جالب و دانستنی عوارض و پیامدهای ناشی از مصرف انواع مواد مخـ ـدر

  • شروع کننده موضوع Hannan
  • بازدیدها 1,520
  • پاسخ ها 26
  • تاریخ شروع

Hannan

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2013/12/31
ارسالی ها
580
امتیاز واکنش
491
امتیاز
0
عوارض و پیامدهای ناشی از مصرف انواع مواد مخـ ـدر



با توجه به رواج اعتیاد به مواد مخـ ـدر در این تاپیک قصد دارم عوارض و خسارتهای ناشی از مصرف انواع مواد مخـ ـدر رو بزارم.

همیشه پیشگیری آسانتر از درمان است و هدف از ایجاد این تاپیک آگاهی دادن درمورد اعتیاد و عواقب آن میباشد.

سعی کرده ام که تمام مطالب را از منابع موثق انتخاب کنم و در تمامی موارد ، منبع خبر یا گزارش رو ذکر میکنم.

بنابراین من و مدیر سایت و مدیر بخش هیچگونه مسئولیتی در قبال مطالب عنوان شده نداریم.


از مدیر بخش و مدیر ارشد سایت که اجازه ایجاد این تاپیک را دادند صمیمانه سپاسگزاری میکنم.

ایجاد این تاپیک به تنهایی مقدور نبود و دوستان زیادی همکاری میکنند که درصورت اعلام رضایتشان به رسم ادب و تشکر نامشان را ذکر میکنم.



به امید رهایی تمام اسیران از چنگال اعتیاد.
 
  • پیشنهادات
  • Hannan

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2013/12/31
    ارسالی ها
    580
    امتیاز واکنش
    491
    امتیاز
    0
    اعتیاد چیست ؟

    اعتیاد را نوعی بیماری روانی تکرار شونده می دانند که فرد معتاد علی رغم تمام عوارض مصرف داروی مخـ ـدر ، آن را ابتیاع و بدون اراده مصرف می کند . در اینکه آیا باید اعتیاد را یک بیماری دانست یا یک جرم و به تبع آن ، فرد معتاد را بیمار تلقی کرد یا مجرم ، دیدگاه های متفاوتی وجود دارد . در هر حال ، ذکر این نکته ضروری است که با این تعریف از اعتیاد ، بسیاری از رفتارهای افراد طبیعی بشر نیز که در آنها تکرار وجود دارد ، به عنوان اعتیاد و در ذیل همین عنوان طبقه بندی شده اند . برخی محققان معتقدند که اعتیاد یک واژه حقوقی است و در علوم پزشکی نباید از این واژه استفاده کرد و به جای آن واژه وابستگی و وابستگی داروئی را پیشنهاد کرده اند .

    در این نوشته ما از لفظ اعتیاد به خاطر آشنا تر بودن آن استفاده کرده ایم و هر جا که نامی از داروی مخـ ـدر آمده است ، منظور تمامی داروهای مخـ ـدر و از جمله سیگار (نیکوتین ) می باشد . برای شروع بحث و به منظور کمک به فهم مطالب بعدی ، در این مقدمه ابتدا مباحثی از علوم پایه اعصاب و نحوه عملکرد داروهای مخـ ـدر در مغز را می آوریم و سپس به طور اختصاصی در هر قسمت در مورد یکی از داروهای مخـ ـدر مطالب بیشتری را عرضه خواهیم داشت .

    ساختمان دستگاه عصبی انسان
    دستگاه عصبی در انسان مسئول کنترل ، هماهنگی و تنظیم فعالیت تقریباً تمام اندام های بدن است. این دستگاه از تعداد زیادی سلول ساخته شده است که به نام نورون ( سلول اصلی دستگاه عصبی ) و نوروگلیا ( سلول پشتیبان دستگاه عصبی ) شناخته شده اند .
    سلول های عصبی در اطراف خود دارای زوائدی هستند که به نام اکسون ( زائده بلندتر و اصلی ) و یا دندریت ( زوائد کوتاه تر ) مشهور هستند . معمولاً سلول های عصبی توسط این زوائد با هم ارتباط برقرار می کنند .

