متاسفانه افسردگی روز افزون زندگی روزمره نوجوانان را درگیر خود کرده است و رفتارها و روحیات آن ها را تغییر داده و اجازه نمیدهد شادابی مخصوص به این دوران را لمس کنند در این باره زوانشناسان چه پیشنهاداتی دارند؟
افسردگی در تمام سنین بروز می کند، اما در برخی اوقات این موضوع می تواند شدت بیشتری داشته باشد. دوران نوجوانی زمانی است که بسیاری از افراد دچار افسردگی می شوند ، مقابله با افسردگی در این سن ، نیاز مند راهکار هایی است که در این مطلب به توضیح آنها می پردازیم
افسردگی نوجوانان را بسیار جدی بگیرید
با اینکه اغلب ما نشانه های افسردگی را می شناسیم اما بسیار سخت می توانیم افسردگی یک نوجوان را تشخیص دهیم. زیرا بسیاری از نوجوانان معمولی هم تحـریـ*ک پذیر، دمدمی مزاج و تا حدی هم خودرأی هستند.
لازم است بدانید افسردگی در نوجوان با علائم جسمی و روحی همراه است. البته افسردگی مخصوص نوجوان نیست و در هر سنی ممکن است اتفاق بیفتد اما آمار آن در نوجوانان کم نیست. به طوری که یک نفر از هر ۵ نوجوان از افسردگی رنج می برد. متاسفانه ۷۰ درصد نوجوانان افسرده درمان درستی نمی شوند و اگر افسردگی آنان درمان نشود ممکن است عوارض بدی داشته باشد: افت تحصیلی، مشکلاتی در روابط اجتماعی، گرایش به مواد مخـ ـدر، رفتار جنـ*ـسی پر خطر، افزایش بیماریهای جسمی و دست زدن به خودکشی و… از جمله عوارض افسردگی درمان نشده در نوجوانان هستند.
شایعترین علامت افسردگی نوجوان، ناراحتی و غمگینی بی دلیل نوجوان است. در ضمن نوجوان افسرده تحـریـ*ک پذیر و مضطرب است و با کوچکترین مساله ای عصبانی می شود و داد و بیداد می کند. گاهی ممکن است نوجوان افسرده علائم جسمی هم داشته باشد، مثلا اغلب اوقات از سردرد و دل درد شکایت کند. گاهی هم ممکن است دچار بی خوابی و تغییر عادات خواب شود و بی دلیل گریه کند.
نوجوان افسرده بسیار حساس شده و تحمل شکست و رد شدن را ندارد، بنابر این احساس می کند که هیچ کس به فکر او نیست و کسی کمکی به او نمی کند. این افسردگی باعث دوری او از هم سالان و دوستانش می شود و او را از فعالیتهای روزانه و مورد علاقه اش هم باز می دارد. نوجوان افسرده معمولاً کم حرف می شود و اعتماد به نفس خود را از دست می دهد، گاهی احساس گـ ـناه و بی ارزش بودن می کند. این افکار و رفتارها از یک سو تمرکز و تصمیم گیری را برای او مشکل می سازد و از طرف دیگر باعث عدم موفقیت و در نتیجه شرمساری نوجوان می شود. این چرخه خطرناک همین طور ادامه می یابد.ممکن است حتی عادات غذا خوردن او هم عوض شود. نوجوان بسته با اینکه در این زمان پرخوری کند یا بی اشتها شود؛ معمولاً دچار اضافه وزن یا لاغری بیش از حد می شود. گاهی حرکات او کند و گاهی تند می شود وممکن است حتی برای خلاصی از این افکار آزار دهنده به مصرف مواد مخـ ـدر پناه ببرد. یا اینکه به فکر خود کشی بیفتد و دست به کارهای خطرناک بزند.
افسردگی در تمام سنین بروز می کند، اما در برخی اوقات این موضوع می تواند شدت بیشتری داشته باشد. دوران نوجوانی زمانی است که بسیاری از افراد دچار افسردگی می شوند ، مقابله با افسردگی در این سن ، نیاز مند راهکار هایی است که در این مطلب به توضیح آنها می پردازیم
افسردگی نوجوانان را بسیار جدی بگیرید
با اینکه اغلب ما نشانه های افسردگی را می شناسیم اما بسیار سخت می توانیم افسردگی یک نوجوان را تشخیص دهیم. زیرا بسیاری از نوجوانان معمولی هم تحـریـ*ک پذیر، دمدمی مزاج و تا حدی هم خودرأی هستند.
لازم است بدانید افسردگی در نوجوان با علائم جسمی و روحی همراه است. البته افسردگی مخصوص نوجوان نیست و در هر سنی ممکن است اتفاق بیفتد اما آمار آن در نوجوانان کم نیست. به طوری که یک نفر از هر ۵ نوجوان از افسردگی رنج می برد. متاسفانه ۷۰ درصد نوجوانان افسرده درمان درستی نمی شوند و اگر افسردگی آنان درمان نشود ممکن است عوارض بدی داشته باشد: افت تحصیلی، مشکلاتی در روابط اجتماعی، گرایش به مواد مخـ ـدر، رفتار جنـ*ـسی پر خطر، افزایش بیماریهای جسمی و دست زدن به خودکشی و… از جمله عوارض افسردگی درمان نشده در نوجوانان هستند.
شایعترین علامت افسردگی نوجوان، ناراحتی و غمگینی بی دلیل نوجوان است. در ضمن نوجوان افسرده تحـریـ*ک پذیر و مضطرب است و با کوچکترین مساله ای عصبانی می شود و داد و بیداد می کند. گاهی ممکن است نوجوان افسرده علائم جسمی هم داشته باشد، مثلا اغلب اوقات از سردرد و دل درد شکایت کند. گاهی هم ممکن است دچار بی خوابی و تغییر عادات خواب شود و بی دلیل گریه کند.
نوجوان افسرده بسیار حساس شده و تحمل شکست و رد شدن را ندارد، بنابر این احساس می کند که هیچ کس به فکر او نیست و کسی کمکی به او نمی کند. این افسردگی باعث دوری او از هم سالان و دوستانش می شود و او را از فعالیتهای روزانه و مورد علاقه اش هم باز می دارد. نوجوان افسرده معمولاً کم حرف می شود و اعتماد به نفس خود را از دست می دهد، گاهی احساس گـ ـناه و بی ارزش بودن می کند. این افکار و رفتارها از یک سو تمرکز و تصمیم گیری را برای او مشکل می سازد و از طرف دیگر باعث عدم موفقیت و در نتیجه شرمساری نوجوان می شود. این چرخه خطرناک همین طور ادامه می یابد.ممکن است حتی عادات غذا خوردن او هم عوض شود. نوجوان بسته با اینکه در این زمان پرخوری کند یا بی اشتها شود؛ معمولاً دچار اضافه وزن یا لاغری بیش از حد می شود. گاهی حرکات او کند و گاهی تند می شود وممکن است حتی برای خلاصی از این افکار آزار دهنده به مصرف مواد مخـ ـدر پناه ببرد. یا اینکه به فکر خود کشی بیفتد و دست به کارهای خطرناک بزند.