Elka Shine
مدیر بازنشسته
- عضویت
- 2016/07/11
- ارسالی ها
- 4,853
- امتیاز واکنش
- 14,480
- امتیاز
- 791
حزب تسویه یا مساوات
اهل تسویه معتقدند که میان ملل و طوایف عالم بالذات تفاضلی نیست و فضیلتی اگر باشد نسبت به افراد است نه نسبت به عموم ملت . طرفداران این مسلک مردمان متدین حقیقی هر قوم از عرب و عجم بودند .پیدایش این مسلک پس از حزب عربی بود ، چه در مقابل خود پسندی های جهال عرب ، یکدسته از دانایان باهوش اظهار این عقیدت کردند که ضعف عرب ذاتا فضیلتی بر اصناف دیگر نیست و در میان هر قومی نیک و بد و محاسن و مساوی توان یافت . شرف هیچکس به حسب و نسب نیست بلکه به علم و ادب و رفتار و کردار است ، و اگر کسی از اشراف قبایل عرب بد اخلاق باشد او را باید پست و خوار شمرد.
عمده دلایل این فرقه عبارت بود از :
1.اینکه عموم افراد بشر از یک اصل و یک سلاله و تمامی زاده ی یک پدر و مادرند و میان طوایف و ملل عالم از این حیث تفاضلی نیست ، ولی ممکن است بعض افراد یک صنف بدتر یا بهتر از بعض افراد صنف دیگر باشند و یک قضیه جزئی مستلزم حکم کلی ذاتی نیست ، پس برای هیچ ملتی فضیلت ذاتی ثابت نیست و همگی طوایف و امم عالم با یکدیگر مساوی و برابری دارند.
2.شهادت قرآن و احادیث ماثوره بر اینکه فضیلت تنها به حسن اخلاق و پرهیزگاری است نه به چیز دیگر . 1 قرآن مجید در این باره تصریح کرده و می فرماید :2 (( یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ )).3 و حدیث می گوید :عرب بر عجم برتری ندارد ، مگر به سبب پرهیزگاری و نیز اهل ایمان با یکدیگر برابرند و خون بهای آن ها یکسان است، و تعهدی که پست ترین آن ها بکند ، نزد همه ی مومنین مورد قبول است ، مومنین مانند یک دست ، متحد و یکسانند.
ابن عباس روایت می کند .4 که یکی از بندگان آزاد شده ، از طایفه ی بنی بیاضه زن خواست ، پیغمبر بدانها گفت که تقاضایش را بپذیرند . بدو گفتند : آیا دختران خود را به بندگان آزاد شده ی خود بدهیم ؟ در این هنگام آیه ی (( یا اایهاالذین اناخلقناکم من ذکر و انثی ...)) نازل شد که متضمن نفی هرگونه فضیلت و برتری است مگر فضیلتی که از ناحیه ی تقوی و درستکاری حاصل شود . نیز در شان این آیه نقل می کنند که پیغمبر به بلال فرمان داد که بالای کعبه رود و اذان گوید . حارث بن هشام و عتاب بن اسید چون این بدیدند خشمگین شدند و گفتند : آیا این بنده ی سیاه بالای کعبه اذان گوید؟ آیه برای رد آن ها نازل شد .
نیز محمدبن یعقوب کلینی .5 – محدث مشهور و بزرگ شیعه (متوفی 329 ه.ق)-در کتاب کافی حدیثی نقل می کند که خلاصه آن چنین است: روزی علی بن ابی طالب (ع) در یک سخنرانی عمومی گفت : (( ای مردمان از آدم کسی بـرده یا کنیز به دنیا نیامده ، مردم همگی آزادند ... ، اکنون چیزی رسیده است و ما به مساوات تقسیم خواهیم کرد )).
