- عضویت
- 2017/06/11
- ارسالی ها
- 898
- امتیاز واکنش
- 26,280
- امتیاز
- 881
قبل از شروع "ژانرهای عکاسی" و "سبک های عکاسی" را تعریف می کنیم.
- ژانر عکاسی: شامل انواع دسته های عکاسی از سوژه های خاص می شود. برای مثال، عکاسی از داخل اتاق و یا نمای یک ساختمان در ژانر عکاسی معماری قرار می گیرند. از ژانرهای دیگر می توان به ژانر عکاسی پرتره، تبلیغاتی، صنعتی، مد و فشن، ورزشی و ... اشاره نمود.
- سبک عکاسی: گرچه سبک ها از ابتدا برای نقاشی ها استفاده می شود، اما نمی توان وجود این سبک ها در عکاسی را کتمان نمود. نحوه نگاه عکاس به سوژه و ثبت عکس به آن شکل، سبک عکاسی نامیده می شود. هر سبک عکاسی ویژگی خاص خود را دارد. برای مثال در سبک مینیمالیسم، چشم بیننده مستقیما به سوژه مد نظر جذب می شود. از سبک های عکاسی می توان به امپرسیونیسم، رئالیسم، سورئالیسم، کوبیسم و ... اشاره کرد.
گاها در متون ترجمه شده متوجه خواهید شد که گاها به جای واژه "ژانر"، از واژه "سبک" استفاده می شود. نمی توان گفت که این کلمه در اینجا غلط است اما امروز برای مشخص سازی، مجبور به استفاده از این دو کلمه متفاوت می شویم.
مقاله امروز در مورد انواع سبک های عکاسی است. با هنردوربین همراه شوید.
*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/
مینیمالیسم یا سادهگرایی
این مکتب هنری اساس آثار و بیان خود را بر پایه سادگی بیان و استفاده از روشهای ساده و خالی از پیچیدگی معمول فلسفی و یا شبه فلسفی برای بنیان گذاشته است. بهره گیری از تصاویر آرام، و متمرکز ساختن کادر در عناصر اصلی برای خلق ترکیبی بی نقص از ویژگیهای این نوع از عکاسی است. این سبک از عکاسی با طرح یک چالش با تنطیم یک یا دو عنصر در کادر به بیان یک موضوع و پیام میپردازد.
*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*
رئالیسم یا واقعگرایی
در هنر، نمایش چیزها به شکلی که در زندگی روزانه هستند، بدون هرگونه آرایش یا تعبیر افزون تحت عنوان رئالیسم شناخته میشود. این سبک از عکاسی شیوه ای است که در آن هنرمند باید در هنگام به تصویر کشیدن طبیعت (طبیعت بدون انسان و با انسان) از ابراز هرگونه احساسات شخصی خودداری کند.
*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*
سورئالیسم یا فرا واقع گرایی
سورئالیسم عبارت است از فعالیت خود به خودی روانی که به وسیله آن می توان خواه شفاهی خواه کتبی یا به هر صورت و شکل دیگری فعالیت واقعی و حقیقی فکر را بیان و عرضه کرد.
در سورئالیسم هدف هنرمند این است که یک واقعیت تازه و مطلق در بیاورد، به عبارت دیگر واقعیت و رویا را به هم بیامیزد و "واقعیتی برتر از واقعیت" بیافریند. از مشهور ترین هنرمندان سورئالیست، "سالوادوردالی" و "رنه ماگریت" هستند
*/**/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*
کوبیسم یا حجمگرایی
کوبیسم با همزمان کردن نقاط دید مختلف، یکپارچگی قیافه اشیا را به هم میزند و به جای آن شکل تجریدی (آبستره) را ارایه میکند؛ بدین معنا که عکاس کوبیست اشیا را در آن واحد از زوایای مختلفی میبیند، اما تمامی تصویری را که دیده است به ما نشان نمیدهد، بلکه فقط عناصر و اجزایی از آنها را انتخاب و روی سطح دو بعدی تصویر مینمایاند. از این روست که یک اثر کوبیستی، مغشوش، درهم و غیر طبیعی جلوه می کند.
