آموزش اختصاصی شیوه شیوایی (جلد دوم) | طـلایــه

وضعیت
موضوع بسته شده است.

☾♔TALAYEH_A♔☽

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/05/18
ارسالی ها
35,488
امتیاز واکنش
104,218
امتیاز
1,376
pershian - Copy.jpg
نام کتاب آموزشی: شیوه شیوایی(جلد دوم)
مدرس: طـلایــه
زبان/ سطح: پارسی/ پیشرفته

طراح جلد: سدنا بهزاد
ویراستار:

توضیحات:


آموزش سطح پیشرفته اصول و قواعد نوشتن، زبان پارسی توسط خانم طـلایــه ارائه می شود.

سخن مدرس:
در این تاپیک قصد دارم زمینه هایی از زبان فارسی را آموزش بدهم.

    • زمینه آموزشی: اصول و قواعد نوشتن
    • با استناد از آموزه های استاد شریفم،سید ابوالقاسم حسینی (ژرفا)
    • در جلد دوم به 30 عدد از موارد، همراه با مثال و توضیحات آن اشاره خواهد شد.
 
  • پیشنهادات
  • ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    [HIDE-THANKS]
    1. «صفت برترین » را درست به کار بریم.

    صفت عالی یا برترین، می تواند در یکی از سه حالت زیر به کار رود:
    1_ صفت مفرد ساکن+ موصوف مفرد.
    این عبارت معنای مفرد دارد.
    مثال:
    زیباترین گل.
    نمونه: زیباترین گل، نرگس است.


    2_ صفت مفرد ساکن+ موصوف جمع.

    این عبارت معنای جمع دارد.
    مثال: زیباترین گل ها.
    نمونه: زیباترین گل ها، نرگس و سوسن و شقایق هستند.


    3_ صفت مفرد مکسور+ موصوف جمع.

    این عبارت معنای مفرد دارد.
    مثال:
    زیباترینِ گل ها.
    نمونه: زیباترینِ گل ها، نرگس است.

    گاهی نویسندگان به صورت نادرست، حالت سوم را که معنای مفرد دارد، در جایی به کار می برند که معنای جمع مورد نظر است.
    مثلا می نویسند: «زیباترینِ گل ها، نرگس و سوسن و شقایق هستند.»
    گاهی نیر به صورت نادرست، حالت دوم را که معنای جمع دارد، در جایی به کار می برند که معنای مفرد مورد نظر است.
    مثلا می نویسند: «زیباترین گل ها، نرگس است.»


    مثال:
    _ معروف ترینِ شاگردانِ شیخ مفید، سید مرتضی و سید رضی و شیخ طوسی بودند.
    _ بهترینِ عزیزان، محمد و خاندان او_علیهم السلام_ هستند.


    نکته ها:
    1_ «معروف ترینِ شاگردان» برای مفرد به کار می رود.
    2_ دانستن این قاعده هم برای نویسندگان و هم گویندگان ضرورت دارد؛ اما از آن جا که رعایت آن در هنگام گویش بیش از نگارش جلوه گری می کند، گویندگان و سخنوران باید بیشتر به آن توجه کنند.


    پیشنهاد:
    _ «معروف ترین شاگردانِ شیخ مفید، سید مرتضی و سید رضی و شیخ طوسی بودند.» یا «معروف ترینِ شاگردان شیخ مفید، شیخ طوسی بود.»
    _بهترین عزیزان، محمد و خاندان او _علیهم السلام_ هستند.


    [/HIDE-THANKS]
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    [HIDE-THANKS]

    2.ضمیر را بجا و مناسب به کار بریم.

    یکی از راه های رعایت ایجاز (کوتاه نویسی) و پرهیز از اِطناب (دراز نویسی)، بهره گیری مناسب از ضمیر است. هرگاه اسمی تکرار گردد. باید تا حد امکان ضمیر را جایگزین آن کرد. کاربر ضمیر مناسب به استواری نوشته بسیار کمک می کند.


