دولت موقت (جمهوری اسلامی ایران)

  • شروع کننده موضوع KIMIA_A
  • بازدیدها 120
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

KIMIA_A

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/06/01
ارسالی ها
3,446
امتیاز واکنش
25,959
امتیاز
956
سن
22
محل سکونت
تهران
دولت موقت (جمهوری اسلامی ایران)
دولت موقت به دولتی گفته میشود که در دوران برزخ سیـاس*ـی، پس از انتقال قدرت از یک نظام سیـاس*ـی به نظام سیـاس*ـی دیگر (مثلا، تبدیل سلطنت به جمهوری)، تشکیل میشود و تا زمان تصویب قانون اساسی جدید و بنیانگذاری نهادهای تازه ي سیـاس*ـی عهده دار امور کشور میباشد.[1]
مهدی بازرگان در سال 1286ش در تهران به دنیا آمد. او هشتمین فرزند از خانوادهای چهارده نفری بود. بازرگان، تحصیلات ابتدایی را در مدارس ثروت، سلطانی و دارالمعلمین تهران گذراند و در 1307ش در مسابقه ي اعزام محصلان برای تحصیل به اروپا شرکت کرد و در همان سال از سوی وزارت فواید عامه راهی فرانسه شد و در شهر نانت به رشته ي مهندسی ماشین های حرارتی پرداخت و هفت سال بعد در 1313ش با درجه ي دکتری مهندسی مکانیک به ایران بازگشت. او یکی از فعالان سیـاس*ـی- مذهبی ایران در دهههای 20، تا50، بود که در 15 بهمن 1357 به توصیه ي شورای انقلاب و با حکم امام به عنوان اولین نخست وزیر انقلاب اسلامی برگزیده شد. مهندس بازرگان سرانجام در 30 دی 1373 به دنبال بروز عارضه ي قلبی درگذشت و در مقبره ي خانوادگیاش در قم به خاک سپرده شد.[2]

حكم انتصاب مهندس بازرگان
امام در حكم انتصاب مهندس بازرگان به اين سمت اين‌چنين تاكيد كرد كه «بنا به پیشنهاد شورای انقلاب، بر حسب حق شرعی و قانونی ناشی از آرای اکثریت قاطع قریب به اتفاق ملت ایران که طی اجتماعات عظیم و تظاهرات وسیع و متعدد در سراسر ایران نسبت به رهبری جنبش ابراز شده است، و به موجب اعتمادی که به ایمان راسخ شما به مکتب مقدس اسلام و اطلاعی که از سوابق‌تان در مبارزات اسلامی و ملی دارم، جنابعالي را بدون در نظر‌ گرفتن روابط حزبي و وابستگي به گروهي خاص مامور تشكيل دولت موقت مي‌نمايم.[3]

علل به قدرت رسیدن دولت موقت
آنچه مسلم است، ريشه ي اين انتخاب بازرگان به سمت نخست‌وزيري را بايد در دوره ي قبل از پيروزي انقلاب اسلامي جستجو كرد. زماني‌ كه امام ‌خميني(ره) از عراق به پاريس منتقل شد، رجال و فعالان سياسي در راستاي مبارزه با حكومت پهلوي به ديدار ايشان رفتند و مذاكرات مختلفي را در آنجا انجام دادند. مهندس بازرگان نيز كه مبارزات سياسي خود را از سال هاي دههي 1320ش شروع كرده و تا سال 1357ش با گرايشات مذهبي به طرق مختلف آن‌را ادامه داده بود، با هدف همگامي با مبارزات امام خميني(ره) در پاريس به ملاقات ايشان رفت. در اين ديدار، امام(ره) با اشاره به اوضاع سياسي كشور كه به صورت روزافزوني در جهت تضعيف حكومت پهلوي حركت مي‌كرد، به بازرگان گوش‌زد نمود كه بايد به فكر تشكيل مجلس و هيات دولت باشيم و از وي خواست كه افراد مورد اعتماد و مسلمان را شناسايي و براي تحقق اين ايده معرفي كند. بازرگان نيز با كمك و رايزني افراد ديگري، فهرستي از فعالان سياسي ـ انقلابي را تهيه و به حضرت امام(ره) ارائه كرد.[4] اما به غیر از این مطلب میتوان برای به قدرت رسیدن دولت موقت به عوامل زیر اشاره کرد:

