dinaz
کاربر نگاه دانلود
طنز؛ پزشک‌ها درباره پزشکی نظر ندن لطفا!
مهرشاد مرتضوى در ضمیمه طنز روزنامه قانون نوشت:
یکی دیگه از ضعف‌های بی‌شمار غربی‌ها نسبت به ما اینه که توی غرب کار به دست کاردان سپرده نمیشه و به بیان دیگه، کسی کار تخصصی خودشو انجام نمیده. غربی‌ها حتی تعریف تخصص رو هم نمیدونن و مثلا برمیدارن یه نفر که دکترای ریاضی داره رو به عنوان پژوهشگر استخدام میکنن. آخه پژوهشگر هم شد شغل؟ پول میدین بره بشینه کتاب بخونه؟ بعد تازه طرف دکترای ریاضی داره، چرا باید بره پژوهشگر بشه؟ شغل مشخصی که واسه فارغ‌التحصیل ریاضی تعریف شده، معلم ریاضیه. حالا یا تو مدرسه، یا کلاس کنکور. دیگه نهایتش طراح جدول مجله سرگرمی!
در مقابل، توی کشور ما تعاریف گسترده‌ای از کار تخصصی و حرفه‌ای وجود داره. مثلا آقای میرباقری معاون سیمای سازمان صداوسیما، درباره ماجرای اخیر پیمان یوسفی که جای خانم‌ها رو در ورزشگاه آزادی خالی کرده بود گفتن:«اگر قرار باشد افراد درباره همه موضوعات اظهارنظر کنند که کار غیرحرفه‌ای صورت می‌گیرد. پیمان یوسفی نیز کار غیرحرفه‌ای انجام داد، اما این‌گونه نبود که ممنوع‌التصویر شود».
شما سعه صدر رو حال میکنین؟ با اینکه طرف تو یه سازمان کاملا تخصصی رسانه‌ای (که رییسش دکترای مهندسی صنایع داره!) کار غیرحرفه‌ای کرده، نه اخراجش میکنن، نه ممنوع‌التصویر و ممنوع‌الصدا و ممنوع‌البیانش میکنن، نه کاری به کارش دارن. فقط یه ویدیو ازش میگیرن که نشون بدن ممنوع‌التصویر نیست و بعدش هم چند وقتیه کسی خبری ازش نداره! اصلا گزارشگر فوتبال چرا باید درباره شرایط استادیوم فوتبال نظر بده؟ به نظر شما این رفتار حرفه‌ایه؟ بهتر نیست پیمان یوسفی بره همون عربی‌شو درس بده و کاری به این کارها نداشته باشه؟
حالا برای اینکه شاید هنوز تعریف کار حرفه‌ای و تخصصی رو یه عده متوجه نشده باشن، ما چند نمونه از شغل‌های مرتبط با هر تخصص رو مثال می‌زنیم که مطلب بهتر جا بیفته:
مهندس کشاورزی- متخصص محیط‌زیست: ما که محیط زیستمون در هر صورت از بین رفته. پس حداقل یکی باید بالای سر محیط‌زیست کشور باشه که بتونه بهینه از بین ببردش!
پزشک- ساختمان‌سازی: وظیفه اصلی پزشک درمان جامعه است. مشکل اصلی جامعه ما هم مسکنه دیگه! بنابراین پزشکان باید خیلی موشکافانه این مشکل رو حل کنن و بزنن تو کار ساخت و ساز که تخصص اصلیشونه.
مهندس کامپیوتر- کافی نت: برنامه‌نویسی و این کارها آخر عاقبت نداره. چون یا تهش خودتو میندازی در دامان شرکت‌های غربی، یا باید با سازمان‌ها قرارداد ببندی برای تعویض ویندوز و نصب برنامه! درستش اینه که مهندس کامپیوتر از تخصصش درست استفاده کنه و کافی‌نت بزنه و پشت شیشه بنویسه «ثبت‌نام کنکور ارشد، پرینت و پلات، طلق و شیرازه موجود است».
کارشناس علوم سیـاس*ـی- تحلیلگر بورس: از اونجایی که تغییرات بورس کلا ربطی به اقتصاد نداره و معمولا یه مقام سیـاس*ـی یه حرفی میزنه، یهو شاخص‌ها وحشی میشن و از جا در میرن، کارشناس علوم سیـاس*ـی خیلی بهتر رو مسائل بورس تسلط داره تا یه اقتصاددان.