    سازمان بندی کلی دستگاه عصبی در انسان
    به طور کلی دستگاه عصبی در انسان از دو بخش اصلی دستگاه عصبی محیطی و دستگاه عصبی مرکزی تشکیل شده است . دستگاه عصبی محیطی شامل رشته ها و عقده های عصبی مختلفی است که در نقاط مختلف بدن قرار دارند و کار انتقال دستورات مختلف را از مغز و نخاع به سمت دیگر نواحی بدن بر عهده دارند . این رشته ها و عقده ها در صورت آسیب دوباره بهبود می یابند .
    دستگاه عصبی مرکزی شامل مغز ( به طور کلی ) و نخاع شوکی است که کار کنترل سایر اندام ها را بر عهده دارند و در داخل استخوان های محافظ مانند جمجمه و ستون مهره ها قرار دارند . این اندام ها در صورت تخریب توانائی بازسازی کمی دارند و عوارض ناشی از تخریب آنها معمولاً تا پایان عمر ادامه دارد . در شمای ظاهری این دو قسمت به دو رنگ دیده می شوند . قسمت سفید یا ماده سفید و قسمت خاکستری یا ماده خاکستری که در نخاع ، ماده سفید در بیرون و ماده خاکستری در درون قرار دارد و در مورد مغز این مسئله برعکس است . در درون ماده سفید مغز به طور پراکنده دسته جات نورون ها وجود دارند که هسته نامیده می شوند .

    مغز-مخ-قشر مخ
    مغز از نظر تشریحی به قسمتی از دستگاه عصبی گفته می شود که در داخل جمجمه قرار دارد و توسط آن محافظت می شود . این قسمت شامل بخش های مختلفی است . این بخش ها شامل : ساقه مغز ( بصل النخاع ، پل مغزی و مغز میانی ) ، دیانسفال و تلانسفال است . از نظر مراکز درگیر در اعتیاد ، برخی هسته های موجود در ساقه مغز و همچنین برخی هسته های موجود در تلانسفال از اهمیت بیشتری برخوردار هستند .
    مخ از نظر تشریحی به قسمتی از مغز گفته می شود که شامل دیانسفال و تلانسفال است . در این قسمت از مغز دو بخش اصلی سفید و خاکستری وجود دارند که بخش خاکستری را به طور کلی قشر مخ می نامند و بخش سفید هم هسته های متعددی وجود دارند که درزمینه اعتیاد دارای اهمیت هستند .
     

    Hannan

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2013/12/31
    ارسالی ها
    580
    امتیاز واکنش
    491
    امتیاز
    0
    اعتیاد چیست؟


    نخاع شوکی
    این قسمت از دستگاه عصبی مرکزی در داخل ستون مهره ها قرار دارد و توسط آن محافظت می شود . نورون های موجود در نخاع از یک طرف پیام ها را از اعضا و جوارح به مغز و از طرف دیگر دستورات را از مغز به اعضا می رسانند . در این قسمت از دستگاه عصبی مرکزی سازوکارهای متعددی برای تعدیل پیام های ورودی و دستورات خارجی وجود دارد . قطع نخاع به معنای از دست دادن قدرت کنترل بر نواحی زیر قطع است ( فلج نخاعی ) .
    ارتباط سلولی در دستگاه عصبی – سیناپس در دستگاه عصبی بین سلول های مختلف ارتباطات وسیعی وجود دارد ( گاه تا 100000 ارتباط ) . این ارتباطات معمولاً بین اکسون یک نورون با دندریت ، اکسون و یا دیگر قسمت های نورون دیگر است . این ارتباط را سیناپس می نامند. سیناپس های موجود در دستگاه عصبی انسان عموماً از نوعی است که واسطه ارتباط ، یک ماده شیمیائی است و به همین دلیل آن را سیناپس شیمیائی می نامند .

