![1308628_878.jpg 1308628_878.jpg](https://negahdll.top/data/attachments/172/172342-9c23744e8bc4c6ab8473bc300fa2cba3.jpg)
طنز؛ «موجود است» یا «داریم»؟
حسن غلامعلیفرد در ضمیمه طنز روزنامه قانون نوشت:
دهخدا درِ کلاس را باز کرد و دید برخی از شاگردها در جناح چپ و برخی دیگر در جناح راستِ کلاس، ایستاده بودند و چند نفر هم در میانه کلاس جا گرفته و به سقف خیره شده بودند. آنهایی که در جناح چپ ایستاده بودند، روی برگه امتحانی نوشته بودند: «سیبزمینی موجود است». جناح راستیها هم روی پلاکاردی بزرگ نوشته بودند: «گلابی موجود است» آنهایی هم که در میانه کلاس جا گرفته بودند روی یک تکه کاغذ نوشته بودند: «گیلاس موجود است». دهخدا با شگفتی پرسید: «اینجا چه خبره؟ شنبهبازار راه انداختین؟» بذرپاش گفت: «بهتره شما زودتر گروهتون رو انتخابکنید!» دهخدا اخم کرد و گفت: «من کاری با جریانها و سمت و سوهای سیـاس*ـی ندارم» کواکبیان لپهایش گل انداخت و فریاد زد: «وای! دهخدا یک عنصر فراجناحیه، مگهمیشه؟» آشنا همانطور که لبهایش را غنچه کرده بود گفت: «اُف بر تو باد ای دهخدا!» اینرا گفت و به رئیسی لبخند زد.
دهخدا با کلافگی گفت: «چرا نوشتین سیبزمینی و گیلاس و گلابی موجود است؟ بهتره به جای «موجود است» از «داریم» بهره ببرید». کرباسچی با شیطنت گفت: «ما از همون روز نخست گفتیم که سیبزمینی موجود نیست» قالیباف با خشم گفت: «کرباسچی به ما توهین کرد، چرا این گروه گلابیها چشم دیدن ما را ندارند؟» جلیلی گفت: «اگر سیبزمینی موجودنیست پس گلابی هم نباید موجود بماند!» باهنر گفت: «منظور آقای جلیلی این است که در صورت برابری عرضه و تقاضا موجودیت سیبزمینی و گلابی وابسته به یکدیگر است» انصاری پوزخند زد و گفت: «مشکل اینجاست که گروه سیبزمینیها از ما توقع دارند که گلابیهایمان را از رده خارج کنیم و از آنها سیبزمینی بگیریم» شریعتمداری گفت: «محصول ما اسمش واقعی است، یعنی واقعا سیبی است که درون زمین رشد میکند.
اما آیا واقعا گلابی گلی آبی است؟ آیا وقت آن نرسیده است که جناح مقابل دست از دروغپردازی بردارد؟» جهانگیری با اخم به شریعتمداری گفت: «ما این بهانهتراشیهای شما را پیشبینی کرده بودیم. به همین سبب خربزه را حذف کرده و جایش گلابی آوردیم تا نگویید محصول ما هم خر است هم بز و به محصول ما انگ استفاده از خر و بز که نمادهای برخی احزاب غربی هستند نزنید» لاریجانی گفت: «نمیشه که همهاش سیبزمینی خورد» دهخدا چانهاش را خاراند و گفت: «علم اقتصاد آشکارا گفته که رشد اقتصاد وابسته به گوناگون بودن فراوردههاست».
حدادعادل گفت: «پس سیبزمینی در انواع و اقسام و اندازههای مختلف موجود است» دهخدا با کلافگی گفت: «مگه نگفتم بهجای موجود است از داریم بهره ببرید؟» غرضی گفت: «حرص نخور دهخدا! اصلا بیا توی گروه ما» دهخدا نگاهی به غرضی انداخت و پرسید: «گروه شما کدوم بود؟ من قاطی کردم» ناطقنوری کاغذی که جلوی گروهشان بود را جلوی چشمان دهخدا نگه داشت. دهخدا نفسی عمیق کشید و گفت: «قرار شد بهجای «موجود است» بنویسید «داریم». پس شما هم باید بنویسی «گیلاس داریم». درسته؟» تا دهخدا اینرا گفت زنگ را به صدا در آوردند و شاگردها از کلاس بیرون رفتند و دهخدا ماند و گونیهای خالی سیبزمینی و جعبههای خالی گلابیها و گیلاسها.