1. فقدان انگیزه ي لازم میان روحانیون برای تصدی قدرت اجرایی کشور:
روحانیون به رهبری امام خمینی(ره) هیچگاه قصد نداشتند که حکومتی بسازند و خود را در کلیه ي امور اجرایی و قضایی و قانونگذاری آن درگیر سازند بلکه بیشتر مایل بودند که امور اجرایی به دست افراد صالح و متدین غیر روحانی اداره گردد و خود نظارت را به جای آورند. مخصوصا امام(ره) در صحبت هایش بارها به این نکته اشاره داشتند و حتی روحانیون نیز برای تصدی مدیریت اجرایی کشور مانند شهید بهشتی و شهید مطهری و سایر افراد تمایلی نشان نمی‌دادند.[5]

2. سابقه ي سیـاس*ـی، دینی و اجرایی بازرگان:
از مهمترین سمت های اجرایی بازرگان که از او یک شخصیت با تجربه ساخت همان ماموریت خلع ید بود که وی توانست با نمایش یک بازی سیـاس*ـی جسورانه به همراه هیئتی، از شرکت نفت انگلستان را خلع ید کند. از دیگر خصوصیات بازرگان که امام را در جلب اعتماد به او یاری رساند سابقه ي مبارزاتی و فعالیت جدی و سخت او با دولت های دست نشانده شاه بود.[6]
و همچنین از ديگر عوامل، اندیشه ي دینی بازرگان بود که مورد توجه امام(ره) قرارگرفت، وی در طول 50 سال فعالیت دینی سعی داشت چهره ای از اسلام مترقی نشان دهد و آنرا با پیشرفتهای علمی و فنی سازگار جلوه دهد و می‌گفت علاوه بر مسلح شدن به دین اسلام، باید به ایدئولوژی های غیر مذهبی و لائیک با همان سلاح خودشان پاسخ داد.[7]

3. انگیزه و تلاش شخص بازرگان برای تصدی قدرت اجرایی:
بازرگان در پیروزی انقلاب اسلامی احتمال تحقق آرامان هایی را میدید که سال ها برای آنها مبارزه کرده، چند دهه در برابر روش استبداد حکومت پهلوی مقاومت کرده بود، اکنون پایان استبداد را میدید و در اولین سخنرانیاش پس از گرفتن پست جدید گفت: اکنون در انقلاب آرزوی دیرینه ام را که 40 سال تلاش میکردم تا بین این دو برادر اصیل و قدیم، یعنی دین و دانش پیوند بزنم محقق یافتم و بزرگ ترین مژده ي پیروزی و نجات ایران را در آن روز دیدم.[8]

وظایف دولت موقت
دولتی که با حکم امام خمینی(ره) در تاریخ 15/11/1357 به نخست وزیری مهندس (مهدی بازرگان) تشکیل شده بود، با پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن، با عنوان (دولت موقت انقلاب اسلامی) ادارهي کشور را به دست گرفت.
فرمان نخست وزیری مهندس بازرگان شامل مأموریت ها و مسؤولیت های زیر بود:
1. در انتصاب مسؤولین دولتی، روابط حزبی و بستگی به گروهی خاص در نظر گرفته نشود.
2. انجام رفراندم و رجوع به آرای عمومی ملت دربارهی تغییر نظام سیـاس*ـی کشور به جمهوری اسلامی.
3. تشکیل مجلس خبرگان جهت تصویب قانون اساسی نظام جدید.
4. برگزاري انتخابات مجلس نمایندگان ملت. [9]

