مطالب طنز شعر طنز زن ذلیل

  • شروع کننده موضوع ♡Ghazal♡
  • بازدیدها 228
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

♡Ghazal♡

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/11/20
ارسالی ها
1,811
امتیاز واکنش
7,587
امتیاز
606
محل سکونت
Aરτ Ȼίτϓ
گشته اسباب غرور و دلخوشی

یک زن لاغر سیاه و کشمشی

با قدی چون نردبانی بر چنار

کی توانم راه رفتن در کنار

دستها چون بیل و ناخن دسته بیل

در تنم خنجر کند چون سیخ و میل

موی سر کم پشت و صورت پر ز مو

ماه پر لک گشته این سیمینه رو

چون ببینی خنده هایش پر کشی

یک به یک دندان زرد و سیم کشی

با دماغی تیز و باریک و بلند

چهره اش کرده فریبا و لونـ*ـد

چشم و ابرو در هم و مخموره حال

ریز چون بادام خشک و زرد کال

کی زبان آید به کامش در سکوت

میزند مغزم دگر زنگی و سوت

مادری دارد چو رستم پهلوان

نعره اش لرزد تن شیر ژیان

هفته ای ده شب بیاید خواهرش

پر کند از مرغ و ماهی هیکلش

گشته ام پیر و زمین گیر و علیل

هست تیره روزگار زن زلیل
 

برخی موضوعات مشابه

پاسخ ها
0
بازدیدها
145
پاسخ ها
0
بازدیدها
199
پاسخ ها
0
بازدیدها
188
پاسخ ها
0
بازدیدها
101
پاسخ ها
0
بازدیدها
103
پاسخ ها
0
بازدیدها
98
پاسخ ها
0
بازدیدها
91
پاسخ ها
0
بازدیدها
164
پاسخ ها
0
بازدیدها
108
پاسخ ها
0
بازدیدها
115
پاسخ ها
0
بازدیدها
136
پاسخ ها
0
بازدیدها
160
پاسخ ها
0
بازدیدها
234
پاسخ ها
0
بازدیدها
271
پاسخ ها
0
بازدیدها
237
پاسخ ها
0
بازدیدها
585
بالا