- عضویت
- 2016/10/29
- ارسالی ها
- 2,921
- امتیاز واکنش
- 20,204
- امتیاز
- 746
- سن
- 23
*وقتی سخن از ترس و وحشت میشود، همه ناخوداگاه به یاد صحنههای فیلمهای ترسناک میافتیم. اما ترس و تجربهی احساس ناخوشایند تنها به صحنههای تکه تکه کردن مردم یا حضور ارواح خلاصه نمیشود. گاهی حوادث رخ داده در یک منطقه یا پیرامون یک مسئله، اثراتی از خود برجای میگذارند که به شکل احساسات ناخوشایند و ترس در بین بازدیدکنندگان بروز مییابد. سفر ما این بار به چنین مکانهایی است.
اگر هتل اورلوک (Overlook) در فیلم به یادماندنی "درخشش" به کارگردانی استنلی کوبریک و بازی درخشان جک نیکلسن را به خاطر داشته باشید، حتماً خاطرتان هست که منشأ اصلی تمام حوادث ترسناک رخ داده در آن، به ماجراهایی برمیگشت که حقیقتاً در یک بازهی زمانی در این هتل اتفاق افتاده بودند. عدهای باور دارند که حوادث خوشایند یا ناخوشایند رخ داده در خانه، هتل یا هر محل دیگری، به نوعی از خود اثری برجای میگذارد، اثری که بعداً به صورت احساسات مثبت یا منفی در بازدیدکنندگان یا ساکنان بعدی این بناها نمود مییابند.
مواردی که در این فهرست به سراغ آنها میرویم نیز به نوعی در همین حوزه قرار میگیرند، شهرها، محلهها، پارک، موزه و موارد دیگری که به دلیل ماهیت اصلی خود یا حوادثی که تجربه کردهاند، حسی از ترس و و حشت را به دیگران منتقل میکنند.
بنگار(Bhangarh)، هندوستان
در شمال ناحیهی راجستان و در منطقهی جیپور، شهری به نام بنگار واقع شده است که تاریخی مرموز و ابهام برانگیز دارد. این شهر که در دههی 1630 ساخته شده، تنها ده سال بعد از احداث به دلایلی که تا به امروز در هالهی ابهام باقی ماندهاند، تخلیه و سپس متروکه شد. هر چند که این روزها بنگار بیشتر به خاطر خرابههای باستانی خود مورد توجه قرار گرفته، اما گردشگران بسیاری به دلیل شهرت آن به عنوان یک منطقهی تسخیر شده، از آن بازدید میکنند.
گفته میشود که در آن زمان یک سلسله اتفاقات عجیب و غیر منتظره در این مکان رخ داده که از آن جمله میتوان به طلسم شدن شاهزاده خانم و وقوع یک سری کشتار و قتل عامهای نامشخص اشاره کرد که سبب شد این شهر هرگز روی آرامش به خود نبیند.
امروزه گردشگران بیشماری به بازدید این شهر میروند، اما از آن جایی که گفته میشود شب هنگام ارواح مردگان در این شهر پرسه میزنند، کسی حاضر نیست بعد از غروب آفتاب در این شهر باقی مانده و شبی را به صبح برساند.
موزهی ماتر(Mutter)، فیلادلفیا
با مجموعهای متنوع از برشهای جمجمهی انسان که درون ظروف شیشهای شناورند، به همراه نمایی از اسکلتهای مختلف و اجساد مومیایی شده، انواع تومورهای سرطانی، دوقلوهای به هم چسبیدهی سیامی، طیف گستردهای از ناهنجاریهای ژنتیکی و مجموعههای چندش آور دیگر، موزهی ماتر را باید در شمار یکی از ترسناکترین نقاط کرهی زمین به حساب آورد.
موزهی مارتر در اصل موزهای در رابـ ـطه با علم پزشکی است که در فیلادلفیا، ایالت پنسیلوانیا واقع شده است. این موزه در حقیقت محلی برای به نمایش گذاشتن موارد متعددی همچون ابزار و اسباب قدیمی مورد استفاده درعلم طب، نمونههای متعدد پاتولوژیکی، مدلهای مومی ساخته شده از روی اختلالات مادرزادی و عجایب دیگر علم پزشکی به شمار آورد.
