- عضویت
- 2015/09/05
- ارسالی ها
- 9,323
- امتیاز واکنش
- 41,933
- امتیاز
- 1,139
در بحبوحهی شایعاتی که دربارهی تائید داروی فلیبانسرین که اصطلاحا داروی تاخیری زنان است، وجود داشت، تقریبا جزئیات بسیاری دربارهی عوارض جانبی این دارو ارائه شد. توصیه شد، زنانی که از این قرصها مصرف میکنند الـ*کـل ننوشند، هیچگونه الکلی ننوشند. با این وجود، تاثیر تقابلی فلیبانسرین و الـ*کـل بر روی …. صبر کنید، صبر کنید، ۲۳ مرد و ۲ زن مورد مطالعه قرار گرفت!
احساس میکنم هنگامی که به این موضوع میاندیشم مغزم به طرز فجیعی از حرکت میایستد: چرا واقعا، چرا سلامت دارویی که مخصوص زنان است منحصرا باید بر روی مردان مورد آزمایش قرار گیرد!؟
شاید برخی برای اغوای دیگران بخواهند بگویند، ما آنقدرها هم با هم متفاوت نیستیم، هستیم؟ در نهایت همهی ما انسانیم. و این دقیقا همان ادعایست که محققان دههها به آن دامن زدند. دکتر جانین آستین کلایتون، از مدیران انجمن ملی سلامت زنان میگوید، بسیاری از دانشمندان بر این باورند که صرفنظر از تفاوتهای آشکار زنان و مردان در اندامهای تناسلی و هورمونها، آنها اساسا یکسانند. به همین علت مفروضات مطالعات به طور خاص مردان را هدف قرار میدهد.
دکتر گایل اندرسون، استاد داروسازی در دانشگاه واشنگتون میگوید که اکنون ما بیشتر میدانیم. در واقع علاوه بر تفاوتهای ظاهری، بدن زنان به جهات مختلف با بدن مردان متفاوت است. اول از همه، تفاوتهای ابعادی. با اجازهی شما ابتدا استنباطهای کلی را بیان میکنیم: زنان از نظر فیزیکی کوچکتر از مردان هستند، اما همواره حجم داروی تجویزی آنها یکسان است. حجم داروی یکسان در بدنی کوچکتر به معنای غلظت بالای داروست. وی در ادامه میافزاید که همین غلظت موجب پاسخهای متفاوتی میگردد.
اندرسون اذعان داشت که در مطالعهی مصرف تمام داروهای جدید که بین سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۰ از سوی سازمان غذا و داروی امریکا مورد تائید قرار گرفت، غلظت ۱۶۳ مورد از داروهای تجویزی برای مردان و زنان یکسان بود. غلظت ۱۱ مورد از آنها برای زنان و مردان تا ۴۰٪ متفاوت بود و اما حجم هیچیک از داروهای تجویزی تفاوتهای جنسیتی را مد نظر قرار نداده بود. او در ادامه میگوید، مادامی که غلظت بیشتر دارو آسیبی به سلامت فرد وارد نکند، مشکل مهمی پیش نخواهد آمد، به عنوان نمونه داروهایی مانند پنلیسیلین. اما غلظتی بیش از ۴۰٪ در سیستم بدنی، قطعا مشکلساز یا حتی سمی خواهد بود.
علاوه بر این، تفاوتهایی در روند جذب دارو وجود دارد که باید مدنظر قرار گیرد. اندرسون میگوید، اکثر مسٔولیت دفع دارو از سیستم بدنی بر عهدهی کلیههاست. اما عملکرد کلیهها به مرور در زنان افت میکند؛ با افزایش سن اکثر ما به بیماریهای خفیف یا معمول کلیوی مبتلا میشویم، این دقیقا همان افت عملکرد کلیههاست. چنانچه کلیهها کاملا سالم نباشند، پس با غلظت دارویی بالا مواجه میشویم. او در ادامه میگوید که آنزیمهای کبد، که مسٔول سوخت و ساز داروها هستند، نیز بین زنان و مردان متفاوتند و اغلب منجر به غلظت دارویی در سیستم بدنی زنان میشوند.
