تسامح و تساهل مذهبي مغولان در رويكرد با انديشه‌هاي دينی

  • شروع کننده موضوع Elka Shine
  • بازدیدها 410
  • پاسخ ها 12
  • تاریخ شروع

Elka Shine

مدیر بازنشسته
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/07/11
ارسالی ها
4,853
امتیاز واکنش
14,480
امتیاز
791
نتيجه


فقدان تعصب مذهبي در ميان مغولان، يكي از ستوده‌ترين خصايص آنان نشان داده شده است. مشاهده مي‌شود كه همين فقدان تعصب مذهبي تا چه اندازه در آرامش ملل تابعه بعد از آن مصائب غم‌انگيزِ حملات خانمان سوز مغول اثر گذار بوده است. اگر چه بلاي مغول كتابخانه‌هاي غني سرزمين‌هاي متمدن آسيا را نيز به نابودي كشاند، اما عدم تعصب مذهبي، به تمامي دانشمندان از هر فرقه ومذهبي فرصت داد تا بدون هيچ‌گونه واهمه‌اي عقايد خود را ابراز كنند و بازار علم ودانش را رونق بخشند. يا براي كسب جاه و مقام در دستگاه حاكمه، به رقابت پرداخته، موقعيت‌هايي را كسب كنند كه براي تعديل در وضعيت هم‌كيشانشان سودمند باشد.


بايد پذيرفت اين سهل‌نگري مغول‌ها بيش از آنكه محصول انديشه‌اي متعالي باشد، نتيجه نوعي بي‌تفاوتي بود و از اين طرز تفكر نشئت مي‌گرفت كه هر ديني ممكن است بر حق باشد و لذا معقول است كه هر يك از اتباعِ خان براي خان دعا كند. در واقع، جامعه كوچ‌نشين مغول در ميان دشت‌ها واستپ‌ها به وجود مذاهب متعدد عادت كرده بودند؛ بوديسم را به خوبي مي‌شناختند، تجار مسلمان را ديده بودند و با اسلام آشنايي داشتند. تركان اويغوري به عنوان رابطان فرهنگ و تمدن ميان زندگي يك‌جانشيني و كوچ‌نشيني استپ‌ها، مانوي بودند و تعدادي از تيره‌هاي مغول مسيحيان نسطوري بودند.


چنگيزخان از بي‌تعصبي و بي‌قيدي مغولان نسبت به مذاهب و اديان سود برد. او اين امر را اصل و قانوني سياسي و دولتي ساخت و نقشة ايجاد امپراتوري جهاني خود را بر اين پايه قرار داد. او نسبت به مذاهب گوناگون تا زماني كه با آداب و رسوم مغولي و ياساي خود ساخته‌اش تضادي ايجاد نمي‌كرد، به ديده اغماض مي‌نگريست.


بي‌طرفي و عدم تعصب ديني مغولان در قارة آسيا كه مركز برخورد عقايد بود، كمتر از لشكريان چنگيزخان به او خدمت نكرد و بيش از صد سال سلاح برنده‌اي در دست فرمان‌روايان مغول بود. اما همين كه آنها بي‌طرفي خود را كنار گذاشتند، چالش‌ها و رقابت‌هاي مذهبي ميان اديان موجود آغاز گرديد و در دورة اكتاي هر كدام از اديان سعي در متمايل كردن قاآن به خود داشتند. اما طبع آرام اكتاي مانع اقدام جدي عليه گروه‌هاي مختلف مي‌شد. در دوره گيوك اين بي‌طرفي كم‌رنگ شد و تمايل شديد وي به مسيحيان مشكلاتي را براي بوداييان و مسلمانان درپي داشت. دردوره منگوقاآن رقابت‌هاي مذهبي حتي به حرمسراي خان نيز راه يافت.


در دوره قوبيلاي با توجه به تمايل وي به حضور دائمي در چين، مردم مسلمان ايران و تركستان زير نفوذ خان‌هاي مستقلي قرار گرفتند كه رفتار آنها با ملل تحت فرمان به نسبت اعتقاد مذهبي‌شان بود. در اين ميان مردم تركستان وضع بهتري داشتند، زيرا اولاً: آنها آسيب چنداني از يورش مغول نديده بودند و ائمه روحاني اين سرزمين‌ها گوشه عزلت‌نشيني برگزيده بودند و حساسيت خان‌هاي مغول را بر نمي‌انگيختند. جالب توجه است كه اسلامِ مردم تركستان بسيار قابل انعطاف‌تر از اسلام سني مذهبان در ايران بود كه خلفاي عباسي سال‌ها با چنگ و دندان آداب سخت آن را حفظ كرده بودند. اين تفاوت در ديدگاه‌ها باعث مي‌شد كه اسلام با اديان موجود در محدوده تركستان برخورد ملايم‌تري داشته باشد.


