تاسیس حزب جمهوری اسلامی

  • شروع کننده موضوع Elka Shine
  • بازدیدها 108
  • پاسخ ها 2
  • تاریخ شروع

Elka Shine

مدیر بازنشسته
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/07/11
ارسالی ها
4,853
امتیاز واکنش
14,480
امتیاز
791
1334.jpg


بلافاصله پس از پيروزي انقلاب، جريان اسلامي كه به خلاء وجود تشكيلات حزبي در پيكره خود پي بـرده بود، در تاريخ 29/11/1357، توسط 5 نفر از روحانيون مبارز پر سابقه به نام‌هاي، سيد محمدحسين بهشتي، محمدجواد باهنر، سيدعلي خامنه‌اي، علي‌اكبر هاشمي رفسنجاني، و عبدالكريم موسوي اردبيلي دست به تشكيل حزبي زدند كه از همان تاريخ تاكنون تأثير گذارترين حزب در تاريخ سياسي معاصر كشورمان بوده است.[1]

دكتر بهشتي، دبيركل اين حزب، زمينه تشكيل اين حزب را به انگيزهاي اين گروه از روحانيون، از مدت‌ها قبل مربوط مي‌داند و معتقد است: "از آنجا كه تشكل‌هاي ديگر مانند نهضت آزادي، سازمان مجاهدين خلق و... نتوانستند آرمان‌هاي روحانيون انقلاب را رهبري كنند و اسلام را به عنوان مكتب تمام عيار مطرح كنند و همچنين ضرورت‌هاي اجتماعي، تاريخي براي اداره جمهوري نوپاي اسلامي، اين گروه خود اقدام به تشكيل حزبي مستقل كردند."[2]

نخستين نام انتخابي براي حزب، "حزب‌الله" بود كه از قرآن گرفته شده بود اما بلافاصله پس از انقلاب، مؤسسان آن نام "حزب جمهوري اسلامي" را براي تشكل خود انتخاب كردند. دكتر بهشتي درباره علت نامگذاري حزب به "جمهوري اسلامي" مي‌گويد: "ما از همان اول به ايجاد جمهوري اسلامي مي‌انديشيديم. تغيير نام "حكومت اسلامي" به "جمهوري اسلامي" از ابتكارات حزب است. حتي شعار، "استقلال آزادي حكومت اسلامي"، كه بعداً تبديل شد به "استقلال آزادي جمهوري اسلامي"، از ابتكارات بنيان‌گذاران حزب بود كه درست هماهنگ بود با افكار امام."[3]

از نظر خواستگاه اجتماعي اعضاء مي‌توان گفت كه حزب جمهوري اسلامي در برگيرنده نيروهاي سياسي – اجتماعي مختلفي همچون، جمعي از روحانيون انقلابي، نيروهاي دانشگاهي طرفدار امام خميني، جمعيت‌هاي موتلفه اسلامي، بازاريان مرتبط با نهضت امام در دوران مبارزه، بقاياي حزب ملل اسلامي و گروهها و هيأت‌هاي پراكنده مذهبي كه عليه نظام پهلوي مبارزه مي‌كردند، بود.[4]

حزب جمهوري در بيانيه خود، "كانون توحيد" و برخي از مساجد را به عنوان محل ثبت نام افرادي كه تمايل به عضويت در حزب را داشتند معرفي نمود. به طوري كه در فرصت كوتاهي 7 ميليون نفر عضو حزب جمهوري اسلامي شدند. حزب به سرعت "انجمن‌هاي اسلامي" را براي گسترش نفوذش در سراسر كشور متحد كرد و آنها توانستند در سراسر كشور گسترده شوند؛ به طوري كه شاخه‌هايي از آنها تقريباً در تمام كارخانه‌ها، كارگاهها، نهادهاي آموزشي و ادارات ايجاد شده بود. همچنين قرار گرفتن مساجد در اختيار حزب و اعتماد امام خميني به مجموعه رهبران حزب و واگذاري مسؤليت‌هاي مختلف به آنها، همگي باعث شد، تا حزب به سرعت تا دورترين نقاط بتواند مخاطب بيابد.[5]

هدف حزب جمهوري اسلامي

هدف حزب، تداوم بخشيدن به انقلاب ملت مسلمان ايران در راه استقرار نظام عدل اسلامي در زمينه‌هاي معنوي، فرهنگي، اقتصادي، سياسي و نظامي اعلام شده بود؛ كه براساس اين اهداف، حزب برنامههای ذیل را در دستور کار خود داشت:

1. بالا بردن آگاهي اسلامي و سياسي مردم و سرعت بخشيدن به خودسازي آنها در همه ابعاد.

