- عضویت
- 2016/07/11
- ارسالی ها
- 4,853
- امتیاز واکنش
- 14,480
- امتیاز
- 791
پس از پایان کار دو امپراطوری بزرگ ایران یعنی هخامنشیان و اشکانیان دولت ساسانی به دست اردشیر پاپکان بنیان نهاده شد
و دوباره در ایران یک امپراطوری قدرتمند و یکپارچه سر کار آمد . هدف از تشکیل شاهنشاهی ساسانی توسط اردشیر پاپکان:
پیدا آمدن اردشیر پاپکان در پارس و برنامه*های او برای احیای شکوه ایران و ایرانی
تشکیل شاهنشاهی بزرگ پارسی
براندازی پادشاهی درحال احتضار پارتیان توسط اردشیر بابکان
زنده کردن شکوه و افتخار دولت هخامنشی
اقدامات اصلاحی و عمرانی و دینی و سیـاس*ـی اجتماعی در کشور
ساسانیان خاندان شاهنشاهی ایرانی در سالهای ۲۲۴ تا ۶۵۱ میلادی بودند. شاهنشاهان ساسانی که اصلیتشان از استان پارس بود بر بخش بزرگی از غرب قارهٔ آسیا چیرگی یافتند. پایتخت ساسانیان شهر تیسفون در نزدیکی بغداد در عراق امروزی بود. در آن زمان بغداد نام منطقهٔ کوچکی در نزدیکی تیسفون بود .اوج شکوه و عظمت امپراطوری ساسانی در زمان شاهنشاهی انوشیروان دادگر و خسروپرویز بود.تا آن زمان ایران در قدرت فرهنگی و نظامی ....... در دنیا حرف اول را میزدند و ایرانیان در زمان خسروپرویز از مرفع ترین و آزاد ترین مردم بودند ولی پس از خسرو پرویز کم کم اوضاع ایران روبه هرج و مرج رفت و امپراطوری ایران بسیار تضعیف شد و اوضاع مملکتی به هم ریخت. اوضاع مملکتی پر از هرج و مرج شد.ظرف چهار سال نه تن از حاكمان مدعی تخت سلطنت شدند ، ولی یا به قتل رسیدند، یا گریختند، یا به مرگ طبیعی غیر عادی درگذشتند، و بدین ترتیب از صحنه ناپدید گشتند.هیچکس فکر نمیکرد که امپراطوری بزرگ ایران که از لحاظ فرهنگی و نظامی حرف اول دنیا را میزد به دست اعراب بیابان نشین سوسمارخور منقرض گردد.حتی چندین بار اعراب دچار قحطی شده بودند که شاهان ایرانی به کمکشان شتافته بودند.
امپراطوری ایران این قوم ضعیف و بی فرهنگ را از تجـ*ـاوز امپراطوری قدرتمند روم محافظت میکرد.در 632، محمد [ص] پس از تأسیس یك كشور جدید اسلامی، درگذشت. عمر، خلیفه دوم، در 634، نامه*ای از مثنی [ابن حارثه]، سردار خود در سوریه، *دریافت كرد كه در آن نوشته شده بود ایران دچار هرج و مرج و آماده تسخیر است. عمر بهترین فرمانده عرب را، كه خالد [بن ولید] نام داشت، به این مأموریت گمارد. خالد با لشكری از عربان بدوی، كه معتاد به زد و خورد و تشنه به دست آوردن غنایم بودند (که تازه مسلمان شده بودند و به قول قرآن، ایمان وارد قلبشان نشده بود) در امتداد ساحل جنوبی خلیج فارس به راه افتاد و این پیام را به هرمز، فرماندار استان مرزی [مرزدار] ایران، فرستاد: ?اسلام آور تا در امان باشی، یا جزیه بپرداز ? اكنون مردمی به سوی تو می*آیند كه مرگ را دوست می*دارند، همان گونه كه تو زندگی را دوست می*داری.? هرمز او را به رزم تن به تن طلبید؛ خالد دعوت او را پذیرفت و او را كشت. مسلمانان با غلبه بر تمام موانع به فرات رسیدند؛ عمر، برای نجات یك ارتش عرب در جای دیگر، خالد را فرا خواند؛ مثنی به جای او فرماندهی را عهده*دار شد و با نیروی تقویتی خود را از روی یك پل قایقی [جسر] از رود فرات گذشت. یزدگرد، كه در آن هنگام جوانی بیست و دو ساله بود، فرماندهی عالی را به رستم [فرخزاد] استاندار خراسان واگذار كرد و به او فرمان داد كه نیروی عظیمی برای نجات كشور فراهم كند. ایرانیان در جنگ جسر با اعراب مصاف دادند، آنان را شكست دادند و بی پروا تعقیبشان كردند؛ مثنی صفوف در هم ریخته ارتش خود را از نو بیاراست و در جنگ بویب نیروهای بی نظم ایران را تقریباً تا آخرین نفر منهدم ساخت (634). تلفات مسلمین سنگین بود؛ مثنی از زخمهایی كه برداشته بود درگذشت.يزد گرد جواني شجاع وبا فكر بود ولي در دوره اي بر تخت نشته بود كه ديگر كاري نمي توانست براي ايران انجام دهد در دوره حكومت يزدگرد حمله عربها به طور كامل به ايران آغاز شد رستم فرخزاد با سپاهيان فراوان براي مقابله با عربها به سمت قادسيه حركت كرد در ابتداي جنگ وروزهاي اول ايرانيان به پيروزي رسيدند ولي براي چند روز جنگ متوقف شد.
