احساس تنهایی به سراغ همه ما اومده. برای بعضی ها روزهایی که تنها گوشه ای از اتاقشون نشستن و به خاطرات خوش گذشته فکر می کنن و برای بعضی ها وقتی که در جمع هستن و شاید هیچ چیز اونجوری که باید باشه نیست یا هست اما نه در کنار کسی که باید باشه. روزهایی هم هستن که همه چیز سر جاشه اما باز هم دلتون گرفته و انگار می خواد پر بکشه و به جایی بره که خودتون هم نمی دونین کجاست. شاهد تنهایی های تک تک اعضای خونواده فقط یه چیزه. خونه!! خونه ای که سال های سال، تنهایی های نسل ها رو می بینه و صدایی ازش درنمیاد. خونه ای که دیوارهاش از تنهایی ها و غصه های ساکنینش ترک بر می داره و کاری جز پناه دادن نمی تونه انجام بده. حالا می خوام به این فکر کنین که وقتی خود خونه تنها بشه چه اتفاقی میفته؟ وقتی که ساکنینش که عمری همدمش بودن، به هر دلیلی اونجا رو ترک می کنن و اون رو پشت سر در جاده، تنها میذارن تا کم کم فرسوده بشه و از یاد بره. این تنهایی بزرگ، قابل توصیف نیست. هنرمند با ذوقی، با دوربینش، بعضی از خونه های متروکه جاده ای منطقه اسکاندیناوی رو به تصویر کشیده. ما ازتون می خوایم که عکس هارو ببینین و فکر کنین که هرکدومشون چه سرگذشتی داشتن.