*samira*
کاربر نگاه دانلود
مسعود مرعشی در وبسایت چیزنا نوشت:
آورده اند که مادر آشیل، تتیس ایزدبانو، وی را در رودخانه استوکس فرو برد و آشیل رویین‌تن شد. ما نمی دانیم مدیرمسئول آن نشریه جنجالی آن را کجا فرو بـرده که هیچ توقیف و لغو مجوزی در مقابلش کارساز نمی شود. یا در همین کشور خودمان، اگر عمر فردوسی به دنیا بود، احتمالا خجالت می کشید در مقام مقایسه با این نشریه، اسفندیار را روئین تن بنامد.
در آخرین شماره این نشریه وزین، بار دیگر مرزهای شرم و حیا جابجا شد(رکورد قبلی با شش فحش در ثانیه متعلق به همین هفته نامه بود که داوران به آن سه چراغ روشن دادند و یک شانس مجدد برای افزایش رکورد)
نویسنده که از متنش پیداست در روزهای اخیر گرمی و قوتوی زیادی مصرف کرده، از طریق نمادپردازی سعی کرده یک افشاگری خصوصی از پشت پرده سینمای کشورمان انجام دهد.
او تحت تأثیر فیلم «ویکی کریستینا بارسلونا» با استفاده از نمادهای آلبالو و قباد و فرهاد و شهرزاد پتانسیل خود در انتشار یک مثلث عشقی و رقابت دو مرد بر سر یک زن نشان داده.
با توجه به اینکه همه هنرمندان سینما (به جز آنهایی که در اخراجی ها و پایان نامه بازی کرده اند)، از دید این نشریه پتانسیل لغزش های این چنینی را دارند، ما سناریوهای زیر را برای نویسندگان و کارگردان های بعدی پیشنهاد می کنیم:
۱- سناریو لوله کش: بهتر است یکی از ارکان داستان اخلاقی نشریه مذکور لوله کش باشد، اساسا تعمیرکارهایی که لباس کار یکسره می پوشند، بخاطر تعامل مستمر با مردم غرب، جاذبه ای دارند که انسان ناخودآگاه وارد فضای مورد علاقه نشریه می شود.
۲- سناریوی بیمارستانی: شهرزاد که حکم آلبالوی ماجرا را دارد، پزشک است و دو بیمار جذاب به نام های قباد و فرهاد دارد. او از هیچ کوششی برای اینکه حال این دو مریض بهتر شود، فروگذاری نمی کند.
۳-سناریوی کلاس درس: شهرزاد با عینک گرد و خط کش چوبی معلم است و قباد و فرهاد دانش آموزان بازیگوش این کلاسند که ناگهان بر سر یک موضوع علمی، بحث و گفت و گوی شدیدی بین این سه نفر شکل می گیرد.آنها برای اقناع هم، از جان و دل مایه می گذارند.
۴- سایر سناریوها: از دیگر سناریوهای این ژانر می توان به پلیس مهربان که در اعمال قانون بسیار راسخ است، دلیوری پیتزا یا پیرمردی که باغ هلو دارد، اشاره کرد.
از آنجایی که نهایت برخورد وزارت ارشاد با نشریه فوق الذکر صرفا ابراز نگرانی (با حفظ حقوق مولف بان کی مون) است در پایان خاطرنشان می سازد هدف ما از ارائه این مطالب آشنایی بیشتر عضو شریف نشریه با استانداردهای جهانی این داستانها و تشویق او به گسترده کردن الگوهای داستانی مورد علاقه اش است.
آورده اند که مادر آشیل، تتیس ایزدبانو، وی را در رودخانه استوکس فرو برد و آشیل رویین‌تن شد. ما نمی دانیم مدیرمسئول آن نشریه جنجالی آن را کجا فرو بـرده که هیچ توقیف و لغو مجوزی در مقابلش کارساز نمی شود. یا در همین کشور خودمان، اگر عمر فردوسی به دنیا بود، احتمالا خجالت می کشید در مقام مقایسه با این نشریه، اسفندیار را روئین تن بنامد.
در آخرین شماره این نشریه وزین، بار دیگر مرزهای شرم و حیا جابجا شد(رکورد قبلی با شش فحش در ثانیه متعلق به همین هفته نامه بود که داوران به آن سه چراغ روشن دادند و یک شانس مجدد برای افزایش رکورد)
نویسنده که از متنش پیداست در روزهای اخیر گرمی و قوتوی زیادی مصرف کرده، از طریق نمادپردازی سعی کرده یک افشاگری خصوصی از پشت پرده سینمای کشورمان انجام دهد.
او تحت تأثیر فیلم «ویکی کریستینا بارسلونا» با استفاده از نمادهای آلبالو و قباد و فرهاد و شهرزاد پتانسیل خود در انتشار یک مثلث عشقی و رقابت دو مرد بر سر یک زن نشان داده.
با توجه به اینکه همه هنرمندان سینما (به جز آنهایی که در اخراجی ها و پایان نامه بازی کرده اند)، از دید این نشریه پتانسیل لغزش های این چنینی را دارند، ما سناریوهای زیر را برای نویسندگان و کارگردان های بعدی پیشنهاد می کنیم:
۱- سناریو لوله کش: بهتر است یکی از ارکان داستان اخلاقی نشریه مذکور لوله کش باشد، اساسا تعمیرکارهایی که لباس کار یکسره می پوشند، بخاطر تعامل مستمر با مردم غرب، جاذبه ای دارند که انسان ناخودآگاه وارد فضای مورد علاقه نشریه می شود.
۲- سناریوی بیمارستانی: شهرزاد که حکم آلبالوی ماجرا را دارد، پزشک است و دو بیمار جذاب به نام های قباد و فرهاد دارد. او از هیچ کوششی برای اینکه حال این دو مریض بهتر شود، فروگذاری نمی کند.
۳-سناریوی کلاس درس: شهرزاد با عینک گرد و خط کش چوبی معلم است و قباد و فرهاد دانش آموزان بازیگوش این کلاسند که ناگهان بر سر یک موضوع علمی، بحث و گفت و گوی شدیدی بین این سه نفر شکل می گیرد.آنها برای اقناع هم، از جان و دل مایه می گذارند.
۴- سایر سناریوها: از دیگر سناریوهای این ژانر می توان به پلیس مهربان که در اعمال قانون بسیار راسخ است، دلیوری پیتزا یا پیرمردی که باغ هلو دارد، اشاره کرد.
از آنجایی که نهایت برخورد وزارت ارشاد با نشریه فوق الذکر صرفا ابراز نگرانی (با حفظ حقوق مولف بان کی مون) است در پایان خاطرنشان می سازد هدف ما از ارائه این مطالب آشنایی بیشتر عضو شریف نشریه با استانداردهای جهانی این داستانها و تشویق او به گسترده کردن الگوهای داستانی مورد علاقه اش است.