برنامه های اصلاحی دولت موقت
1. تلاش در جهت اصلاح بروکراسی اداری:
یکی از برنامه های دولت موقت، اصلاح ساختار و تنظیم فعالیت دستگاه های دولتی بود که به نظر بازرگان، در دوران پهلوی، همه چیز تحت اختیار سلطه ی حکومت مرکزی و دولت قرار داشت و به دلائل پیشینه ي حکومت استبدادی، ضعف مالکیت خصوصی، طولانی شدن هرج و مرج اجتماعی و... هنگامی که بازرگان کابینه را تشکیل داد، دولت تشکیلات پیچیده ای داشت؛ حدود 6/1 میلیون نفر را مستقیما و تقریبا همین تعداد را غیر مستقیم در استخدام داشت، یعنی حدود 30 درصد از نیروی کار در استخدام دولت بود درآمدش حدود 20 میلیارد دلار یا 35 درصد تولید ناخالص ملی میشد. به نظر بازرگان در شرایط انقلاب، کشور در سطحی قرار گرفته که استخدام کردن یک امر غیر انقلابی و خلاف اسلام و ملت و مملکت میباشد و ما ناچاریم تعدادی را از دستگاه عظیم بروکراسی بیرون بریزیم.[10]

2. اصلاح ساختار ارتش:
از دیگر برنامه های دولت موقت ترمیم و اصلاح ارتش بود که بازرگان تنها تعویض فرماندهان عالی رتبه ی ارتش را کافی میدانست و هیچگاه تغییر و تعویض های گسترده در سطح میانی و پایین را نپذیرفت و اعتقاد داشت که ارتشیان منهای فرماندهان ارشد آن انقلابی و صمیمی و در خدمت مردم بودند.[11]

علل استعفا یا سقوط دولت موقت
علل و عوامل بسیاری در سقوط دولت موقت وجود داشت که ما در این مقاله به علت های مهم آن اشاره داریم.
1. عدم هماهنگي با ارزش هاي اسلامي:
در اينكه انديشه ي مسلط بر فضاي انقلاب يك انديشه ي ديني و اسلامي بود جاي هيچ شك و ترديدي وجود ندارد، اما برخي از اعضاي دولت موقت نتوانستند خود را با ارزشهاي اسلامي به‌طور‌ كامل هماهنگ كنند و حتي عليه مباني ديني و انقلابي اظهاراتي نمودند. مثلا حسن نزيه در نهم خرداد ماه سال 1358ش درباره ي عدم امكان اجرايي قوانين اسلامي گفت: «... اين نه ممكن و نه مفيد و نه خوب است كه بخواهيم تمامي مسائل سياسي ـ اقتصادي و حقوقي كشور را براساس موازين و مقررات اسلامي مورد حل‌ و فصل قرار دهيم... .» اين اظهارات انتقادهاي گسترده‌اي را برانگيخت. ساير اعضاي دولت موقت از جمله خود بازرگان، عزت‌الله سحابي و عباس امير‌انتظام نيز از تداخل دين و سياست انتقاد كرده و آنرا به‌عنوان راهبردي براي تشكيل حكومت محكوم نمودند.[12]

