ستایشِ سی روزه ی ماه ( متن پهلوی )

  • شروع کننده موضوع Elka Shine
  • بازدیدها 687
  • پاسخ ها 13
  • تاریخ شروع

Elka Shine

مدیر بازنشسته
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/07/11
ارسالی ها
4,853
امتیاز واکنش
14,480
امتیاز
791
ستایشِ سی روزه ی ماه ( متن پهلوی )


پیشگفتار :

ایرانیان باستان عقیده داشتند که که خدای یگانه ( = اهورامزدا ) را فرشتگانی در اداره ی امور جهان یاری می کنند . این فرشتگان بسته به اهمیتی که وظایف آنان دارد به 2 دسته ی مَهین فرشتگان یا امشاسپندان و کهین فرشتگان یا ایزدان تقسیم می شوند . وظایف هر یک از آنان هم مینوی و هم جهانی است و نگاهبانیِ آفریده های نیک اهورامزدا را به عهده دارند . چنین به نظر می رسد برای روشن بودنِ حد و مرز مسئولیت های هر یک از این فرشتگانیست که نگاهبانی روزی از روز هایِ ماه به هر یک از آنان واگذار شده تا وظایف مربوط به خود را که نتیجه ی آن کامروایی مزدیسنان در این روز انجام دهند .
ستایشِ این فرشتگان بزرگ که برای بهزیستی مزدیسنان می کوشند بر هر فرد بهدین واجب و لازم است .

در میان نوشته های پهلوی متنی به نامِ « ستایشِ سی روزه » وجود دارد که در آن از سی فرشته ی آیین مزدیسنی که روزه های ماه با نام آنان می باشد ، سخن رفته .
در آغاز هر یک از ستایش ها ، اهورامزدا مورد ستایش قرار گرفته آنگاه خصوصیات و وظایف هر فرشته یاد آوری شده ؛ سپس در بزرگداشت آن سخن رفته است .
این متن که به زبان پهلوی و خط آم دبیره است در زند خرده اوستا است و ارواد بامانجی ناسروانجی دهابار آن را با چند نسخه مقابله و در 1927 میلادی به چاپ رسانیده و اینک توسط دکتر رحیم عفیفی به پارسی برگردانیده شده است .
واژه هایی که نیاز به شرح داشته در زیر نویس شرح آن آمده است و واژه هایی که در ( ) آمده برای روشن شدن مطلب افزوده شده است . لازم به یاد آوری است که پازند این متن را ارواد دالجی انتیا در 1909 در بمبئی جزو متون پازند به چاپ رسانیده است .





z4.jpg
 
  • پیشنهادات
  • Elka Shine

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/11
    ارسالی ها
    4,853
    امتیاز واکنش
    14,480
    امتیاز
    791
    1 - ستایش اورمزد (1)



    دادار بِه افزونی ، تویی خدایِ بزرگِ دانا ، اورمزدِ همه توان و همه آگاه ، آفریدگار (2) و داشتارِ همه ی دامِ گیتی و مینو ، تو را ستایَم و پرستم ، اندیشم به هر گاه و زمان .

    سپاس دارم از تو دادارِ رایومندِ (3) فرهمند ، چون مرا فراز آفریدی و مرا در گیتی تندرستی ، و به هر کارِ کوچک کامه انجامی (4) و به همه کار . دادِستانِ فرارون (5) ، نیرو و توانایی ؛ نیک مروا و خوب فرجام بواد .


    پانویس :

    1 - اورمزد : نام خدای مزدیسنان که در سر امشاسپندان قرار داشته و اولین روزِ هر ماه به نام اوست .
    2 - واژه در متن « آفریتار » آمده که در پارسی آفریدگار گفته می شود .
    3 - رایومند یا فرهمند یا فرمند : با شکوه ، با جلال ، دارای عظمت .
    4 - کامه انجامی : توفیق .
    5 - دادِستان : فتوی ، داوری ، حکم ، تصمیم . و « فرارون » یعنی نیک ، خوب ، شایسته ، درستکار .



