دلنوشته شبـــــ زنده دارانـــــ

  • شروع کننده موضوع 7080
  • بازدیدها 39,555
  • پاسخ ها 2,526
  • تاریخ شروع
  • پیشنهادات
  • Saba.A

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/08/25
    ارسالی ها
    43
    امتیاز واکنش
    89
    امتیاز
    81
    محل سکونت
    اصفهان
    من آرومم:چون تو هستی در کنارم
    من عاشق تر از این بید وبهارم
    نذار تنها منو تو این زمونه
    چون من تورا عاشقانه دوست دارم
     

    Mohammadi.m

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/21
    ارسالی ها
    239
    امتیاز واکنش
    12,120
    امتیاز
    679
    محل سکونت
    یه گوشه زمین دوار
    در فصل تنهایی خود تنها مدارا می کنم
    فصلی که باورمیکنم من ترک دنیا می کنم
    فصلی که از این آسمان خون میچکد بر خانه ام آن لحظه من باران مرگم را تماشا می کنم
    می کوبد این امواج غم بر بازوان خسته ام اینگونه من پیکار با امواج دریا می کنم
    بگذار و از پیشم برو دنیای درد آلود من این حرف عمری بود و من اینک تمنا می کنم در کنج تنهایی خود هر چند بی رویا شدم رویای من مرگ من است،تمرین رویا می کنم
     

    Mohammadi.m

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/21
    ارسالی ها
    239
    امتیاز واکنش
    12,120
    امتیاز
    679
    محل سکونت
    یه گوشه زمین دوار
    دنبال من نگرد قصه تمام شد
    آن شب سکوت من ختم کلام شد
    دنبال من نیا من خانه نیستم
    با راز این سفر بیگانه نیستم
    دنبال من نگرد این یک ترانه نیست
    از تو بریده‌ام رفتن بهانه نیست
     

    Mohammadi.m

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/21
    ارسالی ها
    239
    امتیاز واکنش
    12,120
    امتیاز
    679
    محل سکونت
    یه گوشه زمین دوار
    #داستان_شب

    مسجدی کنار نوشیدنی فروشی قرار داشت و امام جماعت آن مسجد درخطبه هایش هر روز دعا می کرد:
    خداوندا زلزله ای بفرست تا این میخانه ویران شود
    روزی زلزله آمد و دیوار مسجد روی میخانه فرو ریخت و میخانه ویران شد.

    صاحب میخانه نزد امام جماعت رفت و گفت:
    "تو دعا کردی میخانه ی من ویران شود پس باید خسارتش را بدهی !"

    امام جماعت گفت:
    "مگر دیوانه شدی! مگر می شود
    با دعای من زلزله بیاید و
    میخانه ات خراب شود!"

    پس هر دو به نزد قاضی رفتند
    قاضی با شنیدن ماجرا گفت:

    "در عجبم که صاحب میخانه به خدای تو ایمان دارد،
    ولی تو که امام جماعت هستی به خدای خود ایمان نداری!
     

    Mohammadi.m

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/21
    ارسالی ها
    239
    امتیاز واکنش
    12,120
    امتیاز
    679
    محل سکونت
    یه گوشه زمین دوار
    نیمه شب....

    خیلی دوسش دارم ، کله روز ی طرف نیمه شب ی طرف دیگه .... اصن انگار زورش می چربه ب ک‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍له روز... ب کله لحظاته شلوغ پلوغ...
    نیمه شبا انگار ک خودمم ...خودتی... بدونه هیچ نقش بازی کردنی بدونه نقابی ک با طلوعه خورشید دوباره میاد رو چهرمون...
    نیمه شبو دوس دارم چون خلوته انگار هنوز آدما کشفش نکردن انگار هنوز بکره ...هنوز فرصت نکردن خرابش کنن...

    نیمه شبتون آروم :)
     

    Gloria

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/07/23
    ارسالی ها
    477
    امتیاز واکنش
    27,626
    امتیاز
    751
    محل سکونت
    تهران
    از من چه مانده بعد تو جز ناتوانیم

    جز سنگ قبر خاطره روی جوانیم

    بی عشق و بی عاطفه و هیچ وعده‌ای

    ماندم چگونه سمت خودت می‌کشانیم...؟
     

    DabriA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/05/26
    ارسالی ها
    947
    امتیاز واکنش
    7,889
    امتیاز
    614
    محل سکونت
    ElDorado
    کم نيستند شادي‌ها
    حتي اگر بزرگ نباشند
    آنقدر دست نيافتني نيستند
    که تو عمري‌ست
    کز کرده‌اي گوشه جهان
    و بر آسمان چوب خط مي‌كشي به انتظار
    حبس ابد هم حتي ، پايان دارد
    پاياني بزرگ و طولاني
    چه آسان تماشاگر سبقت ثانيه‌هاييم
    و به عبورشان مي‌خنديم
    چه آسان لحظه‌ها را به کام هم تلخ مي‌کنيم
    و چه ارزان مي‌فروشيم لـ*ـذت با هم بودن را
    چه زود دير مي‌شود
    و نمي‌دانيم که ؛ فردا مي‌آيد
    شايد ما نباشيم

    سيد علي صالحي
     
    بالا