مطالب طنز طنز؛ ازدواج نکردن به سبک ایرانی

  • شروع کننده موضوع BARANA.R
  • بازدیدها 120
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

BARANA.R

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/10/29
ارسالی ها
2,921
امتیاز واکنش
20,204
امتیاز
746
سن
23
همه ساله در ایام نوروز، مانند همه خانواده ها، مهمانانی از نقاط دور و نزدیک به خانه ما می آیند با این تفاوت که عید دیدنی برای مهمانان ما بهانه ای بیش نیست. آنها فقط و فقط با این هدف می آیند که خبر ازدواج بنده و خواهرم را بشنوند. مهمانان مذکور آن قدر نگران ازدواج ما هستند که مطمئنم این حجم از ابراز نگرانی حتی برای بان کی مون هم غریب است.

متاسفانه ما امسال هم شرمنده شان هستیم. خداوند هیچ کسی را شرمنده مهمانی نکند که با هزار امید و آرزو درِ خانه اش را می زند. امسال هم مانند تمامی سال هایی که گذشت، مجبوریم امیدشان را برای شنیدن نام و نام خانوادگی ، اصلیت، شغل، سن و سطح تحصیلات و میزان درآمد اعضای جدید خانواده، ناامید کنیم.

رسم بر این است که هر سال میهمانان پس از استقرار بر روی کاناپه و کمی صحبت درباره سیر و جای پارک، می روند سر اصل مطلب و می پرسند: «شما هیچ کدوم هنوز ازدواج نکردین؟» و با هیجان و اضطراب چشم به دهان ما می دوزند تا شاید پاسخ مثبتی از آن تراوش کند.

پاسخ ما همواره منفی بوده اما چالش مهمی که با آن روبرو هستیم، یافتن دلیل قانع کننده است. مهمانان امروزی خیلی باهوشند و دیگر با پاسخ های کلیشه ای «هنوز قسمت نشده» و «موقعیتش پیش نیومده» قانع نمی شوند. حتی باید حواس مان باشد که پاسخ های تکراری پارسال را تحویل شان ندهیم که بهشان بر می خورد و اعتراض می کنند.

البته در مواردی هم سعی می کنند گره گشا باشند و راهکار ارائه کنند. یادم می آید یک سال به من پیشنهاد کردند که بینی ام را عمل کنم و این اطمینان را دادند که به محض این که ورم بینی ام بخوابد، حتما تشکیل خانواده خواهم داد. هر چند بسته پیشنهادی شان به مرور و با گذشت سال ها، به «کرم ضد چروک» و «لیفتینگ» تغییر پیدا کرد.

سال گذشته هم پس از این که پیشنهاد پروتزشان با شکست مواجه شد، توصیه کردند که برویم کارتون باب اسفنجی مان را ببینیم. در انتهای میهمانی نیز در حالی که بغض راه گلوی شان را بسته بود با مشت هایی گره کرده از ما خواستند که قوی باشیم و امید مان را از دست ندهیم. همچنین ابراز امیدواری کردند که سال آینده حامل خبرهای خوشی برای آنها بوده و خاندانی را از نگرانی دربیاوریم. حال یک سال گذشته و ما شرایط مان هیچ تغییری نکرده است.

دیگر کار از سوال و جواب و ارائه ادله مستدل و پیشنهاد پروتز و پکیج های مخصوص نیز گذشته است. مطمئنم که امسال باید با لیوان آب قند در دست، سرشان را روی شانه های مان بگیریم و از آنها بخواهیم که غصه نخورند، چرا که خدا بزرگ است و حتما روزی مشکل شان حل خواهد شد.
 

برخی موضوعات مشابه

پاسخ ها
0
بازدیدها
209
پاسخ ها
0
بازدیدها
143
پاسخ ها
0
بازدیدها
126
پاسخ ها
12
بازدیدها
271
پاسخ ها
381
بازدیدها
7,691
پاسخ ها
0
بازدیدها
477
پاسخ ها
2
بازدیدها
207
بالا