متاسفانه، این بیشتر دانستنها منجر به عملکرد بهتر ما نشده است. در سال ۲۰۱۳، در پی هوشیارسازیهای دردناک زنان پس از مصرف داروی خوابآور، سازمان غذا و داروی امریکا اعلان نمود که زنان باید فقط نیمی از قرصهای خوابآور که حاوی زولپیدم هستند را مصرف کنند، زیرا نه تنها صبحها سرحال نیستند، بلکه کرخت و خوابآلود هستند.
در کمال تاسف، مشکل ما فقط داروهای خوابآور نیستند و البته مشکل جدیدی هم نیستند. تقریبا تا ۲۵ سال گذشته جای زنان در مطالعات بالینی خالی بود، تقریبا تا سال ۱۹۸۷ که اولین کتاب انجمن ملی سلامت به چاپ رسید و سیاستی مصرانه مبنی بر حضور زنان در تحقیقات را خواستار شد. پیش از آن زنان حتی اجازهی ورد به کارهای تحقیقاتی را نداشتند. در سال ۱۹۷۷، سازمان غذا و داروی امریکا تا جایی پیش رفت که قانونی تصویب نمود، دال بر ممنوعیت حضور زنان در پروژههای بالینی مادامی که در سنین باروری قرار داشتند.
اندرسون به شوخی میگوید، محققان همواره از بارداری یکی از اعضای گروه یا به تعویق افتادن عادت ماهیانههای لعنتی نگران بودند. در تحقیقات بالینی، تمام تلاش بر آن است که آزمودنیهای حتیالامکان مشابه باشند، زیرا تمام آنچه مورد آزمایش قرار میگیرد از جمله داروها، ابزار و مداخلات در سبک زندگی قابل توجهتر و دقیقتر میشود. محققان همواره بر این باور بودند که حضور زنان در مطالعات، نتایج آزمونها را دگرگون میکند.
دکتر فیلیس گرینبرگر، نائب رئیس انجمن سلامت زنان میگوید، همواره داروها و ابزارهای بود که برای زنانی که در طول پروژههای تحقیقاتی باردار میشدند و یا برای فرزندانشان خطرآفرین بود. اما به جای یافتن راهی برای عذرخواهی از زنانی که در طی پروژهها باردار میشدند یا روشهای ایمن برای ادامهی همکاری با آنها، دانشمندان اغلب دست آنها را از پروژهها کوتاه کرده و صرفا تصور میکردند هر آنچه دربارهی مردان کشف شود احتمالا بر روی زنان نیز کاربرد خواهد داشت.
کلایتون در وبلاگ خود مینویسد، مادامی که دانشمندان رویکردی دوجنسی را در تحقیقات بنیادی خویش در پیش گرفتند، مطالب بینابینی بسیاری دربارهی سلولها، حیوانات یا انسان، اما نه طور خاص یک زن یا یک مرد، آموختیم. همین امر شکافهایی در شناخت مفاهیم موثر بر سلامت پدید آورد. با این وجود پیشرفتهای نیز حاصل شده، که ما تصور میکنیم برای درمان بسیاری از بیماریها موثر است، اما همهی آن درمانها از دیدگاههای دوجنسی نشآت گرفته و منحصرا توسط مردان هدایت شده است.
اما شکافهایی که باید بدانها پرداخته شود، کجاست؟ اندرسون میگوید، هنوز لیستی دقیق و جامع از پاسخهای متفاوت زنان به داروها تهیه نشده؛ گر چنین لیستی وجود داشته باشد همهی ما باید یک نسخه از آن را تهیه و در قفسهی داروهای خود نگه داریم. گرینبرگر میگوید، اکنون که با جدیت شروع به تحقیق نمودهایم، تصور میکنم تفاوتهای بسیاری بین زنان و مردان وجود دارد. اما تا کنون، فقط چندین دارو مورد بررسی قرار گرفته و مشخص شده تاثیر آنها بر زنان متفاوت از مردان است.