برشهایی از مغز آلبرت اینشتین، نمونهی بافت حنجرهی آبراهام لینکلن و مجموعههای متنوع و عجیب دیگری نیز به این موزه اهدا شده است.
مجموعههای اولیه موزهی ماتر در سال 1885 توسط دکتر توماس دِنت ماتر (Thomas Dent Mutter) به این موزه اهدا شدهاند.
خلیج تراک (Truk Lagoon)، میکرونیژیا (Micronesia)
خلیج تراک که به نام خلیج چاک (Chuuck) هم شناخته میشود، پناهگاه آبی است که در اقیانوس آرام مرکزی ودر 1800 کیلومتری گینهی نو واقع شده است. این خلیج در اصل بخشی از جزایر کارولین به شمار میرود. اما آنچه این طبیعت زیبا را به یکی از ترسناکترین نقاط این کره تبدیل کرده، چیزی است که زیر این پهنهی آبی گسترده پنهان شده است.
همه چیز به دوران جنگ جهانی دوم باز میگردد، این منطقه در آن دوران تحت تسلط امپراتوری ژاپن بود که از آن به عنوان پایگاهی برای حملات خود به متفقین استفاده میکرد. اما در 1944 این خلیج مورد تهاجمی گسترده از سوی نیروهای متفقین قرار گرفته و خسارات سنگینی به استحکامات و تجهیزات نظامی ژاپن وارد شد.
امروزه و در کف اقیانوس، میتوان لاشهی هواپیما و دیگر تجهیزات نظامی این کشور را مشاهده کرد. همچنین تعداد زیادی اسکلت باقیمانده از سربازانی که در این نبرد جان خود را از دست دادند، همچنان در بستر اقیانوس قابل مشاهده هستند. با این حساب ممکن است ارواحی این کشته شدگان در آبهای سرد و تاریک این منطقه بی هدف پرسه میزنند و شاید این همان دلیل اصلی ترس و وحشت از این منطقه باشد.
بازار جادوگری سونورا (Sonora)، مکزیکو سیتی، مکزیک
در مکزیک و بخش جنوب غربی ایالات متحده، سانتا مورته (Santa Muerte) که معادل اسپانیایی مرگ مقدس (Saint Death) است، مورد احترام و پرستش بسیاری قرار دارد. این به اصطلاح الهه را شبیه به اسکلتی به تصویر میکشند که داسی در دست داشته و مردم برای آرزوها و خواستهای خود و شفا و سلامتی به درگاه او دعا میکنند. اوج احترام به این سنت و باورهای خرافی را میتوان در مراسم "روز مرگ" مشاهده کرد. در واقع شاید بتوان این مراسم را به نوعی شیطان پرستی به شمار آورد.
بازار جادوگری سونورا هم در همین راستا برپاست. جادوگران این بازار درون حجرههای کوچک خود که سفت و سخت به هم چسبیده و در فضایی اندک جای گرفتهاند، نشسته و به مشتریان خدمت رسانی میکنند. دستهای اورادی را زمزمه کرده، گروهی پند و اندرز میدهند و البته یک عده هم در حال طلسم کردن هستند.
افسونها و طلسمهایی که قرار است به فوریت به فقر خاتمه داده و مشکلات زندگی را رفع و رجوع کنند! مغازهها مملو از انواع پودرهای مخصوص و معجونهای جادویی برای رفع امراض و مشکلات و البته مجسمههایی با ظاهر ناخوشایند هستند.
در همین حال گروه دیگری از جادوگران با قیافههای خشن و ترسناک در مغازههای خود نشسته و انواع حیوانات عجیب و غریب، ایگوانا، قورباغه و پرندگان وحشی را که درون قفس نگهداری میشوند، برای فروش به مشتریانی که از مکزیکو سیتی یا نواحی اطراف آمدهاند، عرضه میکنند.
