خدیجه حسینی: خواندن رمان، جزئی از الزامات یک نویسنده است

  • شروع کننده موضوع *نغمه*
  • بازدیدها 522
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

*نغمه*

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
1970/01/01
ارسالی ها
5,064
امتیاز واکنش
3,627
امتیاز
0
محل سکونت
همین نزدیکی
e1a325047b148c9441be2b14c42dc196_M.jpg


خدیجه حسینی از نویسندگان نوقلمی است که نخستین اثر ایشان «بیراههای در شب» مورد استقبال علاقمندان به رمان قرار گرفت. در ادامه گفتوگوی اختصاصی شادان با این نویسنده را بخوانید.

1) قبل از هر چیز، به هر میزانی که میخواهید و لازم میدانید از خودتان، خانواده، تحصیلات و کارتان برای ما بگوئید.
متولد مردادماه سال شصت و نه هستم. بزرگترین علامت سوال زندگیام که هیچ وقت هم جوابی برای آن پیدا نکردم این بود که چرا با وجود علاقهی افراطیام به ادبیات سر از رشتهی حسابداری در آوردهام؟

2) به نظر شما نویسندگی (به ویژه رُمان نویسی) یک امر ذاتی (و استعدادی) است و یا با گذراندن دورههای خاص میتوان نویسنده شد؟ در مورد خود شما چطور بوده است؟
به نظر من هر کدام از آنها به تنهایی میتواند بعد از چند سال به رکود برسد. کسی که فقط با تکیه بر استعدادش قلم در دست میگیرد و اتفاقا تا حدودی هم موفق میشود بعد از مدتی خودش به این نتیجه میرسد که گوشهای از کار میلنگد. کلمات، جملات، موضوعات و طرز نوشتن به مرور برایش تکراری میشود چون اصل درست نویسی را آموزش ندیده است و بالعکس کسی که بدون داشتن استعداد دورههای رماننویسی را میگذراند خودش به این درک میرسد که بدون داشتن علاقه، نوشتن یک جملهی ساده هم چقدر عذاب آور است. خود من از روی استعدادی که داشتهام به سمت نویسندگی کشیده شدهام ولی از آن جایی که اعتقاد دارم غیر از استعداد به آموزش حرفهای هم احتیاج است، در یک کلاس نویسندگی هم شرکت میکنم.

3) سوژهها برای نوشتن یک داستان را چگونه به دست میآورید و چگونه پرورشش میدهید؟
خوب من همیشه یک معضل اجتماعی و یا خانوادگی را در نظر میگیرم و بر اساس آن داستانپردازی میکنم البته خواندن کتاب، دیدن فیلم و گوش دادن به زندگی اشخاص هم خیلی به من کمک میکند ولی در کل سوژهها خودشان نویسندههایشان را پیدا میکنند.

4) فکر میکنید مخاطب کتاب شما در چه گروه و ردهای قرار میگیرد (چه از نظر تحصیلی و اجتماعی، و یا حتی ردههای مختلف سنی)؟
به نظر من هر کسی، در هر سنی، با هر مدرک تحصیلی و هر طبقهی اجتماعی میتواند خوانندهی رمان من باشد چون با موضوعاتی سروکار دارد که ممکن است برای هر کسی اتفاق بیافتد.

5) چه کسانی ابتدا کتابتان را میخوانند و آیا نظر هم میدهند؟ این موضوع برای شما به عنوان یک نویسنده، چقدر مهم است و روی نظرات شان حساب میکنید؟
هیچ کس! اولین افرادی که رمان من را میخوانند افراد داخل انتشارات هستند و نظراتشان در نهایت به چاپ شدن یا نشدن کتابم ختم پیدا میکند.

6) برخی معتقدند هر کس در زندگی میتواند نگـاه دانلـود بر اساس زندگی خود و اتفاقات پیرامونش بنویسد. آیا اصلا این موضوع درست هست و آیا برای شما هم اینگونه بوده است؟
خاطره نویسی بله ولی رمان نویسی هرگز! رمان نویسی هم مثل بقیهی هنرهاست و چارچوب و سبک و روش خودش را دارد. نمیشود هر کسی که از راه میرسد قلم و کاغذی بردارد و شروع به نوشتن کند. این در واقع توهین به ادبیات است.

7) عکسالعمل اطرافیان در مورد کتاب شما چیست؟ آیا فقط تعریف میکنند - حتی اگر نخوانده باشند - و یا واقعا نظرات مثبت و منفی خود را میگویند؟
خیلیها قبل از خواندن کتاب مینشستند و از کتابم تعریف میکردند ولی بعضیها هم کتاب را میخواندند و صادقانه نظرات مثبت و منفیشان را به من میگفتند که من هم همیشه روش دستهی دوم را میپسندیدم.