    ویرایش توسط ترتولیان : 07-29-2014 در ساعت 11:50 AM
     

    Elka Shine

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/11
    ارسالی ها
    4,853
    امتیاز واکنش
    14,480
    امتیاز
    791
    2 - ستایش بهمن (1)

    ستایَم و پرستَم دادارِ اورمزدِ رایومندِ فرهمند و امهرسپندان (2) ( را ) .
    سپاس دارم از دادار اورمزد ، مینوی افزونی ، خدایِ مهربانِ کرفه گر (3) نیکی دادار ، که او فراز آفرید تو ، خدایِ بهمن ، مینوی آشتی و نیک اندیشی و فروتنی ( را ) به یاریِ دامان اورمزد .
    در کار بهدینی نه نادانی و تباهی است و بیدین که دامِ گنامینوک (4) است از او بودن نتوان . سودمندی ( و ) به افزونی بُوَد ، نهان بردی (5) و بی کینی و بی خشمی و فرارون کامگی (6) را .
    و تو را ( در ) گیتی هست گوسپند پُر سَرده (7) ، باروَر ، که هر کس ( را ) از او زندگی و دارایی ( است ) و نیز فراز گُستَرَد بَستَرِ خوب و شایسته شگفت آراسته که بدو آبادان و بدو خوش هستند ، و به آنچه باز دار سرما و گرمای بی اندازه را .
    از هر کس که بهمن را به یاد (8) گیرد ، فرار کند از یادِ ( او ) خشم و فرار کند آز و ورون (9) ، و فرار کند همه ی کامه و کُنِش و کردارِ دیوان ، و او را پاک دارد ، که تو بهمن را خویشی .
    مینویِ اسنوخرد (10) ، گوشوسرد خرد (11) به تَن مهمان تَر . که نا دادانه ( = بدون عدل ) نَکُشَد آن تیز اسپ ، آن پُر سَرده ی (12 ) فریاد رسنده ی گاو ( که ) به یاری دامان اورمزد ( است ) ، و او را فرارونیها ( = نیکی ها ) بکار دارند و نا دادانه تباه نکنند ( 13) .

    پانویس :

    1 - بهمن : دومین امشاسپند که در جهان مینوی ، نمودارِ اندیشه ی نیک و خرد و دانایی و در جهان مادی ، نگاهبانیِ آفریدگانِ اورمزد سپرده ی اوست . نگاهبانیِ روز دوم هر ماه با این فرشته می باشد .
    2 - امهرسپندان یا امشاسپندان : مهین فرشتگانِ آیین مزدیسنی هستند .
    3 - کرفه گر : ثواب کار .
    4 - گنامینوک : اهریمن .
    5 - نهان بُردی : خودداری .
    6 - فرارون کامگی : نیک خواهی و « فرارونی » یعنی نیکی .
    7 - سَرده : نوع ، جنس .
    8 - یاد : خاطر .
    9 - ورون : خواهــش نـفس .
    10 - اسنوخرد : خردِ فطری .
    11 - گوشوسرت خرد : خردِ اکتسابی .
    12 - پُر سَرده : انواع .
    13 - اشاره به داستان کشتن حیوانات است که پیش از زرتشت رواج داشته و او مردم را از بیداد در این کار پرهیز می دهد .
     

    Elka Shine

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/11
    ارسالی ها
    4,853
    امتیاز واکنش
    14,480
    امتیاز
    791
    3 - ستایش اردیبهشت (1)

    ستایَم و پرستَم دادارِ اورمزدِ رایومندِ فرهمند و امهرسپندان ( را ) .
    سپاس دارم از دادارِ اورمزد ، مینوی افزونی ، مَهِست (2) خدای مینویان و گیتیان (3) چون او فراز آفرید ، تو اردیبهشت ، مینوی پاکی و شکوه روشنی و درمان بخشی ( را ) . که تو را ( در ) گیتی هست آتشِ سرخ سوزانِ بایسته ، برایِ هر دام و دهش (4) و دهشِ اورمزد اندر این جهان ، و زیبایی گیتیان . و اورمزد خدای ، او را فراخی ها در هر چیز فراز داد ، که سرخ و سوزان ( است ) آتشِ روشنِ زیبا دیدار تاریکی زدا .
    چه و چگونه که تاریکیِ شب ، از پیش خورشید ، شگفت داشتن باید باشد ، آنگونه از پیش تو اردیبهشت ، تاریکی گریزد به یاریِ هر کس به سودِ خواستاری و به هر کار و دادِستان درمان بخش تری ، درد و رنج ( را ) نیافرینی ، که تو را آب در نیابد ، و به نیرویِ خویش گرمی تابی . گرد و خاک بسیار گونه ، سنگ و گوهر به تو روا بُوَد ، دین اورمزد به تو روا . آن از گرد و خاک و سنگ و گوهر و ایوکشست (5) آئین گردد ، آنگونه که هیچ جانور ( را ) از تو جز این خوراک چاره نیست . هم آن ( را ) باید ساختن ، هم آن را خوردن ، پس به گواردن (6) .
    شگفت از این همه افزارِ اورمزد ، و شگفت تر این روشنیِ اورمزد داده تو ستانیده ام ، اورمزد ( را ) و همی سپاس دارم ، از اورمزد که آنِ تو روشنی دیدم .

