جالب و دانستنی تاپـیک جـامع ثبت رکورد های گیــنس

وضعیت
موضوع بسته شده است.

dinaz

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/09/04
ارسالی ها
31,702
امتیاز واکنش
68,366
امتیاز
1,329
محل سکونت
کرمانشاه
دانستنی های جالب درباره راسوها




fun-facts-about-ferrets.jpg




در ادامه این مطلب دانستنی های جالب درباره راسوها را می خوانید.



راسوها گروهی از شکارگران قدیمی جهان هستند که در همه جا پراکنده اند این جانور از ناشناخته ترین و در عین حال از مکارترین پستانداران روی زمین است. راسوها سرده‌ای از پستانداران گوشتخوار و کوچک‌اندام هستند که بدنی کشیده و باریک و دست و پاهایی کوچک دارد. گردن این جانور کشیده و دمش نسبتاً بلند و پر مو است. گونه‌های مختلف راسو از ۱۲ تا ۴۵ سانتیمتر درازا دارند. خز برخی گونه‌های راسو در زمستان کاملاً سفید می‌شود. تمام انواع راسوها توانایی خوبی برای بالا رفتن از درخت و کندن زمین دارند.



راسوها از اعضای خانواده موستلید هستند. در انتهای بدن راسوها غده ای وجود دارد که در صورت لزوم بوی شدید و زننده ای از آن تولید می کنند و به همین جهت موستلید نامیده شده اند. این جانوران از این بو استفاده های گوناگونی می کنند آنها بوسیله آن می توانند غذاهایی را که قبلاٌ به این بوی آغشته و در زیر خاک پنهان کرده اند را دوباره پیدا کنند و یا برای این که جانوران دیگر به غذایشان دستبرد نزنند آن را با بوی خود آلوده می کنند.



همچنین راسوها از این بو برای جلب جفت خود استفاده می کنند و یا حوزه قلمرو خود را مشخص می نمایند تا برای جانوران ناآشنا اعلام خطر کرده باشند و در موقعی که از سوی جانوران تهدید می شوند از بوی خود برای دفاع سود می جویند. اسکانک جانوری از خانواده راسوهاست که در آمریکا زندگی می کند او هنگام هجوم دشمنان می تواند از غده انتهای بدن خود مایعی اسیدی تا فاصله 4 متری بر روی دشمن خود بجهاند.



اعضای دیگر خانواده راسوها از بوی خود در جنبه های مختلف استفاده میکنند ولی اکثراٌ‌ از ویژگیهای دیگرشان برای زنده ماندن سود می جویند گونه های کوچکتر آنها راسوی کوچک راسوی دم کوتاه و راسوی دم بلند لاغر مار مانند هستند. آنها به سرعت حرکت می کنند و با خزیدن در سوراخ موشها آنها را شکار می کنند. راسوها لانه های خود را در زیر سنگها، تنه های درختان و یا سوراخ های جانوران دیگر بنا می کنند. راسوها در فصل تابستان جفتگیری می کنند ولی به علت تاخیر در باروری تخم در داخل رحم، نوزادان در بهار سال بعد دنیا می آیند و از این رو امکان بیشتری برای زنده ماندن دارند.



نکاتی جالب درباره راسوها

√ راسوها تنها می توانند با سرعت 16 کیلومتر در ساعت بدوند.



√ در طول فصل جفت گیری، یک نر با چند ماده در ارتباط است.



√ راسوها اغلب برای خوردن زنبورهای عسل به کندوهای عسل حمله می کنند.



√ راسوها همه چیزخوارند به این معنی که هم گیاهان و هم جانوران را می خورند. راسوها به خوردن میوه ها، حشرات، کرم ها، خزندگان و جوندگان علاقه دارند.



√ دو غده در نزدیکی مقعد راسو وجود دارد که ماده بد بویی تولید می کنند و زمانی که جانور در معرض تهدید قرار می گیرد این ماده را منتشر می کند. این ماده برای قربانی مضر نیست اما تا چند روز نمی تواند از شر این بو خلاص شود.



√ قبل از این که راسو این اسپری را به قربانی بپاشد، پشتش را به او می کند، دمش را بلند می کند و شروع به درآوردن صدای خش خش و سروصدا درآوردن با پاهایش می کند. اینها علائم هشدار دهنده قبل از پاشیدن اسپری است.



√ راسو می تواند ماده چرب و بد بویش را تا فاصله 3 متری بپاشد.



√ بینایی راسوها ضعیف است، اما حس بویایی و شنوایی بسیار خوبی دارند.



√ بدترین دشمنان راسوها، شغال ها، گربه های وحشی و جغدها هستند.



√ راسو می تواند از نیش مار جان سالم به در برد.



√ راسوها می توانند هاری را انتقال دهند.



√ راسوها بیش از 3 سال در حیات وحش و تا 10 سال در اسارت زندگی می کنند.
 
  • پیشنهادات
  • dinaz

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/04
    ارسالی ها
    31,702
    امتیاز واکنش
    68,366
    امتیاز
    1,329
    محل سکونت
    کرمانشاه
    دانستنی هایی در مورد سوسک ها

    چرا در بمباران اتمی هیروشیما سوسک‌ها نابود نشدند؟





    why-beetles-were-destroyed-atomic-bombing-of-hiroshima.jpg




    آیا شما می دانید علت زنده ماندن سوسک ها در بمباران اتمی هیروشیما چیست؟



    بر اساس مطالعات محققین بر روی سوسک ها و چگونگی مقاومت بدن آها در مقابل تشعشعات ناشی از بمب اتمی مشخص شده که نجات یافتن سوسک ها در فاجعه اتمی هیروشیمای ژاپن صحت دارد. اما تاثیر تشعشعات ناشی از انفجار بمب اتمی موجب ناباروی آنها می شود و دیگر قادر به تولید مثل نخواهند بود.



    بطور کلی توانایی ارگانیسم بدن موجود زنده در مقابله با تشعشعات ناشی از انفجار بمب اتمی به متابولیسم یا همان سوخت و ساز بدن بستگی دارد که می تواند عاملی برای مقاومت در برابر تاثیرات مخرب آن باشد یعنی سلول های بدن در اغلب موارد در حال تقسیم شدن هستند و از این رو بعنوان ارگانیسم حساس تری در بدن محسوب می شوند و علت آن این است که درست در لحظه تکثیر بعنوان آسیب پذیر ترین عضو بدن به حساب می آیند.



    سوخت و ساز بدن پستاندارن نسبتا سریع است اما سوسک ها متابولیسم بسیار آهسته تری دارند از این رو بدن سوسک ها در برابر تشعشعات بمب اتمی نسبت به بدن انسان مقاومتر است و در فاجعه اتمی هیروشیما توانستند زنده بمانند.