نيروي تازه نفس با فرمان عمر به قادسيه اضافه شد ودر دوردوم اين نبرد ارتش ايران شكست خورد سربازان ايراني تا آخرين نفس در برابر قوم عرب مقاومت كردند البته در بين اين سپاه اشراف زادگاني بودند كه جان ومال براي انها از ايران ومليت ارزش بيشتري داشت در اين جنگ رستم فرخزاد كشته شد و در يكي از جبهه ها تمامي سربازان ايراني براي حفظ ايران جان دادندوهيچ يك به دشمن پشت نكردند كه نشان از شجاعت سربازان ساساني داردبعد از قادسيه عربها به داخل ايران سرازير شدند و به هر شهر وبرزني كه ميرسيدند وبا مقاومت مردم روبه رو مي شدند اقدام به كارهاي از قبيل انهدام قناتها ومزارع مي كردند تا مردم ايران را مجبور كنند كه تسليم شوند.تازیان براي ثروتهاي مدائن دست به شمشير بـرده بودند البته چيز عجيبي نيست زيرا عربي كه جز چند گوسفند وشمشير از ثروت دنيا چيز ديگري نديده بود حال كه به ثروت باور نكردني مدائن رسيده بايد از جان مايه بزارد.
و دوباره در ایران یک امپراطوری قدرتمند و یکپارچه سر کار آمد . هدف از تشکیل شاهنشاهی ساسانی توسط اردشیر پاپکان:
پیدا آمدن اردشیر پاپکان در پارس و برنامه*های او برای احیای شکوه ایران و ایرانی
تشکیل شاهنشاهی بزرگ پارسی
براندازی پادشاهی درحال احتضار پارتیان توسط اردشیر بابکان
زنده کردن شکوه و افتخار دولت هخامنشی
اقدامات اصلاحی و عمرانی و دینی و سیـاس*ـی اجتماعی در کشور
ساسانیان خاندان شاهنشاهی ایرانی در سالهای ۲۲۴ تا ۶۵۱ میلادی بودند. شاهنشاهان ساسانی که اصلیتشان از استان پارس بود بر بخش بزرگی از غرب قارهٔ آسیا چیرگی یافتند. پایتخت ساسانیان شهر تیسفون در نزدیکی بغداد در عراق امروزی بود. در آن زمان بغداد نام منطقهٔ کوچکی در نزدیکی تیسفون بود .اوج شکوه و عظمت امپراطوری ساسانی در زمان شاهنشاهی انوشیروان دادگر و خسروپرویز بود.تا آن زمان ایران در قدرت فرهنگی و نظامی ....... در دنیا حرف اول را میزدند و ایرانیان در زمان خسروپرویز از مرفع ترین و آزاد ترین مردم بودند ولی پس از خسرو پرویز کم کم اوضاع ایران روبه هرج و مرج رفت و امپراطوری ایران بسیار تضعیف شد و اوضاع مملکتی به هم ریخت. اوضاع مملکتی پر از هرج و مرج شد.ظرف چهار سال نه تن از حاكمان مدعی تخت سلطنت شدند ، ولی یا به قتل رسیدند، یا گریختند، یا به مرگ طبیعی غیر عادی درگذشتند، و بدین ترتیب از صحنه ناپدید گشتند.هیچکس فکر نمیکرد که امپراطوری بزرگ ایران که از لحاظ فرهنگی و نظامی حرف اول دنیا را میزد به دست اعراب بیابان نشین سوسمارخور منقرض گردد.حتی چندین بار اعراب دچار قحطی شده بودند که شاهان ایرانی به کمکشان شتافته بودند.