مهندس برق، مکانیک، عمران، معماری- طنزنویس: نپرسین، همین‌طوری از ما بپذیرین!
مهرشاد مرتضوى در ضمیمه طنز روزنامه قانون نوشت:
یکی دیگه از ضعف‌های بی‌شمار غربی‌ها نسبت به ما اینه که توی غرب کار به دست کاردان سپرده نمیشه و به بیان دیگه، کسی کار تخصصی خودشو انجام نمیده. غربی‌ها حتی تعریف تخصص رو هم نمیدونن و مثلا برمیدارن یه نفر که دکترای ریاضی داره رو به عنوان پژوهشگر استخدام میکنن. آخه پژوهشگر هم شد شغل؟ پول میدین بره بشینه کتاب بخونه؟ بعد تازه طرف دکترای ریاضی داره، چرا باید بره پژوهشگر بشه؟ شغل مشخصی که واسه فارغ‌التحصیل ریاضی تعریف شده، معلم ریاضیه. حالا یا تو مدرسه، یا کلاس کنکور. دیگه نهایتش طراح جدول مجله سرگرمی!
در مقابل، توی کشور ما تعاریف گسترده‌ای از کار تخصصی و حرفه‌ای وجود داره. مثلا آقای میرباقری معاون سیمای سازمان صداوسیما، درباره ماجرای اخیر پیمان یوسفی که جای خانم‌ها رو در ورزشگاه آزادی خالی کرده بود گفتن:«اگر قرار باشد افراد درباره همه موضوعات اظهارنظر کنند که کار غیرحرفه‌ای صورت می‌گیرد. پیمان یوسفی نیز کار غیرحرفه‌ای انجام داد، اما این‌گونه نبود که ممنوع‌التصویر شود».
شما سعه صدر رو حال میکنین؟ با اینکه طرف تو یه سازمان کاملا تخصصی رسانه‌ای (که رییسش دکترای مهندسی صنایع داره!) کار غیرحرفه‌ای کرده، نه اخراجش میکنن، نه ممنوع‌التصویر و ممنوع‌الصدا و ممنوع‌البیانش میکنن، نه کاری به کارش دارن. فقط یه ویدیو ازش میگیرن که نشون بدن ممنوع‌التصویر نیست و بعدش هم چند وقتیه کسی خبری ازش نداره! اصلا گزارشگر فوتبال چرا باید درباره شرایط استادیوم فوتبال نظر بده؟ به نظر شما این رفتار حرفه‌ایه؟ بهتر نیست پیمان یوسفی بره همون عربی‌شو درس بده و کاری به این کارها نداشته باشه؟
حالا برای اینکه شاید هنوز تعریف کار حرفه‌ای و تخصصی رو یه عده متوجه نشده باشن، ما چند نمونه از شغل‌های مرتبط با هر تخصص رو مثال می‌زنیم که مطلب بهتر جا بیفته:
مهندس کشاورزی- متخصص محیط‌زیست: ما که محیط زیستمون در هر صورت از بین رفته. پس حداقل یکی باید بالای سر محیط‌زیست کشور باشه که بتونه بهینه از بین ببردش!
پزشک- ساختمان‌سازی: وظیفه اصلی پزشک درمان جامعه است. مشکل اصلی جامعه ما هم مسکنه دیگه! بنابراین پزشکان باید خیلی موشکافانه این مشکل رو حل کنن و بزنن تو کار ساخت و ساز که تخصص اصلیشونه.
مهندس کامپیوتر- کافی نت: برنامه‌نویسی و این کارها آخر عاقبت نداره. چون یا تهش خودتو میندازی در دامان شرکت‌های غربی، یا باید با سازمان‌ها قرارداد ببندی برای تعویض ویندوز و نصب برنامه! درستش اینه که مهندس کامپیوتر از تخصصش درست استفاده کنه و کافی‌نت بزنه و پشت شیشه بنویسه «ثبت‌نام کنکور ارشد، پرینت و پلات، طلق و شیرازه موجود است».
کارشناس علوم سیـاس*ـی- تحلیلگر بورس: از اونجایی که تغییرات بورس کلا ربطی به اقتصاد نداره و معمولا یه مقام سیـاس*ـی یه حرفی میزنه، یهو شاخص‌ها وحشی میشن و از جا در میرن، کارشناس علوم سیـاس*ـی خیلی بهتر رو مسائل بورس تسلط داره تا یه اقتصاددان.
مهندس برق، مکانیک، عمران، معماری- طنزنویس: نپرسین، همین‌طوری از ما بپذیرین!