برگرفته از تاریخ تحولات سیـاس*ـی ، اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام از سال 40 تا 227 ه.ق / دکتر محمد امیر شیخ نوری
آبشخور
1.همایی ؛شعوبیه 63- 64
2.ممتحن ،نهضت شعوبیه ،ص 192
3.سوره حجرات ، آیه ی 13
4.ممتحن. نهضت شعوبیه ، ص 192
5.ممتخن ، نهضت شعوبیه ، ص193
اهل تسویه معتقدند که میان ملل و طوایف عالم بالذات تفاضلی نیست و فضیلتی اگر باشد نسبت به افراد است نه نسبت به عموم ملت . طرفداران این مسلک مردمان متدین حقیقی هر قوم از عرب و عجم بودند .پیدایش این مسلک پس از حزب عربی بود ، چه در مقابل خود پسندی های جهال عرب ، یکدسته از دانایان باهوش اظهار این عقیدت کردند که ضعف عرب ذاتا فضیلتی بر اصناف دیگر نیست و در میان هر قومی نیک و بد و محاسن و مساوی توان یافت . شرف هیچکس به حسب و نسب نیست بلکه به علم و ادب و رفتار و کردار است ، و اگر کسی از اشراف قبایل عرب بد اخلاق باشد او را باید پست و خوار شمرد.
عمده دلایل این فرقه عبارت بود از :
1.اینکه عموم افراد بشر از یک اصل و یک سلاله و تمامی زاده ی یک پدر و مادرند و میان طوایف و ملل عالم از این حیث تفاضلی نیست ، ولی ممکن است بعض افراد یک صنف بدتر یا بهتر از بعض افراد صنف دیگر باشند و یک قضیه جزئی مستلزم حکم کلی ذاتی نیست ، پس برای هیچ ملتی فضیلت ذاتی ثابت نیست و همگی طوایف و امم عالم با یکدیگر مساوی و برابری دارند.
2.شهادت قرآن و احادیث ماثوره بر اینکه فضیلت تنها به حسن اخلاق و پرهیزگاری است نه به چیز دیگر . 1 قرآن مجید در این باره تصریح کرده و می فرماید :2 (( یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ )).3 و حدیث می گوید :عرب بر عجم برتری ندارد ، مگر به سبب پرهیزگاری و نیز اهل ایمان با یکدیگر برابرند و خون بهای آن ها یکسان است، و تعهدی که پست ترین آن ها بکند ، نزد همه ی مومنین مورد قبول است ، مومنین مانند یک دست ، متحد و یکسانند.
ابن عباس روایت می کند .4 که یکی از بندگان آزاد شده ، از طایفه ی بنی بیاضه زن خواست ، پیغمبر بدانها گفت که تقاضایش را بپذیرند . بدو گفتند : آیا دختران خود را به بندگان آزاد شده ی خود بدهیم ؟ در این هنگام آیه ی (( یا اایهاالذین اناخلقناکم من ذکر و انثی ...)) نازل شد که متضمن نفی هرگونه فضیلت و برتری است مگر فضیلتی که از ناحیه ی تقوی و درستکاری حاصل شود . نیز در شان این آیه نقل می کنند که پیغمبر به بلال فرمان داد که بالای کعبه رود و اذان گوید . حارث بن هشام و عتاب بن اسید چون این بدیدند خشمگین شدند و گفتند : آیا این بنده ی سیاه بالای کعبه اذان گوید؟ آیه برای رد آن ها نازل شد .
نیز محمدبن یعقوب کلینی .5 – محدث مشهور و بزرگ شیعه (متوفی 329 ه.ق)-در کتاب کافی حدیثی نقل می کند که خلاصه آن چنین است: روزی علی بن ابی طالب (ع) در یک سخنرانی عمومی گفت : (( ای مردمان از آدم کسی بـرده یا کنیز به دنیا نیامده ، مردم همگی آزادند ... ، اکنون چیزی رسیده است و ما به مساوات تقسیم خواهیم کرد )).
برگرفته از تاریخ تحولات سیـاس*ـی ، اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام از سال 40 تا 227 ه.ق / دکتر محمد امیر شیخ نوری
آبشخور
1.همایی ؛شعوبیه 63- 64
2.ممتحن ،نهضت شعوبیه ،ص 192
3.سوره حجرات ، آیه ی 13
4.ممتحن. نهضت شعوبیه ، ص 192
5.ممتخن ، نهضت شعوبیه ، ص193