هر روز انسانهای زیادی در جستجوی خوشبختی، بخت و اقبال و راه حلی برای مشکلات روزمرهی زندگی رهسپار این بازار میشوند. اما اینکه تا چه اندازه به خواست خود میرسند، مشخص نیست.
جزیرهی ایستر(Easter Island)، شیلی
جزیرهی ایستر که در زبان پولینِزیایی به نام "راپای بزرگ" (Rapa Nui) خوانده میشود، در جنوب شرقی اقیانوس آرام قرار گرفته است. این جزیره بیش از هر چیز به دلیل وجود مجسمههای سنگی باستانی و عجیب خود به شهرت رسیده است. این مجسمهها را موآی (Moai) میخوانند.
این مجسمههای سی پایی در گوشه و کنار جزیره پراکندهاند، هر چند سکوهای سنگی بزرگی به نا" آهو" (Ahu)، نیز وجود دارند که گاهاً تعداد زیادی موآی روی آنها قرار گرفته است. این "آهوها" در اطراف جزیره پراکنده بوده و تقریباً یک نوار سراسری دور تا دور جزیره کشیدهاند. منشأ این سکوها به قربانگاههای مردمان ساکن جزیرهی ایستر باز میگردد.
جزیرهی کوچک ایستر که 63 مایل مربع وسعت دارد، شاید بیش از هر چیز دیگر به دلیل این پیکرههای مرموز خود به شهرت رسیده باشد، اما این وسعت اندک، مملو از امور ماورایی و سوالات بدون پاسخ است. از جمله نوع دیگری از مجسمههای سنگی متفاوت با موآی که توکوتوری (Tukuturi) خوانده میشوند، دیوارهای سنگی، خانههای سنگی، سنگ نوشتههای مرموز و البته "رونگورونگو" (Rongorongo) یا دستخطهای رمز ناگشودهای که هنوز هم پیام و منظور آنها برای ما غیر قابل فهم است.
شاید به دلیل همین حجم از مسائل مرموز و حل نشده است که جزیرهی ایستر به عنوان یکی از مکانهای ترسناک این کره، معرفی شده است.
مرداب مانچاک، لوئیزیانا
اگرچه علائم اخطار دراین منطقه بیشتر به دلیل حضور تمساحهایی است که در مرداب مخفی شده و ناگهان به گردشگران حمله ور میشوند، اما تاریخچهی عجیب و ساکنان نامطلوب این مرداب نیز به نوبهی خود بر وجه ترسناک این منطقه افزودهاند.
شهر مانچاک که به نام آکرز (Akers) هم خوانده میشود، ناحیهی کوچکی است که در بخش تانگی پاهوا (Tangipahoa) در ایالت لوئزیانا واقع شده است. این شهر در سال 1763 و در نقطهی تلاقی دو رودخانهی میسیسیپی و ایبِرویل ساخته شده و بیشتر به خاطر شکار اردک، ماهیگیری، رستوران غذاهای دریایی و البته مرداب مانچاک شناخته شده و بازدیدکنندگان فراوانی دارد.
اما چه چیز این منطقه را به یکی از ترسناکترین نقاط زمین تبدیل کرده است؟ خب به محض آغاز سفر روی مرداب و زمانی که قایق راه خود را در نور لرزان چراغ و در میان سروهای کهنسال و خزههای اسپانیایی که همهی سطح مرداب را پوشانده، باز میکند، غریوی ناخوشایند و آواهایی مرموز به گوش میرسد که بنا به باور مردم محلی به "Rou-ga-rou" تعلق دارد، موجودی ساکن مرداب که در واقع همان گرگ انسان است.
