- عضویت
- 2016/09/21
- ارسالی ها
- 4,447
- امتیاز واکنش
- 35,494
- امتیاز
- 856
نرگس کیانی: حمیدرضا نوربخش دبیر سیودومین جشنواره بینالمللی موسیقی فجر از جزئیات این رویداد موسیقایی، نسبت میان مدیرعامل خانه موسیقی بودن و دبیر جشنواره شدن و برنامههایش برای آینده گفت.
سیودومین جشنواره بینالمللی موسیقی فجر در پی درگذشت آیتاله هاشمی رفسنجانی با دو روز تاخیر و از جمعه ۲۴ دی آغاز خواهد شد و اول بهمن پایان خواهد یافت.
این تاخیر منجر به تغییراتی از جمله فشرده شدن جدول، حذف شدن یکی از نوبتهای اجرای ژیوان گاسپاریان و افزایش تعداد اجراهای محمد علیزاده شد.
قبل از این اتفاقات و اعلام تغییرات، حمیدرضا نوربخش دبیر جشنواره بینالمللی موسیقی فجر مهمان خبرآنلاین شد تا به سوالاتی در مورد این رویداد موسیقایی پاسخ دهد. آنچه در ادامه میخوانید حاصل گفتوگوی مهدی یاورمنش با دبیر دوره پیشین و فعلی جشنواره است که از کلیاتی هم چون راغب نبودن هنرمندان برای حضور در جشنواره و هدف اصلی این رویداد بیاساسنامه از دید مدیر آن و جزئیاتی مانند دست خالی جشنواره در حوزه موسیقی ایرانی، چگونگی تعیین مبلغ قراردها، چگونگی انتخاب سالن و مبنای تعیین بهای بلیت و… گفتهاند.
حمیدرضا نوربخش در دوره سیوسوم هم مدیر جشنواره بینالمللی موسیقی فجر خواهد بود؟
سال گذشته به این سوال در مورد جشنواره سیودوم جواب دادم و نظر صادقانهام را بیان کردم اما در ادامه اتفاقات دیگری افتاد. من حدود شش یا هفت ماه در مقابل پذیرش مدیریت سیودومین دوره جشنواره مقاومت کردم والا همواره عرف بر این بوده است که در اختتامیه هر دوره، دبیر یا مدیر دوره بعد معرفی شود. سال گذشته من در مقابل این اتفاق ایستادم و از این که نامم به عنوان دبیر دوره بعد اعلام شود جلوگیری کردم چون نمیخواستم این مسئولیت را بپذیرم. هر چند در ادامه با اصرار دوستان و استدلالهایشان که درست هم بود تصمیم گرفتم امسال هم باشم فقط برای این که هر چه بیشتر و بهتر در مسیر ریلگذاری انجام شده پیش برویم.
اکنون که این سوال را در مورد دور بعد میپرسید هم اعتقادم این است که جشنواره بینالمللی موسیقی فجر باید در همین مدار جلو برود تا بتواند به جشنوارهای جدی تبدیل و با استقبال اهالی موسیقی مواجه شود. ما باید به جایی برسیم که اهالی موسیقی جشنواره را دوست داشته باشند و با انگیزه شرکت کنند و نیازی به تلاش برگزارکنندگان برای راضی کردن افراد جهت حضور نباشد.
اعتقاد من این است که ریلگذاریِ صورت گرفته میتواند ما را به چنین نقطهای برساند و با رعایت آن در چند دوره بعد به آنچه ذکر کردم خواهیم رسید. من نیز اگر بتوانم در این زمینه برای هموار کردن مسیر کمکی کنم، دریغ نخواهم کرد.
اشاره کردید که برگزارکنندگان جشنواره نباید هَم و غمشان این باشد که افراد را برای حضور در این رویداد موسیقایی راضی کنند اما اکنون همین گونه است.