    پانویس :

    1 - اردیبهشت : نام سومین امشاسپند که در جهانِ مینوی نمودار راستی ، تقدس در جهانِ مادی ؛ نگاهبانِ آتش های روی زمین است . نگاهبانیِ روز سوم هر ماه با این فرشته است .
    2 - مَهِست : بزرگترین .
    3 - گیتیان : اهل گیتی ، جهانیان .
    4 - دام و دهش : مخلوقات ، آفریدگان .
    5 - ایوکشست : در فرهنگ های پارسی به صورت « ایخست » آمده که به معنی فلزات است .
    6 - گواردن : هضم کردن ؛ از مصدر گوارش .
     

    Elka Shine

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/11
    ارسالی ها
    4,853
    امتیاز واکنش
    14,480
    امتیاز
    791
    4 - ستایش شهریور (1)

    ستایَم و پرستَم دادارِ اورمزدِ رایومندِ فرهمند و امهرسپندان ( را ) .
    سپاس دارم از دادارِ بِه افزونی ، خدایِ مهربانِ کرفه گر نیکی دادار ، چون فراز آفرید تو شهریور ، مینوی خواسته (2) و سودِ بهزیستی ( را ) که تو را ( در گیتی ) هست ایوکشست ( = فلزات ) ، آن ارجمند زر و سیم و داراییِ مردمان ، که در گیتی بدو کار کنند ( و ) همچنین آهن تیز برای کار که بدو ، زمین وَرزَند ، و بدو دشمن کُشند و بدو گوهر هر ایوکشست ( را ) به کار دارند . زر و سیم زیبا دادار ، به شهر بابسته و پیشرفت دهنده تر ( است ) که چون افزایشی از او هست آشکار ، و دادستان به دست خوب رود ؛ او را بِه افزونی ، کوشاییِ بیش برای خویش کردن و از او اندیشیدن بهره ی تن و بهره ی روان را .
    به روان دهد که خویشتن ، نیکان ، ارزانیان ( = بزرگان ) بدو بهره وَر شوند ، آنگاه او کند کامه ی (3)اورمزد و امهرسپندان ، و او اندیشد نیکنامی ( را ) به گیتی ، و پاکی و پرهیزگاری را به مینو .


    پانویس :

    1 - شهریور : نام چهارمین امشاسپند که در جهانِ مینوی ، نمودار قدرت و اقتدار و در جهانِ مادی نگاهبانِ فلزات و سلطنت است . نگاهبانیِ روز چهارم هر ماه با این فرشته می باشد .
    2 - خواسته : مال ، ثروت .
    3 - کامه : میل ، خواست .
     

    Elka Shine

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/11
    ارسالی ها
    4,853
    امتیاز واکنش
    14,480
    امتیاز
    791
    5 - ستایش سپندارمذ (1)