این مرداب تسخیر شده که در نزدیکی نیو اورلئانز (New Orleans) قرار گرفته، بهشت رویایی عاشقان دنیای اوهام به شمار میرود. اما البته این هیولای مرداب تنها دلیل ایجاد ترس در این منطقه نیست، گفته میشود که شاهزاده خانم وودو (Woodoo)، جولی وایت (Julie White)، روزی در ایوان خانهاش در این منطقه ایستاده و گفته که روزی خواهد مرد و همراه با خود مردم این منطقه را نیز میبرد، نفرینی که دست کم باعث ناپدید شدن سه دهکده در طی یک طوفان و گردباد شدید در 1915 شد، همان زمانی که مراسم تدفین او در حال انجام بود.
اگر هتل اورلوک (Overlook) در فیلم به یادماندنی "درخشش" به کارگردانی استنلی کوبریک و بازی درخشان جک نیکلسن را به خاطر داشته باشید، حتماً خاطرتان هست که منشأ اصلی تمام حوادث ترسناک رخ داده در آن، به ماجراهایی برمیگشت که حقیقتاً در یک بازهی زمانی در این هتل اتفاق افتاده بودند. عدهای باور دارند که حوادث خوشایند یا ناخوشایند رخ داده در خانه، هتل یا هر محل دیگری، به نوعی از خود اثری برجای میگذارد، اثری که بعداً به صورت احساسات مثبت یا منفی در بازدیدکنندگان یا ساکنان بعدی این بناها نمود مییابند.
مواردی که در این فهرست به سراغ آنها میرویم نیز به نوعی در همین حوزه قرار میگیرند، شهرها، محلهها، پارک، موزه و موارد دیگری که به دلیل ماهیت اصلی خود یا حوادثی که تجربه کردهاند، حسی از ترس و و حشت را به دیگران منتقل میکنند.
بنگار(Bhangarh)، هندوستان
در شمال ناحیهی راجستان و در منطقهی جیپور، شهری به نام بنگار واقع شده است که تاریخی مرموز و ابهام برانگیز دارد. این شهر که در دههی 1630 ساخته شده، تنها ده سال بعد از احداث به دلایلی که تا به امروز در هالهی ابهام باقی ماندهاند، تخلیه و سپس متروکه شد. هر چند که این روزها بنگار بیشتر به خاطر خرابههای باستانی خود مورد توجه قرار گرفته، اما گردشگران بسیاری به دلیل شهرت آن به عنوان یک منطقهی تسخیر شده، از آن بازدید میکنند.
گفته میشود که در آن زمان یک سلسله اتفاقات عجیب و غیر منتظره در این مکان رخ داده که از آن جمله میتوان به طلسم شدن شاهزاده خانم و وقوع یک سری کشتار و قتل عامهای نامشخص اشاره کرد که سبب شد این شهر هرگز روی آرامش به خود نبیند.
امروزه گردشگران بیشماری به بازدید این شهر میروند، اما از آن جایی که گفته میشود شب هنگام ارواح مردگان در این شهر پرسه میزنند، کسی حاضر نیست بعد از غروب آفتاب در این شهر باقی مانده و شبی را به صبح برساند.
موزهی ماتر(Mutter)، فیلادلفیا
با مجموعهای متنوع از برشهای جمجمهی انسان که درون ظروف شیشهای شناورند، به همراه نمایی از اسکلتهای مختلف و اجساد مومیایی شده، انواع تومورهای سرطانی، دوقلوهای به هم چسبیدهی سیامی، طیف گستردهای از ناهنجاریهای ژنتیکی و مجموعههای چندش آور دیگر، موزهی ماتر را باید در شمار یکی از ترسناکترین نقاط کرهی زمین به حساب آورد.
موزهی مارتر در اصل موزهای در رابـ ـطه با علم پزشکی است که در فیلادلفیا، ایالت پنسیلوانیا واقع شده است. این موزه در حقیقت محلی برای به نمایش گذاشتن موارد متعددی همچون ابزار و اسباب قدیمی مورد استفاده درعلم طب، نمونههای متعدد پاتولوژیکی، مدلهای مومی ساخته شده از روی اختلالات مادرزادی و عجایب دیگر علم پزشکی به شمار آورد.
برشهایی از مغز آلبرت اینشتین، نمونهی بافت حنجرهی آبراهام لینکلن و مجموعههای متنوع و عجیب دیگری نیز به این موزه اهدا شده است.
