بیوگرافی نویسندگان راز و رمز زندگي با شرلوك هولمز!

  • شروع کننده موضوع *فریال*
  • بازدیدها 210
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

*فریال*

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
1970/01/01
ارسالی ها
7,020
امتیاز واکنش
7,770
امتیاز
465
محل سکونت
لارستان
كجا بودي؟ از كجا بفهمم كه آنجا بودي؟ چه كار كردي؟ چرا تلفنت اشغال بود؟ با كي حرف ميزدي؟ چرا؟ داشتي لبخند ميزدي؟ يك لحظه ديدم اخم كردي، چرا؟ شعري كه زمزمه ميكردي مخاطب خاص داشت؟ يك بار ديگر بگو علت تاخيرت چه بود؟ چرا اين طوري نگاهم ميكني؟ مطمئني اتفاقي نيفتاده؟ چيزي را پنهان ميكني؟ اين سكوتت معناي خاصي دارد؟ پرحرفي ميكني كه رد گم كني؟

آنها كه همسر شكاك دارند اين پرسشها را ميشناسند چون هر روز به يك يا چند تا از آنها پاسخ ميدهند اما به هر حال تعامل با آدمهاي شكاك كار آساني نيست و براي كساني كه كمطاقتند، يك كابوس است و گاهي وقتها حتي پاسخ دادنهاي مفصل به همه اين سوالها هم اوضاع را بهتر نميكند.

با اين حال در برخي موارد نيز، با انتخاب شيوه رفتاري درست در برابر همسري شكاك ميشود محيط خانواده را آرام نگه داشت و از چالش و درگيري فاصله گرفت. اين مطلب به شما ياد ميدهد با يك همسر مبتلا به سوءظن، چگونه برخورد كنيد.

شك سنجي با دماسنج

نخستين گام در انتخاب شيوه رفتار با همسر شكاك اين است كه تشخيص بدهيد سوءظنش بيمارگونه است يا نه. براي درك بهتر اين موضوع، بايد شك را روي يك دماسنج تصور كنيد.

پايينترين سطح اين دماسنج شكي منطقي به رفتاري مشكوك است؛ براي نمونه وقتي مردي دير به خانه ميرسد، همسرش ترديد دارد كه شايد اتفاقي غير معمول براي او افتاده است. در اين مدل از شك معمولا قضاوتي وجود ندارد.

543124_501.jpg


سطح بالاتر ترديد، فرد را به انساني شكاك تبديل ميكند اما او هنوز بيمار رواني محسوب نميشود؛ هرچند زندگي را براي همسر سخت ميكند و او را زير ذرهبين ميبرد اما هنوز سوءظنهايش در عملكرد روزانهاش اختلال چنداني به وجود نميآورد.

سطح سوم از شك، بدبيني بيمارگونه يا پارانوياست. در اين حالت فرد نه فقط به خيانت و بدي آدمهاي اطرافش مشكوك است بلكه احتمال ميدهد آنها گزند و آسيبي به او برسانند.

پارانويا يك اختلال رواني است و مبتلايان به آن بايد تحت درمان روانشناس و روانپزشك قرار بگيرند. اگر زوجي پيش از ازدواج به مشاور مراجعه كنند و در خلال آزمونهاي روانشناسي مشخص شود كه يكي از آنها پارانوئيد است، مشاور وظيفه دارد به طرف ديگر هشدار دهد كه چنين ازدواجي با مشكلات و خطرات فراواني همراه خواهد بود چون شك بيمارگونه پارانوئيدها درباره خيانت اطرافيان و آسيبرسانيشان گاهي به يقين واهي تبديل ميشود و در اين حالت آنها براي دفاع از خودشان يا انتقام گرفتن از كساني كه خيال ميكنند به آنها خيانت كردهاند، وارد عمل ميشوند و ممكن به بقيه بهويژه به همسرشان صدمه ای جبران ناپذیربزنند.