    ستایَم و پرستَم دادارِ اورمزدِ رایومندِ فرهمند و امهرسپندان ( را ) .
    سپاس دارم از دادارِ اورمزد ، مینوی بِه افزونی ، خدایِ مهربان و کرفه گرِ نیکی دادارِ بندگان پناه ، چون او فراز آفرید تو سپندارمذ ، مینوی افزونی و بنده (2) منشی ( را ) .
    که تو را ( در ) گیتی هست زمینِ باروَر ، پُربَر و یارمندِ همه گیتیان _ نیکوکار و بدکار برماند _ و به بنده منشی ببرند آن بار ( را ) و تو را گران نه .
    بر آن بلندترین کوه ، آن رایومند دار ( = آن درختِ شکوهمند ) و نیز آن رود که پُر از سرده (3) آب هست به لبریزی دریا و دَد و دام _ که سپنامینوک (4) را هست و نیز گنامینوک (5) را هست _ بر تو فراز در جنبش . آن نیز بهاران ، به رویَش بامی و چمن زار و بسیار گونه گیاهِ بسیار رنگ ، و نیز بزرگ سودِ یورتاکِ (6)بارمند ، و درخت پُر از دَهِش ( = نعمت ) و دارش که بر تو فراز آفرید .
    همچنین از تو ، مان ( = میهن ؛ منزل ) ، شگفت ارجمندی گیرد و باز دارد از مردمان سرما و گرما و نیز فرار کنند بد مردم به دزدی و راهزنی و نیز دَد و خَسترِ (7) بسیار گونه .
    پُر بهره هستند گیتیان از یاریِ تو و پُر خواری (8) هستی از آن افزونی و بهره ای که اورمزد ، به تو ، سپندارمذ آفرید . به خواستِ اورمزد همیشه بر تو کار به فرارونی (9) بواد ( = باشد ) .
    آن فراز روانیِ آبِ رودان ، چشمه ها ، کتیکان (10) به فریادِ آن نیکان ، ارزانیان ، آذران ، آتشان ، جانوران ، خان و مان ( رساد ) . و دیرپایی (11) از فرارونی کردن . و نیز بهان و بهدینان به روانانِ خویش و دوده همیشه روا ، آرایشی ، دیر پا ( بواد ) .
    و نیز آن رمه ی بسیار ، افرازِ بسیار ، گوسپندِ پنج گونه ، و دیگر دامِ اورمزد و نیز فراز رویشِ چراگاه و یورتاک و دار و درخت به بسیاری _ به یاریِ این دام و دهشِ اورمزد _ به تو افزونی بود ، این همه که من گفتم .

    پانویس :

    1 - سپندارمذ : نام پنجمین امشاسپند که در جهانِ مینوی ، نمودارِ محبت و بردباری و در جهانِ مادی نگاهبانِ زمین است . نگاهبانیِ روز پنجم هر ماه با این فرشته است .
    2 - بنده منشی : تواضع ، فروتنی .
    3 - سرده : نوع ، جنس .
    4 - سپنامینوک : خرد مینوی ، اورمزد .
    5 - گنامینوک : اهریمن .
    6 - یورتاک : غله .
    7 - خستر : جانور موذی ؛ واژه ی عربی شده ی آن حشره است .
    8 - خواری : آسایش ، راحتی .
    9 - فرارونی : نیکی ، خوبی .
    10 - کتیکان : قنات ها .
    11 - دیر پاییدن : ادامه پیدا کردن ، دوام داشتن .
     

    Elka Shine

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/11
    ارسالی ها
    4,853
    امتیاز واکنش
    14,480
    امتیاز
    791
    6 - ستایش خرداد (1)

    ستایَم و پرستَم دادارِ اورمزدِ رایومندِ فرهمند و امهرسپندان ( را ) .
    سپاس دارم از دادارِ بِه افزونی ، مهست ( = بزرگترین ) مینویان و گیتیان ، که فراز آفرید تو خرداد ( را ) که تو را ( در ) گیتی هست آب روان ، پاک از هر ریمنی و بدکرداری که آن دیو پتیاره به بردن نتوان که از بسیار پر آیی اندر هفت کشور _ که به هر کشور _ سپوریک (2) ارجمند و جان داشتار ( = دارنده ی جان ) _ آب که هیچ جانمندی از آن یک زمان جدایی پتوتن (3) نتوان .
    چگونه اورمزد بر تو خرداد بر نگرد که هیچ جانمندی از کار پاتیابی (4) از تو جدا نشاید بودن . و آنگاه او بسیار فراز داد بر این بوم . و او را از هر ریمنی پاک کرد که آب را ، ریمنی ( = نا پاکی ) روا نبُوَد و نه ماند ، چه هر ریمنی ( را ) تو نابود کنی و تن پاک هستی و آبادی های سپندارمذ ( زمین ) به تو آباد هستند .
    امرداد در گیتی به تو رویاند گیاه ( را ) و ترا نیز آبادانی خوانند در جهان ، هر کجا تو هستی آنجا آبادانی ( است ای ) آبِ روشن روانِ اورمزد داده ، اردویسورِ (5) نیک بدنِ روشنِ بامی .
    این دین و دامِ اورمزد به تو و همیشه افزایشی بواد . برای تو فرارونی ( = نیکی ) و آبادانی به کام افزونی از اورمزد ( بواد ) .
    سپاس فراوان از ما که دام اورمزدیم بر اورمزد ، که ما را ارزانی داشت بهره وری از تو خردادِ بارور .

