مطالب طنز طنز؛ درس بخون آدم شی

  • شروع کننده موضوع BARANA.R
  • بازدیدها 91
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

BARANA.R

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/10/29
ارسالی ها
2,921
امتیاز واکنش
20,204
امتیاز
746
سن
23
بعضی از دوستان هر روز گله می‌کنند و غر می‌زنند و مقاله می‌نویسند که ای امان! ما چه ملت بی‌فرهنگ و عقب مانده‌ای هستیم که سرانه مطالعه کتاب در کشورمان مثلا بیست و سه ثانیه است. آن هم بیشتر صرف مطالعه زیرنویس تلویزیون و خواندن انتصاب بجا و شایسته ملت روی بنرها می‌شود. بعد که غرشان را مکتوب می‌نویسند و چاپ می‌کنند، گوشی موبایل را دست‌شان می‌گیرند و بعد از چک کردن استوری سیصد و پنجاه و چهار نفر اخیر در اینستاگرام‌شان به مرور افقی شده و بعد خواب‌شان می‌برد.

مع‌الاسف یکی از این موجودات، خود بنده هستم! انصافا بعضی جاها هم کاربرد دارد. مثلا گاهی که بعضی دوستان می‌پرسند فلانی! تو که این همه فالوئر داری، تو که این همه ادعات میشه، چرا کتابت در کمال فضاحت فقط هفتصد نسخه فروخته؟ در این لحظه معمولا بادی به غبغب می‌اندازم و می‌گویم: ای آقا... اگه این ملت اهل کتاب خوندن بودند که الان وضع ما این نبود! بعد دو تایی می‌نشینیم در مورد سابقه کتاب نخوانی ایرانیان و مشهود بودن آن در رانندگی‌شان از دوران خشایارشاه تا امروز صحبت می‌کنیم و از این که خودمان در سوییس به دنیا آمده‌ایم لـ*ـذت می‌بریم.

خود من به یاد دارم در کودکی به محض این که کتابی باز می‌کردم پدرم می‌آمد و می‌گفت: ببینم تو دَرست رو خوندی اومدی کتاب دست گرفتی؟ می‌گفتم: نه، یه کم مونده. می‌گفت: «به جای این کارا برو درس بخون آدم شی». خب ما هم بچه بودیم. اعتماد می‌کردیم. کلا نسل ما با همین تفکر بزرگ شد. به شوق آدم شدن هی درس می‌خواندیم. لیسانس می‌گرفتیم. فوق‌لیسانس می‌گرفتیم. بعد چند لحظه مکث می‌کردیم، نگاهی به خودمان می‌انداختیم و می‌گفتیم: پس چرا آدم نشدیم؟ بعد فکر می‌کردیم که لابد تحصیلات کافی نبوده و شدت و سرعت درس خواندن را بیشتر می‌کردیم.

تا این که در آستانه سی سالگی با حقیقت تلخی مواجه شدیم. فهمیدیم ما آدم بشو نیستیم و بهتره دوباره به کتاب رجوع کنیم! وقتی دوباره کتاب باز کردیم. پدر که انگار روی کتاب‌های ما سنسور نصب کرده بود بعد از ده پانزده سال آمد و گفت: «تو کار و زندگی نداری نشستی کتاب می‌خونی؟ فردا که خواستی سروسامون بگیری من یه قرونم کف دستت نمیذارما!» و ما کف دست‌مان را نگاه کردیم و... چند لحظه مکث کردیم. بعد دیدیم مویی برای کندن ندارد و اوضاع وخیم است. کتاب را نصفه و نیمه رها کردیم و رفتیم دنبال کار.

بعد هم دیگر وقت نکردیم دوباره سراغش برویم. حتی وقتی شغل‌مان شد نویسندگی! (که این فقره خیلی غم‌انگیز است و خاک بر سرم). آن‌قدر حرف زدم که یادم رفت بگویم برای چه به سراغ سوژه کتاب نخوانی رفتم. اما واتسون (بازیگر انگلیسی که نقش هرمیون گرنجر را در فیلم‌های هری پاتر بازی می‌کرد) برای ترویج کتابخوانی در مترو و اماکن عمومی کتاب قایم می‌کند! هرکس این کتاب‌ها را پیدا کند می‌تواند ببرد و بخواند. گزارش‌ها حاکی از آن است که حضرت پدر به سراغ اما واتسون رفته و پرسیده: دخترم شما پُست دکترات رو گرفتی اومدی اینجا برای من کتاب قایم می‌کنی؟
 

برخی موضوعات مشابه

پاسخ ها
12
بازدیدها
266
پاسخ ها
381
بازدیدها
7,540
پاسخ ها
0
بازدیدها
472
پاسخ ها
2
بازدیدها
202
پاسخ ها
0
بازدیدها
227
پاسخ ها
0
بازدیدها
196
پاسخ ها
0
بازدیدها
219
پاسخ ها
0
بازدیدها
173
پاسخ ها
0
بازدیدها
153
پاسخ ها
16
بازدیدها
564
پاسخ ها
0
بازدیدها
171
بالا