ترديد شديد، فقط مربوط به پارانوئيدها نيست و برخي ديگر از اختلالات رواني نيز اين نشانه را دارند؛ براي مثال مبتلايان به اختلال رواني دوقطبي يا آنها كه وسواس فكري شديد دارند يا برخي از مبتلايان به اسكيزوفرني، دچار بدبيني بيمارگونه هم هستند. نمونه ديگر بدبيني بيمارگونه در مصرفكنندگان مواد مخـ ـدر صنعتي ديده شده است كه گاهي به جنايت منجر ميشود.

توصيههاي ما در اين مطلب اگرچه ممكن است به كار كساني كه همسري مبتلا به بدبيني بيمارگونه دارند هم بيايد اما در حقيقت مخصوص كساني است كه سطح شك شريك زندگيشان به اختلال تبديل نشده است. به عبارتي ديگر پيشنهادهاي ما براي گروهي است كه همسرشان در سطح مياني دماسنج شك قرار دارد.

درباره پارانوئيدها و بقيه كساني كه به علت نوعي اختلال رواني در سطح بالاي آن دماسنج قرار دارند اما هشدار ميدهيم كه بايد زير نظر روانپزشك و روانشناس قرار بگيرند و با راهكارهاي ساده نميشود با آنها كنار آمد و امكان دارد اعضاي خانواده بهويژه همسرشان در خطر باشند.

شكاكها ديوانه ميشوند اگر...

دهها عامل ممكن است باعث از دست رفتن اعتماد بين دو همسر يا مشكوك شدن آنها به هم شود اما تجربه مشاوران خانواده نشان ميدهد سوءتفاهم و شك ميان زوجها بهخصوص درباره خيانت، معمولا با پنج نشانه بهشدت تقويت ميشود.

جالب است بدانید اين نشانهها همانهايي هستند كه خيانت در زندگي زناشويي هم از طريق آنها قابل كشف است.

پس افراد شكاك در حقيقت نسبت به مسائلي بيشتر حساس ميشوند و موضع ميگيرند كه ممكن است واقعا جزء علائم خيانت زناشويي باشد اما شكاكها به اين نكته توجه ندارند كه اين نشانهها لزوما به معناي خيانت نيست و احتمالهاي ديگري هم وجود دارد. به عبارت ديگر اولين قضاوت آنها درباره اين علائم، خطر و تهديد است در حالي كه هميشه چنين نيست.

پنج محور تحريككننده همسران شكاك يا پنج محور هشداردهنده درباره خيانت عبارتند از:

اول: حضور يعني نبودنهاي بدون توجيه همسر يا بودنش در مكانهايي كه انتظارش را نداريد وقتي كه توضيحي نيز در اين باره ندارد.

دوم: همه چيز درباره تلفن همراه يعني تماسهاي پي در پي با افراد ناشناس، فعاليتهاي غيرعادي در فضاي مجازي با استفاده از نرمافزارهاي ارتباطي تلفن همراه مثل وايبر يا واتسآپ يا لاين، پيامكهاي عجيب يا مخفي و بيپاسخ گذاشتن تماسهاي مهم از طرف همسر.

سوم: حساب و كتاب مالي يعني برداشتهاي بيتوجيه ازحساب شخصي يا مشترك، خريدهاي غير عادي، كم شدن پول بدون آنكه مرجع خرج كردنش مشخص باشد.

چهارم: تغييرات در رفتار و ميل جنسي. به همسري كه ناگهان متوجه تغيير در ميزان ميل جنسي همسرش نسبت به خودش ميشود يا ميفهمد كه رفتار همسرش مثلا ميزان تعهدش يا علاقهاش به محيط خانواده تغيير كرده، حق دهيد كه شك كند آيا او سرگرمي ديگري خارج از محيط خانواده دارد؟

پنجم: سوءسابقه. آنها كه پرونده سياهي در روابط خانوادگي دارند؛ مثلا پيشتر كجرويهايي داشتهاند يا خيانت كردهاند معمولا بيشتر در مظان اتهام قرار ميگيرند چرا كه يكبار مرتكب خطا شدهاند و طبيعتا امكان دارد بخشي از ذهن همسرشان با خاطره ناخوش از خيانتشان درگير باشد. شك و ترديد همسران نسبت به هم البته فقط در زمينه خيانت نيست اما ميتوان با اطمينان گفت كه بخش عمدهای از ترديدها در اين حوزه است يا دستكم سرانجام يك سر كلاف سردرگم همه بهانهگيريها و شكها به مسئله ترس از خيانت هم ميرسد.

