dinaz
کاربر نگاه دانلود
طنز؛ استاندارد ما استاندارد اون‌ها
شهاب پاک نگر در ضمیمه طنز روزنامه قانون نوشت:
حتما شما هم با من هم‌نظرید که کشورهای غربی در زمینه ارائه محصولات و خدمات استاندارد بسیار ضعیف عمل کرده‌اند. حالا همین‌ها آمدند و چهاردهم اکتبر را به عنوان «روز جهانی استاندارد» نامگذاری کردند که این ضعف‌شان را به نحوی لاپوشانی کنند. البته ما که فریب این بازی‌ها را نمی‌خوریم و خودمان می‌دانیم هیچ کس مثل ما داعیه‌دار استاندارد در جهان نیست و اگر بنا باشد روز جهانی استاندارد داشته باشیم باید بر اساس تقویم ما باشد نه خارجی‌ها. برای اثبات این حرف‌مان هم کلی دلیل و مدرک داریم که در ادامه فقط به چند مورد اشاره می‌کنیم:
الف) اولین گام در ارائه خدمات و محصولات استاندارد، انتخاب مدیرانی است که قرار است همین چیزهایی که گفتیم را ارائه کنند. ما در این چند وقت به سطح جدیدی از استاندارد رسیدیم که دیگر هیچ‌کس جلودارمان نیست، حتی خودمان. بدون شک الان تمام مدیران ما استاندارد لازم برای احراز شغل‌های مرتبط را دارند. البته اینکه ما اول مدیران‌مان را انتخاب می‌کنیم بعد بر اساس ویژگی‌های آن‌ها، شرایط احراز شغل را تعیین می‌کنیم هم در این زمینه بی‌تاثیر نیست.
ب) اول بیایيد تکلیف‌مان را باهم روشن کنیم. شما دنبال محصول خوب می‌گردید یا استاندارد؟ اگر دنبال محصول خوب هستید که بگردید، ما هم دعا می‌کنیم که پیدا کنید. اما همه محصولات ما، حتی همین لواشک نانوهایی که در مترو فروخته می‌شود، «اولین و تنها دارنده استاندارد» هستند. با این اوصاف، ما در زمینه استاندارد، استانداردتریم یا آن‌ها؟
ج) یکی از دلایل اصلی‌ای که ما را در مقوله «استاندارد» از همه دنیا متمایز کرده، این است که مردم ما درک خیلی خوبی از استاندارد دارند و خودشان را سریع با آن تطبیق می‌دهند. مثلا در زمینه انتخابات، مردم به کسی رای می‌دهند که سطح استانداردی از وعده‌ها را طرح کند. بعد که آن شخص انتخاب شد، استاندارد عملیاتی شدن آن وعده‌ها تغییر می‌کند و مردم بازهم خودشان را با این استاندارد جدید سازگار می‌کنند و این چرخه هم به خوبی ادامه پیدا می‌کند.
د) اما مهم‌ترین دلیل ما برای اینکه بگوییم ما از همه دنیا استانداردتریم این است که ما نه فقط استانداردیم بلکه در صورت لزوم، سطح استاندارد را کیلومترها جابه‌جا می‌کنیم. براي مثال، همین جریان افشای نامه محرمانه سرپرست شهرداری رشت به خودش، کلیه استانداردهای مرتبط با نامه‌نگاری و درخواست، ایزوهای‌شان یا ریخت یا مجعد شد و الزامات مرتبط با مکاتبات داخلی هم چند ده کیلومتر جابه‌جا شد.
شهاب پاک نگر در ضمیمه طنز روزنامه قانون نوشت:
حتما شما هم با من هم‌نظرید که کشورهای غربی در زمینه ارائه محصولات و خدمات استاندارد بسیار ضعیف عمل کرده‌اند. حالا همین‌ها آمدند و چهاردهم اکتبر را به عنوان «روز جهانی استاندارد» نامگذاری کردند که این ضعف‌شان را به نحوی لاپوشانی کنند. البته ما که فریب این بازی‌ها را نمی‌خوریم و خودمان می‌دانیم هیچ کس مثل ما داعیه‌دار استاندارد در جهان نیست و اگر بنا باشد روز جهانی استاندارد داشته باشیم باید بر اساس تقویم ما باشد نه خارجی‌ها. برای اثبات این حرف‌مان هم کلی دلیل و مدرک داریم که در ادامه فقط به چند مورد اشاره می‌کنیم:
الف) اولین گام در ارائه خدمات و محصولات استاندارد، انتخاب مدیرانی است که قرار است همین چیزهایی که گفتیم را ارائه کنند. ما در این چند وقت به سطح جدیدی از استاندارد رسیدیم که دیگر هیچ‌کس جلودارمان نیست، حتی خودمان. بدون شک الان تمام مدیران ما استاندارد لازم برای احراز شغل‌های مرتبط را دارند. البته اینکه ما اول مدیران‌مان را انتخاب می‌کنیم بعد بر اساس ویژگی‌های آن‌ها، شرایط احراز شغل را تعیین می‌کنیم هم در این زمینه بی‌تاثیر نیست.
ب) اول بیایيد تکلیف‌مان را باهم روشن کنیم. شما دنبال محصول خوب می‌گردید یا استاندارد؟ اگر دنبال محصول خوب هستید که بگردید، ما هم دعا می‌کنیم که پیدا کنید. اما همه محصولات ما، حتی همین لواشک نانوهایی که در مترو فروخته می‌شود، «اولین و تنها دارنده استاندارد» هستند. با این اوصاف، ما در زمینه استاندارد، استانداردتریم یا آن‌ها؟
ج) یکی از دلایل اصلی‌ای که ما را در مقوله «استاندارد» از همه دنیا متمایز کرده، این است که مردم ما درک خیلی خوبی از استاندارد دارند و خودشان را سریع با آن تطبیق می‌دهند. مثلا در زمینه انتخابات، مردم به کسی رای می‌دهند که سطح استانداردی از وعده‌ها را طرح کند. بعد که آن شخص انتخاب شد، استاندارد عملیاتی شدن آن وعده‌ها تغییر می‌کند و مردم بازهم خودشان را با این استاندارد جدید سازگار می‌کنند و این چرخه هم به خوبی ادامه پیدا می‌کند.
د) اما مهم‌ترین دلیل ما برای اینکه بگوییم ما از همه دنیا استانداردتریم این است که ما نه فقط استانداردیم بلکه در صورت لزوم، سطح استاندارد را کیلومترها جابه‌جا می‌کنیم. براي مثال، همین جریان افشای نامه محرمانه سرپرست شهرداری رشت به خودش، کلیه استانداردهای مرتبط با نامه‌نگاری و درخواست، ایزوهای‌شان یا ریخت یا مجعد شد و الزامات مرتبط با مکاتبات داخلی هم چند ده کیلومتر جابه‌جا شد.