    اگر بمب هیروشیما را در نظر بگیریم تا شعاع 2 کیلومتر همه چیز به خاطر حرارت ایجاد شده ذوب شده و نابود می شود ولی از 2 کیلومتر آنطرف تر سوسک ها شانس بسیار خوبی برای جان سالم بدر بردن از تشعشعات رادیواکتیو داشتند. گفته می‌شود سوسک قادر است 6400 واحد راد تابش تشعشعات رادیو اکتیو را تحمل کند در حالیکه انسان 500 راد را می تواند تحمل کند.
     

    dinaz

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/04
    ارسالی ها
    31,702
    امتیاز واکنش
    68,366
    امتیاز
    1,329
    محل سکونت
    کرمانشاه
    دانستنی هایی در مورد زرد شدن و ریختن همزمان برگ درختان

    کشف دلیل علمی زرد شدن و ریختن همزمان برگ درختان





    explore-scientific-evidence-yellowing-shedding-leaves.jpg






    آیا واقعا به این موضوع تابحال فکر کرده اید که چرا برگ های درختان در پاییز و زمستان به طور همزمان زرد می شوند و می ریزند؟



    علت تغییر رنگ برگ درختان در پاییز

    با خزان طبیعت‌، برگ درخت‌ها هم یکی یکی زرد و قرمز و نارنجی می‌شوند. انگار با یک فرمان همزمان رنگ عوض می‌کنند و بعد برگ‌ها شروع می‌کنند به ریختن. فکر می‌کنید این هم نوایی عظیم چطور در طبیعت اتفاق می‌افتد؟



    شاید این قضیه در ظاهر خیلی برای ما عادی شده، چون هر سال فصل پاییز که می شود، همه از درختان انتظار برگریزان دارند و هر بهار همه انتظار شکوفه، اما درختان پای هیچ برگه‌ای را امضا نکرده‌اند، که وظیفه‌ای این چنینی را بدون کم و کاست انجام دهند. اصلاً چرا باید برگ‌ها، این کارخانه‌های غذاسازی درختان‌، همه با هم و در یک مدت معلوم از آن جدا شوند



    این پدیده یکی از پدیده‌های علمی شگرف روی کره زمین است، که سال‌ها و سال‌ها طول کشید تا دانشمندان پرده از راز آن برداشتند. همه ما می‌دانیم که نور خورشید به‌عنوان منبع اصلی انرژی‌زایی زمین همیشه در حال تابش و پرتو افکنی است و طیف نورسفید که در طول موج‌های معینی قرار دارد، عمومی‌ترین امواجی است که در زندگی روزمره ما نقش اساسی بازی می‌کنند. هر کدام از اجزای طیف نورسفید از بنفش تا قرمز در فعل و انفعالات حیاتی نقش خاصی را به‌عهده دارند، مثلاً اشعه‌های قرمز آن که شامل قرمز، نارنجی ، زرد و سبز است گیاهان را وادار به رشد و نمو و تولید مثل می‌کند به‌خصوص مادون قرمز که نقش اصلی دارد و در عوض اشعه‌های آبی مرکب از بنفش نیلی و آبی از رشد و نمو سلول‌ها جلوگیری می‌کند، تا حدی که اشعه ماورای بنفش اثرات مخرب و زیانباری روی گیاهان دارد.



    جالب این که اشعه های قرمز در فصل بهار به نهایت میزان خود می‌رسند و اشعه‌های آبی در فصل پاییز. و این طور است که اشعه‌های قرمز در بهار گیاهان را به فتوسنتز و رشد و نمو بیشتر وادار می‌کنند و این برگ‌های لطیف سبز رنگ از دل شاخه‌های قهوه‌ای و سیاه بیرون می زنند و در زمستان به‌دلیل اشعه‌های آبی و تأثیرات مخرب آن کلروپلاست ها یکی یکی رنگ می‌بازند و به کرومو، پلاست تبدیل می‌شوند که با رنگیزه‌های گزانتوفیل (زرد) ولیکوپن (قرمز) این منظره‌های زیبا را برای ما رنگ آمیزی می‌کنند.



    علت ریختن همزمان برگ درختان

    جدا شدن برگ‌ها یک طرح طولانی مدت زیستی است. درست است که نور به درخت‌ها فرمان رنگ عوض کردن می دهد، اما ریختن برگ‌ها اصلاً تقصیر نور نیست، یعنی حداقل نور به طور مستقیم در جدا شدن آنها نقش ندارد. به محض این که کار ساخت و ساز و تولید مواد غذایی در پی از بین رفتن کلروفیل‌ها در برگ‌ها قطع می‌شود، لابلای سلول‌های گیاهی هم چیزهایی شروع به فعالیت می‌کنند. در گیاهان هم مثل بدن ما موادشیمیایی به نام هورمون، سنتز می‌شوند که فرمان‌های خاصی را به اندام‌های مختلف می‌رسانند.



    هورمون‌های برگ‌ریزی درخت پیامی را به دیواره‌های بین سلولی گیاهان صادر می‌کنند. بین سلول‌های گیاهی (برخلاف سلول‌های جانوری که هیچ دیواره‌ای وجود ندارد) دیواره سلولی از جنس پکتوسلولزی است که وقتی فرمان افتادن برگ صادر می‌شود، این دیواره متلاشی و از هم جدا می‌شود. (وقتی دانه‌های به را داخل آب قرار می‌دهیم، این دیواره با ایجاد حالت ژله‌ای در آب حل می‌شوند و چنین اتفاقی اینجا هم می‌افتد). پس پیوستگی بین سلول‌ها از بین می رود، این طور می شود که ارتباط دمبرگ کم کم با شاخه قطع می‌شود، طوری که تنها به وسیله آوندها با هم ارتباط دارند، یعنی تنها شاهرگ حیاتی و آخرین نقطه اتصال.



    در مجراهای آوندی هم دیواره هایی به اسم تیل راه این شریان‌های حیاتی را می‌بندد و عبور و مرور موادغذایی تعطیل می‌شود و اینجاست که ارتباط فیزیولوژی برگ به طور کامل از ساقه قطع می‌شود و برگ در چنین حالتی براثر نیروی ثقل یا وزش کوچکترین نسیمی از ساقه جدا می‌شود.



    با سقوط برگ جدار سلولهای آن بخش از لایه جداکننده که روی ساقه باقی مانده، از سوبرین (چوب پنبه) انباشته می‌شود، که همین ماده محل زخم ناشی از این سقوط را به‌طور کامل در ساقه می پوشاند. حتما می دانید که همه درختان هم خزان نمی‌کنند. در واقع تنها درختانی خزان می‌کنند که در طول دوره یکساله زندگی خود چند ماهی را در استراحت کامل به‌سر می‌برند. جالب این که این گیاهان به سرما احتیاج دارند؛ یعنی باید تا یک درجه خاص و طی زمان خاص سرما ببینند، تا این نیاز آنها برطرف شود و دوباره آماده رشد و نمو در آینده شوند.



    درختانی که در جنگل‌های استوا هستند، هیچ وقت خزان نمی‌کنند آنها نیاز سرمایی هم ندارند. به چنین درختانی همیشه سبز می گویند. البته این به آن مفهوم نیست که برگ آنها هیچ وقت نمی‌ریزد، بلکه در آنها ریزش برگ به‌صورت تدریجی انجام می‌شود حتی بعضی درختان در ۲ نوع خزاندار و غیرخزاندار، دیده می‌شوند، مثل بعضی مرکبات، یعنی شرایط آب و هوایی هم می‌تواند روی این عادت رشدی آنها مؤثر باشد. با وجود این که درختان در فصل سرما به خواب فرو می‌روند، فعل و انفعالات زیستی زیر این پوسته‌های سخت هرگز متوقف نمی‌شود، تا زمانی که در بهار اولین اشعه‌های قرمز خورشید دوباره آنها را وادار به شکوفه دادن و جوانه زدن کند.
     

    dinaz

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/04
    ارسالی ها
    31,702
    امتیاز واکنش
    68,366
    امتیاز
    1,329
    محل سکونت
    کرمانشاه
    دانستنی هایی در مورد بدن انسان (5)
    آیا می دانید حس چشایی چگونه طعم غذا را تشخیص می دهد؟





    how-to-taste-food-determine-sense-taste.jpg


    آیا می دانید حس چشایی چگونه طعم غذا را تشخیص می دهد؟



    اگر برای شما هم این سوال پیش آمده که زبان انسان چگونه طعم ها را می فهمد این مطلب را از دست ندهید.



    چشایی یکی از حواس پنج گانه ما است. طعم موقعی حس می شود که یک ماده در دهان به طور شیمیایی با گیرنده های جوانه های چشایی واکنش نشان می دهد.



    چشیدن همراه با بوییدن (بویایی) و تحـریـ*ک عصب سه قلو (بزرگ ترین اعصاب جمجمه ای)، طعم ها و برداشت های حسی ما ازمواد غذایی و یا مواد دیگر را تعیین می کند. انسان ها طعم و مزه را از طریق اندام های حسی ای به نام جوانه های چشایی، که در نوک زبان متمرکز است درک می کنند.