امپراطوری ایران این قوم ضعیف و بی فرهنگ را از تجـ*ـاوز امپراطوری قدرتمند روم محافظت میکرد.در 632، محمد [ص] پس از تأسیس یك كشور جدید اسلامی، درگذشت. عمر، خلیفه دوم، در 634، نامه*ای از مثنی [ابن حارثه]، سردار خود در سوریه، *دریافت كرد كه در آن نوشته شده بود ایران دچار هرج و مرج و آماده تسخیر است. عمر بهترین فرمانده عرب را، كه خالد [بن ولید] نام داشت، به این مأموریت گمارد. خالد با لشكری از عربان بدوی، كه معتاد به زد و خورد و تشنه به دست آوردن غنایم بودند (که تازه مسلمان شده بودند و به قول قرآن، ایمان وارد قلبشان نشده بود) در امتداد ساحل جنوبی خلیج فارس به راه افتاد و این پیام را به هرمز، فرماندار استان مرزی [مرزدار] ایران، فرستاد: ?اسلام آور تا در امان باشی، یا جزیه بپرداز ? اكنون مردمی به سوی تو می*آیند كه مرگ را دوست می*دارند، همان گونه كه تو زندگی را دوست می*داری.? هرمز او را به رزم تن به تن طلبید؛ خالد دعوت او را پذیرفت و او را كشت. مسلمانان با غلبه بر تمام موانع به فرات رسیدند؛ عمر، برای نجات یك ارتش عرب در جای دیگر، خالد را فرا خواند؛ مثنی به جای او فرماندهی را عهده*دار شد و با نیروی تقویتی خود را از روی یك پل قایقی [جسر] از رود فرات گذشت. یزدگرد، كه در آن هنگام جوانی بیست و دو ساله بود، فرماندهی عالی را به رستم [فرخزاد] استاندار خراسان واگذار كرد و به او فرمان داد كه نیروی عظیمی برای نجات كشور فراهم كند. ایرانیان در جنگ جسر با اعراب مصاف دادند، آنان را شكست دادند و بی پروا تعقیبشان كردند؛ مثنی صفوف در هم ریخته ارتش خود را از نو بیاراست و در جنگ بویب نیروهای بی نظم ایران را تقریباً تا آخرین نفر منهدم ساخت (634). تلفات مسلمین سنگین بود؛ مثنی از زخمهایی كه برداشته بود درگذشت.يزد گرد جواني شجاع وبا فكر بود ولي در دوره اي بر تخت نشته بود كه ديگر كاري نمي توانست براي ايران انجام دهد در دوره حكومت يزدگرد حمله عربها به طور كامل به ايران آغاز شد رستم فرخزاد با سپاهيان فراوان براي مقابله با عربها به سمت قادسيه حركت كرد در ابتداي جنگ وروزهاي اول ايرانيان به پيروزي رسيدند ولي براي چند روز جنگ متوقف شد.
نيروي تازه نفس با فرمان عمر به قادسيه اضافه شد ودر دوردوم اين نبرد ارتش ايران شكست خورد سربازان ايراني تا آخرين نفس در برابر قوم عرب مقاومت كردند البته در بين اين سپاه اشراف زادگاني بودند كه جان ومال براي انها از ايران ومليت ارزش بيشتري داشت در اين جنگ رستم فرخزاد كشته شد و در يكي از جبهه ها تمامي سربازان ايراني براي حفظ ايران جان دادندوهيچ يك به دشمن پشت نكردند كه نشان از شجاعت سربازان ساساني داردبعد از قادسيه عربها به داخل ايران سرازير شدند و به هر شهر وبرزني كه ميرسيدند وبا مقاومت مردم روبه رو مي شدند اقدام به كارهاي از قبيل انهدام قناتها ومزارع مي كردند تا مردم ايران را مجبور كنند كه تسليم شوند.تازیان براي ثروتهاي مدائن دست به شمشير بـرده بودند البته چيز عجيبي نيست زيرا عربي كه جز چند گوسفند وشمشير از ثروت دنيا چيز ديگري نديده بود حال كه به ثروت باور نكردني مدائن رسيده بايد از جان مايه بزارد.