تفاوتهاست که زندگى را با جنس مخالف شیرین و جذاب مىکند به طورى که اگر تفاوتها نبودند کشش و جذابیتى بین دو طرف به وجود نمى آمد. به اعتقاد جان گرى: «این تفاوتهاى مکمل که سبب جذب و کشش به طرف شخص دیگر مى شود، احساس مرموزى را به نام عشق به وجود مىآورد.»(۱۷) حتى گفته شده که هر چه توان و قوّت این تفاوتهاى فطرى و طبیعى بیشتر باشد، درجه جذب و کشش افزایش خواهد یافت: «مردانى که از «مردانگى» بیشترى برخوردارند از زنانى که زنانگى بیشترى دارند خوششان مى آید.»(۱۸)
«هنگامى که زنان و مردان خیلى شبیه یکدیگر شوند آن جاذبه مرموز را از دست مىدهند. زندگى کردن با شخصى که مثل خودمان است بسیار خسته کننده است.»(۱۹) «به راستى اگر زن داراى ویژگى هاى جسمى و روانى و اخلاقى مردانه بود هرگز هنر ایجاد شیفتگى براى وصال در مرد را نمىتوانست داشته باشد و اگر مردها همانند زنان بودند ممکن نبود عالىترین هنر خود که صید و شکار و تسخیر قلب زن است را جلوه دهند.»(۲۰) شرع مقدس اسلام نیز در این زمینه فراوان سخن گفته است از جمله حضرت على(ع) مى فرماید: «... فإنّ المرأه ریحانه لیستْ بقهرمانه؛(۲۱) زن گل بهارى است نه تدارکچى و مسئول دخل و خرج.» در جاى دیگر سه صفت بد مردان را بهترین صفات زنان برمى شمرند.(۲۲)
بنابراین وجود تفاوتها موهبت الهى است که باید حفظ شود و مورد استفاده بهینه قرار گیرد نه آنکه با تصور نادرست (ظلم و تبعیض از راه تفاوتها) سعى در نابودى آنها شود. براى یک مرد زنى که در مسیر طبیعى فطرت زنانه خویش، طبعى لطیف و چشمانى آکنده از حیا دارد، با زبانى شیرین و چهرهاى آراسته توأم با عشـ*ـوه گرى هاى زنانه و دلى لبریز از محبت شوهر، بسیار جذاب و دلفریب است.در مقابل عشق چنین زنى، مغرورترین مردها هم توان مقاومت ندارند.
ب) تفاوتها و اختلافات اما تفاوتها در عین حال که باعث ایجاد جذابیت و کشش انسانها به سوى هم مى شود، برخوردها و تنشهایى را هم به وجود مىآورد به طورى که نمى توان دو زوج را یافت که هیچ گونه اختلافى با یکدیگر نداشته باشند ولى نه بدان معنا که تفاوتها به صورت طبیعى تنشزا هستند و گریزى از آنها نیست چرا که ایجاد اختلاف و تنش در اثر نگرش نادرست به تفاوتها و عدم آگاهى از وجود برخى فرقهاست.
اگر زوجین با آگاهى از تفاوتهاى یکدیگر سعى در پذیرش آنها کنند، بسیارى از مشکلات را نخواهند داشت و مى توان گفت که شاید بیش از نیمى از خوشبختى را به دست آورده اند. دکتر جان گرى مى گوید: «باید زن و مرد یاد بگیرند که به تفاوتهاى یکدیگر احترام گذارند تا با هم نزدیکتر و صمیمىتر شوند.»(۲۳) بنابراین شناخت و پذیرش تفاوتها و برخورد درست با آنها مى تواند بسیارى از اختلافات و تنشها را از بین ببرد ولى نه به طور کامل و صد در صد چرا که زندگى با تمام فراز و فرودهایش در جریان است و بشر نمىتواند همواره مانند یک ماشین، دقیق و درست عمل کند. به هر حال اختلاف نظرها وجود دارد.
گاهى خواسته هاى دو نفر در مقابل هم قرار مىگیرند، یا منافع یکى با دیگرى تداخل مىکند و گاهى مصلحت برخى براى دیگرى زیانبار است و … خلاصه زندگى آکنده از حوادث است، بنابراین نمىتوان گفت اصلاً نباید اختلاف پیش بیاید بلکه باید راه حل اختلافات را پیدا کرد که جز درک و تفاهم نیست. ج) تفاهم تفاهم به معنى اختلاف نداشتن و توافق کامل با طرف مقابل نیست بلکه تفاهم یعنى فهمیدن و فهماندن. از آنجا که سوء تفاهم به معنى فهم مطلبى بر خلاف واقعیت است پس تفاهم یعنى فهم درست واقعیتها.
تفاهم بین زوجین یعنى:
۱. فهم درست شخصیت همسر؛
۲.فهماندن و بروز دادن واقعیت درونى خود به همسر؛
* * * فهم درست شخصیت همسر وقتى مىتوانیم شخصیت افراد را همان طور که هست بشناسیم که آن شخصیت را در مجموعه شرایط محیط زندگى، فرهنگ خانوادگى، وضع شغلى، تفاوتهاى فردى و جنسیتى و ویژگىهاى مهم دیگر نگاه کنیم. بسیارى از توقعات بى جا، سوء تفاهم ها، قضاوتهاى منفى، نگرانىهاى بىمورد، مقایسه هاى غلط و مشکلات دیگرى که باعث کدورت و مشاجره مى شود و فضاى عاطفى خانه را آلوده مىکند، برخاسته از شناخت نادرست زن و شوهر از یکدیگر است. کمترین فایده شناخت درست براى زنان این است که در فضایى سالمتر و آرامتر و به دور از ترس و اضطراب مى توانند در باره رفتارهاى خود و همسرشان بیندیشند، نیز به جاى اینکه با حالتى عصبى و البته بىنتیجه برخورد کنند، در فضایى دوستانه به مذاکره بپردازند.