شری گاواندیتی، ۵۲ ساله و متخصص امور ارتباطی رسانهها خود را از قربانیان داروهای خوابآور موسوم به آمبین میداند. او در ادامه میگوید، نه تنها پس از بیدار شدن احساس کرختی داشتم و احساس میکردم روی سطح اقیانوسها راه میروم، بلکه باعث میشد وحشتناکترین کابوسهای عمرم را ببینم. هنگامی که وقایع را با جزئیات برای پزشکش شرح داد، پزشکش سریعا در جواب به او توصیه نمود که فقط نیمی از قرص را مصرف کند. حتی پس از آن نیز شری ظرف ۱۰ دقیقه بیهوش میشد.
احساس میکنم هنگامی که به این موضوع میاندیشم مغزم به طرز فجیعی از حرکت میایستد: چرا واقعا، چرا سلامت دارویی که مخصوص زنان است منحصرا باید بر روی مردان مورد آزمایش قرار گیرد!؟
شاید برخی برای اغوای دیگران بخواهند بگویند، ما آنقدرها هم با هم متفاوت نیستیم، هستیم؟ در نهایت همهی ما انسانیم. و این دقیقا همان ادعایست که محققان دههها به آن دامن زدند. دکتر جانین آستین کلایتون، از مدیران انجمن ملی سلامت زنان میگوید، بسیاری از دانشمندان بر این باورند که صرفنظر از تفاوتهای آشکار زنان و مردان در اندامهای تناسلی و هورمونها، آنها اساسا یکسانند. به همین علت مفروضات مطالعات به طور خاص مردان را هدف قرار میدهد.
دکتر گایل اندرسون، استاد داروسازی در دانشگاه واشنگتون میگوید که اکنون ما بیشتر میدانیم. در واقع علاوه بر تفاوتهای ظاهری، بدن زنان به جهات مختلف با بدن مردان متفاوت است. اول از همه، تفاوتهای ابعادی. با اجازهی شما ابتدا استنباطهای کلی را بیان میکنیم: زنان از نظر فیزیکی کوچکتر از مردان هستند، اما همواره حجم داروی تجویزی آنها یکسان است. حجم داروی یکسان در بدنی کوچکتر به معنای غلظت بالای داروست. وی در ادامه میافزاید که همین غلظت موجب پاسخهای متفاوتی میگردد.
اندرسون اذعان داشت که در مطالعهی مصرف تمام داروهای جدید که بین سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۰ از سوی سازمان غذا و داروی امریکا مورد تائید قرار گرفت، غلظت ۱۶۳ مورد از داروهای تجویزی برای مردان و زنان یکسان بود. غلظت ۱۱ مورد از آنها برای زنان و مردان تا ۴۰٪ متفاوت بود و اما حجم هیچیک از داروهای تجویزی تفاوتهای جنسیتی را مد نظر قرار نداده بود. او در ادامه میگوید، مادامی که غلظت بیشتر دارو آسیبی به سلامت فرد وارد نکند، مشکل مهمی پیش نخواهد آمد، به عنوان نمونه داروهایی مانند پنلیسیلین. اما غلظتی بیش از ۴۰٪ در سیستم بدنی، قطعا مشکلساز یا حتی سمی خواهد بود.
علاوه بر این، تفاوتهایی در روند جذب دارو وجود دارد که باید مدنظر قرار گیرد. اندرسون میگوید، اکثر مسٔولیت دفع دارو از سیستم بدنی بر عهدهی کلیههاست. اما عملکرد کلیهها به مرور در زنان افت میکند؛ با افزایش سن اکثر ما به بیماریهای خفیف یا معمول کلیوی مبتلا میشویم، این دقیقا همان افت عملکرد کلیههاست. چنانچه کلیهها کاملا سالم نباشند، پس با غلظت دارویی بالا مواجه میشویم. او در ادامه میگوید که آنزیمهای کبد، که مسٔول سوخت و ساز داروها هستند، نیز بین زنان و مردان متفاوتند و اغلب منجر به غلظت دارویی در سیستم بدنی زنان میشوند.
متاسفانه، این بیشتر دانستنها منجر به عملکرد بهتر ما نشده است. در سال ۲۰۱۳، در پی هوشیارسازیهای دردناک زنان پس از مصرف داروی خوابآور، سازمان غذا و داروی امریکا اعلان نمود که زنان باید فقط نیمی از قرصهای خوابآور که حاوی زولپیدم هستند را مصرف کنند، زیرا نه تنها صبحها سرحال نیستند، بلکه کرخت و خوابآلود هستند.