به جرات میگویم در طول سیودو سالی که از برگزاری جشنواره موسیقی فجر میگذرد روال همین گونه بوده است و این نکته را که واقعیتی انکارناپذیر است بارها و بارها اعلام کردهام.
جشنواره موسیقی فجر همواره قائم به نحوه عملکرد، تلاش و سلیقه مدیرانش بوده است. اگر در دورههایی هم شاهد درخشش آن بودهایم صد در صد به نحوه عملکرد مدیرش مربوط بوده است و نه ساز و کار یا اساسنامه نامجود آن.
نکتهای که بر آن تاکید میکنم این است که به هیچ عنوان نمیتوان استقبال پرشور از سالهای آغازین برگزاری جشنواره را در دهه ۶۰ به حساب ساز و کارش گذاشت. در آن زمان هیچ اتفاق موسیقایی دیگری وجود نداشت و تنها ویترین موسیقی کشور، جشنواره فجر بود. از دهه ۷۰ به بعد با باز شدن دریچههایی دیگر در این حوزه، رفته رفته نقش جشنواره کم رنگ و کم رنگتر شد تا دهه ۸۰ که شاهد کمفروغترین دورههایش بودیم. البته به هیچ عنوان تلاش عزیزانی را که در این سی دوره زحمت کشیدند زیر سوال نمیبرم. آنچه میگویم بدون گرفتن انگشت اتهام به سمت کسی، در مورد ساز و کار و اساسنامهای است که وجود ندارد.
امیدوارم با آنچه در دوره سیویکم رخ داد و در دوره سیودوم هم ادامه خواهد داشت شاهد اتفاقاتی خوب باشیم. یکی از چیزهایی که بر آن تاکید دارم جایزهای ویژه جشنواره موسیقی فجر است که میتواند ضمن ایجاد انگیزه، با تقویت این اندیشه در میان اهالی موسیقی که آنچه انجام میدهند رصد میشود، کیفیت تولیدات موسیقایی را در طول سال هم افزایش دهد.
اینها چیزهایی است که به ذهن ما رسیده، ممکن است کسانی دیگر نظراتی دیگر داشته باشند که میتواند به آنچه مدنظر ماست افزوده شود.
پس حفظ جایزه سالانه در جشنواره که نامش را باربد گذاشتهاید جزو دغدغههایتان است؟
قطعا.
با نگاه به سیویک دوره جشنواره موسیقی فجر، نمیتوانیم از فراز و فرود صحبت کنیم چون این رویداد موسیقایی همواره در سطح بوده و تنها با حرکاتی زیگزاگ گاهی به چپ و گاهی به راست متمایل شده است. در واقع با آمدن هر دبیر مسیر جشنواره تغییر میکند.
بعضی از دبیران بر جوانان، کشف، معرفی و سپس پرورش آنها در طول پروسه برگزاری جشنواره و پس از آن تاکید داشتند. هر چند انتقاداتی از جمله این که جشنواره نباید تمام توان خود را بر جوانان بگذارد هم بر آن شیوه وارد بود.
بیشک خودتان هم انتقادات وارد بر سیویکمین دوره جشنواره موسیقی فجر به واسطه حذف بخش نسلی دیگر و استعدادهای درخشان را شنیدهاید. چیزی که ریشه در بیاساسنامه بودن جشنواره و نامشخص بودن هدف آن دارد. به نظرتان هدف اصلی جشنواره چه باید باشد؟
به نظر من جشنوارهها ویترینهایی فرهنگیاند که بستر معرفی اتفاقات هنری را فراهم میکنند اما اول باید این ویترین را بااهمیت و جذاب جلوه دهیم تا آنچه درونش به نمایش میگذاریم دیده شود.
ویترینی پرتافتاده و دور از نظرها که هیچ اهمیتی ندارد حتی اگر میزبان گرانبهاترین گوهرها هم باشد نمیتواند افراد را به خود جذب کند. جشنواره فجر در همه سالها به غیر از دوره قبل، رقابتی بوده است. آیا میتوانیم سی نفر فعال شناخته شده در عرصه موسیقی نام ببریم که محصول این سی سال رقابت باشند؟!