2. پاكسازي كشور از آثار استبداد و استعمار.

3. برقراري آزادي‌هاي اساسي از قبيل، آزادي بيان، قلم و اجتماعات.

4. تبديل نظام فاسد اداري موجود به سازمان اداري جديد براساس ايمان، صداقت و لياقت.

5. ريشه كن كردن فقر از طريق تأكيد بر ارزش كار و نفي هر نوع استثمار و ايجاد سيستم اقتصادي جديد.

6. تبديل نظام آموزشي وارداتي استعماري به نظامي اصيل و اسلامي.

7. ايجاد ارتش با ايمان و مستقل.

8. تنظيم سياست خارجي براساس دو اصل تولي و تبري با: الف) رعايت كامل استقلال سياسي، اقتصادي، فرهنگي و نظامي كشور. ب) احترام به استقلال و آزادي ملت‌هاي ديگر. ج) توسعه و تحكيم روابط برادرانه با همه مسلمانان جهان. د) كمك به محرومان و مستضعفان جهان.[6]

اصول و خط مشي حزب جمهوري اسلامي

1) تأكيد بر تداوم انقلاب و جلوگيري از هر نوع تحجر و توقف.

2) التزام به همبستگي روزافزون همه نيروهاي مبارز مسلمان در راه استقرار نظام حق و عدل اسلامي.

3) خودداري از هر نوع وابستگي به گروهها و نيروهاي مخالف با اسلام.

4) استفاده از همه شيوه‌هاي مبارزه و سازندگي كه با معيارهاي اسلامي سازگار باشد.[7]

ديدگاههاي حزب جمهوري اسلامي

1. جهان‌بيني:

از لحاظ جهان‌بيني حزب، زندگي انسان، بدون عشق به خدا و سير الي‌الله را پوچ و بي‌معني مي‌داند. احساس تجربه، انديشه، الهام، اشراق و وحي را راههاي شناخت و بدست آوردن آگاهي براي انسان دانسته و به موجب آن غرايز طبيعي نيز نقش بزرگي در زندگي انسان دارند و انگيزه او براي بسياري از تلاش‌ها هستند. آنچه مهم است، مهار كردن و تعديل كردن اين غرايز است. پيامبران، حاميان و نجات بخشان واقعي محرومان و مستضعفان جهانند و وحي، سرچشمه آگاهيهاي بس روشن براي انبياء است؛ كه بهترين الگو و سرمشق جامعه هستند. نقش انسان در تاريخ صرفاً انفعالي نيست؛ بلكه نقش فعال و سازنده‌اي دارد. امام، عينيت مكتب است و معاد، بازگشت انسان است؛ به سوي خدا.[8]
 
  • پیشنهادات
  • Elka Shine

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/11
    ارسالی ها
    4,853
    امتیاز واکنش
    14,480
    امتیاز
    791
    2. ساخت جامعه :

    دربارۀ ساخت جامعه، حزب، جامعه‌اي را اسلامي مي‌داند كه در آن ارزش‌هاي اسلامي بر همه روابط اجتماعي حاكم باشد. نقش "فقاهت" و "ولايت فقيه" در عينيت يافتن ارزش‌هاي اسلامي در جامعه، از مسائل بنيادي در نظام اجتماعي اسلام است. مردمي بودن حكومت در جامعه اسلامي در پرتو مكتبي بودن آن تأمين مي‌شود. نقش شورا در سالم ساختن و پربار كردن گردش كار جامعه اسلامي، مورد تأكيد ويژه است. از نظر حزب، روحانيت عامل حركت اسلامي توده‌ها و پاسداري صميمانه از ارزشهاست. جامعه مورد نظر حزب، جامعه اسلامي امت واحده مي‌باشد. نظام تك حزبي محكوم شده و احزاب و سازمان‌ها دعوت به روابط برادرانه شده‌اند. بر اين اساس همه افراد و احزاب و سازمان‌هاي مسلمان وظيفه دارند از رهبري مستقيما كسب تكليف كنند و طبق دستور ولي امر عمل نمايند. در اين جامعه شيعه و سني برادرند و تعصبات قومي حرام و محكوم شده است. زن و مرد دو عنصر با ارزش و مكمل يكديگرند. آزادي بيان و عقيده و نيز آزادي احزاب و جمعيت‌ها مورد تأكيد حزب مي‌باشد.[9]

    مواضع حزب جمهوري اسلامي

    1- سياست‌هاي اقتصادي:

    مواضع اقتصادي حزب، متضمن تعاريفي از اقتصاد، نظام اقتصادي، ارزش مصرف، ارزش مبادله، توليد و... مي‌باشد. از نظر حزب، بر خلاف آنچه "ريكاردو" و "ماركس" و همفكران آنها مي‌گويند، كيفيت كار و مواردي كه كار روي آنها انجام گرفته، در ارزش مبادله نقش تعيين كننده دارد. مالكيت شخصي و خصوصي از كار و تلاش خود انسان مايه مي‌گيرد؛ حتي مالكيت انتقالي بايد از مالكيت ابتدايي كسي مايه گيرد؛ كه در پرتو كار، مالك چيزي شده است. در نظام اقتصادي اسلامي، همه زمينه‌هاي استمثار و بهره‌كشي صاحبان سرمايه يا صاحبان قدرت از صاحبان نيروي كار بايد از بين برود و به كلي ريشه كن شود. بر اين اساس هيچ زمينه‌اي براي حاكميت سرمايه نبايد باقي بماند و اموال غصب شده بايد باز ستانده شود و اصل 49 قانون اساسي اجرا شود.[10]

    2- سياست خارجي:

    سياست خارجي حزب برپايه "نه شرقي و نه غربي" استوار است و خواستار روابط برادرانه با همه مسلمان‌هاي جهان است و انقلاب با هيچ قدرت سلطه‌گر، سازگاري ندارد. هر نوع رابـ ـطه اقتصادي كه امكان بازگشت سلطه‌گران را داشته باشد، بايد قطع شود. سازمان‌هاي بين‌المللي به عنوان ابزاري در دست ابرقدرت‌ها هستند. افشاي توطئه‌هاي ابرقدرت‌ها، به خصوص آمريكاي جهان خوار از اهداف اصلي است و در وزارت خارجه بايد انقلابي بنيادي صورت گيرد. بايد براي صدور انقلاب اسلامي تلاش و به نهضت‌هاي آزادي بخش كمك شود.[11]

    كاركردهاي حزب جمهوري اسلامي

    بي‌ترديد حزب جمهوري اسلامي از موقعي كه تأسيس شد تا وقعي كه منحل شد تأثير گذارترين حزب در صحنۀ سياسي اجتماعي ايران بوده است. كه از اعم كاركردهاي حزب عبارتند از:

    1. روزنامه جمهوري اسلامي، ارگان اين حزب بود؛ كه افشاگري‌هاي آن در سال‌هاي اول انقلاب نقش مهمي در حذف جريان‌هاي مخالف، بويژه حزب توده، ليبرال‌ها و دولت بني‌صدر داشت.[12]

    2. نقش مهم حزب در برنامه‌ريزي، مشاركت و اجراي مراسمي چون "روز كارگر"، "روز زن"، حمايت از دانشجويان مسلمان پيرو خط امام در حادثه اشغال "لانه جاسوسي"، نقش برجسته حزب در تصويب اصول قانون اساسي به ويژه اصول اقتصادي، قضايي و بالاخص اصل 110 (ولايت فقيه)، مشاركت سياسي در برگذاري رفراندوم جمهوري اسلامي و قانون اساسي و انتخابات مجلس شوراي ملي، تأسيس و راه اندازي واحدهاي مختلفي چون انتشارات، كارگري، دانشجويي، بانوان، اصناف، مهندسان، پزشكان براي سازماندهي و انسجام تشكيلاتي به اقشار و صنوف مختلف براي تداوم دستاوردهاي انقلاب.[13]
     

    Elka Shine

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/11
    ارسالی ها
    4,853
    امتیاز واکنش
    14,480
    امتیاز
    791
    3. روي كار آمدن دولتي مكتبي و حمايت گسترده از آن و منزوي كردن فتنه‌گران.[14]

    4. حزب با تجمع نيروهاي كارآمد و تلاش زايدالوصفي كه با تشكيل دوره‌هاي آموزشي ويژه در تربيت و آموزش نيروهاي مجرب مورد نياز انقلاب انجام داد، توانست در مراكز و سازمان‌هاي مورد نياز افراد كارآمدي را به كار گيرد. اداره بخش قابل توجهي از قوه مجريه و حضور جمعي از نيروها و كادر حزب در كابينه دولت و ساير سمت‌ها چون معاونين، مديران كل، استانداريها و... و نيز حضور قاطع نيروهاي عضو و هواداران در مجلس شوراي ملي و نيز رياست عاليه قوه قضائيه را بايد از جمله دستاوردهاي اساسي حزب قلمداد كرد.[15]