    زبان با هزاران برآمدگی کوچک موسوم به پاپیلا پوشیده شده، که به آسانی با چشم غیر مسلح قابل مشاهده اند. در درون هر پاپیلا صدها جوانه چشایی وجود دارد که اندام انتقال طعم و مزه اند. بین 2000 تا 5000 جوانه چشایی در عقب و جلوی زبان واقع شده اند. بقیه در سق، دو طرف و عقب دهان و در گلو قرار دارند.هر جوانه چشایی حاوی 50 تا 100 سلول گیرنده طعم و مزه است.



    حس چشایی با افزایش سن به تدریج کمرنگ می شود و از بین می رود. حس چشایی را می توان به شیرینی، ترشی، شوری، تلخی و اومامی (واژه ای ژاپنی، به طعم پنجم معروف است) دسته بندی کرد. جوانه های چشایی قادرند از طریق کنش و واکنش با مولکول های مختلف و یا یون ها میان مزه های مختلف تمایز قایل شوند. طعم های شیرینی، اومامی و تلخی با اتصال مولکول ها به گیرنده‌های جفت‌شونده پروتئین جی (G) بر روی غشای سلولی جوانه های چشایی ایجاد می شوند. شوری و ترشی وقتی فهمیده می شوند که یون های فلز قلیایی یا هیدروژن وارد جوانه های چشایی می شوند.



    هنگامی که از یک طعم هم چیزهای مضر و هم مفید حس می شود، بسته به تأثیری که در بدن ما دارند، همه طعم های پایه یا به صورت بد و یا اشتها آور طبقه بندی می شوند. شیرینی به شناسایی غذاهای غنی از انرژی کمک می کند، در حالی که تلخی به صورت یک علامت هشدار دهنده سموم عمل می کند.



    طعم های پایه فقط تا حدی در احساس و طعم غذا در دهان شرکت دارند. عوامل دیگر مانند بوییدن که به وسیله اپیتلیوم بویایی بینی شناسایی می شود؛ بافت مواد که از طریق انواع گیرنده های مکانیکی (mechanoreceptors) شناسایی می شود، اعصاب عضلات و غیره نیز مؤثرند. دما نیز به وسیله گیرنده های دما (thermoreceptors) شناسایی می شود.
     

    dinaz

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/04
    ارسالی ها
    31,702
    امتیاز واکنش
    68,366
    امتیاز
    1,329
    محل سکونت
    کرمانشاه
    دانسنی هایی در مورد خنده
    کشف علمی خنده چگونه به وجود می آید و فواید آن





    funny-how-there-scientific-discovery-and-benefits.jpg



    اگر شما هم مثل ما کنجکاو شده اید که خنده از کجا سرچشمه می گیرد این مقاله را از دست ندهید. خنده، یک انفجار سیستم لـ*ـذت در مغز است . خندیدن، یک پدیده پیچیده است که از سه لایه عصب شناختی، زبان شناختی و جامعه شناختی قابل بررسی است.



    در زمان خندیدن ، ۴۴ واحد حرکتی فعال می شوند و تفاوت خنده با لبخند، این است که در خنده، عضلات به صورت فعالانه منقبض می شوند، درصورتی که در لبخند ، عضلات منقبض نمی شوند.



    بخش پیش پیشانی مغز نقش اساسی در خندیدن دارد، چون این بخش در یادگیری انسان نیز حائز اهمیت است ، لذا نتیجه می گیریم که تولید خنده، یاد گرفتنی است و همه ما شرایط و توانایی ، تولید آن را داریم.



    خنده موازی زبان است، چرا که با خندیدن، پیامی را نیز بین یکدیگر منتقل می کنیم .



    با توجه به اینکه، خنده، حالت مسری دارد و می تواند از یک خنده غیرطبیعی نیز آغاز شده و به دیگران منتقل شود و از سویی، چون خندیدن برای سلامتی انسان بسیار مفید است، توصیه می کنم که تا می توانید بخندید و بدانید که همه انسان ها قابلیت و توانایی یادگیری خندیدن را دارند.



    نکاتی در مورد فواید خنده

    – خندیدن فرایند سوزاندن کالری در بدن را تقویت کرده و به آن شدت می‌بخشد.



    – به هنگام خندیدن 17 ماهیچه در صورت و 80 ماهیچه در دیگر نقاط بدن به حرکت درمی‌آیند.



    – به هنگام خنده گردش خون در قلب و سراسر اندام‌ها شدت بیشتری می‌گیرد و برای همین نیز برخی توصیه می‌کنند، صبح‌ها پس از برخواستن از خواب تا جایی که می‌توانید با قدرت بخندید.



    – در هنگام خندیدن انسان به طور خودکار عمیق‌تر نفس می‌کشد و به این ترتیب میزان اکسیژن بیشتری وارد خون می‌شود.



    – خنده موجب بهبود روند درمان اندام‌های آسیب‌دیده در بدن می‌شود. به هنگام خنده شدید مقداری هورمون موسوم به هورمون‌های شادی‌آور ترشح می‌شوند که برای نمونه به روند بهبود بیماری‌هایی نظیر افسردگی کمک می‌کنند.



    – خنده دشمن استرس و نگرانی است. ترشح هورمون‌های استرس‌زا نظیر آدرنالین و کورتیزول به هنگام خنده شدید، کاهش می‌یابد.



    – خنده، اثر درمانی دارد و ضد درد است و انسان، اگر بتواند به هنگام درد، بخندد، معجزه خنده را در کاهش درد مشاهده می کند.



    – خنده موجب بهبود روند درمان اندام‌های آسیب‌دیده در بدن می‌شود. به هنگام خنده شدید مقداری هورمون موسوم به هورمون‌های شادی‌آور ترشح می‌شوند که برای نمونه به روند بهبود بیماری‌هایی نظیر افسردگی کمک می‌کنند.



    – خنده باعث آرامش می‌شود. زمانی که به خنده شدید می‌افتیم، غالبا احساس شادمانی بیشتری می‌کنیم و به ذهن‌مان استراحت می‌دهیم.



    – به هنگام اضطراب یا خشم، یک خنده کوتاه می‌تواند تاثیری معجزه‌آور داشته باشد چراکه خنده موجب می‌شود افکار به سمت دیگری رانده شود.



    – پس از به اصطلاح فروخوابیدن هیجانِ خنده، بدن همچنان آرامش دارد. شریان‌ها گشاد می‌شوند، فشارخون همچنان کاهش می‌یابد و وضعیت آرامش غالب می‌شود.
     

    dinaz

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/04
    ارسالی ها
    31,702
    امتیاز واکنش
    68,366
    امتیاز
    1,329
    محل سکونت
    کرمانشاه
    دانستنی هایی جالب از اثرات آواز خواندن در نوزاد


    of-singing-in-the-baby.jpg


    گریه مداوم نوزاد مخصوصا برای والدینی که تجربه نگهداری از نوزاد را ندارند بسیار سخت است. بر اساس تحقیقات جدید آواز خواندن بیش از صحبت کردن با نوزاد در آرامش او موثر است.



    محققان اظهار کردند: به طور طبیعی بشر به موسیقی توجه می‌کند. در واقع شنیدن موسیقی نوعی سرگرمی محسوب می‌شود. برخی اوقات با گوش کردن به موسیقی با آن همراه می‌شویم و ممکن است حرکات هماهنگی ایجاد کنیم.



    محقق این تحقیق ایزابل پرتز استاد مرکز تحقیقات مغز، موسیقی و زبان دانشگاه فرانسه اظهار کرد: رفتار نوزادان با موسیقی درونی بوده و حرکت جسمی و روحی ندارند.