من برخلاف این که میگویند با نگاهی حذفی مانع از حضور جوانان در جشنواره شدهام همواره به این گروه به عنوان آیندهسازان موسیقی توجه ویژه داشتهام و حرفم این است که جای آنها در حاشیه جشنواره بینالمللی موسیقی فجر نیست و خود باید به متن جشنوارهای مستقل تبدیل شوند.
سال گذشته تمام تاکید من بر این بود که جای بخش نسلی دیگر و استعدادهای درخشان در جشنواره موسیقی فجر نیست و باید جدا شوند. وعدهای که امسال آن را در جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی عملی کردم. بر این اساس بخش نسلی دیگر به یک اتفاق جداگانه، خاص و پرطمطراق تبدیل شد. اعتقاد من این است که هر چیزی باید در جای خود قرار گیرد. جشنواره بینالمللی موسیقی فجر جای حرفهایهاست. در کنار آن، بستر فراهم شده برای ورود جوانان به این عرصه حرفهای، جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی است.
نگاه من به هیچ عنوان حذفی نیست. سال گذشته برخی بیانصافانه بر این نکته اصرار میکردند که بخش نسلی دیگر و استعدادهای جوان حذف شده است و هیچگاه نخواستند آنچه میگوییم را بشنوند. مگر موسیقی خود من از چه جنـ*ـسی است؟ من به عنوان فعال عرصه موسیقی کارنامهای دارم که نشان میدهد از جنسِ موسیقی خالصِ خالصِ خالصِ ایرانیام و این جنس موسیقی به سلیقه شخصیام نزدیکتر است. معتقدم مهمترین بخش موسیقی ما، جوانان این عرصهاند اما جایشان در حاشیه نیست و باید اصل ماجرا باشند. کما این که در جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی این اتفاق افتاد و قول میدهم سال آینده، حضور در این جشنواره از طریق ارائه فراخوان انجام و بخش رقابتی هم به آن اضافه شود.
سیودومین جشنواره بینالمللی موسیقی فجر در پی درگذشت آیتاله هاشمی رفسنجانی با دو روز تاخیر و از جمعه ۲۴ دی آغاز خواهد شد و اول بهمن پایان خواهد یافت.
این تاخیر منجر به تغییراتی از جمله فشرده شدن جدول، حذف شدن یکی از نوبتهای اجرای ژیوان گاسپاریان و افزایش تعداد اجراهای محمد علیزاده شد.
قبل از این اتفاقات و اعلام تغییرات، حمیدرضا نوربخش دبیر جشنواره بینالمللی موسیقی فجر مهمان خبرآنلاین شد تا به سوالاتی در مورد این رویداد موسیقایی پاسخ دهد. آنچه در ادامه میخوانید حاصل گفتوگوی مهدی یاورمنش با دبیر دوره پیشین و فعلی جشنواره است که از کلیاتی هم چون راغب نبودن هنرمندان برای حضور در جشنواره و هدف اصلی این رویداد بیاساسنامه از دید مدیر آن و جزئیاتی مانند دست خالی جشنواره در حوزه موسیقی ایرانی، چگونگی تعیین مبلغ قراردها، چگونگی انتخاب سالن و مبنای تعیین بهای بلیت و… گفتهاند.