    نوروترانسمیترها ( میانجی های شیمیائی –عصبی ) و گیرنده های آنها
    همانطور که در بالا اشاره شد ، نورو ترانسمیتر به یک ماده ی شیمیائی گفته می شود که از یک نورون ترشح شده و به نورون بعدی رسیده و پیام نورون اول را به نورون دوم منتقل می کند . این پیام ممکن است باعث کاهش (مهار ) و یا افزایش فعالیت نورون دوم شود (تحـریـ*ک) . گاهی ممکن است از یک نورون بیش از یک نوروترانسمیتر ترشح شود که در این صورت این مواد کار همدیگر را تعدیل می کنند . نوروترانسمیتر ها با اثر بر پروتئین های ویژه ای که بر روی نورون ها وجود دارند و گیرنده ی نوروترانسمیتری نامیده می شوند کار خود را انجام می دهند برای برخی از نوروترانسمیترها چند نوع مختلف گیرنده وجود دارد .
    همچنین برخی از مواد موجود در طبیعت مانند ( نیکوتین و مورفین ) می توانند بر گیرنده های موجود بر نورون های بدن انسان و یا سایر موجودات زنده ، اثر کنند. مهمترین نوروترانسمیترهای دخیل در امر اعتیاد عبارتند از : دوپامین ، سروتونین ، استیل کولین ، انکفالین ها ، اندورفین ها ، دینورفین ها ، گابا و گلو تامات . گابا یک نوروترانسمیتر همیشه مهاری و گلوتامات یک نوروترانسمیتر همیشه تحریکی است . نورون ها را بر اساس نوروترانسمیتر ترشحی نامگذاری می کنند ( نورون دوپامینی ، نورون سروتونینی ... )

    مدار پاداش در مغز و نقش دستگاه حاشیه ای (لیمبیک)
    دستگاه حاشیه ای یا لیمبیک به قسمت هائی از مغز اطلاق می شود که در ارتباط با اعمالی هستند که به بقای فرد یا گونه فرد مربوط است . به عنوان مثال این دستگاه با رفتارهائی مثل خوردن غذا ، آشامیدن آب ، تولید مثل و نگهداری از بچه ها ، ترس از محیط های غیر طبیعی و امثال آن ارتباط دارد . این بخش از مغز هم دارای قدرت یادگیری و حافظه بسیار زیادی است که می تواند حوادث و وقایع و نیز جایگاه های خطر یا محل غذا را به خاطر سپرده و از این را باعث افزایش احتمال بروز آن رفتار مشخص و در حیوان یا انسان شود . یکی از بخش های دستگاه لیمبیک ، مداری است که به آن مدار پاداش گویند . هر مدار از یک هسته شروع و یک یا چند هسته هدف ( محلی که اکسون نورون های موجود در هسته شروع به آن جا می رسند و پیام خود را به آن جا می رسانند ) تشکیل شده است . یک نکته در مورد دستگاه عصبی مهم است و آن اینکه هیچگاه در دستگاه عصبی ارتباط یک طرفه نیست و از هسته های هدف هم مسیر های بازگشت به سوی هسته شروع وجود دارند . مدار پاداش در مغز میانی به نام تگمنتوم شکمی شروع می شود . نورون های موجود در این هسته بسیار متنوع هستند . برخی از این نورون ها گابا ترشح می کنند و فقط در داخل تگمنتوم شکمی هستند(نورون های واسطه ) . برخی دیگر گلوتامات ترشح می کنند و از قشر مخ به این هسته می رسند . برخی دیگر گابا ترشح می کنند و از هسته دیگری به نام هسته آکومبانس به تگمنتوم شکمی می آیند . دسته مهم نورون های این هسته ، نورون های دوپامینی هستند که از این هسته به هسته های هدف که شامل هسته آکومبانس ، آمیگدال ( جسم بادامی ) ، هیپوکمپ و همچنین به قشر مخ می روند . هر گاه یک ماده مخـ ـدر مصرف شود ، فعالیت های نورون های دوپامینی موجود در تگمنتوم شکمی زیاد می شود . این افزایش فعالیت باعث ترشح ( رهاشدن) بیش از حد دوپامین در هسته های هدف می شود ، در هسته آکومبانس ، این افزایش به معنای افزایش احساس لـ*ـذت و افزایش حرکات می باشد . در آمیگدال این مسئله به معنای خوشایند شدن آن کار است . در هیپوکمپ افزایش دوپامین به یادگیری آسان کمک کرده و باعث می شود تا خاطره خوبی از آن کار در مغز باقی بماند . در قشر مخ افزایش دوپامین می تواند به معنای کاهش اضطراب و پریشانی خاطر باشد . هرگاه که این قسمت از مغز فعال می شود ، در فرد احساس لذتی ایجاد می شود که فرد را تشویق به انجام مجدد آن کار را می کند .
     