در کمال تاسف، مشکل ما فقط داروهای خوابآور نیستند و البته مشکل جدیدی هم نیستند. تقریبا تا ۲۵ سال گذشته جای زنان در مطالعات بالینی خالی بود، تقریبا تا سال ۱۹۸۷ که اولین کتاب انجمن ملی سلامت به چاپ رسید و سیاستی مصرانه مبنی بر حضور زنان در تحقیقات را خواستار شد. پیش از آن زنان حتی اجازهی ورد به کارهای تحقیقاتی را نداشتند. در سال ۱۹۷۷، سازمان غذا و داروی امریکا تا جایی پیش رفت که قانونی تصویب نمود، دال بر ممنوعیت حضور زنان در پروژههای بالینی مادامی که در سنین باروری قرار داشتند.
اندرسون به شوخی میگوید، محققان همواره از بارداری یکی از اعضای گروه یا به تعویق افتادن عادت ماهیانههای لعنتی نگران بودند. در تحقیقات بالینی، تمام تلاش بر آن است که آزمودنیهای حتیالامکان مشابه باشند، زیرا تمام آنچه مورد آزمایش قرار میگیرد از جمله داروها، ابزار و مداخلات در سبک زندگی قابل توجهتر و دقیقتر میشود. محققان همواره بر این باور بودند که حضور زنان در مطالعات، نتایج آزمونها را دگرگون میکند.
دکتر فیلیس گرینبرگر، نائب رئیس انجمن سلامت زنان میگوید، همواره داروها و ابزارهای بود که برای زنانی که در طول پروژههای تحقیقاتی باردار میشدند و یا برای فرزندانشان خطرآفرین بود. اما به جای یافتن راهی برای عذرخواهی از زنانی که در طی پروژهها باردار میشدند یا روشهای ایمن برای ادامهی همکاری با آنها، دانشمندان اغلب دست آنها را از پروژهها کوتاه کرده و صرفا تصور میکردند هر آنچه دربارهی مردان کشف شود احتمالا بر روی زنان نیز کاربرد خواهد داشت.
کلایتون در وبلاگ خود مینویسد، مادامی که دانشمندان رویکردی دوجنسی را در تحقیقات بنیادی خویش در پیش گرفتند، مطالب بینابینی بسیاری دربارهی سلولها، حیوانات یا انسان، اما نه طور خاص یک زن یا یک مرد، آموختیم. همین امر شکافهایی در شناخت مفاهیم موثر بر سلامت پدید آورد. با این وجود پیشرفتهای نیز حاصل شده، که ما تصور میکنیم برای درمان بسیاری از بیماریها موثر است، اما همهی آن درمانها از دیدگاههای دوجنسی نشآت گرفته و منحصرا توسط مردان هدایت شده است.
اما شکافهایی که باید بدانها پرداخته شود، کجاست؟ اندرسون میگوید، هنوز لیستی دقیق و جامع از پاسخهای متفاوت زنان به داروها تهیه نشده؛ گر چنین لیستی وجود داشته باشد همهی ما باید یک نسخه از آن را تهیه و در قفسهی داروهای خود نگه داریم. گرینبرگر میگوید، اکنون که با جدیت شروع به تحقیق نمودهایم، تصور میکنم تفاوتهای بسیاری بین زنان و مردان وجود دارد. اما تا کنون، فقط چندین دارو مورد بررسی قرار گرفته و مشخص شده تاثیر آنها بر زنان متفاوت از مردان است.
شری گاواندیتی، ۵۲ ساله و متخصص امور ارتباطی رسانهها خود را از قربانیان داروهای خوابآور موسوم به آمبین میداند. او در ادامه میگوید، نه تنها پس از بیدار شدن احساس کرختی داشتم و احساس میکردم روی سطح اقیانوسها راه میروم، بلکه باعث میشد وحشتناکترین کابوسهای عمرم را ببینم. هنگامی که وقایع را با جزئیات برای پزشکش شرح داد، پزشکش سریعا در جواب به او توصیه نمود که فقط نیمی از قرص را مصرف کند. حتی پس از آن نیز شری ظرف ۱۰ دقیقه بیهوش میشد.
دانلود رمان و کتاب های جدید