    قسمتی از این تحقیق مربوط به تعیین توانایی روحی نوزادان بود. محققان تمامی واکنش‌های کودکان به موسیقی مانند حساسیت به صدای مادر را ثبت کردند. زمانی که نوزاد به قدر کافی آرام بود و والدین در پشت سر وی نشسته بودند آزمایش را آغاز کردند. محققان برای آرام کردن کودک موسیقی ترکی پخش کردند و نوزاد حدود 9 دقیقه آرام بود، در حالی که کودک با صحبت کردن حدود چهار دقیقه و با صدای والدین بیشتر از چهار دقیقه ساکت می‌شد.



    طی این تحقیق محققان از موسیقی ترکی که با زبان مادری کودکان هماهنگ نبود استفاده کردند. سپس با صدای آواز مادر این آزمایش تکرار و نتایج مشابهی حاصل شد. نتایج این تحقیق در نشریه نوزادان منتشر شده است.
     

    dinaz

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/04
    ارسالی ها
    31,702
    امتیاز واکنش
    68,366
    امتیاز
    1,329
    محل سکونت
    کرمانشاه
    دانستی هایی در مورد اینکه حشرات چگونه راه خود را پیدا می کنند




    how-do-insects-find-their-way.jpg


    نتایج یك تحقیق جدید نشان داد كه حشرات هم درست شبیه به پستانداران برای پیدا كردن مسیرخود بینایی را به حس لامسه ترجیح می‌دهند.



    این كشف كه برای اولین بار در نوع خود صورت گرفته با كمك دوربین‌های ویدیویی پرسرعت حاصل شده كه طی آن محققان از ملخ‌های بیابانی در حال بالا رفتن از پله‌های یك نردبان مینیاتوری فیلم تهیه كردند.



    این پژوهش اطلاعات جدیدی درباره توانایی حشرات در انجام كارها و اعمال پیچیده از جمله كنترل هدایت شده دست‌ها و پاها با حس بینایی كه معمولا در پستانداران دیده می‌شود،‌ ارائه كرد.



    دكتر جرمی نیون ــ پژوهشگر دانشگاه كمبریج ــ در این باره اظهار داشت: این نمونه دیگری از توان حشرات در انجام رفتاری است كه پیش از این تصور می‌كردیم تنها مختص جانورانی با مغزهای بزرگ مثل انسان، میمون‌ها و اختاپوس‌ها هستند.



    محققان درصدد بودند، دریابند ملخ‌ها -با شاخك‌های كوچك و چشمان بزرگ- كه هم راه می‌روند و هم پرواز می‌كنند، آیا برای پیدا كردن مسیر از چشم‌های خود نیز استفاده می‌كنند، یا نه.



    محققان با تركیب آزمایشات مختلف دریافند كه ملخ‌ها برای قرار دادن پاهای خود روی پله‌های نردبان از چشم‌های خود استفاده می‌كنند.
     

    dinaz

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/04
    ارسالی ها
    31,702
    امتیاز واکنش
    68,366
    امتیاز
    1,329
    محل سکونت
    کرمانشاه
    هدف از آفرينش و خلقت عالم چيست




    what-is-the-purpose-of-creation-of-the-universe.jpg



    در مكتب اسلام، جهان هستي و موجودات در آن و بخصوص انسان، به سوي مقصدي معلوم در حركت است و چنين نيست كه عالم هستي در مسيري نامشخص و مبهم و بي هيچ هدفي در حركت باشد بلكه آفريدگار جهان، آن را به سوي مقصدي و هدفي معين و روشن رهنمون ساخته است. اعتقاد به اصل هدفمندي عالم و عبث نبودن آفرينش آن، نقش مهمي در حيات انسان ايفا مي‌كند و چنين انساني هرگز جهان و زندگاني در آن را لغو و بيهوده نمي‌يابد بلكه سعي و تلاش او در اين جهت است كه حيات و زندگي خويش را با نظام آفرينش هماهنگ سازد.[1]


    معناي هدف در كارهاي خداوند و بشر
    با اندكي تفكر و مطالعه در جهت شناخت خداوند متعال و انسان، به اين نكته مي‌رسيم كه تفاوت و روشني ميان خداوند و بشر وجود دارد. خداوند وجودي است كه از هيچ جهت محدوديت و نقصي نمي توانيم در او بيابيم و فقر و نياز هرگز در ذات پاك خداوند تصور نميشود. او وجودي است كه داراي همة صفات كمال مي‌باشد و خالق همة جهان هستي است.

    اما انسان بر عكس موجودي است كه مخلوق است و سراسر وجودش نياز و احتياج است و موجودي است كه هر لحظه به لحظه از عمرش احساس نياز مي‌كند بعنوان مثال حال انسان طوري است كه اگر مثلاً لحظه‌اي در جائي قرار گيرد كه هوا نداشته باشد اين انسان حياتش را از دست خواهد داد پس انسان موجودي است سراسر احتياج و نياز به خداوند متعال.


    با توجه به اين مطلب هدف در كارهاي خداوند بايد با معناي هدف در كارهاي انسان متفاوت باشد. انسان همه كارهايش در جهت رفع نيازمنديهاي مادي و معنوي است و هدفي جز در جهت رفع كمبودها و نقص‌ها از كارهايش ندارد اما نميتوانيم اين معناي از هدف را در كارهاي خداوند مطرح كنيم چونكه همانطور كه گفته شد خداوند از هر نقص، نياز و احتياجي بدور است لذا نمي توانيم هدف در كار خداوند را در جهت رفع كمبود و نيازمنديها در نظر بگيريم بنابراين هدف در كارهاي خداوند داراي معني ديگري است و در واقع هدف او به نفع مخلوقات است يعني خداوند كاري كه انجام مي‌دهد در جهت فايده و سود رسانيدن به مخلوقات و موجودات عالم هستي است.



    هدف از آفرينش و خلقت عالم چيست؟
    اين سؤال كه خداوند چه حكمت و مصلحتي در خلقت عالم در نظر داشته، براي كسي پيش مي‌آيد كه با دلايل عقلي و قطعي، خدائي يكتا كه داراي همه صفات كمال باشد را اثبات كرده باشد.[2]



    هر موجودي از گياهان و حيوانات اعم از پرندگان و حشرات و حيوانات صحرا و دريا، براي هدف معيني خلق شده‌اند و به خوبي مي‌بينيم كه هر كدام براي محيط و شرايط ويژه‌اي آفريده شده‌اند و هماهنگي كاملي با محيط خود دارند. و آنچه مورد نيازشان است در اختيارشان قرار داده شده است و اينكه هيچ موجودي بعد از آفرينش به حال خود رها نشده است يكي از نكاتي كه توجه ما را به اصل هدفمندي آفرينش موجودات سوق مي‌دهد، توجه به وجود نظم در ميان پديده‌ها و هماهنگي در نظام طبيعت است اگر اندكي در كيفيت طلوع و غروب كردن خورشيد و حركت ماه و ستارگان و نظم حاكم در روابط آنها دقت كنيم متوجه مي‌شويم كه اين نظم و حركت آنها بر اساس تدبيري صورت گرفته است و نميشود بطور تصادفي و بي هيچ هدفي باشد.[3] در قرآن كريم در پاسخ به اين سؤال، آيات فراواني وجود دارد. در مجموعه‌اي از آيات[4] قرآن كريم آمده است كه آفرينش جهان هستي بر اساس حق استوار است يعني بر باطل نبوده و از روي بازي و لهو و لعب صورت نگرفته است. و اينكه خداوند موجودات را به سوي هدف معيني راهنمايي و هدايت فرموده است.