«هنگامى که زنان و مردان خیلى شبیه یکدیگر شوند آن جاذبه مرموز را از دست مىدهند. زندگى کردن با شخصى که مثل خودمان است بسیار خسته کننده است.»(۱۹) «به راستى اگر زن داراى ویژگى هاى جسمى و روانى و اخلاقى مردانه بود هرگز هنر ایجاد شیفتگى براى وصال در مرد را نمىتوانست داشته باشد و اگر مردها همانند زنان بودند ممکن نبود عالىترین هنر خود که صید و شکار و تسخیر قلب زن است را جلوه دهند.»(۲۰) شرع مقدس اسلام نیز در این زمینه فراوان سخن گفته است از جمله حضرت على(ع) مى فرماید: «... فإنّ المرأه ریحانه لیستْ بقهرمانه؛(۲۱) زن گل بهارى است نه تدارکچى و مسئول دخل و خرج.» در جاى دیگر سه صفت بد مردان را بهترین صفات زنان برمى شمرند.(۲۲)
بنابراین وجود تفاوتها موهبت الهى است که باید حفظ شود و مورد استفاده بهینه قرار گیرد نه آنکه با تصور نادرست (ظلم و تبعیض از راه تفاوتها) سعى در نابودى آنها شود. براى یک مرد زنى که در مسیر طبیعى فطرت زنانه خویش، طبعى لطیف و چشمانى آکنده از حیا دارد، با زبانى شیرین و چهرهاى آراسته توأم با عشـ*ـوه گرى هاى زنانه و دلى لبریز از محبت شوهر، بسیار جذاب و دلفریب است.در مقابل عشق چنین زنى، مغرورترین مردها هم توان مقاومت ندارند.
ب) تفاوتها و اختلافات اما تفاوتها در عین حال که باعث ایجاد جذابیت و کشش انسانها به سوى هم مى شود، برخوردها و تنشهایى را هم به وجود مىآورد به طورى که نمى توان دو زوج را یافت که هیچ گونه اختلافى با یکدیگر نداشته باشند ولى نه بدان معنا که تفاوتها به صورت طبیعى تنشزا هستند و گریزى از آنها نیست چرا که ایجاد اختلاف و تنش در اثر نگرش نادرست به تفاوتها و عدم آگاهى از وجود برخى فرقهاست.
اگر زوجین با آگاهى از تفاوتهاى یکدیگر سعى در پذیرش آنها کنند، بسیارى از مشکلات را نخواهند داشت و مى توان گفت که شاید بیش از نیمى از خوشبختى را به دست آورده اند. دکتر جان گرى مى گوید: «باید زن و مرد یاد بگیرند که به تفاوتهاى یکدیگر احترام گذارند تا با هم نزدیکتر و صمیمىتر شوند.»(۲۳) بنابراین شناخت و پذیرش تفاوتها و برخورد درست با آنها مى تواند بسیارى از اختلافات و تنشها را از بین ببرد ولى نه به طور کامل و صد در صد چرا که زندگى با تمام فراز و فرودهایش در جریان است و بشر نمىتواند همواره مانند یک ماشین، دقیق و درست عمل کند. به هر حال اختلاف نظرها وجود دارد.
گاهى خواسته هاى دو نفر در مقابل هم قرار مىگیرند، یا منافع یکى با دیگرى تداخل مىکند و گاهى مصلحت برخى براى دیگرى زیانبار است و … خلاصه زندگى آکنده از حوادث است، بنابراین نمىتوان گفت اصلاً نباید اختلاف پیش بیاید بلکه باید راه حل اختلافات را پیدا کرد که جز درک و تفاهم نیست. ج) تفاهم تفاهم به معنى اختلاف نداشتن و توافق کامل با طرف مقابل نیست بلکه تفاهم یعنى فهمیدن و فهماندن. از آنجا که سوء تفاهم به معنى فهم مطلبى بر خلاف واقعیت است پس تفاهم یعنى فهم درست واقعیتها.
تفاهم بین زوجین یعنى:
۱. فهم درست شخصیت همسر؛
۲.فهماندن و بروز دادن واقعیت درونى خود به همسر؛
* * * فهم درست شخصیت همسر وقتى مىتوانیم شخصیت افراد را همان طور که هست بشناسیم که آن شخصیت را در مجموعه شرایط محیط زندگى، فرهنگ خانوادگى، وضع شغلى، تفاوتهاى فردى و جنسیتى و ویژگىهاى مهم دیگر نگاه کنیم. بسیارى از توقعات بى جا، سوء تفاهم ها، قضاوتهاى منفى، نگرانىهاى بىمورد، مقایسه هاى غلط و مشکلات دیگرى که باعث کدورت و مشاجره مى شود و فضاى عاطفى خانه را آلوده مىکند، برخاسته از شناخت نادرست زن و شوهر از یکدیگر است. کمترین فایده شناخت درست براى زنان این است که در فضایى سالمتر و آرامتر و به دور از ترس و اضطراب مى توانند در باره رفتارهاى خود و همسرشان بیندیشند، نیز به جاى اینکه با حالتى عصبى و البته بىنتیجه برخورد کنند، در فضایى دوستانه به مذاکره بپردازند.
دانلود رمان های عاشقانه