حمیدرضا نوربخش در دوره سیوسوم هم مدیر جشنواره بینالمللی موسیقی فجر خواهد بود؟
سال گذشته به این سوال در مورد جشنواره سیودوم جواب دادم و نظر صادقانهام را بیان کردم اما در ادامه اتفاقات دیگری افتاد. من حدود شش یا هفت ماه در مقابل پذیرش مدیریت سیودومین دوره جشنواره مقاومت کردم والا همواره عرف بر این بوده است که در اختتامیه هر دوره، دبیر یا مدیر دوره بعد معرفی شود. سال گذشته من در مقابل این اتفاق ایستادم و از این که نامم به عنوان دبیر دوره بعد اعلام شود جلوگیری کردم چون نمیخواستم این مسئولیت را بپذیرم. هر چند در ادامه با اصرار دوستان و استدلالهایشان که درست هم بود تصمیم گرفتم امسال هم باشم فقط برای این که هر چه بیشتر و بهتر در مسیر ریلگذاری انجام شده پیش برویم.
اکنون که این سوال را در مورد دور بعد میپرسید هم اعتقادم این است که جشنواره بینالمللی موسیقی فجر باید در همین مدار جلو برود تا بتواند به جشنوارهای جدی تبدیل و با استقبال اهالی موسیقی مواجه شود. ما باید به جایی برسیم که اهالی موسیقی جشنواره را دوست داشته باشند و با انگیزه شرکت کنند و نیازی به تلاش برگزارکنندگان برای راضی کردن افراد جهت حضور نباشد.
اعتقاد من این است که ریلگذاریِ صورت گرفته میتواند ما را به چنین نقطهای برساند و با رعایت آن در چند دوره بعد به آنچه ذکر کردم خواهیم رسید. من نیز اگر بتوانم در این زمینه برای هموار کردن مسیر کمکی کنم، دریغ نخواهم کرد.
اشاره کردید که برگزارکنندگان جشنواره نباید هَم و غمشان این باشد که افراد را برای حضور در این رویداد موسیقایی راضی کنند اما اکنون همین گونه است.
به جرات میگویم در طول سیودو سالی که از برگزاری جشنواره موسیقی فجر میگذرد روال همین گونه بوده است و این نکته را که واقعیتی انکارناپذیر است بارها و بارها اعلام کردهام.
جشنواره موسیقی فجر همواره قائم به نحوه عملکرد، تلاش و سلیقه مدیرانش بوده است. اگر در دورههایی هم شاهد درخشش آن بودهایم صد در صد به نحوه عملکرد مدیرش مربوط بوده است و نه ساز و کار یا اساسنامه نامجود آن.
نکتهای که بر آن تاکید میکنم این است که به هیچ عنوان نمیتوان استقبال پرشور از سالهای آغازین برگزاری جشنواره را در دهه ۶۰ به حساب ساز و کارش گذاشت. در آن زمان هیچ اتفاق موسیقایی دیگری وجود نداشت و تنها ویترین موسیقی کشور، جشنواره فجر بود. از دهه ۷۰ به بعد با باز شدن دریچههایی دیگر در این حوزه، رفته رفته نقش جشنواره کم رنگ و کم رنگتر شد تا دهه ۸۰ که شاهد کمفروغترین دورههایش بودیم. البته به هیچ عنوان تلاش عزیزانی را که در این سی دوره زحمت کشیدند زیر سوال نمیبرم. آنچه میگویم بدون گرفتن انگشت اتهام به سمت کسی، در مورد ساز و کار و اساسنامهای است که وجود ندارد.
امیدوارم با آنچه در دوره سیویکم رخ داد و در دوره سیودوم هم ادامه خواهد داشت شاهد اتفاقاتی خوب باشیم. یکی از چیزهایی که بر آن تاکید دارم جایزهای ویژه جشنواره موسیقی فجر است که میتواند ضمن ایجاد انگیزه، با تقویت این اندیشه در میان اهالی موسیقی که آنچه انجام میدهند رصد میشود، کیفیت تولیدات موسیقایی را در طول سال هم افزایش دهد.
اینها چیزهایی است که به ذهن ما رسیده، ممکن است کسانی دیگر نظراتی دیگر داشته باشند که میتواند به آنچه مدنظر ماست افزوده شود.