مجموعههای اولیه موزهی ماتر در سال 1885 توسط دکتر توماس دِنت ماتر (Thomas Dent Mutter) به این موزه اهدا شدهاند.
خلیج تراک (Truk Lagoon)، میکرونیژیا (Micronesia)
خلیج تراک که به نام خلیج چاک (Chuuck) هم شناخته میشود، پناهگاه آبی است که در اقیانوس آرام مرکزی ودر 1800 کیلومتری گینهی نو واقع شده است. این خلیج در اصل بخشی از جزایر کارولین به شمار میرود. اما آنچه این طبیعت زیبا را به یکی از ترسناکترین نقاط این کره تبدیل کرده، چیزی است که زیر این پهنهی آبی گسترده پنهان شده است.
همه چیز به دوران جنگ جهانی دوم باز میگردد، این منطقه در آن دوران تحت تسلط امپراتوری ژاپن بود که از آن به عنوان پایگاهی برای حملات خود به متفقین استفاده میکرد. اما در 1944 این خلیج مورد تهاجمی گسترده از سوی نیروهای متفقین قرار گرفته و خسارات سنگینی به استحکامات و تجهیزات نظامی ژاپن وارد شد.
امروزه و در کف اقیانوس، میتوان لاشهی هواپیما و دیگر تجهیزات نظامی این کشور را مشاهده کرد. همچنین تعداد زیادی اسکلت باقیمانده از سربازانی که در این نبرد جان خود را از دست دادند، همچنان در بستر اقیانوس قابل مشاهده هستند. با این حساب ممکن است ارواحی این کشته شدگان در آبهای سرد و تاریک این منطقه بی هدف پرسه میزنند و شاید این همان دلیل اصلی ترس و وحشت از این منطقه باشد.
بازار جادوگری سونورا (Sonora)، مکزیکو سیتی، مکزیک
در مکزیک و بخش جنوب غربی ایالات متحده، سانتا مورته (Santa Muerte) که معادل اسپانیایی مرگ مقدس (Saint Death) است، مورد احترام و پرستش بسیاری قرار دارد. این به اصطلاح الهه را شبیه به اسکلتی به تصویر میکشند که داسی در دست داشته و مردم برای آرزوها و خواستهای خود و شفا و سلامتی به درگاه او دعا میکنند. اوج احترام به این سنت و باورهای خرافی را میتوان در مراسم "روز مرگ" مشاهده کرد. در واقع شاید بتوان این مراسم را به نوعی شیطان پرستی به شمار آورد.
بازار جادوگری سونورا هم در همین راستا برپاست. جادوگران این بازار درون حجرههای کوچک خود که سفت و سخت به هم چسبیده و در فضایی اندک جای گرفتهاند، نشسته و به مشتریان خدمت رسانی میکنند. دستهای اورادی را زمزمه کرده، گروهی پند و اندرز میدهند و البته یک عده هم در حال طلسم کردن هستند.
افسونها و طلسمهایی که قرار است به فوریت به فقر خاتمه داده و مشکلات زندگی را رفع و رجوع کنند! مغازهها مملو از انواع پودرهای مخصوص و معجونهای جادویی برای رفع امراض و مشکلات و البته مجسمههایی با ظاهر ناخوشایند هستند.
در همین حال گروه دیگری از جادوگران با قیافههای خشن و ترسناک در مغازههای خود نشسته و انواع حیوانات عجیب و غریب، ایگوانا، قورباغه و پرندگان وحشی را که درون قفس نگهداری میشوند، برای فروش به مشتریانی که از مکزیکو سیتی یا نواحی اطراف آمدهاند، عرضه میکنند.
هر روز انسانهای زیادی در جستجوی خوشبختی، بخت و اقبال و راه حلی برای مشکلات روزمرهی زندگی رهسپار این بازار میشوند. اما اینکه تا چه اندازه به خواست خود میرسند، مشخص نیست.
