و پرورش پدر و دهخدا و بهار فرا گرفت. پروین تنها هفت سال داشت که نخستین سروده‌های خود را نوشت. او پس از فارغ‌التحصیلی از مدرسه‌ی آمریکایی‌ها بسیار خشنود بود اما در مراسم پایان‌نامه‌ی تحصیلی خود با دریغ و حسرت برای زنان ستم‌دیده‌ای که از نعمت آموزش بی‌بهره مانده بودند چنین سرود:

    پستی نسوان ایران، جمله از بی‌دانشی است

    مرد یا زن، برتری و مرتبت دانستن است

    زین چراغ معرفت کامروز اندر دست ماست

    شاه‌راه سعی و اقلیم سعادت روشن است
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1198897_809.jpg

    او در زمانه‌ی خود تبعیض علیه زنان را به درستی درک می‌کرد و نسبت به آن حساسیت ویژه داشت که در بسیاری از اشعارش می‌توان این حساسیت نسبت به حقوق زنان را درک کرد.

    به که هر دختر بداند قدر علم‌آموختن / تا نگوید کس، پسر هشیار و دختر کودن است /دامن مادر، نخست آموزگار کودک است / طفل دانش‌ور، کجا پرورده نادان‌ْ‌مادری
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]سیمین بهبهانی شاعر سرشناس ایرانی در ذکر خاطراتش می‌گوید که اولین اشعارش با تشویق پروین اعتصامی مواجه شده است. او می‌گوید وقتی پروین اعتصامی این بیت از شعر او که «ای توده گرسنه و نالان چه می‌کنی / ای ملت فقیر و پریشان چه می‌کنی را دید او را تشویق به سرایش شعر کرده است.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]پروین اعتصامی در کودکی زبان‌های فارسی و عربی و انگلیسی را زیر نظر پدرش می‌آموزد. پروین در تمام سال‌های تحصیلش شاگردی ممتاز بود. در زمان تحصیل شعر می‌سرود و مدتی نیز در همان مدرسه‌ی آمریکایی که درس خوانده بود، تدریس زبان انگلیسی می‌کرد. برخی از زیباترین اشعار پروین اعتصامی متعلق به دوران نوجوانی است، زمانی که فقط یازده دوازده سال سن داشته است.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]دکتر میرجلال‌الدین کزازی، استاد دانشگاه، نویسنده، مترجم و پژوهشگر برجسته ایرانی، پروین اعتصامی را فرزند برومند ایران‌زمین می‌شناسد و می‌گوید: «شاید‌ بتوان‌ پروین‌ را‌ در‌ سه‌ ویژگی‌ برتر‌ از‌ هم‌روزگارانش‌ دانست.‌ نخست‌ این‌ که‌ پروین‌ سخنوری‌ است‌ که‌ سروده‌های‌ او‌ در‌ زمان‌ زندگی‌اش‌ بر‌سر‌زبان‌ها‌ روان‌ شده‌ است‌ و‌ما‌ کم‌تر‌سخنوری‌ را‌می‌شناسیم‌ که‌ از‌این‌ بخت‌ برخوردار‌باشد.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]پس‌ از‌ روزگار‌ رابعه قزداری،‌ کسی‌ را‌ در‌ ادب‌ پارسی‌ نمی‌شناسیم که او را بانوی سخن پارسی بنامیم. من این نام را تنها زیبنده‌ی پروین اعتصامی می‌دانم. پروین با این‌که در سال‌های جوانی سرودن را آغاز کرد؛ اما آن‌چنان شیوا و سترگ می‌سرود که پاره‌ای از ادیبان در آغاز شنیدن این سروده‌ها گمان نمی‌کردند که آن‌ها تراویده‌ی پروین باشند. آن‌ها گمان می‌بردند این سروده‌ها از افرادی هم‌چون دهخدا است که پروین نام خود را بر آن‌ها نهاده است.»[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)][/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]برخی از منتقدان ادبی معتقد هستند که پروین اعتصامی و اشعارش چندان بازتاب‌دهنده‌ی زمان و زمانه‌ی خود نیست هم‌چنان‌که از اشعارش نمی‌توانیم چندان پی به زندگی شاعر برویم. نقیصه‌ای که در فروغ فرخ‌زاد جبران شده است. دکتر سیروس شمیسا در این مورد می‌گوید: «پروین در حوزه‌ی فردی در شعرهایش چیزی نمی‌گوید و ما برای این‌که این حوزه را بشناسیم، می‌توانیم از شعرهای فروغ فرخ‌زاد استفاده کنیم…. تجددخواهی دیگر حوزه‌ای است که پروین باز در این‌باره سکوت کرده است. او با این‌که از دبیرستان آمریکایی فارغ‌التحصیل شده است؛ اما هیچ فعالیتی در این زمینه ندارد و هیچ کتابی را ترجمه نکرده است.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]در این حوزه نیز پروین مدام سنت‌های کهن را یادآوری می‌کند.» دکترجلال خالقی مطلق، ادیب، پژوهشگر و شاهنامه‌شناس در مورد سر اقبال عمومی به اشعار پروین اعتصامی موضوعاتی می‌داند که پروین اعتصامی برای اشعارش برگزیده است: «علت این محبوبیت اشعار پروین، هم در موضوعات اشعار اوست، هم در زبان و شیوه‌ی بیان او، و هم در قالبی که برای اشعارش برمی‌گزیند. موضوع اشعار پروین در درجه‌ی اول تبلیغ عدالت اجتماعی و دفاع از طبقه‌ی محروم جامعه، و دیگر لزوم سوادآموزی و گسترش دانش و مبارزه با جهل و نادانی و تعصب، و نیز دفاع از حقوق زنان است.» پروین اعتصامی در مراسم فارغ‌التحصیلی خود از بی سوادی زنان گفت که «داروی بیماری مزمن شرق، منحصر به تعلیم و تربیت است.[/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]تعلیم و تربیت حقیقی که شامل زن و مرد باشد و تمام طبقات را از خوان گسترده معروف مستفیذ نماید. پیداست برای مرمت خرابی‌های گذشته، اصلاح معایب حالیه و تمهید سعادت آینده، چه مشکلاتی در پیش است. ایرانی باید ضعف و ملالت را از خود دور کرده، تند و چالاک از این پرتگاه‌ها عبور کند.»[/BCOLOR]​
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1198899_960.jpg
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    پروین در همان سنین جوانی با پسر عمه‌ی خود ازدواج کرد اما عمر این زندگی خانوادگی دوام نداشت و بیش از چند ماه نپائید. در دیوان پروین از اشعار عاشقانه و همین‌طور احوال فردی و زندگی خصوصی خبری نیست. یحیی آرین‌پور در کتاب «از صبا تا نیما» و در بخش زندگی‌نامه‌ی پروین اعتصامی می‌نویسد: «پروین از کودکی گوشه‌گیر و مردم‌گریز بود. در جریانات اجتماعی مربوط به بانوان و در جنبش آزادی و حقوق زن عملا دخالت نکرد. با این‌همه هنگامی که شرایط برای دخالت فعال زنان در امور اجتماعی مساعد شد، در قصیده‌ای به نام زن در ایران چنین سرود:

    زن در ایران، پیش از این گویی که ایرانی نبود

    پیشه‌اش، جز تیره‌روزی و پریشانی نبود

    زندگی و مرگش اندر کنج عزلت می‌گذشت

    زن چه بود آن روزها، گر زآن که زندانی نبود

    کس چو زن اندر سیاهی قرن‌ها منزل نکرد

    کس چو زن در معبد سالوس، قربانی نبود

    در عدالت‌خانه انصاف زن شاهد نداشت

    در دبستان فضیلت زن دبستانی نبود

    دادخواهی‌های زن می‌ماند عمری بی‌جواب

    آشکارا بود این بی‌داد؛ پنهانی نبود

    بس کسان را جامه و چوب شبانی بود، لیک

    در نهاد جمله گرگی بود؛ چوپانی نبود
    [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
    [BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
    1198898_369.jpg

    پروین اشعار خود را به تشویق ملک‌الشعرای بهار در سال ۱۳۱۵ توسط چاپ‌خانه‌ی مجلس منتشر ساخت. پروین اعتصامی در تاریخ ۱۵ فروردین ۱۳۲۰ و در سن ۳۵ سالگی بر اثر بیماری حصبه درگذشت و در قم و در حرم معصومه در مقبره‌ی خانوادگی به خاک سپرده شد. بر سنگ مزار پروین شعری از سروده‌های پروین اعتصامی نوشته شده است:

    این‌که خاک سیهش بالین است

    اختر چرخ ادب پروین است

    گر چه جز تلخی از ایام ندید

    هر چه خواهی سخنش شیرین است

    صاحب آن‌همه گفتار امروز

    سائل فاتحه و یاسین است

    دوستان به که ز وی یاد کنند

    دل بی‌دوست دلی غمگین است

    خاک در دیده بسی جان‌فرساست

    سنگ بر سـ*ـینه بسی سنگین است

    بیند این بستر و عبرت گیرد

    هر که را چشم حقیقت‌بین است

    هر که باشی و زهر جا برسی

    آخرین منزل هستی این است

    آدمی هر چه توانگر باشد

    چو بدین نقطه رسد مسکین است

    اندر آن‌جا که قضا حمله کند

    چاره تسلیم و ادب تمکین است

    زادن و کشتن و پنهان کردن

    دهر را رسم و ره دیرین است

    خرم آن‌کس که در این محنت‌گاه

    خاطری را سبب تسکین است
    [/BCOLOR]​
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    125
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    128
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    244
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    275
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    933
    پاسخ ها
    10
    بازدیدها
    315
    بالا