اما ضربه‌اي كه ايران از يورش مغول متحمل شده بود بسيار جانسوزتر از مناطق ديگر بود. مشكلات و سخت‌گيري‌هايي كه در ايران انجام مي‌شد، بيشتر به علت تعصبات مذهبي ايرانيان و تكيه بر مذهب سنت و نيز حاكميت مذهبي شديد خليفه عباسي بر اين كشور بود.
 
  • پیشنهادات
  • Elka Shine

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/11
    ارسالی ها
    4,853
    امتیاز واکنش
    14,480
    امتیاز
    791

    منابع



    ـ آيتي، عبدالمحمد، تحرير تاريخ و صاف، تهران، بنياد فرهنگ ايران، 1346.


    ـ ابن بطوطه، سفرنامه ابن‌بطوطه، ترجمه محمدعلي موحد، تهران، كتاب، 1337.


    ـ اشپولر، بارتولد، تاريخ مغول در ايران، ترجمه محمود مير آفتاب. تهران، علمي و فرهنگي، 1384.


    ـ اقبال، عباس، تاريخ مغول. تهران، اميركبير، چ هفتم، 1384.


    ـ بارتولد، و. و، تركستان نامه، ترجمه كريم كشاورز. تهران، آگاه، 1366، ج 2.


    ـ باركهاوزن، يواخيم، امپراتوري زرد، ترجمه اردشير نيك‌پور، تهران، زوار، 1346.


    ـ براون، ادوارد، از سعدي تا جامي، ترجمه علي اصغر حكمت، تهران، ابن سينا، 1339، ج 2.


    ـ بناكتي، داود بن محمد، روضة اولي الالباب في معرفة التواريخ و الانساب، تهران، انجمن آثار ملي، 1348.


    ـ بياني، شيرين، دين و دولت در ايران عهد مغول، تهران، نشر دانشگاهي، 1381.


    ـ توين بي، بارتولد، تاريخ تمدن، ترجمه يعقوب آژند، تهران، مولي، 1362.


    ـ جوزجاني، منهاج سراج، طبقات ناصري، تصحيح عبدالحي حبيبي، تهران، دنياي كتاب، 1363.


    ـ جويني، عطاملك، تاريخ جهانگشاي، تصحيح قزويني. ليدن، بريل، 1334، ج 1 و 2.


    ـ حافظ ابرو، عبدالله بن لطف الله، ذيل جامع التواريخ رشيدي، تهران، علمي، 1317.


    ـ خواند مير، غياث‌الدين بن همام، حبيب السير، تهران، خيام، 1333، ج 2.


    ـ رشيدالدين، فضل‌الله همداني، تاريخ مبارك غازاني، انگلستان، 1358.


    ـ رشيدالدين، فضل الله همداني، جامع التواريخ، تهران، البرز، 1362، ج 1.


    ـ رشيدالدين، فضل الله همداني، جامع التواريخ، تهران، البرز، 1373، ج 2.


    ـ شبانكاره‌اي، محمدبن‌علي، مجمع الانساب، تصحيح محدث، تهران، سپهر، 1363.


    ـ كاشاني، ابوالقاسم عبدالله، تاريخ اولجايتو، تهران، كتاب، 1348.


    ـ كارپن، پلان، سفرنامه پلان كارپن، ترجمه ولي‌الله شادان، تهران، ساولي، 1363.


    ـ گروسه، رنه، امپراتوري صحرا نوردان، ترجمه ع. ميكده. تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، 1353.


    ـ ماركوپولو، سفرنامه مار كوپولو، ترجمه منصور سجادي. تهران، گويش، 1363.


    ـ مستوفي، حمدالله، تاريخ گزيده، تهران، اميركبير، 1362.


    ـ ميرخواند، روضة الصفا، تهران، مركزي، 1339، ج 3.


    ـ وصاف الحضره، فضل الله بن عبدالله شيرازي، تجزية الامصار و تجزية الاعصار، بمبئي، بي‌نا، 1269.


    ـ ويلتس، دوراكه، سفيران پاپ به دربار خانان مغول، ترجمه مسعود رجب‌نيا. تهران، خوارزمي، 1353.


    ـ يوسفي حلوايي، رقيه، روابط سياسي سلاجقه روم با ايلخانان، تهران، اميركبير، 1381.


    ـ انصاري قمي، حسن، «مقوله جهاد و نزاع ايدئولوژيك در عصر ايلخانان»، معارف، دوره 16، ش 2، مرداد. 1378، ص 49-57.