    مثال:

    _ در این بنا، کتیبه ای وجود ندارد که تاریخ ساخت بنا را مشخص سازد.
    _ خدایا! از تو می خواهیم که در دولت موعود، ما را در زمره فراخوانندگان به سوی اطاعت تو قرار دهی.
    _ دشمنان اسلام در تبلیغ اسلامِ همسو با منافع آنان می کوشند.
    _ ابن ندیم از دو اثر ابن شَبّه با عناوین «کتاب مکه» و «امراء مکه» نام می برد . این ندیم در جای دیگر از بقیه آثار ابن شَبّه سخن می گوید.
    _ امام حسین جون دیدند امویان اساس دین را تهدید می کنند، تکلیف خود دانستند که بر ضد امویان قیام کنند.


    نکته ها:

    1_ «آن» در جمله اول از مثال، ضمیر اشاره است. هرگاه «این» و «آن» با اسم همراه شوند، صفت اشاره هستند؛ مثل «آن کتاب». هر گاه با اسم همراه نباشند، ضمیر هستند.
    2_ «خود» در جمله دوم از مثال، ضمیر مشترک است و باید از ضمیر مشترک استفاده کرد، نه «تو» که ضمیر شخصی است. البته می توان گفت: «اطاعتت»؛ اما آهنگی زیبا ندارد.
    3_ در جمله سوم از مثال، برخلاف مثال دوم، باید از ضمیر مشترک، نه ضمیر شخصی، استفاده کرد.
    4_ در جمله پنجم از مثال، از فعل جمع برای «امام حسین» استفاده شده است. یکی از پرسش های رایج نویسندگان آثار مذهبی این است که آیا برای پیشوای معصوم _علیهم السلام_ بهتر است ضمیر مفرد بیاوریم یا جمع؟ پاسخ به این سؤال تا اندازه ای به سلیقه ننویسنده باز می گردد. در حقیقت، به کار بردن ضمیر مفرد برای پیشوای معصوم، هرگز به معنای بی احترامی نیست. معمولا فضای صمیمانه نوشته و نیز نوع مخاطبان امروزین اقتضا دارد که در این گونه موارد صفت مفرد به کار ببریم، همان گونه که برای ذات خداوند هم صفت مفرد به کار می بریم. البته تأکید می کنم که این نکته تابع سلیقه است. نکته مهم تر آن است که در استفاده از فعل و ضمیر های مختلف برای پیشوای معصوم باید یکدستی را رعایت کنیم. یعنی اگر در نوشته ای برای یک فرد، فعل و ضمیر جمع به کار می بریم، در تمام آن نوشته، به همین شیوه رفتار کنیم.


    پیشنهاد:
    _ در این بنا، کتیبه ای وجود ندارد که تاریخ ساخت آن را مضخص سازد.
    _ خدایا! از تو می خواهیم که در دولت مهدی، ما را در زمره فراخوانندگان به سوی اطاعت خود قرار‌ دهی.
    _ دشمنان اسلام در تبلیغ اسلامِ هسو با منافع خود می کوشند.
    _ ابن ندیم از دو اثر ابن شَبّه با عناوین «کتاب مکه» و «امراء مکه» نام می برد و در جای دیگر، از بقیه آثار او سخن می گوید.
    _ امام حسین چون دید امویان اساس دین را تهدید می کنند، تکلیف خود دانست که بر ضد آنان قیام کند.


    [/HIDE-THANKS]
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    [HIDE-THANKS]

    3. از تکرار ضمیر بپرهیزیم.

    توجه داشته باشید که استفاده از ضمیر باید با دقت صورت پذیرد و در بهره گیری از آن نیز نباید زیاده روی کنیم. در موارد تکرار یک ضمیر، می توان از تنوع استفاده کرد. مثلا می توانیم از ضمیر های شخصی «او» یا «وی» و «ایشان» یا «آنان» یا «آن ها» به تناوب استفاده کرد. همچنین گاهی به جای ضمیر منفصل (من، تو، او، ما، شما، ایشان) می توانیم از ضمیر متصل (م، ت، ش، مان، تان، شان)
    بهره گیریم و به عکس. بهره گیری از ضمیر مشترک (خود، خویش) نیز در موارد تکرار، موجب تنوع نوشته است.