عکاس کوبیست که دیگر در بند یک نقطه دید واحد (مانند عکاسی رئال) نیست، میتواند هر شیئی را نه به عنوان یک قیافه ثابت بلکه به صورت مجموعه ای از خطوط، سطوح و رنگها ببیند و با ترکیب این ابعاد عکس کوبیستی ارائه کند.
*/**/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*
سمبولیسم یا نمادگرایی
این سبک پیش از آن که یک مکتب به حساب بیاید، یک مفهوم یا فلسفه است. بشر از ابتدای شکل گیری تمدنها و آغاز شاعری تمایل داشته حرفهایش را در قالب نمادها و نشانهها به زبان آورد و اشیای دور و برش را تجسم مفاهیمی عمیق تر از آنچه به چشم میآید، نشان دهد.
عکاس سمبولیست قواعد و ساختار طبیعی درون کادری را به هم میریزد تا معنایی را با استفاده از نماد به مخاطب القا کند؛ مثلا نشان دادن ساعت در گوشه ای از یک کادر در معنای گذر عمر و زمان، یا به کارگیری نمادهای شناخته شده ای مانند صلیب، برگ زیتون و یا حتی استفاده از بناهای خاص معماری شناخته شده برای بیان یک مکان خاص (میدان آزادی به عنوان نماد شهر تهران یا برج ایفل نماد پاریس).
به طور خلاصه میتوان چنین گفت که عکاس سمبولیست قوانین را در هم میشکند.
*/*/*/*/*/*/*/*/*/*
ناتورالیسم یا طببعتگرایی
زمزمههای این سبک از نیمه دوم قرن نوزدهم به گوش رسید و اصطلاحی در تاریخ و نقد هنری برای توصیف سنخی از هنر است که در آن، طبیعت بدان گونه که به نظر میآید، بازنمایی میشود. در این تعریف که بیش تر از جنبه صوری اعتبار دارد، طبیعتگرایی مفهومی متضاد با چکیده نگاری است.
هنر کلاسیک یونان را جلوه کامل طبیعتگرایی تلقی میکنند و هنر رنسانس ایتالیایی را تجدید حیات آن میدانند، بر اساس چنین استدلالی است که در هنرهای نامبرده، اثر هنری همانند آیینه ای زیبایی طبیعی را باز میتابد. در این معنا، طبیعتگرایی با آرمانگرایی تناقضی ندارد، حال آنکه مفهوم ناتورالیسم به لحاظ فلسفی و چون یک «روش هنری» خلاف این است. اصطلاح زیبایی شناسی طبیعت گرایانه، به نظریه ای فلسفی مربوط میشود که از اثبات گرایی سده نوزدهم ناشی شده و در نظریه ادبی «امیل زولا» ،نویسنده فرانسوی، به اوج رسیده است. در این نوع زیبایی شناسی، روشهای علمی مشاهده واقعیت به کار گرفته شد.
ناتورالیستهای نیمه دوم سده نوزدهم بر طبق برنامه ای مشخص و با نوعی بیطرفی و فاصله گزینی، رونگاشتی از جهان و زندگی پیرامون خود ارائه میکردند و غالبا از پرورش دنیای خیال، از باور به آنچه که ملموس و محسوس نیست، از کاویدن معنای نهفته در چیزها، از تقلیل جنبههای ناخوشایند و پیش پا افتاده و پس رونده و خشن زندگی امتناع میجستند. این نگرشی متضاد با آرمانگرایی و واکنشی در برابر رمانتیسم بود. اصطلاح ناتورالیسم به مثابه مکتبی خاص در نقاشی، نخستین بار درباره پیروان «کارواجو» به کار بـرده شد. بنا به نظر طبیعت گرایان، وراثت و محیط، تعیین کننده اصلی تقدیر انسان هستند.
فرق این مکتب با رئالیسم در این است که در آثار رئالیستی انسان همیشه از محیط پیرامونش مهمتر بود، اما درناتورالیسم اهمیت انسان از اهمیت اشیا بیشتر نیست.