جزیرهی ایستر(Easter Island)، شیلی
جزیرهی ایستر که در زبان پولینِزیایی به نام "راپای بزرگ" (Rapa Nui) خوانده میشود، در جنوب شرقی اقیانوس آرام قرار گرفته است. این جزیره بیش از هر چیز به دلیل وجود مجسمههای سنگی باستانی و عجیب خود به شهرت رسیده است. این مجسمهها را موآی (Moai) میخوانند.
این مجسمههای سی پایی در گوشه و کنار جزیره پراکندهاند، هر چند سکوهای سنگی بزرگی به نا" آهو" (Ahu)، نیز وجود دارند که گاهاً تعداد زیادی موآی روی آنها قرار گرفته است. این "آهوها" در اطراف جزیره پراکنده بوده و تقریباً یک نوار سراسری دور تا دور جزیره کشیدهاند. منشأ این سکوها به قربانگاههای مردمان ساکن جزیرهی ایستر باز میگردد.
جزیرهی کوچک ایستر که 63 مایل مربع وسعت دارد، شاید بیش از هر چیز دیگر به دلیل این پیکرههای مرموز خود به شهرت رسیده باشد، اما این وسعت اندک، مملو از امور ماورایی و سوالات بدون پاسخ است. از جمله نوع دیگری از مجسمههای سنگی متفاوت با موآی که توکوتوری (Tukuturi) خوانده میشوند، دیوارهای سنگی، خانههای سنگی، سنگ نوشتههای مرموز و البته "رونگورونگو" (Rongorongo) یا دستخطهای رمز ناگشودهای که هنوز هم پیام و منظور آنها برای ما غیر قابل فهم است.
شاید به دلیل همین حجم از مسائل مرموز و حل نشده است که جزیرهی ایستر به عنوان یکی از مکانهای ترسناک این کره، معرفی شده است.
مرداب مانچاک، لوئیزیانا
اگرچه علائم اخطار دراین منطقه بیشتر به دلیل حضور تمساحهایی است که در مرداب مخفی شده و ناگهان به گردشگران حمله ور میشوند، اما تاریخچهی عجیب و ساکنان نامطلوب این مرداب نیز به نوبهی خود بر وجه ترسناک این منطقه افزودهاند.
شهر مانچاک که به نام آکرز (Akers) هم خوانده میشود، ناحیهی کوچکی است که در بخش تانگی پاهوا (Tangipahoa) در ایالت لوئزیانا واقع شده است. این شهر در سال 1763 و در نقطهی تلاقی دو رودخانهی میسیسیپی و ایبِرویل ساخته شده و بیشتر به خاطر شکار اردک، ماهیگیری، رستوران غذاهای دریایی و البته مرداب مانچاک شناخته شده و بازدیدکنندگان فراوانی دارد.
اما چه چیز این منطقه را به یکی از ترسناکترین نقاط زمین تبدیل کرده است؟ خب به محض آغاز سفر روی مرداب و زمانی که قایق راه خود را در نور لرزان چراغ و در میان سروهای کهنسال و خزههای اسپانیایی که همهی سطح مرداب را پوشانده، باز میکند، غریوی ناخوشایند و آواهایی مرموز به گوش میرسد که بنا به باور مردم محلی به "Rou-ga-rou" تعلق دارد، موجودی ساکن مرداب که در واقع همان گرگ انسان است.
این مرداب تسخیر شده که در نزدیکی نیو اورلئانز (New Orleans) قرار گرفته، بهشت رویایی عاشقان دنیای اوهام به شمار میرود. اما البته این هیولای مرداب تنها دلیل ایجاد ترس در این منطقه نیست، گفته میشود که شاهزاده خانم وودو (Woodoo)، جولی وایت (Julie White)، روزی در ایوان خانهاش در این منطقه ایستاده و گفته که روزی خواهد مرد و همراه با خود مردم این منطقه را نیز میبرد، نفرینی که دست کم باعث ناپدید شدن سه دهکده در طی یک طوفان و گردباد شدید در 1915 شد، همان زمانی که مراسم تدفین او در حال انجام بود.