    پانویس :

    1 - خرداد : نام ششمین امشاسپند که در جهانِ مینوی ، نمودارِ کمال و رسایی و در جهان مادی نگاهبانِ آب است . نگاهبانیِ روز ششم هر ماه با این فرشته می باشد .
    2 - سپوریک : تمام ، کامل .
    3 - پتوتن : مقاومت کردن ، تحمل کردن .
    4 - پاتیابی : شست و شو .
    5 - اردویسور : صفت ناهید فرشته ی آب است و به معنی پاک و قوی و توانا است .
     

    Elka Shine

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/11
    ارسالی ها
    4,853
    امتیاز واکنش
    14,480
    امتیاز
    791
    7 - ستایشِ امرداد (1)



    سِتایَم و پرستم دادارِ اورمزدِ رایومندِ فرهمندِ و امهرسپندان ( را ) .

    سپاس دارم از دادارِ بِه افزونی مِهستِ مینویان و گیتیان ، که فراز آفرید تو امرداد ( را ) که تو را ( در ) گیتی هست بسیار گونه گیاهِ سرسبزِ بسیار زیر تخمه یِ خرم ، دارایِ شکوفه ، و مایه یِ پرورشِ گیتیان . امیدِ دامِ گیتی ، زور و نیرویِ دادار به جانداران که دارائی ایشان از او(ست) تو نگهبانِ جانی ، هم آن برِ بهاران ، و هم آنِ بر زمستان ، و هم آنِ تابستان و پاییز ، و بسیار گونه کوه پر سودِ بسیار نیکی ، که هم دارا هم درویش را از او زندگی و دارائی ( است ) و نیز هر دام و دهشِ گیتی از بهره وری و افزونی و آفرین او زیست کند - از اورمزد - همیشه یزش و ستایش بر دادار اورمزد ، که از تو یاری به ستایش دیده می شود ( و ) به فرارونی (2) انگارد . تو امرداد ، گیتی ( را ) نشانِ این ، که کس گـ ـناه و تباهی بدو نکند ، چه کامه یِ ( = اراده یِ ) اورمزد در آن جا این که از انبارِ فرارونی که آنِ تو امرداد ( است ) - چون که از فرارونی که برایِ روانِ خویش انبار کند - اندر این جهان بدهد . آنگاه مینویِ رادی او را یاد بود - آنگونه که فراخی و فرارونی بود انبار کند - به تن(3) ، دارائی به درویشان دهد و آنگاه ارزانی دارد روانِ خویش را به آمدنِ به پهروم(4) جهان ، هر دو بهره به تو باشد شاید اندیشیدن ، هم نیک نامی و هم پاکی و پرهیزگاری .


    و از آنِ تو بهره به فرارونی ، و از فرارون خواهی نیکان و ارزانیان (5) فرارونی ها بهره گیرند . آنگاه خواست اورمزد کرده ( است ) و خواست امشاسپندان کرده است . و او خواهد راهِ روانِ خویش را به آمدنِ به آن اسرروشنی (6) ، اندر گرزمانِ همه خواری (7) .





    پانویس :



    1 - امرداد : نامِ هفتمین امشاسپند که در جهانِ مینوی نمودارِ بی مرگی و در جهان مادی ، نگهبانِ گیاه است . نگهابانیِ روزِ هفتم هر ماه به این فرشته می باشد .


    2 - فرارونی : نیکی .


    3 - به تن : با رغبت ، خلوص نیت .


    4 - پهروم یا پهلوم : عالی ترین ، بهترین .


    5 - اسرروشنی : نورِ مطلق ، جهانِ اورمزد .


    6 – ارزانیان : بزرگان .


    7 - گرزمان همه خواری : بهشتِ پُر آسایش .
     