    خلقت همه موجودات عالم در جهت فراهم آوردن زمينه براي رشد و شكوفايي انسان است



    در قرآن كريم آمده است «خداوند آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است، جز به حق … نيافريده است. و {با اين همه} بسياري از مردم لقاي پروردگارشان را سخت منكرند».[5] مطلب ديگر اين است كه مطالعه اجمالي در جهان آفرينش، ما را از حقيقت روشني آگاه مي‌سازد و آن اين است كه سراسر جهان محل رشد و پرورش موجودات و تكامل آنهاست. هر موجودي از جماد (مثل سنگ)، نبات (مثل گياهان) و حيوان تا برسد به انسان كه شريف‌ترين مخلوقات است، همگي براي رسيدن به هدف و مقصد مشخص خلق شده‌اند و ابزار رشد و كمال هر موجودي در اختيارش قرار داده شده است و هر يك با برنامه مخصوصي به سوي كمال مي شتابد.



    همه موجودات جهان هر روز و هر لحظه از مرحله‌اي به مرحله‌اي ديگر از رشد و كمال مي‌رسند مثلاً يك درخت برومند روز نخست يك سلولي بيش نبوده سپس به تدريج پس از طي مراحلي رشد كرده و به صورت عظيمترين درختِ جهان در آمده است و يا آن جاندار بزرگ در آغاز به صورت سلولي در رحم مادر يا در ميان تخمي سربسته محبوس بود. بعداً در پرتو ارادة حكيمانه خداوند از پائين‌ترين مرحله به آخرين مرحله كمال شايستة خود رسيده است. انسان نيز جزئي از جهان آفرينش است و همين قانون نيز در مورد او برقرار است و هدف از آفرينش او جز اين نيست كه به كمال شايسته و لايق به خود برسد و استعدادهاي نهفتة خويش را شكوفا كند.



    مطلب ديگري كه در پاسخ به اين سؤال در آيات و روايات به آن اشاره شد اين است كه جهان و بسياري از موجودات آن به خاطر انسان آفريده شده‌اند يعني موجودات عالم آفريده شده‌اند فقط براي يك موجود كه آن انسان است. همه موجودات در خدمت انسان هستند و انسان براي رفع نيازمنديهايش از آنها بهره گرفته و در مسير كمال شايستة خود حركت مي‌كند.



    موجودات مادي و نظام دنيا با تمام وسعتش كه عبارتند از آسمانها و زمين و موجودات در آنها، همه براي اين خلق شده‌اند تا زمينه ساز پيدايش و تكامل موجودي بنام انسان بشوند و نظام دنيا شكل گرفته تا انسان در اين عالم استعدادهايش را شكوفا كند و با شركت در آزمايش الهي، قواي نهفتة خويش را به مرحله ظهور و تحقق برساند يعني انسان رنگ خدايي به خود و كارهاي خود ببخشد و طوري زندگي كند كه كارهاي او مورد رضاي خداوند باشد و صفات خداوند را از خود بروز دهد و به نمونه‌اي از انسان كامل تبديل شود.[6]



    از اين روست كه قرآن در آياتي[7] هدف از خلقت آسمانها و زمين و نعمتهاي در آن را، آزمايش شدن بشر بيان مي‌كند قرآن كريم در اين باره مي‌فرمايد كه:



    «و اوست كه آفريد آسمانها و زمين را … تا بيازمايد شما را كه كدامتان نيكوتريد در كردار».[8] يعني خداوند خواهان اين است كه بندگان او كارهايي كه انجام مي‌دهند بر اساس دستورات الهي و مورد رضايت او و در جهت عبادت او يا در جهت خدمت به بندگان او باشد. در آياتي ديگر،[9] رسماً بيان مي‌كند كه اين عالم طبيعت از آسمانها و زمين و موجودات و نعمتهاي الهي در آن،‌همه براي شما انسانها آفريده شده‌اند تا شما بهره مند گرديد يعني همه اين موجودات و نعمتها در خدمت بشرند و زمينه ساز رشد و تعالي و كمال بشر مي‌‌باشند. در سوره بقره آمده است «او خدايي است كه خلق كرد براي شما تمام آنچه كه در زمين است».[10] شعر:



    ابر و باد و مه و خورشيد و فلك در كارند تا تو ناني به كف آري و به غفلت نخوري

    نكته اي كه اين بيت شعر در بيان آن است عدم غفلت انسان است يعني اي انسان غفلت نكن از خالق خودت، غفلت نكن از وظيفه‌اي كه در برابر او داري، غفلت نكن نسبت به برادران ديني خود و … امير المؤمنين ـ عليه السّلام ـ در تفسير آيه مي‌فرمايد: او خدايي است كه خلق كرد براي شما تمام آنچه در زمين است براي اينكه عبرت بگيرد و به وسيله آن به بهشت و رضوان الهي برسيد و از عذاب او دور شويد».[11]



    نتيجه
    از آنچه گفته شد به اين نتيجه مي‌رسيم كه آفرينش عالم هستي، بر اساس هدف و مقصد روشن مي‌باشد و آن هدف تكامل و رشد و شكوفايي در موجودات عالم است بلكه در جهت رشد و تكامل شريف‌ترين موجودات، بنام انسان مي‌باشد و همه موجودات عالم خلقت رشد و تكامل آنها نيز در جهت فراهم آوردن زمينه براي رشد و شكوفايي انسان است. انسان مي‌تواند با پرستش و عبادت خداوند و با انجام اعمالي كه مورد رضايت اوست رشد و تكامل يابد و به مقام قرب الهي و رضوان الهي بر,
     

    dinaz

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/04
    ارسالی ها
    31,702
    امتیاز واکنش
    68,366
    امتیاز
    1,329
    محل سکونت
    کرمانشاه
    یک دانستنی جالب! آیا واقعا زمان وجود دارد؟




    interesting-facts-is-there-a-real-time.jpg




    جالب اینجاست که امروز پس از گذشت قرن ها هنوز هم معمای زمان، حل نشده و همچنان برای فلاسفه، دانشمندان و فیزیکدانان درک آن چالش انگیز است، اما جالب تر آنکه برخی از دانشمندان مطمئن نیستند که اساسا زمان وجود دارد یا نه.



    آیا براستی زمان وجود دارد؟

    زمان، پدیده ای است نامرئی که بر جهان ما حمکرانی می کند و همه جا همچون سایه ای پیوسته همراه ماست. می توان حضورش را در ضربان قلب خود، در طلوع و غروب خورشید یا در لحظات انتظار برای سر رسیدن یک موعد خاص حس کرد. هر چند زمان کاملا با زندگی ما عجین شده اما شگفتا که هر وقت به تفکر درباره ی آن می نشینیم تنها چیزی که عایدمان می شود، انبوهی از سوالات بی پاسخ است، اینکه ماهیت زمان چیست؟ چرا به نظر می رسد که زمان جریان دارد؟ آیا می توان در بُعد زمان به آینده و گذشته سفر کرد؟ آیا می توان گذشت زمان را متوقف کرد؟ آیا زمان زاییده ذهن ماست یا در جهان بیرونی هم واقعا مفهومی به نام زمان وجود دارد؟ و ده ها سوال دیگر.



    ماجرای حذف پارامتر زمان از معادلات فیزیک به اواسط ۱۹۶۰ میلادی باز می گردد. در آن دوران جان ویلر، فیزیکدان برجسته ی آمریکایی- که یکی از آخرین همکاران اینشتین محسوب می شد – با همکاری فیزیکدانی بنام برایش دوویت تصمیم گرفتند معادلات نظریه کوانتومی را روی کل جهان اعمال کنند. احتمالا می دانید که بکارگیری نظریه ی کوانتومی برای تبیین مسائلی که در آنها با ابعاد بسیار کوچک- در حد ابعاد اتمی- سر و کار داریم، الزامی است اما شاید از خود بپرسید چه ربطی مابین معادلات کوانتومی و کیهان به این عظمت وجود دارد؟



    در پاسخ باید گفت که از آنجایی که براساس مدل متعارف بیگ بنگ، کل جهان از نقطه ای با چگالی انرژی فوق العاده بالا متولد شده و شروع به انبساط کرده است، بنابراین در نخستین لحظات پس از تولد آن، به کارگیری معادلات نظریه ی کوانتومی الزامی است.