    ـ بايمت اف، لقمان، «پيامدهاي يورش مغول»، كيهان فرهنگي، دوره 16، ش157، آبان1378، ص48-51.


    ـ بايمت اف، لقمان، «بيداد جغتاي در خراسان بزرگ»، كيهان فرهنگي. دوره 17، ش، 169، آبان 1379، ص52-56.


    ـ حسيني، پرويز، «مناسبات سلجوقيان روم با مغولان»، رشد آموزش تاريخ، دوره 6، ش16، پاييز 1383، ص20-26.


    ـ رضوي، ابوالفضل، «رقابت ايلخانان با سلاطين مملوك بر سر حج»، كيهان انديشه، ش 157، آبان 1378، ص 162-168.


    ـ عرب، زهرا، «دين در نزد مغولان»، كيهان فرهنگي، دوره 14، ش 138، 1376.


    ـ عباسي، جواد، «سادات در دوره مغول»، تاريخ اسلام، دوره 3. ش12، 1381، ص75-88.


    ـ قراگوزلو، محمد، «مروري بر نتايج حمله مغول»، كيهان فرهنگي، دوره 16، ش153، 1378، ص56-60.


    ـ لولوئي، كيوان، «اولجايتو، نخستين چهره شيعه در تاريخ»، كيهان فرهنگي، دوره 16، ش157، ماه نشر، 1378، ص52-54.


    ـ مفتاح، الهامه، «شامان گرايي و دين مغولان»، فرهنگ، ش 43، پاييز 1381، ص 139ـ188.


    ـ معدن كن، معصومه، «ياسا در عهد مغول»، معارف، دوره 9، ش1، 1371، ص3-14.


    ـ منيري، مير صابر، «دين و دولت در ايران عهد مغول»، كهكشان، ش 64، 1379، ص24-29.


    ـ همتي گليان، عبدالله، «تكاپوي غرب مسيحي براي جلب حمايت مغول»، نشريه دانشكده فردوسي، ش45، 1378، ص255-273.


    ـ تسف، ولاديمير و ياكووله ويچ، نظام اجتماعي مغول، ترجمة شيرين بياني، تهران، علمي و فرهنگي، چ سوم، 1383.


    ‹ مورخان ايراني دكنبالابررسي ورود اسلام به ايران ›
     

    Elka Shine

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/11
    ارسالی ها
    4,853
    امتیاز واکنش
    14,480
    امتیاز
    791
    سیاست مذهبی حکومت ایلخانی؛ تسامح یا آشفتگی مذهبی؟

    فصلنامه علمی - پژوهشی تاریخ اسلام
    مقاله 5، دوره 13، شماره 4 - زمستان 91 - مسلسل 52، زمستان 1391، صفحه 133-154
    علیرضا کریمی ، منوچهر صمدی وند


    چکیده


    مغولان نخستین مهاجمان غیرمسلمانی بودند که توانستند بر بخش گسترده‌ای از جهان اسلام مسلط شوند و خلافت عباسی را از میان بردارند. عقاید شمنی و غیر دینی مغولان و بی‌توجهی آنان به مسأله دین سبب شد که سیاست‌های آنان در عرصه‌ مذهبی دچار سردرگمی و آشفتگی شود که گاه از این امر با عنوان سیاست تسامح دینی یاد می‌شود. این موضوع به عنوان پرسش اصلی این مقاله، بدین شکل مطرح می‌شود که آیا ایلخانیان در برابر مسائل مذهبی، سیاست تسامح دینی در پیش گرفتند یا بی‌اعتقادی آنها به دین، منجر به آشفتگیِ سیاست‌های مذهبی در قلمروی آنها شد؟ و پی‌آمد سیاست مذهبی آنان برای دنیای اسلام، به‌ویژه سرزمین ایران چه بود؟ بررسی تمایلات دینی متفاوت و گاه متضاد ایلخانان مغول، طی یک قرن حکومت بر ایران نشان می‌دهد که سیاست‌های آنان بیش از آن‌که متأثر از نگاه تساهلی باشد به سبب بی‌اعتقادی به هرگونه باور دینی بود و تحت تأثیر مسائل و روابط سیـاس*ـی با قدرت‌های پیرامونی، فعالیت‌های شخصیت‌های برجسته دیوانی و تحرک زنان با نفوذ حرم سلطان تغییر می‌کرد و بر شرایط مسلمانان به طور عام و شیعیان به طور خاص تأثیر می‌گذارد.

    کلیدواژگان
    ایلخانان؛ تسامح مذهبی؛ آشفتگی مذهبی؛ مسیحیت؛ بودیسم؛ تشیع
     
    بالا