با اين حال باز هم تاكيد ميكنيم هيچ يك از اين علائم لزوما به معناي خيانت نيست اما اولين ظن افراد شكاك، هميشه خيانت است!

از صداقت تلخ پرهيز کنید

هر چند ما تاكيد ميكنيم كه به همسرتان حتي در موارد كوچك دروغ نگوييد، دروغ نگفتن هرگز به معناي گفتن جزئيات حقيقت در همه زمينهها نيست. براي مثال لزومي ندارد به پرسشهاي يك همسر شكاك درباره گذشتهتان تمام و كمال و با همه حواشياش و جزئیات توضيح دهيد.

هرچه بيشتر به جزئيات غير مهم در روابط گذشتهتان بپردازيد؛ مثلا از فرد مورد علاقهاي كه به او نرسيدهايد تعريف كنيد يا درباره شكستهاي عاطفيتان پرچانگي كنيد، همسر شكاك بيشتر حساس و نگران ميشود و اوضاع زندگيتان بحرانيتر خواهد شد.

شرلوك هولمز و خانم مارپل از كجا ميآيند؟

شاید نتوانید کنترل کنید

تصور می کنید اشتباهات شما دلیل شکاک شدن همسرتان است؟ شاید چنین باشد اما گاهی هم شک همسرتان از سرچشمه ای سرازیر می شود که شما قادر به کنترلش نیستید.

وقتی ژنتیک مهم میشود

علت سوءظن همسر هميشه خطا يا سهلانگاري شريك زندگي نيست. شك شديد گاهي ريشه ژنتيك دارد. گاهي تحت تاثير تربيت در دوران كودكي يا آموزههايي است كه جامعه به فرد القا كرده و گاهي هم نشات گرفته از تجربههاي ناخوشايند اعتماد كردن به ديگران و شكستهاي پي در پي است.

گاهي هم بدبيني همسر يك نوع وسواس فكري است يعني شك، يك فكر دائمي و تكرار شونده است كه دائما در ذهنش چرخ ميخورد و كلافهاش ميكند و رنجش ميدهد اما نميتواند كنترلش كند.

در مواردي امكان دارد هم او، شخصيتي سلطهگر داشته باشد كه بخواهد طرف مقابل را تحت كنترل داشته باشد و در برخي مواقع هم، ناشي از اعتماد به نفس پايين همسر شكاك است به عبارتي ديگر او دائما نگران ترك شدن است چرا كه به علت اعتماد به نفس پايين، خودش را شايسته يك شريك زندگي وفادار نميداند و مطمئن است كه فردي بهتر، زيباتر و مناسبتر از او قادر است همسرش را از او بدزدد.

کشفاش کنید

حواستان به لوبياي سحرآميز باشد

با همسرتان حرف بزنيد، بحث كنيد، توضيح دهيد و رفع سوءتفاهم كنيد اما يادتان باشد هر لحظه اصول يك گفتوگوي سالم را رعايت كنيد و نگذاريد خودتان يا طرف مقابل بحث و گفتوگو را به چالش و مشاجره تبديل كند.

با حرف زدن شما از دنياي دروني او مطلع ميشويد و راه شك و ترديد بيشتر را میبندید چون اگر به بدبيني پاسخ قانعكنندهاي داده نشود، مثل لوبياي سحرآميز قصه جك غولكش به سرعت رشد ميكند، بزرگ ميشود، شاخ و برگ ميگیرد و آنوقت از بين بردنش بسيار سخت است. هرچند بايد به اين نكته هم توجه داشته باشيد كه افراد بهشدت شكاك معمولا سوالهاي بعدي و بعدي را مطرح ميكنند و اگر سطح شكشان به بالاي دماسنج شك يعني پارانويا نزديك باشد، با پاسخهاي شما قانع نميشوند.