    مثال:
    _ سپس زینت های ظاهری را که آشکار کردنِ آن ها مجاز است، از آن ها استثنا می کند.
    _ به موازات بهتر شدن ذوق و سلیقه شما در برگزیدن کتاب ها، عقاید نیز تکامل پیدا می کند.


    پیشنهاد:
    _ سپس زینت های ظاهری را که آشکار کردنشان مجاز است، از آن ها استثنا می کند.
    _ به موازات بهتر شدن ذوق و سلیقه شما دربرگزیدن کتاب ها، عقایدتان نیز تکامل پیدا می کند.


    [/HIDE-THANKS]
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    [HIDE-THANKS]
    4. از «حرف ربط» به هنگام ضرورت استفاده کنیم.

    پرکاربردترین حرف های ربط، دو حرف «که» و «تا» هستند. حرف ربط باید هنگامی استفاده شود که بخواهیم دو بخش از یک جمله را به یکدیگر ربط دهیم.

    همچنین برای ربط میان دو جمله از حرف ربط استفاده می کنیم.

    مثال ربط میان دو بخش یک جمله:


    _ خداوند که به انسان آزادی عطا فرموده، قدرت تشخیص خوب و بد را نیز به او داده است.

    این جمله در حقیقت از دو جمله زیر ترکیب شده است:
    _ خداوند به انسان آزادی عطا فرموده است.
    _ خداوند قدرت تشخیص خوب و بد را به انسان داده است.

    وقتی این دو جمله را ترکیب کرده ایم، پس از نهاد (خداوند) حرف ربط آورده و سپس جمله اول را به آن پیوند داده ایم و آن گاه جمله دوم را به عنوان گزاره این جمله مرکب قرار داده ایم.
    تحلیل دستوری این جمله مرکب چنین است:

    نهاد جمله مرکب: خداوند که به انسان آزادی عطا فرموده.

    گزاره جمله مرکب: قدرت تشخیص خوب و بد را نیز به او داده است.

    مثال ربط میان دو جمله:


    _ خداوند به انسان نیروی عقل بخشیده تا خوب و بد را تشخیص دهد.

    در این جا ساختار جمله با حالت پیش تفاوت یافته است. این جمله از دو جمله زیر ترکیب شده است:

    _ خداوند به اسنان نیروی عقل بخشیده است.
    _ خداوند این کار را کرده است تا انسان خوب و بد را تشخیص دهد.


    [/HIDE-THANKS]
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    [HIDE-THANKS]
    5. «حرف ربط» را در جای خود قرار دهیم.

    حرف ربط میان دو بخش از یک جمله یا میان دو جمله ارتباط برقرار می کند. پس باید دقیقاً در همان جایی قرار گیرد که محلّ ارتباط میان دو بخش از یک جمله و یا میان دو جمله است.

    مثال:
    _این مرد بزرگ از علمی نبود که بهره ای نداشته باشد.
    _«ایمور» از کاری نبود که سر در نیاورَد.
    _هدف بخش های مختلف این کتاب، تشویق خوانندگان به جست‌و‌جوی نکات برجسته و خصوصیت هایی است که اگر ادامه یابد، آنان را در یافتنِ نوعی شناخت یاری خواهد داد.



    پیشنهاد:
    _علمی نبود که این مرد بزرگ از آن بهره ای نداشته باشد.
    _کاری نبود که «ایمور» از آن سردرنیاورَد.
    _هدف بخش های مختلف این کتاب، تشویق خوانندگان به جست و جوی نکات برجسته و برخی خصوصیت ها است؛ جست‌و‌جویی که اگر ادامه یابد، آنان را در یافتنِ نوعی شناخت یاری خواهد داد.


    در جمله سوم از بخش مثال؛ حرف ربط در جایی به کار رفته که خواننده را به اشتباه می اندازد و هدف اصلی نویسنده را به گونه دیگر جلوه می دهد. ظاهر جمله این است که «اگر ادامه یابد» توضیح درباره خصوصیت ها است؛ اما در حقیقت، این توضیح درباره «جست‌و‌جو» است.

    [/HIDE-THANKS]
     
    وضعیت
    موضوع بسته شده است.
    بالا