*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*
امپرسیونیسم یا دریافتگری
شیوه هنری گروه بزرگی از نگارگران آزاداندیش و نوآور فرانسه در نیمه دوم سده نوزدهم بود که بزودی جهانگیر شد. این شیوه مبتنی است بر نشان دادن دریافت و برداشت مستقیم هنرمند از دیدههای زودگذر با به کار بردن لخته رنگهای تجزیه شده و تابناک برای نمایش لرزشهای نور خورشید. در این روش اصول مکتبی طراحی دقیق و سایه روشن کاری و ژرفانمایی (پرسپکتیو) فنی و ترکیب بندی متعادل و معمارانه رعایت نمیشود.
عکاسان در این سبک، معتقد به نوعی مبانی زیبایی شناسی تصویری در هنر عکاسی بودند. به طورکلی، امپرسیونیستها اعتقاد داشتند که ریتم فیلم و عکس دارای قدرتی است که میتواند برانگیزاننده رویا باشد و این رویاگونگی در عکسهایی به این شیوه با دخل و تصرف عکاس نمود عینی پیدا کرد. در دوران رواج این سبک در عکاسی، مشخصات ظاهری خاصی بروز کرد، از جمله ریتم تصویری نرم و نگرش ایجازی به اشیا.
هدف اصلی در این سبک، به وجود آوردن نظم نبود، بلکه هدف رسیدن به افکار و احساسات موجود، ولی نادیدنی بود.
*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*
رمانتیسم
این سبک در عکاسی با تمامی ویژگیهای ذکر شده در ادبیات و نقاشی نمود پیدا کرد، البته هیچگاه مانند ادبیات یا موسیقی یا مانند امپرسیونیسم، به صورت سبک جداگانه ای تجلی نیافت. فیلمهایی با مضمون «عشق و احساس و تخیلات احساسی» همه در دسته رمانتیکها جای میگیرند. نمود این سبک در عکاسی که به تمامی ویژگیهای سبک رمانتیک وفادار مانده، ثبت لحظات عاشقانه، احساسی و لطافت گرایی با نورپردازیهای طبیعی و ملایم، به طوری که القا حس درونی و عاشقانه برای مخاطب باشد، در فریمهای عکاسان رمانتیک تجلی یافت. حتی ثبت لحظات عاطفی برگرفته از طبیعت (عکسهایی از غروب خورشید و ماه، امواج دریا و…) جزو عکسهای رمانتیک طبقه بندی میشوند.
- ژانر عکاسی: شامل انواع دسته های عکاسی از سوژه های خاص می شود. برای مثال، عکاسی از داخل اتاق و یا نمای یک ساختمان در ژانر عکاسی معماری قرار می گیرند. از ژانرهای دیگر می توان به ژانر عکاسی پرتره، تبلیغاتی، صنعتی، مد و فشن، ورزشی و ... اشاره نمود.
- سبک عکاسی: گرچه سبک ها از ابتدا برای نقاشی ها استفاده می شود، اما نمی توان وجود این سبک ها در عکاسی را کتمان نمود. نحوه نگاه عکاس به سوژه و ثبت عکس به آن شکل، سبک عکاسی نامیده می شود. هر سبک عکاسی ویژگی خاص خود را دارد. برای مثال در سبک مینیمالیسم، چشم بیننده مستقیما به سوژه مد نظر جذب می شود. از سبک های عکاسی می توان به امپرسیونیسم، رئالیسم، سورئالیسم، کوبیسم و ... اشاره کرد.
گاها در متون ترجمه شده متوجه خواهید شد که گاها به جای واژه "ژانر"، از واژه "سبک" استفاده می شود. نمی توان گفت که این کلمه در اینجا غلط است اما امروز برای مشخص سازی، مجبور به استفاده از این دو کلمه متفاوت می شویم.
مقاله امروز در مورد انواع سبک های عکاسی است. با هنردوربین همراه شوید.
*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/
مینیمالیسم یا سادهگرایی
این مکتب هنری اساس آثار و بیان خود را بر پایه سادگی بیان و استفاده از روشهای ساده و خالی از پیچیدگی معمول فلسفی و یا شبه فلسفی برای بنیان گذاشته است. بهره گیری از تصاویر آرام، و متمرکز ساختن کادر در عناصر اصلی برای خلق ترکیبی بی نقص از ویژگیهای این نوع از عکاسی است. این سبک از عکاسی با طرح یک چالش با تنطیم یک یا دو عنصر در کادر به بیان یک موضوع و پیام میپردازد.