2. عدم تفاهم با رهبري انقلاب:
امام خميني(ره) به‌عنوان رهبر انقلاب، شخص درجه ي ‌اول كشور و بالاترين مقام تصميم‌گيرنده بود. بازرگان رهبري سياسي حضرت امام(ره) را پذيرفته بود، اما با گذشت زمان بين آن دو اختلاف‌نظر پديد آمد. اين امر از تفكرات و ديدگاه هاي آنها سرچشمه مي‌گرفت. بازرگان اساسا يك اصلاح‌گر ديني و فردي ميانه‌رو و محتاط بود و از بينش و توانايي انقلابي برخوردار نبود اما در مقابل، امام‌(ره) نشان داده بود كه فردي قاطع و انقلابي مي‌باشد.[13]
برخي از اختلافات حضرت امام(ره) با دولت موقت ناشي از تفكر و ديدگاه كلي دولت موقت بود كه به تغييرات اساسي و ساختاري دست نزد؛ چنان‌كه دولت موقت هيچ‌گاه سعي نكرد نمادهاي مربوط به حكومت پهلوي را تغيير دهد و يا همچنان از سربرگ هايي با آرم شاهنشاهي استفاده مي‌كرد به‌گونه‌اي كه سرانجام خود امام(ره) ناگزير شد در اين زمينه به دولت موقت هشدار دهد.[14]
دولت موقت مي‌توانست با اتكاء به مواضع و ديدگاه هاي امام خميني(ره)، حمايت موثر ايشان را براي عبور از بحران ها به همراه داشته باشد. نفوذ كلام امام در توده‌ها و اقشار مختلف مردم انكارناپذير بود و بارها اين امر براي خود بازرگان نيز ثابت شده بود. در واقع از دست‌دادن حمايت نسبي حضرت امام براي دولت موقت به معناي از دست‌دادن فرصت بسيار ارزشمندي بود كه مي‌توانست شرايط را به نفع دولت تغيير دهد. نهايتا امام خميني(ره) چند ماه پس از سقوط دولت موقت گفت: «اين اختلاف عقايد و سليقه‌ها بود كه ما به آن توجه نكرديم و چه‌ بسا مي‌بايست از همان ابتدا دولتي جوانتر و انقلابي‌تر كه بتواند مملكت را در آن شرايط اداره نمايد منصوب مي‌نموديم.»[15]

3. اختلافات با شوراي انقلاب:
شوراي انقلاب براي پر كردن خلاء ناشي از نبود مجلس قانون‌گذاري به‌وجود آمده بود و در مرتبه ي بالاتري نسبت به دولت موقت قرار داشت. مهمترين عاملي كه باعث بروز اختلاف ميان اين دو نهاد شد، عدم تفكيك دقيق وظايف و نيز تداخل وظايف آنها بود؛ چنان‌كه هر كدام، ديگري را مانع اجراي موفق برنامه‌هاي خود مي‌دانستند و اين مساله باعث به‌وجود آمدن تعارض در عملكرد آنها مي‌شد. دليل ديگر ناشي از تعقيب استراتژي گام‌به‌گام توسط دولت موقت و تن‌ندادن آن به دستورها و خواست هاي شوراي انقلاب بود. جالب آنكه دولت موقت به پيشنهاد اعضاي شوراي انقلاب تشكيل شده بود و حتي خود بازرگان از اعضاي شوراي انقلاب بود. اعضاي دولت موقت معتقد بودند كه شوراي انقلاب بايد به قانون‌گذاري بسنده كند و در امور اجرايي دخالت نكند و لذا ميان آنها اختلاف افتاد و وقتي كه اين اختلافات شدت گرفت، نهايتا داوري خود را به نزد حضرت امام(ره) بردند. پس از آن، گرچه تاحدودي اين اختلافات فروكش‌ كرد، اما آنها هيچ‌ وقت باهم به تفاهم نرسيدند. تا اينكه سرانجام شوراي انقلاب در چهاردهم تير ماه سال 1358ش طي جلسه‌اي تصميم گرفت به فعاليت هاي اجرايي وارد شود. در اين جلسه صريحا اعلام شد كه دولت موقت قابل اعتماد نيست و اين اقدام از جمله عوامل تاثيرگذار در استعفاي آن بود.[16]

4. تسخير (لانه ي جاسوسی) سفارت امريكا در تهران توسط دانشجويان مسلمان پيرو خط امام:
به اعتقاد برخي،‌ ضربه ي نهایی به پیکر دولت موقت را دانشجويان مسلمان پیرو خط امام زدند؛ زيرا دولت بازرگان بارها بر حراست از سفارت امريكا تاكيد كرده بود، ضمن آنكه دقيقا در همان زمان دولت موقت در الجزاير مشغول مذاكره با برژينسكي بود. لذا براي بسياري اين ذهنيت پيش آمد كه اقدام دانشجويان در تسخير سفارت امريكا با هدف بي‌اعتبار ‌كردن دولت موقت در نزد امريكايي ها صورت گرفته است.[17] این اشغال باعث گردید که ارتباط دولت موقت با دولت آمریکا بر مردم آشکار شود به شکلی که بعد از آن بسیاری از افراد وابسته به دولت، کشور را ترک کردند.[18]

