۲. به چی فکر میکردید و سه تا از آرزوهایی داشتید؟ فکر میکردم دنیا تو مشتمه
یکی از آرزوهام مکانیک خوندن بود،
دیگری بازیگری،
و بعدی هم مربیگری فوتبال بود
۳. الان چقدر به اون آرزوها رسیدید؟ رشتهی تحصیلیم مکانیک سیالات بوده
کار بازیگری تئاتر و فیلم کوتاه انجام دادم و حالا هم که صدابازیگری میکنم،
و در آخر در حال گذراندن دورهی مربیگری فوتبال هستم :)
واووووو خودمم باورم نمیشه که به آرزوهام رسیدم ^_^
۴. سه تا ویژگی که از اون موقع در شما ثابت مونده و سه تا که تغیر کرده؟ انرژیک بودنم، دنبال یادگیری بودنم و خل و چل بودنم ثابت مونده
ولی خجالتی بودن و لاغر مردنی بودن و نحوهی اعتمادم و دیدم به دیگران خیلی تغییر کرده :)
ده سال پیش شیش سالم بود
به این فکر میکردم که بستنی شوچولاتی بخرم یا توت فرهنگی
سه تا آرزوم: بابام برام اون عروسک باربیه رو بخره، دیگه مهد کودک نرم، برام کفش تق تقی بخره مامانم. الان به همشون رسیدم
ثابت:مهربون، لجباز، تپلی
تغییر:خوراکم بیشتر شده قدم بلند تر شده(خو نمیدونم واقعا تغییری نکرم جز ظاهرم)
۱. ده سال پیش چند سالتون بوده؟هشت سال ۲. به چی فکر میکردید و سه تا از آرزوهایی داشتید؟ به خاله بازیم والا اون موقع ارزویی نداشتم نمیدونم ۳. الان چقدر به اون آرزوها رسیدید؟به ارزوهای الانم 40 درصد ۴. سه تا ویژگی که از اون موقع در شما ثابت مونده و سه تا که تغیر کرده ثابت:مهربونی-صداقت-لجبازی متغیر:اعتماد بیجا-دلسوزی برای دیگران-احساسی بودن
خب سوالایی که مطرح اند : ۱. ده سال پیش چند سالتون بوده؟ + 7 ساله بودم. ۲. به چی فکر میکردید و سه تا از آرزوهایی داشتید؟ + دوست داشتم خاله شادونه شم . برم مدرسه -_- . خواهر یا برادر داشته باشم . مسلما تو هفت سالگی ارزوهای چنان خاصی نمی تونستم داشته باشم. ۳. الان چقدر به اون آرزوها رسیدید؟ اولی که الان از نظرم ابلهانه ست و حتی الان نمی تونم بچه ها رو برای چند لحظه هم تحمل کنم . دومی هم چون تک فرزند بودم ، کلا دوست داشتم برم تو جمع بچه ها باشم . که متاسفانه مدرسه م هم غیر انتفاعی بود و اون جو ِ شلوغی که من می خواستم نبود . سومی هم بله ، یه خواهر دارم. ۴. سه تا ویژگی که از اون موقع در شما ثابت مونده و سه تا که تغیر کرده؟ من همیشه حقمو خودم گرفتم ؛ الانم هیچ رقمه از حقم نمی گذرم . چون پدر و مادرم شاغل بودن ، مستقل بودم همیشه ، الانم هستم. سندرم بچه اولی داشتم و هنوزم دارم .. ( اینو 98 درصد بچه اولی ها دارند ) مهربون نبودم ، الانم نیستم.
ده سال پیش ده سالم بود
درمورد تفکراتم توی اون دوران زیاد یادم نیست بیشتر غرق دنیای کودکانه خودم بودم
با ساده ترین چیزها خوشحال بودم آرزویی نداشتم
ویژگی هایی که ثابت مونده آروم بودن و غرق در دنیا و افکار خود و بازیگوش بودن
ویژگی های متغیر برخلاف گذشته دیر به بقیه اعتماد می کنم و درمورد عواقب کارهام بیشتر فکر می کنم
ده سال پیش پنج سالم بود(:
به اینکه من هر لحظه قراره بمیرم و از همه چی وهم داشتم.
ارزو داشتم عمو پورنگ رو از نزدیک ببینم:) دیگه آرزویی نداشتم!
تا الان ندیدمش! :)
ترسو بودم، خجالتی، گریه زیاد میکردم.
جدی شدم، اجتماعی و شجاع :)
تشکر از تو سیما بابت راه اندازی این تاپیک خوبت :) @سییما
ده سال پیش پنج سالم بود(:
به اینکه من هر لحظه قراره بمیرم و از همه چی وهم داشتم.
ارزو داشتم عمو پورنگ رو از نزدیک ببینم:) دیگه آرزویی نداشتم!
تا الان ندیدمش! :)
ترسو بودم، خجالتی، گریه زیاد میکردم.
جدی شدم، اجتماعی و شجاع :)
تشکر از تو سیما بابت راه اندازی این تاپیک خوبت :) @سییما