با اين حال توضيح دادن در حد معقول و منطقي ميتواند تا حد زيادي مشكل را برطرف كند. به هر حال اگر بعد از توضيح دادن، فرد شكاك همچنان قانع نشود و به سوال كردن ادامه دهد و اين رفتار بارها تكرار شود، طرف مقابل ديگر نبايد به روال بازجويي شدنهاي طولاني پاسخ دهد و بهتر است در اين شرايط از او بخواهد با مشاور يا روانشناس خانواده ملاقات داشته باشد.

به اين مكالمه نمونه بين ليلا و حسن پس از توافق بر سر گفتوگوي روزانه توجه كنيد. البته هيچيك از دو طرف، اختلال رواني خاصي ندارد و ترديد هنوز در سطح خفيف است:

حسن: ليلا جان من امروز از تو دلخور شدم.

ليلا: چرا عزيزم؟ چي شده؟

حسن: امروز صبح هرچه به تلفنت زنگ زدم پاسخ ندادي. خيلي نگران شدم تا وقتي كه خودت از تلفن اداره تماس گرفتي.

ليلا: عزيزم! چه خوب شد كه گفتي. اين موبايل را ببين. از صبح مانيتورش تاريك شده. فكر ميكنم سوخته حتي نميتونم خاموشش كنم. نميدانم چه كار بايد كرد. (حسن موبايل ليلا را با پيشنهاد خودش ميگيرد و نميتواند مانيتورش را روشن كند.)

حسن: بله، احتمالا سوخته. از كي اينطور شده؟

ليلا: صبح كه از خانه خارج شدم خواستم بهت زنگ بزنم و بگويم ظهر بيا دنبالم كه ديدم سوخته. به همين خاطر از تلفن اداره با تو تماس گرفتم. ببخشيد كه نگرانت كردم.

در اين گفتوگو ليلا به شكل غير مستقيم به همسرش ميفهماند كه اولا در اداره بوده و ثانيا او هم ميتوانسته به ادارهاش زنگ بزند.

اعتماد سازی کنید

قلبش را هدف بگيريد، آشكارا!

سوءظن همسر همانطور كه پيشتر گفتيم اگر منشاء رواني نداشته باشد به احتمال زياد، ريشه در احساس نداشتن امنيت و نامطمئن بودن از موقعيتش در ارتباط با شريك زندگياش دارد.

بر اين اساس اگر بتوانيد عشق و محبتتان را نسبت به همسرتان ثابت كنيد و باور كند جايگاه مناسبي در قلبتان دارد و شما نميخواهيد او را از دست بدهيد، امكان دارد تا حدي شكش كم شود اما هميشه توجه داشته باشيد اعتمادسازي در تعامل با آدمهاي شكاك، سخت و طولاني است اما خراب كردن ديوار اعتماد، فقط به يك اشتباه كوچك بند است.

حوصله کنید و حقیقت را بگویید

يك دروغ كوچولو هم كارتان را خراب ميكند

حتما میدانید که به هر ترتیبی باید از دروغ گفتن به همسرتان بپرهيزيد. تازه وقتی اين پرهيز جديتر ميشود كه همسرتان شكاك است. برخي همسران گفتن دروغهاي كوچك را عيب نميدانند.

اين گروه معمولا براي پنهان كردن حقيقت دروغ نميگويند بلكه دروغ ميگويند چون حوصله پيامدهاي بعدي افشاي حقيقت را ندارند يا نميخواهند زيادي توضيح بدهند. یا کلا حوصله ندارند!