    Elka Shine

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/11
    ارسالی ها
    4,853
    امتیاز واکنش
    14,480
    امتیاز
    791
    8 - ستایش دادار (1)

    سِتایَم و پرستم دادارِ اورمزدِ بِه افزونی ( را ) بُرزم (2) به همه روز و شب ، و پرسش کنم دادار اورمزد مهربان ( را ) با این که مرا به چهره یِ مردمان آفرید و بینایی ، گویایی و روائی داد و مرا به تندرستی ارزانی کرد ، روز و شب ستایم و نام برم تو دادار را .
    سپاس دارم از تو دادارِ بِه افزونی که کردارِ تو دیدم که چگونه آسمان و زمینِ باروَر ، ستاره یِ زیبا و ماهِ بامی (3) ، خورشیدِ روشن و روا و آبِ روان که هر جانوری را زیستن از اوست و آتشِ سرخِ سوزان ، بزرگ یارِ گیتیان ، و گیاهِ سرسبز بس گونه تر و زرین که گیتیان را از او دارائی و زیستن ( است ) شکوه و آسایش و خواسته پادشاهی و دیگر نیکی که تو داده ای . چون دختر و زن دیدم نیک بدن و زیبا و روشن و خواستنی ، و چون پسر دیدم آزاده ، خوب دین ، و خوب روان و روا گفتار و انجمنی ، وچون هم تخمکانِ خویش دیدم خوب و فرارون ، سِتایَم تو ( را ) دادارِ بی کرانه ، نیرویِ جاویدان زمان .
    بخشای بر من ، و منشِ سرداران و پادشاهان دِه که برایِ من نیکی و آسانی کردن انجام باشد . و هر نیکی که من خود را از تو کامه فرارونی هاست ، در افزون دار ( ای ) دادارِ بِه ، چه افزونی و دیرپائی (4)است نیکی و ( جز ) از تو مرا نیست پناه و مرا نیست پشتیبان و امیدم به مهربانیِ تو(ست) .

    پانویس :

    1 - دادار : هشتمین روز هر ماه به نامِ دی به آذر است و مُراد دادار است .
    2 - بُرزم : از مصدرِ بُرزیدن به معنیِ تجلیل کردن ، احترام گذاشتن .
    3 - بامی : درخشان ، پر نور .
    4 - دیرپائی : ادامه داشتن ، تداوم داشتن .
     

    Elka Shine

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/11
    ارسالی ها
    4,853
    امتیاز واکنش
    14,480
    امتیاز
    791
    9 - ستایش آذر (1)

    سِتایَم و پرستم دادارِ اورمزدِ رایومندِ فرهمندِ و امهرسپندان ( را ) .

    سپاس دارم از دادار بِه افزونی که تو را فراز آفرید ، داد آذرفرنبغ و گشنسب و برزین مهر (2) را برایِ نگهابانی و پاسبانیِ کشورِ ایران ، آذرفرنبغِ پر خور (3) ، بسیار ورج داد ، آیفت (4) آینده و هر زمان ، به یاری و همراهیِ دیگر آذران و آتشان و دامانِ اورمزد برایِ زدنِ هر ایوگد (5) دروج پتیاره ، و آذرگشسب تیز تکِ ارتشدارِ پیروز گر برایِ زدن و نهفتن و نابود کردنِ هر ایوگدِ پتیاره ، و از آن شگفت پیروزگری برایِ نیکان و دیگر دامانِ اورمزد ( است ) مهر و آذر برزین مهرِ ارجمندِ دروج زدارِ (6) دین وینارتار (7) و روا کننده و باز داشتار ، که دامِ سپنامینوک از افزونی به فر کیان زور بدو از فرمانِ اورمزد بدیشان آمیخت و ما ایشان را ستائیم که اورمزد داده است . همی و همی روشنیِ همیشه سوز و پر فروغ ، تکیک (8) و نیرومند و چیر و پیروزگر بُوَند بر زدن و کُشتن و نابود کردنِ دامِ گنامینوک (9) .


    پانویس :


    1 - آذر از ایزدانِ بزرگ آیین مزدیسنی است . نگاهبانی روز نهم هر ماه با این فرشته است .

    2 - نام سه آتشکده مهم ایران باستان است که هر یک به ترتیب نگاهبانِ طبقاتِ روحانیان ، سپاهیان و کشاورزان می باشد .

    3 - خور : فر ، شکوه .

    4 - آیفت : حاجت ، مراد .

    5 - ایوگد : متجاوز ، نامی از نام های اهریمن .

    6 - دروج زدار : کُشنده ی دیو و دروغ .

    7 - دین وینارتار : فاتحِ دین .

    8 - تکیک : دلیر .

    9 - گنامینوک : اهریمن .
     
    بالا