جمع بندی
مهندس بازرگان یکی از فعالان سیـاس*ـی - مذهبی ایران در دهههای 20، تا50، بود که در 15 بهمن 1357 به توصیهي شورای انقلاب و با حکم امام بهعنوان اولین نخستوزیر انقلاب اسلامی به علت فقدان انگیزهي لازم میان روحانیون برای تصدی قدرت اجرایی کشور، سابقهي سیـاس*ـی، دینی و اجرایی بازرگان و انگیزه و تلاش شخص بازرگان برای تصدی قدرت اجرایی برگزیده شد. وظایفی همچون انجام رفراندم و رجوع به آرای عمومی ملت، تشکیل مجلس خبرگان و انتخابات مجلس نمایندگان ملت بر عهده داشت. برنامه های دولت موقت، اصلاح ساختار و تنظیم فعالیت دستگاههای دولتی و ترمیم و اصلاح ارتش بود. عدم هماهنگي با ارزش هاي اسلامي، عدم تفاهم با رهبري انقلاب، اختلافات با شوراي انقلاب و تسخير (لانه ي جاسوسی) سفارت امريكا در تهران توسط دانشجويان مسلمان پيرو خط امام باعث سقوط دولت موقت شد.




[1] . آشوری، داریوش؛ دانشنامهي سیـاس*ـی (فرهنگ اصطلاحات و مکتبهای سیـاس*ـی)، تهران، مروارید، 1378، چاپ 5، ص168
[2] . دایرةالمعارف انقلاب اسلامی؛ 1384، تهران، نشر سورهي مهر، چاپ اول،
[3]. خمینی، روح الله؛ صحیفهي نور، قم، موسسهي تنظیم و نشر آثار امام، 1378، چاپ اول، ج 6، ص 54
[4]. نجاتي، غلامرضا؛ خاطرات بازرگان شصت‌ سال خدمت و مقاومت، تهران، موسسهي خدمات فرهنگي رسا، 1377، ج 2، ص256
[5] . اسماعيلي، خير‌الله؛ دولت موقت، تهران، مركز اسناد انقلاب اسلامي، 1380، ص36
[6] . همان، ص42
[7] . آر کدی، نیکی؛ ریشههای انقلاب ایران، ترجمهي عبدالرحیم گواهی، تهران، نشر قلم، 1369، ص356
[8] . برزين، سعيد؛ زندگينامه سياسي مهندس مهدي بازرگان، تهران، نشر مركز، 1374، چاپ دوم، ص270
[9]. صحیفهي نور، ص 54 ، و ص 58 ج 6 و ج18، ص 137
[10] . برزین، سعید؛ پيشين، ص273
[11] . بازرگان، عبدالعلي؛ مشكلات و مسائل اولين سال انقلاب، تهران، نهضت آزادي ايران، 1361، چ اول، ص 93
[12] . اسماعيلي، خيرالله؛ پيشين، صص 228-227.
[13]. ابتكار، معصومه؛ تسخير، تهران، انتشارات اطلاعات، 1379، صص 100-99
[14]. صفاريان، غلامعلي؛ و معتمد دزفولي، فرامرز؛ سقوط دولت بازرگان، تهران، قصيده‌سرا، ص28
[15]. اسماعيلي، خيرالله؛ پيشين، ص 230
[16]. همان، صص 85-91
[17] . آر کدی، نیکی؛ پيشين، ص 442
[18]. اسماعيلي، خيرالله؛ پيشين، ص233
 

برخی موضوعات مشابه

تاپیک قبلی
تاپیک بعدی
بالا