مطالب طنز طنز؛ نیکی کریمی یا فلافل؟!

  • شروع کننده موضوع ساینا
  • بازدیدها 171
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

ساینا

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
1970/01/01
ارسالی ها
4,376
امتیاز واکنش
775
امتیاز
396
آیدین سیارسریع در وبسایت چیزنا نوشت:

دیروز با یکی از دوستان داشتیم خیابان‌گردی می‌کردیم که چشم‌مون به سردر یکی از سینماها افتاد. دوستم گفت: بریم؟ گفتم: بی‌خیال بابا. می‌دونی به جاش چند تا فلافل می‌شه خورد؟ دوستم گفت: واقعا برات متاسفم، تو هیچ کمکی به فرهنگ و هنر کشورت نمی‌کنی. این سینمای بی‌جون باید با کمک من و تو جون بگیره. خاک بر سرت بریزم. شرمنده شدم و نگاهی به اسم و مشخصات فیلم انداختم. دیدم اسمش شیفت شبه و کارگردانش نیکی کریمی. خواستم بگم حالا بعدا دی‌وی‌دی‌اش که اومد ازش حمایت می‌کنیم که دیدم خود استاد کریمی هم بازی می‌کنن، با چرخشی ناگهانی همینطور که به اسامی بازیگران زل زده بودم گفتم: وظیفه همه ماست که تا پای جان از این سینما حمایت کنیم. و بعد سریع وارد سینما شدم و رفیقم را هم هول دادم تو. رفتیم و نشستیم. فیلم شروع شد. بیست دقیقه گذشت. همینطور که خمیازه می‌کشیدیم فهمیدیم معمایی وجود داره. لیلا زارع به دنبال کشف معمای پیچیده شوهرش (محمدرضا فروتن) است.

نیکی کریمی هنوز نیومده. چهل دقیقه گذشت، نیکی کریمی سلام کرد و از پله ها رفت بالا. هوااااع (صدای خمیازه) خب فیلم ظاهرا ترسناک شده ولی نمی‌دونیم چرا هیچکس تو سینما نمی‌ترسه. فروتن طبق معمول می‌خواد زنش رو به لیدی‌گاگا بده. نیکی کریمی هم اون گوشه داره با بچه‌اش دعوا می‌کنه. ما هنوز فکر می کنیم که باید از سینما حمایت کنیم. پس می‌نشینیم و ادامه می‌دیم. کم‌کم لیلا زارع یه جوری به معمای شوهرش پی می‌بره که اگه فروتن رک و پوست کنده جلوش می‌نشست و می‌گفت من همچین گندی دارم می‌زنم صحنه هیجان‌انگیزتری رو شاهد بودیم. در نهایت فیلم با یک پایان خوش همراه می‌شه بدون این که درست مخاطب رو به هیجان بیاره، درست بترسونه، درست غمگین کنه و درست حس هم‌ذات‌پنداری با شخصیت‌ها ایجاد کنه. وقتی فیلم تموم شد نه به فکر شخصیت‌ها بودیم نه دنبال حل پیچیدگی‌های فیلم. فقط به فکر اون ساندویچی بودیم که با پول بلیت سینما می‌تونستیم بخریم. فلافل‌فروشیِ روبروی سینما با این که فلافل‌های بی‌مزه‌ای می‌داد، برعکس سینما پر از مشتری بود. اون‌ها بیشتر از ما لـ*ـذت می‌بردن. رفیقم در حالی که به مغازه نگاه می‌کرد و آب دهانش را قورت می‌داد گفت: عوضش ما از سینمای کشورمون حمایت کردیم.
 

برخی موضوعات مشابه

پاسخ ها
12
بازدیدها
269
پاسخ ها
381
بازدیدها
7,654
پاسخ ها
0
بازدیدها
475
پاسخ ها
2
بازدیدها
205
پاسخ ها
0
بازدیدها
228
پاسخ ها
0
بازدیدها
196
پاسخ ها
0
بازدیدها
221
پاسخ ها
0
بازدیدها
175
پاسخ ها
0
بازدیدها
154
پاسخ ها
16
بازدیدها
568
پاسخ ها
0
بازدیدها
172
پاسخ ها
0
بازدیدها
162
بالا