    Hannan

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2013/12/31
    ارسالی ها
    580
    امتیاز واکنش
    491
    امتیاز
    0
    اعتیاد چیست ؟



    نحوه فعال شدن مدار پاداش با داورهای مخـ ـدر مختلف
    داروهای مخـ ـدر مختلف به انحاء مختلفی باعث افزایش دوپامین در مدار پاداش می شوند . مورفین ، تریاک ، هروئین ، کدئین و متادون با مهار نورون های واسطه گابا در تگمنتوم شکمی باعث افزایش فعالیت نورون های دوپامین موجود در این هسته می شوند . نیکوتین (سیگار)با اثر بر نورون های دوپامینی موجود در تگمنتوم شکمی و یا با اثر بر انتهای آکسونی این نورون ها در هسته آکومبانس باعث افزایش فعالیت این نورون ها و در نتیجه القاء اثرات پاداشی می شود . کوکائین با اثر بر مولکول های پروتئینی که مسئول باز جذب دوپامین در هسته آکومبانس و دیگر هسته های هدف هستند و با مهار آنها کار خود را انجام می دهند . بدترین شکل عملکرد در بین داروهای مخـ ـدر مربوط به آمفتامین و مشتقات آن یعنی مت-آمفتامین و اکستازی است .
    این داروها پایانه های دوپامینی را تحـریـ*ک کرده و باعث رها شدن شدید دوپامین می شوند . این عمل در یک دوره زمانی نسبتاً کوتاه می تواند به انهدام کامل این نورون ها منجر شود .
    مسئله ای که در اینجا باید به آن اشاره شود ، این است که مدار پاداش برای کارهای طبیعی انسان و یا در کل موجود زنده خلق شده است و همه ما ممکن است تجربه مربوط به احساس خوش غذا خوردن غذا پس از یک دوره گرسنگی را داشته باشیم . همچنین یکی از بزرگترین لـ*ـذت ها ، لـ*ـذت مربوط به نگهداری از فرزند است . اما نکته مهم این است که به نظر می رسد که داروهای مخـ ـدر مسیر پاداش را تحت کنترل خود در آورده و فرد را در جهت داروی مخـ ـدر قرار می دهند .
    پاسخ به این سوال که چرا فرد مانند بـرده ای تحت کنترل ماده مخـ ـدر در می آید بسیار آسان است . گفتیم که ماده مخـ ـدر و کارهای طبیعی هر دو باعث افزایش فعالیت مدار پاداش از طریق افزایش رها شدن دوپامین می شوند اما آزمایش ها نشان داده است که بین ماده مخـ ـدر و موارد طبیعی در میزان تحـریـ*ک رها شدن دوپامین اختلاف زیادی وجود دارد . در بهترین حالات میزان رها شدن دوپامین در اثر یک تحـریـ*ک طبیعی تنها35%میزان اولیه است ، اما این میزان برای یک داروی مخـ ـدر در حدود 1000% است . یعنی یک داروی مخـ ـدر احساس لذتی به مراتب بیشتر از هر کار طبیعی در مغز القاء می کند . به همین دلیل مغز فرد به داروی مخـ ـدر جواب بسیار قوی تری داده و آن را بر هر محرک طبیعی ( از جمله زن ، فرزند ، غذا و ... ) ترجیح خواهد داد.
    اینکه چرا یک فرد در جامعه انسانی به مصرف مواد مخـ ـدر روی می آورد از مهمترین سوال هائی است که ذهن محققین را به خود مشغول کرده است . داروهای مخـ ـدر اساساً به دو دلیل عمده مصرف می شوند . اول برای کسب لـ*ـذت و دوم برای کاهش فشارهای روانی مختلف (استرس ) . آزمایش های انسانی و حیوانی نشان داده اند که در جامعه افرادی وجود دارند که با تحریکات طبیعی احساس لـ*ـذت نمی کنند . این افراد در تعداد عملکرد گیرنده های دوپامینی در مغز خود دچار مشکل هستند . یعنی یا تعداد گیرنده های دوپامینی آنها کم است فلذا با مقادیر دوپامینی که در مغز در اثر یک محرک طبیعی رها می شود اغناء نمی شوند یا اینکه گیرنده های دوپامینی این افراد در مقابل دوپامین عکس العمل طبیعی ندارند . بنابراین ، این افراد به دنبال محرک های قوی تر هستند تا با آن خود را اغناء کنند . از سوی دیگر مطالعات فراوان نشان داده اند که وجود استرس های روزانه می تواند نورون های دوپامینی فرد را در حالتی شبیه فرد معتاد قرار دهد ( فعالیت نورون های دوپامینی در مغز این افراد بسیار شبیه فعالیت نورون های افراد معتاد است ) . به همین دلیل این افراد اگر در معرض داروی مخـ ـدر قرار گیرند به شدت به آن پاسخ مثبت داده و از آن استفاده خواهند کرد