    بر این اساس؛ ویلر و دوویت تلاش برای اعمال نظریه ی کوانتومی را بر کل جهان آغاز کردند. با توجه به آنکه در فیزیک کوانتومی، رفتار سیستم مورد مطالعه با یک تابع ریاضی بنام « تابع موج سیستم» مشخص می شود، بنابراین ویلر و دوویت در جست و جوی معادله ای بودند که بتواند تابع موج کوانتومی کل جهان را توصیف کند.



    این دو فیزیکدان سرانجام در تابستان سال ۱۹۶۷ موفق شدند معادله ی مورد نظر خود را بیابند. اما در این معادله که « معادله اساسی کیهان شناسی کوانتومی » محسوب می شد و بعدها به معادله ی ویلر- دوویت شهرت یافت، یک نکته عجیب و راز آمیز وجود داشت: در این معادله پارامتر زمان بطور خود به خود کلا از معادله حذف شده بود و این به آن معنا بود که از نگاه نظریه ی کوانتومی در کل کیهان، اساسا زمان وجود ندارد! اگر به راستی مفهوم زمان در کل جهان وجود ندارد، پس چه عاملی است که سبب می شود ما ظاهرا تصور کنیم زمان در حال گذر است؟



    جولیان باربور، فیزیکدان و فیلسوف دانشگاه آکسفورد انگلستان در کتاب خود با عنوان « پایان زمان» که در سال ۱۹۹۹ میلادی منتشر شد، پاسخ جالبی را برای این معما مطرح کرده است. بنابر نظر باربور، کل جهان را می توان به فریم های یک فیلم سینمایی تشبیه کرد. همان طور که در تک تک فریم های یک فیلم چیزی بنام زمان وجود ندارد در کل کیهان هم مفهومی به نام زمان وجود ندارد و جهان همواره همانند فریم های یک فیلم سینمایی کیهانی صرفا در «لحظه حال» حضور دارد. به عبارتی تغییرات و تحولات جهان را به جای مفهوم زمان می توان صرفا با مجموعه یا شبکه ای از لحظات حال کیهانی توصیف کرد.



    فرمول بندی فیزیک بدون زمان

    اما اگر آن طور که فیزیکدانانی نظیر جولیان باربور براساس معادله ویلر- دوویت به این نتیجه رسیده اند که واقعا مفهومی بنام زمان در کل کیهان وجود ندارد، پس باید راهی را برای فرمول بندی فیزیک کوانتومی بدون استفاده از پارامتر زمان پیدا کرد. این دقیقا همان کاری است که کارلو روولی(Carlo Rovelli)، فیزیکدان دانشگاه مارسی فرانسه انجام داد. حدود ۱۰ سال پیش ، روولی و همکارانش روشی را بسط دادند که به کمک آن می توان رویدادهای کوانتومی متوالی را در قالب یک رویداد واحد و بدون نیاز به استفاده از پارامتر زمان تبیین کرد.



    در واقع در این رهیافت جدید، مساله چگونگی همبستگی میان تمامی حالات محتمل آن کمیت تبدیل می شود. روولی برای فهم بهتر این تبدیل، مثالی می زند. او می گوید:« اگر بگویم در سفر زمینی خود از بوستون به لس آنجلس ، ابتدا از شیگاگو و سپس از شهر دنور گذشتیم در واقع از نحوه ی توالی زمانی رویدادها برای توضیح دادن نحوه ی سفرم به شما استفاده کرده ام. اما اگر بجای این کار ، مسیر سفرم را از بوستون به لس آنجلس روی نقشه به شما نشان دهم، در واقع اطلاعات مربوط به نحوه ی توالی زمانی اندازه گیری ها را با نحوه ی همبستگی میان مشاهده پذیرها جایگزین کرده ام.»



    با توجه به آنکه به کمک این رهیافت روولی، می توان احتمالات مکانیک کوانتومی را با همان دقت رهیافت متعارف قبلی محاسبه کرد، بنابراین همان طور که روولی می گوید، ممکن است بتوان دینامیک جهان را به جای تحولات زمانی صرفا با شبکه ای از همبستگی ها توصیف کرد. دین ریکلز، پژوهشگر فلسفه فیزیک در دانشگاه سیدنی می گوید:« رهیافت روولی، دیدگاه بی زمانی جهان را با دیدگاه حاکم در فیزیک متعارف هم راستا می کند.» به این ترتیب و براساس رهیافت روولی، اگرچه ما در ظاهر گذشت زمان را احساس می کنیم، اما این احساس در واقع صرفا یک توهم است و همانطور که جولیان باربور هم توضیح داده بود، حقیقت ماجرا به گونه ای دیگر است.



    طی تقریبا یک دهه ی گذشته، روولی به همراه آلن کان، ریاضیدان مشهور فرانسوی در تلاش هستند تا بطور دقیق تر بفهمند چگونه یک حقیقت بی زمان می تواند پندار گذشت زمان را برای ما به وجود آورد. براساس ایده ی آنها که فرضیه « زمان گرمایی» نام گرفته است. زمان نتیجه ی رفتار آماری جهان است؛ دقیقا همان طور که دما نتیجه ی رفتار آماری توده ی عظیمی از مولکول هاست.



    کارلو روولی: « حقیقت جهان، فاقد گذشت زمان است، اما شناخت ناکامل ما از این حقیقت است که مفهوم زمان را شکل می دهد. بنابراین زمان از جهل ما شکل می گیرد. »



    برای فهم بهتر این مطلب، توده ای از گاز را در محفظه ای بسته در نظر بگیرید. برای توصیف رفتار این گاز، دو راه مختلف وجود دارد. یک راه این است که تمامی اطلاعات مربوط به مکان و تکانه تک تک مولکول های گاز را بطور مستمر زیر نظر داشته باشیم. در این رویکرد، مفهومی بنام دما اصلا وجود ندارد و به جای آن با تغییر مسمر چیدمان مولکول ها مواجه هستیم. اما از آنجایی که زیر نظر گرفتن تمامی این اطلاعات به لحاظ عملی غیر ممکن است، بنابراین بجای آن می توان از متوسط آماری رفتار مولکول ها برای توصیف رفتار « بزرگ مقیاس» (ماکروسکوپیک) کل گاز درون ظرف بهره گرفت. در این روش تمامی اطلاعات مربوط به تکانه ی همه ی مولکول های گاز را در قالب یک کمیت متوسط آماری بنام دما فشرده می کنیم. کان و روولی معتقدند که دقیقا همین موضوع در مورد کل جهان هم صدق می کند.



    توهم زمان کیهانی

    ایده روولی روی کاغذ، ایده ی بسیار جالبی به نظر می رسد، اما آیا مدرکی دال بر صحت آن نیز وجود دارد؟ برای یافتن پاسخ، روولی و کان، فرضیه خود را با مدل های ساده به محک آزمون گذاشته اند. برای این کار، آنها به سراغ تابش زمینه ی کیهانی رفته اند. این تابش که در تمامی پهنه ی کیهان حضور دارد، یادگاری باقی مانده از زمان بیگ بنگ است و در واقع نمونه ی خوبی از یک رفتار آماری را در خود دارد که با گرفت میانگین از ویژگی های آن می توان گفت که این تابش، عملا تابشی یکنواخت با دمای اندکی کمتر از سه درجه کلوین است. این دانشمندان می خواستند ببینند چنانچه اطلاعاتی نظیر شعاع جهان قابل مشاهده را در این مدل آماری وارد کنند آیا می توان جریان ظاهری زمان را از آن استنتاج کرد یا خیر؟



    نتیجه ای که آنها بدست آورند، توالی حالت هایی بود که انبساط کیهان را دقیقا همانطور که از معادلات متعارف کیهان شناسی استنتاج می شود، توصیف می کنند. به عبارت دیگر، این توالی حالت ها رفتاری دقیقا مطابق با رفتار حاصل از یک « زمان کیهانی» را از خود بروز می دهند. البته برای آنکه بتوان فرضیه ی زمان گرمایی را روی کل جهان اعمال کرد، لازم است ابتدا نظریه ی کوانتومی گرانش را در اختیار داشته باشیم؛ نظریه ای که به رغم تلاش گسترده فیزیکدانان هنوز حاصل نشده است.