8) عکسالعملها به کتاب شما در فضای مجازی چطور بوده؟ آیا شما اهلِ دنبال کردن موضوعات در سایتها و شبکههای اجتماعی هستید؟
واقعا نمی دانم چون اصلا اهل گشتن در سایتها نیستم.

9) کمی هم از علائقتان به آثار دیگر و نویسندگان قدیم و جدید بگویید... با کتابهای منتشر شده تازه چقدر ارتباط دارید و کار چه کسانی را میپسندید؟
از نویسندگان خارجی کتابهای سیدنی شلدون، سیسیلیا آهرن، نیکلاس اسپارکس و خواهران برونته را میپسندم و از بین نویسندگان ایرانی همیشه کتابهای خانم حمزهلو، پیرزاد، آقای امیرخانی و سیدمهدی شجاعی را میخوانم.

10) دوست داشتید نویسنده کدام کتاب بودید (ایرانی یا خارجی... قدیمی یا جدید)؟
چه سوال سختی! ولی همیشه وقتی کتابهای سیسیلیا آهرن را میخوانم از قدرت شجاعتش در انتخاب موضوع داستانش در شگفت میمانم. صادقانه بخواهم بگویم دوست داشتم نویسندهی کتاب «ای کاش مرا میتوانستی ببینی» سیسیلیا آهرن بودم.

11) آیا برای یک نویسنده، خواندن رُمان (از آثار روز و جدید) را لازم میدانید؟ در مورد کتابهای قدیمیتر و کلاسیک چطور؟ راستی این روزها (و در کل) خودتان چه میخوانید؟
جز الزامات یک نویسنده، خواندن رمان است حالا چه قدیمی، چه جدید. چون خواندن رمان باعث یادآوری هزاران نکته در ذهن نویسنده میشود و میتواند درسهای مختلفی را در زمینه نویسندگی بگیرد. خودم چند روز پیش کتاب «جان عزیزم» اثر نیکلاس اسپارکس را تمام کردم.

12) آیا اتفاق افتاده که با خواندن یک رُمانِ موفق، در خلوت خودتان بگویید که کتاب من خیلی از این اثر بهتر است یا از موفقیت کتابی تعجب کنید؟
فکر میکنم این اتفاق برای هر نویسندهای میافتد. کتابهای زیادی در کتابفروشیها خاک میخورد در صورتی که بار ادبی بسیار بالایی دارند و همچنین کتابهایی به چاپ و تیراژ بالایی میرسد که آدم انگشت به دهان میماند. این تضادهای ناعادلانه همیشه برای من جای تعجب داشته است.

13) در اوضاع و شرایط امروز، به نظر شما چه عواملی در موفقیت یک کتاب موثر است؟ نقش و تاثیر ناشر در این میان چقدر است؟
اول از همه اینکه خود کتاب واقعا کتاب باشد دوم اینکه اثر دست یک ناشر حرفهای و بلد بیفتد و سوم از همه هم کمی شانس... در واقع مبلغ یک کتاب ناشر آن است. خیلیها وقتی اسم انتشارات شادان را روی کتاب من میدیدند با تعجب میپرسیدند «جدا؟!» و این یعنی اینکه شادان را خیلیها میشناسند. حالا تصور کنید یک کتاب خوب دست یک انتشارات نابلد بیفتد. مطمئنا آن کتاب برای همیشه در تاریخ گم میشود.

14) آیا مایل هستید در مورد ناشر اثرتان و نحوه کار و رضایتان اظهار نظر کنید؟
احتیاجی به تعریف نیست ولی انتشارات شادان برای من همیشه بهترین بوده است. چه چیزی بیشتر از ظرافت کار، امین بودن، مسئولیتپذیری، خوش سلیقگی در کار و هم چنین خوش خلق بودن میتواند دل یک نویسنده را قرص کند؟ و همهی اینها را انتشارات شادان به طور کامل داشته است.

15) به نظر شما نوشتنِ نگـاه دانلـود تا چه اندازه نیاز به تحقیق یا مطالعه دارد؟
خیلی زیاد. یک نویسنده با تحقیق و مطالعه است که میتواند بر تجربیات نویسندگیاش بیافزاید و هم چنین سوژههای نابتری را برای نوشتن بیابد.