    انحلال حزب جمهوري اسلامي

    كم‌كم با از بين رفتن دشمن مشترك، اعضاي حزب در مورد مسائل و جهت‌گيري‌هاي اقتصادي، فرهنگي و سياسي دچار اختلاف شدند كه اين اختلافات باعث شكل‌گيري جناح‌هاي مختلف در حزب شد. يكي از بحث‌هايي كه به نوعي سرآغاز اصلي مناقشات جناحي گرديد، مسأله اصلاحات ارضي، قانون كار، و بند موسوم به "ج" بود كه در سال 1360 نمود پيدا كرد. برخي از افراد در مورد اصلاحات ارضي و قانون كار، معتقد بودند كه مجلس و وكلاي مردم حق قانون گذاري ندارند و بايد "احكام اوليه" به طور كامل اجراء شود. برخي ديگر با طرح "احكام ثانويه و حكومتي" اين حق قانونگذاري را به صورت موقت در اختيار مجلس قرار مي‌داد، اين مباحث بتدريج به حوزه اختيارات رهبري هم كشيده شد.

    در مورد حدود و اختيارات رهبري، "جناح چپ" معتقد به "ولايت مطلقه فقيه" بودند كه حتي ولايت فقيه مي‌توانست بنابر مصلحت، احكام اوليه را تعطيل كند (فقه پويا). ولي "جناح راست" معتقد به احكام اوليه بود و احكام حكومتي را بدعت مي‌دانست و حدود اختيارات رهبري را تنها در احكام اوليه تسري مي‌دادند (فقه سنتي). اوج اين اختلافات در زمينه اقتصادي بود كه با روي كار آمدن "دولت ميرحسين موسوي" تشديد شد. جناح چپ با توجه به اوضاع كشور بويژه جنگ، تحت تأثير انديشه‌هاي چپ معتقد به "اقتصاد بسته دولتي" بودند ولي جناح راست با توجه به احكام الهي و اوليه و استدلات خود به "اقتصاد بازار آزاد" اعتقاد داشتند. در اين اوضاع و شرايط، آيت‌الله خامنه‌اي و آيت‌الله هاشمي رفسنجاني، طي نامه‌اي، ضمن برشمردن خدمات حزب، ادامه كار حزب را در شرايط كنوني بهانه‌اي براي ايجاد اختلاف و دو دستگي و موجب خدشه در وحدت و انسجام ملت دانسته و خواهان موافقت امام خميني براي تعطيل حزب شدند با وافقت حضرت امام، كارنامه بزرگترين و فراگيرترين حزب سياسي بعد از انقلاب اسلامي در سال 1368 بسته شد.[16]

    پی نوشت :

    [1] . شادلو، عباس؛ انقلاب اسلامي از پيروزي تا تحكيم، تهران، مؤلف، 1385، ص 22.

    [2] . جاسبي، عبدالله؛ تشكل فراگير، تهرن، انتشرات دانشگاه آزاد اسلامي، 1379، ج 1، ص 366.

    [3] . همان، ص 379.

    [4] . فوزي، سيد يحيي؛ تحولات سياسي اجتماعي ايران بعد از انقلاب اسلامي، تهران، نشر عروج، 1384، ج 1، ص 392.

    [5] . قلفي، محمد وحيد؛ مجلس خبرگان و حكومت ديني در ايران، تهران، نشر عروج، 1384، ص 221.

    [6] . جاسبي، عبدالله؛ پيشين، ص 388.

    [7] . همان، ص 389.

    [8] . حزب جمهوري اسلامي؛ مواضع ما، تهران، حزب جمهوري اسلامي، 1360صص 22-10.

    [9]. همان، صص 56 – 23.

    [10]. همان، صص 80- 57.

    [11]. همان، صص 86-81.

    [12]. روزنامه جمهوري اسلامي، (2/10/1361)، ص1.

    [13]. بهشتي، محمدحسين؛ عملكرد يك ساله حزب جمهوري اسلامي، بي‌جا، بي‌تا، صص 20 - 1.

    [14]. روزنامه جمهوري اسلامي، (29/11/1363)، ص 1.

    [15]. دارابي، علي؛ سياستمداران اهل فيضيه، تهران، سياست، 1379، صص 258 - 257.

    [16]. ظريفي‌نيا، حميدرضا؛ كالبد شكافي جناح‌هاي سياسي، تهران، آزادي انديشه، 1378، ص 65.
     
    بالا