پس حفظ جایزه سالانه در جشنواره که نامش را باربد گذاشتهاید جزو دغدغههایتان است؟
قطعا.
با نگاه به سیویک دوره جشنواره موسیقی فجر، نمیتوانیم از فراز و فرود صحبت کنیم چون این رویداد موسیقایی همواره در سطح بوده و تنها با حرکاتی زیگزاگ گاهی به چپ و گاهی به راست متمایل شده است. در واقع با آمدن هر دبیر مسیر جشنواره تغییر میکند.
بعضی از دبیران بر جوانان، کشف، معرفی و سپس پرورش آنها در طول پروسه برگزاری جشنواره و پس از آن تاکید داشتند. هر چند انتقاداتی از جمله این که جشنواره نباید تمام توان خود را بر جوانان بگذارد هم بر آن شیوه وارد بود.
بیشک خودتان هم انتقادات وارد بر سیویکمین دوره جشنواره موسیقی فجر به واسطه حذف بخش نسلی دیگر و استعدادهای درخشان را شنیدهاید. چیزی که ریشه در بیاساسنامه بودن جشنواره و نامشخص بودن هدف آن دارد. به نظرتان هدف اصلی جشنواره چه باید باشد؟
به نظر من جشنوارهها ویترینهایی فرهنگیاند که بستر معرفی اتفاقات هنری را فراهم میکنند اما اول باید این ویترین را بااهمیت و جذاب جلوه دهیم تا آنچه درونش به نمایش میگذاریم دیده شود.
ویترینی پرتافتاده و دور از نظرها که هیچ اهمیتی ندارد حتی اگر میزبان گرانبهاترین گوهرها هم باشد نمیتواند افراد را به خود جذب کند. جشنواره فجر در همه سالها به غیر از دوره قبل، رقابتی بوده است. آیا میتوانیم سی نفر فعال شناخته شده در عرصه موسیقی نام ببریم که محصول این سی سال رقابت باشند؟!
من برخلاف این که میگویند با نگاهی حذفی مانع از حضور جوانان در جشنواره شدهام همواره به این گروه به عنوان آیندهسازان موسیقی توجه ویژه داشتهام و حرفم این است که جای آنها در حاشیه جشنواره بینالمللی موسیقی فجر نیست و خود باید به متن جشنوارهای مستقل تبدیل شوند.
سال گذشته تمام تاکید من بر این بود که جای بخش نسلی دیگر و استعدادهای درخشان در جشنواره موسیقی فجر نیست و باید جدا شوند. وعدهای که امسال آن را در جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی عملی کردم. بر این اساس بخش نسلی دیگر به یک اتفاق جداگانه، خاص و پرطمطراق تبدیل شد. اعتقاد من این است که هر چیزی باید در جای خود قرار گیرد. جشنواره بینالمللی موسیقی فجر جای حرفهایهاست. در کنار آن، بستر فراهم شده برای ورود جوانان به این عرصه حرفهای، جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی است.
نگاه من به هیچ عنوان حذفی نیست. سال گذشته برخی بیانصافانه بر این نکته اصرار میکردند که بخش نسلی دیگر و استعدادهای جوان حذف شده است و هیچگاه نخواستند آنچه میگوییم را بشنوند. مگر موسیقی خود من از چه جنـ*ـسی است؟ من به عنوان فعال عرصه موسیقی کارنامهای دارم که نشان میدهد از جنسِ موسیقی خالصِ خالصِ خالصِ ایرانیام و این جنس موسیقی به سلیقه شخصیام نزدیکتر است. معتقدم مهمترین بخش موسیقی ما، جوانان این عرصهاند اما جایشان در حاشیه نیست و باید اصل ماجرا باشند. کما این که در جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی این اتفاق افتاد و قول میدهم سال آینده، حضور در این جشنواره از طریق ارائه فراخوان انجام و بخش رقابتی هم به آن اضافه شود.