16) پس از انتشار اولین کتاب تان چه حس و حالِ خاصی داشتید؟ کمی خودمانیتر و صادقانه و غیر کلیشهای پاسخ دهید؟
غرور و اعتماد به نفس. خیلی خودخواهانه بود ولی دوست داشتم همه دربارهی کتاب من صحبت کنند.

17) اگر جوانی علاقمند از شما برای نویسنده شدن کمک و راهنمایی بخواهد، برای او چه حرفِ غیر تکراریای دارید تا کمکش کند؟
ابتدا اثرش را میخوانم تا ببینم چند مردِ حلاج است! اگر خوب بود که هیچ! ولی اگر جای چاپ نداشت به او میگویم آن قدر باید رمان بخوانی و آنقدر باید بنویسی تا خودت روزی حس کنی که یک نویسندهای. وقتی روزی خودت از نوشتههای خودت لـ*ـذت بردی و مشتاق بودی که هرچه زودتر صفحهی بعد آن را بخوانی آن روز، روز نویسنده شدن توست.

18) از رقابت با دیگر نویسندگان امروز چه احساسی دارید؟ آیا اصلا حس رقابتی در میان نویسندگان رُمان وجود دارد؟ این احساس در میان نویسندگان شادان هست؟
هر کسی راه خودش را میرود. البته من بیشتر از آنکه با نویسندگان رقابت کنم، تلاش دارم که درسی از آنها بگیرم. مثل خانم حمزهلو که ترسی در انتخاب سوژههایش ندارد.

19) بسیاری از رمان خوانها عقیده دارند که نویسنده بودن در مجموعه شادان یعنی یک سبک و سیاقِ خاص، و شادانیها نسبت به آثار منتشره در زمینه رمان متفاوت هستند... نظر شما چیست؟
اینکه تمام نویسندهها در یک انتشارات یک روش را داشته باشند خودش ضعف بزرگی به حساب میآید که این در انتشارات شادان اصلا وجود ندارد. فقط کمی دقت میخواهد تا بفهمیم چقدر سبک نوشتاری نویسندههای شادانی با یکدیگر متفاوت است اما این را قبول دارم که شادان همیشه متفاوت بوده است چون بینهایت دقیق است.

20) آیا فکر میکنید این تعریف برای مخاطبین شادان هم برقرار است؟... یعنی آنها نیز خاص هستند؟
یک انتشارات خوب مطمئنا خوانندگان خوبی هم دارد و آنهایی که شادان را انتخاب میکنند مطمئنا خاص هستند.

21) در نوشتن رمان به سوژه بیشتر اهمیت میدهید یا زبان و نوع نوشتار؟ هر کدام چقدر اهمیت دارد؟
هر دوی آنها مکمل یکدیگر هستند. برای خود من پیش آمده کتابی را به خاطر ضعف نوشتاری آن را نصفه و نیمه رها کنم هرچند که سوژهی فوق العادهای داشته است و همین طور برعکس آن کتابی را نصفه روی زمین گذاشتهام که با وجود فدرت نویسنده در نوشتن ولی سوژه کشش کافی را نداشت. سوژه و زبان نوشتن هر کدام روی یک کفهی ترازو مینشینند و کتاب خوب و ماندگاری را میسازند.

22) تعریف شما از رمان عامه پسند چیست؟... آیا آثار خود را با مخاطب عام میدانید؟
رمان عامهپسند جزء جدا نشدنی از ادبیات است. نه تنها ادبیات ایران بلکه در ادبیات جهان و چه خوب و چه بد مخاطبان زیادی هم دارد ولی نکته اینجاست که نگـاه دانلـود عامهپسند چطور نوشته شود. گاهی اوقات با خواندن یک کتاب در عجب میماندم که اصلا این کتاب چطور به چاپ رسیده است! انگار نویسنده خواسته است فقط کلمات را کنار یکدیگر بچیند تا چیزی شبیه به یک کتاب بسازد. متاسفانه بیشتر افراد تعریفشان از رمان عامهپسند همین نوع کتاب هاست. به نظر من نگـاه دانلـود عامهپسند خوب میتواند همان قدر تاثیر گذار باشد که نگاه دانلود جدی میتواند داشته باشد.

23) صحبت دیگر... یا حرفِ آخر برای هر کس که صلاح میدانید.
ممنون که وقتتان را در اختیار من گذاشتید و در آخر از شما به طور ویژه تشکر میکنم چون جز معدود انتشاراتی هستید که به نویسندگانی که کار اولشان را ارائه میدهند بها میدهید. باز هم ممنون...

 
بالا