- عضویت
- 2016/07/11
- ارسالی ها
- 4,853
- امتیاز واکنش
- 14,480
- امتیاز
- 791
همزمان با مناسکیر، یکی از مدعیان سلطنت مرد سالخوردهای به نام سنتروک بود که احتمالاً پسر مهرداد اول و برادر فرهاد دوم بود. او تاب پایداری در برابر مناسکیر را نیاورد نزد سکاها گریخت و پس از مرگ مناسکیر به دربار فراخوانده شد و در سن ۸۰ سالگی بر تخت نشست و به سبب کهولت پسر خود فرهاد سوم را شریک سلطنت کرد. پیداست که در زمان این فرمانروای ناتوان دولت اشکانی نتوانست برآشفتگی فزاینده خود چیره شود. سنتروک ظاهراً از ۷۶ پیش از میلاد تا ۶۷ فرمان رانده است.
نگاهی کوتاه به موقعیت ارمنستان
پیش از پرداختن به فرهاد سوم از انداختن نگاهی به ارمنستان، که در طول سراسر تاریخ اشکانیان در رویارویی با رومیان همواره خط مقدم و تعیینکننده جبهه را برای دربار ایران تشکیل میداد، نمیتوان چشم پوشید. ازاینپس ارمنستان تقریباً همواره در چشمانداز تاریخ اشکانیان قرار دارد و بیشترین گزارشی که مورخ در پیوند با تاریخ اشکانیان مییابد در ارتباط با ارمنستان است.
ارمنستان در آستانه آسیای صغیر و یونان برای ایران همیشه اهمیتی استراتژیک داشت و بدون در اختیار داشتن این سرزمین توجه به فراسوی مرزهای غربی ایران غیرممکن بود. ارمنستان برای رخنه به قفقاز نیز نقشی تعیینکننده داشت. در حقیقت با در اختیار داشتن ارمنستان خیال فرمانروایان ایران از بابت رخنه و حمله قدرتهای بیگانه غرب امپراتوری نیز آسوده میبود. برای امپراتوری روم نیز چنین بود و هرگاه که ارمنستان بهصورت دستنشانده در قلمرو آنان قرار میگرفت، تعادل نیرو به سود روم به هم میریخت. پیداست که اهمیت ارمنستان با پدیداری و قدرت گرفتن امپراتوری روم، که یکلحظه نمیتوانست از ایران چشم برگیرد بیشتر از پیش متبلور شده بود و چنین بود که ارمنستان تا برآمدن اسلام و فروپاشی شاهنشاهی ایران همواره در مرکز برنامههای فرمانروایان ایران قرار داشت. شاهانهخامنشی با شناخت همین اهمیت استراتژیک بود که این سرزمین را با تعصبی چشمگیر بخشی از امپراتوری خود میپنداشتند.
سیناتروک
نگاهی کوتاه به موقعیت ارمنستان
پیش از پرداختن به فرهاد سوم از انداختن نگاهی به ارمنستان، که در طول سراسر تاریخ اشکانیان در رویارویی با رومیان همواره خط مقدم و تعیینکننده جبهه را برای دربار ایران تشکیل میداد، نمیتوان چشم پوشید. ازاینپس ارمنستان تقریباً همواره در چشمانداز تاریخ اشکانیان قرار دارد و بیشترین گزارشی که مورخ در پیوند با تاریخ اشکانیان مییابد در ارتباط با ارمنستان است.
ارمنستان در آستانه آسیای صغیر و یونان برای ایران همیشه اهمیتی استراتژیک داشت و بدون در اختیار داشتن این سرزمین توجه به فراسوی مرزهای غربی ایران غیرممکن بود. ارمنستان برای رخنه به قفقاز نیز نقشی تعیینکننده داشت. در حقیقت با در اختیار داشتن ارمنستان خیال فرمانروایان ایران از بابت رخنه و حمله قدرتهای بیگانه غرب امپراتوری نیز آسوده میبود. برای امپراتوری روم نیز چنین بود و هرگاه که ارمنستان بهصورت دستنشانده در قلمرو آنان قرار میگرفت، تعادل نیرو به سود روم به هم میریخت. پیداست که اهمیت ارمنستان با پدیداری و قدرت گرفتن امپراتوری روم، که یکلحظه نمیتوانست از ایران چشم برگیرد بیشتر از پیش متبلور شده بود و چنین بود که ارمنستان تا برآمدن اسلام و فروپاشی شاهنشاهی ایران همواره در مرکز برنامههای فرمانروایان ایران قرار داشت. شاهانهخامنشی با شناخت همین اهمیت استراتژیک بود که این سرزمین را با تعصبی چشمگیر بخشی از امپراتوری خود میپنداشتند.
سیناتروک