*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*
رئالیسم یا واقعگرایی
در هنر، نمایش چیزها به شکلی که در زندگی روزانه هستند، بدون هرگونه آرایش یا تعبیر افزون تحت عنوان رئالیسم شناخته میشود. این سبک از عکاسی شیوه ای است که در آن هنرمند باید در هنگام به تصویر کشیدن طبیعت (طبیعت بدون انسان و با انسان) از ابراز هرگونه احساسات شخصی خودداری کند.
*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*
سورئالیسم یا فرا واقع گرایی
سورئالیسم عبارت است از فعالیت خود به خودی روانی که به وسیله آن می توان خواه شفاهی خواه کتبی یا به هر صورت و شکل دیگری فعالیت واقعی و حقیقی فکر را بیان و عرضه کرد.
در سورئالیسم هدف هنرمند این است که یک واقعیت تازه و مطلق در بیاورد، به عبارت دیگر واقعیت و رویا را به هم بیامیزد و "واقعیتی برتر از واقعیت" بیافریند. از مشهور ترین هنرمندان سورئالیست، "سالوادوردالی" و "رنه ماگریت" هستند
*/**/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*
کوبیسم یا حجمگرایی
کوبیسم با همزمان کردن نقاط دید مختلف، یکپارچگی قیافه اشیا را به هم میزند و به جای آن شکل تجریدی (آبستره) را ارایه میکند؛ بدین معنا که عکاس کوبیست اشیا را در آن واحد از زوایای مختلفی میبیند، اما تمامی تصویری را که دیده است به ما نشان نمیدهد، بلکه فقط عناصر و اجزایی از آنها را انتخاب و روی سطح دو بعدی تصویر مینمایاند. از این روست که یک اثر کوبیستی، مغشوش، درهم و غیر طبیعی جلوه می کند.
عکاس کوبیست که دیگر در بند یک نقطه دید واحد (مانند عکاسی رئال) نیست، میتواند هر شیئی را نه به عنوان یک قیافه ثابت بلکه به صورت مجموعه ای از خطوط، سطوح و رنگها ببیند و با ترکیب این ابعاد عکس کوبیستی ارائه کند.
*/**/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*
سمبولیسم یا نمادگرایی
این سبک پیش از آن که یک مکتب به حساب بیاید، یک مفهوم یا فلسفه است. بشر از ابتدای شکل گیری تمدنها و آغاز شاعری تمایل داشته حرفهایش را در قالب نمادها و نشانهها به زبان آورد و اشیای دور و برش را تجسم مفاهیمی عمیق تر از آنچه به چشم میآید، نشان دهد.
عکاس سمبولیست قواعد و ساختار طبیعی درون کادری را به هم میریزد تا معنایی را با استفاده از نماد به مخاطب القا کند؛ مثلا نشان دادن ساعت در گوشه ای از یک کادر در معنای گذر عمر و زمان، یا به کارگیری نمادهای شناخته شده ای مانند صلیب، برگ زیتون و یا حتی استفاده از بناهای خاص معماری شناخته شده برای بیان یک مکان خاص (میدان آزادی به عنوان نماد شهر تهران یا برج ایفل نماد پاریس).
به طور خلاصه میتوان چنین گفت که عکاس سمبولیست قوانین را در هم میشکند.
*/*/*/*/*/*/*/*/*/*
ناتورالیسم یا طببعتگرایی
زمزمههای این سبک از نیمه دوم قرن نوزدهم به گوش رسید و اصطلاحی در تاریخ و نقد هنری برای توصیف سنخی از هنر است که در آن، طبیعت بدان گونه که به نظر میآید، بازنمایی میشود. در این تعریف که بیش تر از جنبه صوری اعتبار دارد، طبیعتگرایی مفهومی متضاد با چکیده نگاری است.