    با این وجود، همین که یک مدل ساده از تابش پس زمینه ی کیهانی هم توانسته براساس فرضیه زمان گرمایی به نتایج واقعی بیانجامد، بسیار امید بخش است. روولی می گوید: « در نظریه ی گرانش کوانتومی، مفهوم زمان اساسا نقش می بازد. همین نکته هموازه یکی از مسائل اساسی مطرح در ارتباط با این نظریه بوده است، بعنوان یک نظریه ی واقعی پذیرفت. اکنون ما مدل ساده خود را براساس فرضیه زمان گرمایی عملا نشان داده ایم که در حین اینکه مفهوم زمان در آن جایی ندارد، اما در عین حال می تواند رفتار جهانی شبیه جهان ما را بخوبی توصیف کند.»



    واقعا شگفت انگیز است. شاید در عمیق ترین سطوح واقعیت، زمان همانند تابلوی نقاشی مشهور “تداوم حافظه” سالوادور دالی، ذوب شده و محو شود. شاید همان طور که روولی و برخی فیزیکدان های دیگر می گویند، زمان صرفا نتیجه ی نوع نگاه ما به جهان باشد. شاید زمان، نه بخشی از حقیقت جهان بلکه ناشی از آگاهی ناکامل ما از حقیقت جهان باشد. بنابراین اگر قرن ها اندیشیدن به زمان، معمای آن را همچنان لاینحل باقی گذاشته است، جای تعجب نیست، چرا که شاید اگر حقیقت را می دانستیم، دیگر اصلا زمانی وجود نداشت.
     

    dinaz

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/04
    ارسالی ها
    31,702
    امتیاز واکنش
    68,366
    امتیاز
    1,329
    محل سکونت
    کرمانشاه
    دانستنی های جالب درباره عدد 7




    fun-facts-about-the-number-7.jpg


    حقایقی عجیب درباره عدد هفت



    عدد هفت عددی است که شاید مثل همه ی عدد های دیگر در نظر ما عادی جلوه کند اما نگرش ما وقتی متبلور می شود که خواص عدد هفت را بدانیم و ببینیم چه «هفت» هایی در زندگی ما وجود دارند و ما در گیر و دار زندگی ماشینی و با بی تفاوتی از کنار آن ها رد می شویم مثلا شاید جالب باشد که بدانیم، رنگین کمان دارای هفت رنگ است .

    عجایب جهان، هفت تا هستند.(که به عجایب هفت گانه معروفند ) یا در یونان باستان، اسطوره ای با نام هفت خدای، در ذهن مردم نقش بسته است، ویا شهر عشق، که دراشعار عطار آمده است، هفت شهر می باشد، سوره ی مبارکه حمد، که اوّلین سوره ی قرآن کریم است، هفت آیه دارد. آسمان دارای هفت طبقه است. بهشت وجهنم هر کدام دارای هفت طبقه و درجه هستند و طواف خانه خدا هفت دور است، موسیقی ایران و یونان هفت دستگاه داد، هفت نوع ساز بادی وجود دارد و علاوه بر این هفت نت موسیقی وجود دارد(دو، ر، می، فا، سل، لا، سی) و…



    تاریخچه:
    در سال ۱۸۸۹ میلادی کتابی ار یک جهان گرد منتشر شد که، از جمله روش شمردن را در میان قبیله ای از تورس شرح داده است. اینها برای شمردن تنها از دو واژه استفاده می کردند: یک و دو. برای عدد سه می گفتند «دو و یک » برای چهار «دو و دو»، برای پنج «دو و دو یک » و برای شش «دو و دو و دو» ولی برای عددهای بزرگ تر از ۶، هر قدر بود، می گفتند «خیلی ». گرچه این آگاهی مربوط به پایان سده ی نوزدهم است ولی می تواند گواهی بر شیوه ی شمردن در آغاز شکل گیری مفهوم عدد در میان انسان های نخستین باشد.



    بعد ها که برای عددهای بزرگتر هم نامی در نظر گرفتند به احتمالی برای عدد «هفت» از همان واژه ی قبلی «خیلی» یا «بسیار» استفاده کردند. عدد هفت که سده های متوالی برای آنها نا شناخته بود، اندک اندک به صورت عددی مقدس در آمد. وقتی که مصری ها، بابلی ها و دیگر امت ها توانستند پنج سیاره ی نزدیک تر به خورشید را بشناسند، با اضافه کردن ماه و خورشید، به عدد هفت رسیدند و این بر تقدس عدد ۷ افزود وقتی در قصه های کهن تر، که تا زمان ما هم ادامه پیدا کرده است، صحبت از شهری می شود که هفت برج و هفت بارو داشت، به معنای آن است که این شهر برج و باروهای بسیار داشت. هفت آسمان و هفت دریا و هفت کشور، به معنای آسمان ها و کشور ها و دریاهای بزرگ است نه هفت آسمان و هفت دریا (نه کم و نه زیاد ).



    هنوز در زبان فارسی اندرز می دهند « هفت بار گز کن یک بار پارچه کن ». این جمله به معنای آن نیست که برای دقت کار و کم کردن اشتباه در اندازه گیری یا هر کار دیگری باید درست ۷ بار آزمایش کرد، نه شش یا هشت بار. در اینجا هم هفت به معنی «بسیار» است. عدد۱۳ هم چنین سرنوشتی دارد….



    تعدادي از مشهورترين 7 هاي جهان عبارتند از:


    هفت طبقه بهشت:
    بر اساس آيات قرآن و مفسران احاديث، بالاترين درجه سعادت معنوي، ورود به طبقه هفتم بهشت است. مسلمانان به وجود هفت طبقه يا مرحله آمرزش و بهشتي شدن اعتقاد دارند. اين طبقات هفتگانه همانهايي هستند كه طي شده است.



    هفت گـ ـناه كبيره:
    هفت گـ ـناه كبيره گناهاني هستند كه در زمان تاريخ بسيار قديم رهبانيت مسيحي مشخص شده و در قرن ششم ميلادي توسط پاپ گرگوري اول يا گرگوري كبير در يك دسته قرار گرفته اند. اين گناهان عبارتند از: تكبر، طمعكاري، خواهــش نـفس در معناي تمايل بيش از حد يا نامشروع جنسي، حسادت، شكم پرستي كه معمولا مستي نيز در آن منظور ميشود و تنبلي. همف گـ ـناه كبيره از موضوعات مورد علاقه در وعظ و خطابه ها، نمايشنامه هاي اخلاقي و هنر اروپاي قرون وسطي بوده است.



    هفت كلمه آخر:
    هفت كلمه آخر، به آخرين جمله حضرت عيسي بر صليب اشاره دارد. اين كلمات از اين قرارند:
    خداي من، چرا مرا به خود واگذاشتي؟



    هفت علم انساني ( علوم سبعه ):
    طبقه بندي آزاد موضوعاتي كه از قرن پنجم ميلادي به بعد، دربرگيرنده برنامه آموزشي غرب در قرون وسطا بود. به نظر ميرسد كه نام “علوم انساني” برگرفته از رساله “سياست” ارسطو باشد كه در آن از “شاخه هايي از دانش كه شايسته انسان آزاد است” ، يعني دانش اوليه اي كه براي يك شهروند با تحصيلات مناسب لازم است، سخن گفته است. اين علوم عبارتند از علوم سه گانه: دستور زبان ( ادبيات ) ، علم بيان و ديالكتيك ( مباحثه و مكالمه ) و علوم چهارگانه كه پيشرفته تر بوده و از اين قرارند: حساب، هندسه، موسيقي و نجوم.