543125_822.jpg


براي مثال شوهري كه ديرتر از معمول از اداره به خانه رسيده است و حوصله ندارد ماجراي دعوا با رئيس اداره، و ترافیک ناشی از تصادف پنچري ماشين، مشورت رفيقش با او درباره گرفتن وام از اداره را كه باعث تاخير دوساعتهاش شده توضيح دهد و به همين علت در پاسخ به همسرش كه ميپرسد «چرا امشب دير كردي» فقط يك جمله ميگويد «ترافيك بود.» به نظر او يك دروغ كوچولو، درباره موضوعي كه سرنوشتساز نيست، اهميت زيادي ندارد و چه بسا به تلف شدن انرژياش در خانه، وقتي خسته از سر كار برگشته و بازجويي ميشود، پايان میدهد. در حالی که بدون شک او در اشتباه است.

زنها توانايي ويژهاي در كشف دروغها دارند و در این زمینه استعدادی ذاتی دارند؛ فرقي نميكند آن دروغها كوچك باشند يا بزرگ، بياهميت باشند يا سرنوشتساز اما به هر حال وقتي شريك زندگي شما، متوجه ميشود كه ميتوانيد به او در موارد كوچك دروغ بگوييد، به شما بياعتماد ميشود و حدس ميزند كه در موارد مهمتر هم ميتوانيد حقيقت را وارونه جلوه دهيد.

همین زمینه شک را دو چندان میکند و در نهایت اگر به این دروغهای کوچک برسند کل بنای زندگیشان را متزلزل میبینند و مدام باخودشان میگویند کل زندگی و همسرشان یک دروغ بزرگ است. همینجاست که روزگار تلخ میشود چون دیوار بیاعتمادی بلند شده و دیگر هر جملهای از همسر تعبیر به دروغی بزرگ میشود که در گذشته هم وجود داشته و شما به آن توجه نکردهاید!

دم دستش باشيم يا نباشيم؟

براي كسي كه زير ذرهبين يك آدم شكاك گير افتاده است هيچ چيزی بدتر از اين نيست كه شك او را با فرار از گستره كنترلش برانگيزد. اگر انتخاب كردهايد با فردي شكاك زندگي كنيد و ميخواهيد زندگيتان آرام باشد بايد سعي كنيد تا حد ممكن در دسترسش باشيد؛ مثلا به تماسهاي تلفنياش جواب دهيد يا پيش از آنكه سوال و جواب را آغاز كند برخي مسائل را كه گمان ميكنيد شكبرانگيز است به او توضيح دهيد. براي نمونه هنگام خروج از خانه به او بگوييد كجا ميرويد يا برايش يادداشت بگذاريد.

يكي از سياستهاي مناسب در تعامل با افراد شكاك، اعتمادسازي است؛ اعتمادسازي مجموعهاي از مهارتهاست كه براي افزايش اعتماد بين زوج بهخصوص در ماههاي اول پس از ازدواج اتفاق ميافتد.

اگرچه هر انساني چه مجرد و چه متاهل حيطهاي شخصي و خصوصي دارد كه حتما بايد از آن محافظت كند اما گاهي لازم است براي عميقتر كردن پيوند اعتماد ميان دو زوج، هر دو يكديگر را به بخشهايي از حريم خصوصيشان راه دهند. براي مثال استاد دانشگاهي كه متوجه شده همسرش دلمشغولي درباره تماسهايش دارد گاهي به او ميگويد كه به جاي خودش به تلفنش پاسخ دهد و به دانشجوهايش بگويد كه او فعلا درگير كار است و نميتواند به سوالهايشان جواب دهد و بايد بعد تماس بگيرند.

توجه داشته باشيد منظور از اعتمادسازي به هيچوجه تسليم شدن كامل در برابر فرد شكاك نيست. اگر شما تمام و كمال در برابر چنين همسري تسليم شويد، او دائما سعي ميكند با سلطهجويي بيشتر، دنياي بسيار شخصي و خصوصيتان را فتح كند پس بايد به طرف مقابلتان نشان دهيد كه هرقدر هم بازخواستتان كند بخشي از زندگي شما جزء حريم بسيار خصوصيتان است و مايل نيستيد درهاي آن را حتي روي همسرتان بگشاييد.
 

برخی موضوعات مشابه

پاسخ ها
0
بازدیدها
758
پاسخ ها
0
بازدیدها
75
پاسخ ها
0
بازدیدها
88
بالا