هنر کلاسیک یونان را جلوه کامل طبیعتگرایی تلقی میکنند و هنر رنسانس ایتالیایی را تجدید حیات آن میدانند، بر اساس چنین استدلالی است که در هنرهای نامبرده، اثر هنری همانند آیینه ای زیبایی طبیعی را باز میتابد. در این معنا، طبیعتگرایی با آرمانگرایی تناقضی ندارد، حال آنکه مفهوم ناتورالیسم به لحاظ فلسفی و چون یک «روش هنری» خلاف این است. اصطلاح زیبایی شناسی طبیعت گرایانه، به نظریه ای فلسفی مربوط میشود که از اثبات گرایی سده نوزدهم ناشی شده و در نظریه ادبی «امیل زولا» ،نویسنده فرانسوی، به اوج رسیده است. در این نوع زیبایی شناسی، روشهای علمی مشاهده واقعیت به کار گرفته شد.
ناتورالیستهای نیمه دوم سده نوزدهم بر طبق برنامه ای مشخص و با نوعی بیطرفی و فاصله گزینی، رونگاشتی از جهان و زندگی پیرامون خود ارائه میکردند و غالبا از پرورش دنیای خیال، از باور به آنچه که ملموس و محسوس نیست، از کاویدن معنای نهفته در چیزها، از تقلیل جنبههای ناخوشایند و پیش پا افتاده و پس رونده و خشن زندگی امتناع میجستند. این نگرشی متضاد با آرمانگرایی و واکنشی در برابر رمانتیسم بود. اصطلاح ناتورالیسم به مثابه مکتبی خاص در نقاشی، نخستین بار درباره پیروان «کارواجو» به کار بـرده شد. بنا به نظر طبیعت گرایان، وراثت و محیط، تعیین کننده اصلی تقدیر انسان هستند.
فرق این مکتب با رئالیسم در این است که در آثار رئالیستی انسان همیشه از محیط پیرامونش مهمتر بود، اما درناتورالیسم اهمیت انسان از اهمیت اشیا بیشتر نیست.
*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*
امپرسیونیسم یا دریافتگری
شیوه هنری گروه بزرگی از نگارگران آزاداندیش و نوآور فرانسه در نیمه دوم سده نوزدهم بود که بزودی جهانگیر شد. این شیوه مبتنی است بر نشان دادن دریافت و برداشت مستقیم هنرمند از دیدههای زودگذر با به کار بردن لخته رنگهای تجزیه شده و تابناک برای نمایش لرزشهای نور خورشید. در این روش اصول مکتبی طراحی دقیق و سایه روشن کاری و ژرفانمایی (پرسپکتیو) فنی و ترکیب بندی متعادل و معمارانه رعایت نمیشود.
عکاسان در این سبک، معتقد به نوعی مبانی زیبایی شناسی تصویری در هنر عکاسی بودند. به طورکلی، امپرسیونیستها اعتقاد داشتند که ریتم فیلم و عکس دارای قدرتی است که میتواند برانگیزاننده رویا باشد و این رویاگونگی در عکسهایی به این شیوه با دخل و تصرف عکاس نمود عینی پیدا کرد. در دوران رواج این سبک در عکاسی، مشخصات ظاهری خاصی بروز کرد، از جمله ریتم تصویری نرم و نگرش ایجازی به اشیا.
هدف اصلی در این سبک، به وجود آوردن نظم نبود، بلکه هدف رسیدن به افکار و احساسات موجود، ولی نادیدنی بود.
*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*
رمانتیسم
این سبک در عکاسی با تمامی ویژگیهای ذکر شده در ادبیات و نقاشی نمود پیدا کرد، البته هیچگاه مانند ادبیات یا موسیقی یا مانند امپرسیونیسم، به صورت سبک جداگانه ای تجلی نیافت. فیلمهایی با مضمون «عشق و احساس و تخیلات احساسی» همه در دسته رمانتیکها جای میگیرند. نمود این سبک در عکاسی که به تمامی ویژگیهای سبک رمانتیک وفادار مانده، ثبت لحظات عاشقانه، احساسی و لطافت گرایی با نورپردازیهای طبیعی و ملایم، به طوری که القا حس درونی و عاشقانه برای مخاطب باشد، در فریمهای عکاسان رمانتیک تجلی یافت. حتی ثبت لحظات عاطفی برگرفته از طبیعت (عکسهایی از غروب خورشید و ماه، امواج دریا و…) جزو عکسهای رمانتیک طبقه بندی میشوند.
#سبک_های_عکاسی