    عجايب هفتگانه طبيعي:
    كوه اورست در مرز نپال و چين، آبشار ويكتوريا در آفريقا، گرند كنيون Grand Canyon آمريكا، ساحل مرجان بزرگ استراليا، سپيده دم شمالي قطب شمال، آتشفشان و پاريكوتين Paricutin در مكزيك و بندر ريو دوژانيرو برزيل.



    هفت مرد فرزانه:
    نامي كه در سنت يوناني به هفت تن از سياستمداران، قانونگذاران و فيلسوفان قرن 7 و 6 قبل از ميلاد داده شد. اين فرزانگان عبارتند از: “سولون” قانونگذار يوناني، “تالس” فيلسوف اهل ميلتوس، “پيتاكوس” فرمانده نظامي اهل ميتيلن، “كلئوبولوس” فيلسوف اهل رودس، “شيلون اسپارتي” از ناظران شاه، “بياس” فرزانه ترين هفت فرزانه، اهل پري ين و”پرياندر” حاكم مستبد كورنتي.



    هفت دريا:
    شامل درياهاي قطب شمال و قطب جنوب، اقيانوس آرام شمالي و جنوبي، اقيانوس اطلس شمالي و جنوبي و اقيانوس هند.



    هفت حس:
    بر اساس تعليمات باستاني، روح انسان يا “بدن مقدس درون” او مركب از هفت خاصيت است كه هر يك تحت تاثير يكي از سيارات هفتگانه اند. “آتش” موجب زندگي، “خام” به وجود آورنده توانايي احساس كردن، “آب” موجب قدرت بيان، “هوا” حس چشايي، “مه” موجد حس بينايي، “گلها” به وجود آورنده حس شنوايي و ” باد جنوب” به وجود آورنده حس بويايي.



    هفتمين پسر از هفتمين پسر:
    همانطور كه گفتيم هفت جادويي ترين اعداد است و در معرفت قومي، هفتمين فرزند پسر از هفتمين پسر يك خانواده با نيروهاي قدرتمند جادويي و شفادهندگي متولد ميشود. او پيشگو است و از قدرت هاي عجيبي برخوردار است.



    عجايب هفتگانه قرون وسطي:
    آمفي تئاتر روم، كاتاكومبهاي (سرداب) اسكندريه مصر، ديوار بزرگ چين، استون هنج در ويلتشاير انگلستان، برج كج پيزا، برج چيني (از جنس چيني) نانكينگ، مسجد اياصوفيه در استانبول.



    هفت و…
    نزد بسیاری از اقوام عهد باستان «هفت» عدد ویژه ای بود. در فلسفه و نجوم مصریان و بابلی ها، عدد هفت به عنوان مجموع هر دو زندگی، سه و چهار، جایگاه ویژه ای داشت.(پدر و مادر و فرزند؛ یعنی سه انسان، پایه و اساس زندگی هستند و عدد چهار مجموع چهار جهت آسمان و باد است.)



    ایرانیان قدیم در آیین زرتشت، اهورامزدا را مظهر پاکی میدانستند و برای او هفت صفت را بر می شمردند و در مقابل او اهریمن را پدید آورنده ی پلیدیها می دانستند و می گفتند در پیرامون اهورامزدا فرشتگانی هستند که مظاهر صفات حسنه هستند و برای احترام به آن ها که اول هرکدامشان سین بود هنگام سال تحویل سفره می گستراندند و هفت قسم خوراکی که نام هریک با سین شروع می شود: سیر، سرکه، سیب، سماق، سمنو، سنجد، سکه، و سبزی را سر سفره می گذاردند که به سفره ی هفت سین معروف بود.



    برای فیلسوف و ریاضیدان یونانی«فیثاغورث» نیز عدد هفت، مفهموم ویژه ی خود را داشت که از مجموع دو عدد سه و چهار تشکیل می شود: مثلث و مربع نزد ریاضیدانان عهد باستان اشکال هندسی کامل محسوب می شدند، از این رو عدد هفت به عنوان مجموع سه و چهار برای آن ها عدد مقدسی بود. علاوه بر این در یونان هر هفت سیاره را خدایی میدانستند : سلن، هیلیوس،آرس،هرمس، زئوس، آفرودیت و کرونوس.

    یهودیان قدیم نیز برای عدد هفت معنای ویژه ای قایل بودند. در کتاب اول عهد عتیق (تورات) آمده است که خداوند جهان را در شش روز خلق کرد، در روز هفتم خالق به استراحت پرداخت. موسی در ده فرمان خود از پیروانش می خواهد که این روز آرامش را مقدس بدارند(روز شنبه و روز تعطیل یهودیان). علاوه بر این در آن کتاب مقدس هفت با عنوان عدد تام و کامل نیز استعمال شده است. از آن زمان عدد هفت نزد یهودیان و بعد ها نیز نزد مسیحیان که عهد عتیق را قبول کردند، به عنوان عددی مقدس محسوب می شد.



    به این ترتیب بود که از دوران باستان هفتگانه های بیشماری تشکیل شدند: یونانیان باستان همه ساله هفت تن از بهترین هنرپیشگان نقش های سنگین و غمناک و نقش های طنز و کمدی را انتخاب میکردند. آن ها مانند رومی های باستان به هفت هنر احترام میگذاشتند. روم بر روی هفت تپه بنا شده بود. در تعلیمات کلیسای کاتولیک هفت گـ ـناه کبیره(غرور، آزمندی، بی عفتی، حسد، افراط، خشم و کاهلی) و هفت پیمان مقدس(غسل تعمید، تسلیم و تصدیق، تقدیس و بلوغ، ازدواج، استغفار و توبه، غسل قبل از مرگ با روغن مقدس، در آمدن به لباس روحانیون مسیحی) وجود دارد.



    برای پیروان محمد(ص) آخرین مکان عروج، آسمان هفتم محسوب می شود. در بیست و هفتم ژوئن هر سال، روز «هفت انسان خوابیده » مسیحیان یاد آن هفت برادری را که در سال ۲۵۱ بعد از میلاد، برای عقیده و ایمان خود، زنده زنده لای دیوار نهاده شده و شهید شدند، گرامی می دارند؛ مردم عامه می گویند که اگر در این روز باران ببارد، به مدت هفت هفته بعد از آن هوا بد خواهد بود، آن گاه انسان باید هفت وسیله ی مورد نیازش را بسته بندی کند و با چکمه های هفت فرسخی خود به آن دورها سفر کند.



    صور فلکی خوشه ی پروین یا ثریا به عنوان «هفت ستاره» معروف است، در حالی که حتی با چشم های غیر مسلح میتوان در این صورت فلکی تا یازده ستاره را دید. عرفای بزرگ عشق و وصال را در هفت مرحله و هفت وادی نشان داده اند و فاصله ی بین هستی و تباهی را پنچ مرحله دانسته اند.



    در افسانه ها نیز با هفت سحر آمیز برخورد می کنیم: هفت هری پاتر (قسمت هفتم)،سوار ریش آبی هفت همسر داشت، سفید برفی با هفت کوتوله پشت هفت کوه زندگی می گرد و افسانه ی اژدهای هفت سر…



    علاوه بر این می توان به هفت پلکان مقبره کورش بزگ،هقت اقلیم، هفت اورنگ، هفت دفتر شاهنامه، هفت پیکر، هفت هیکل، هفت گـ ـناه کبیره، هفت خان رستم، هفت الوان، هفت گنج، هفت رکن نماز،هفت تحلیل و هفت طواف (در اعمال حج)، هفت قبله(مکه، مدینه،نجف،کربلا،کاظمین،سا مرا،مشهد) و… اشاره کرد و به این ترتیب بود که تعداد بیشماری هفتگانه در دنیا بوجود آمد و به عدد هفت تقدس خاصی بخشید
     
    وضعیت
    موضوع بسته شده است.

    برخی موضوعات مشابه

    بالا