    محقق: دکتر صحرایی
    منبع: رها نیوز
     

    Hannan

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2013/12/31
    ارسالی ها
    580
    امتیاز واکنش
    491
    امتیاز
    0
    پیشگیری از اعتیاد


    یك) راههاي زير بنايي
    * مبارزه وسيع وگسترده و همه جانبه بر عليه قاچاق مواد مخـ ـدر
    * از بين بردن فقر ، كاهش دادنفاصله هاي طبقاتي و نا برابريهاي اجتماعي و اقتصادي ‏
    * توزيع عادلانه ثروت درجامعه ، رفع مشكل بيكاري والدين ، مهار تورم
    * جلوگيري از تراكم جمعيت در محلههاي فقير نشين و كم درآمد
    * ريشه كن نمودن بيسوادي والدين
    * ايجاد مراكزمشاوره و راهنمائي نوجوانان در سطح گسترده

    دو) اقدامات در زمينه خانواده‏ ها
    * لزوم وجود مشاوران خانواده به خانواده ها براي رفع مشكلات فرزندان و آموزشجهت جلوگيري از نزاعهاي خانوادگي و جلوگيري از پديده شوم طلاق در خانواده ها ‏
    * آموزش روابط احترام آميز بين والدين و فرزندان
    * آموزش ارزشهاي معنوي و اجتماعيبه خانواده ها
    * آموزش به خانواده ها جهت رسيدگي به شرايط روحي و اخلاقيفرزندان با توجه به ويژگيهاي خاص تربيتي هر دوره از رشد روان جسمي فرزندان ‏
    * آموزش اجتماعي و تربيتي به خانواده ها جهت بالا بردن سطح فرهنگ خانواده ها و ايجادحس مسئوليت والدين در قبال فرزندان ‏
    * آموزش ايجاد روابط صميمي در خانواده ومدرسه تا نوجوانان جهت ارائه مشكلات خود به دوستان ناباب پناه نبرند . ‏
    * همكاري نزديك بين خانواده ها، مدارس و مراكز مبارزه با انحرافات اجتماعي و سايرمراكز پرورشي و تربيتي ‏
    * آموزش سجاياي نيك اخلاقي به نوجوانان توسط والدين
    * علاقمند سازي نوجوانان به مطالعه توسط والدين ‏
    * ايجاد اعتماد به نفس درفرزندان توسط والدين و مربيان و معلمان .

    سه) اقدامات در زمينه آموزش و پرورش
    * آموزش همراه با پرورش تا كودكان و نوجوانان منافع اجتماع را بر منافع خود ترجيح دهند .
    * همكاري و همدلي با نوجوانان دانش‏آموز و اهميت دادن و شخصيت دادن به آنها جهت ايجاد حس مسئوليت در قبال خانواده و جامعه ‏
    * لزوم وجود مشاوره روانشناسي و مددكار اجتماعي در مدارس جهت رفع مشكلات عاطفي اخلاقي و خانوادگي دانش‏آموزان . ‏
    * آموزش دانشآموزان از زيانهاي مصرف مواد مخـ ـدر در مدارس ‏
    * تدوين محتوي كتب درسي در جهت كمك به از بين بردن انحرافات اجتماعي و بالاخص اعتياد و همچنين در جهت رشد و شكوفايي استعداد انساني نوجوانان . ‏
    * رسيدگي به مشكلات معلمان تا علاقمند و اميدوار به حرفه خود ادامه داده و در امر آموزش نهايت تلاش خود را بكار برند .

    چهار) در زمينه رسانه هاي گروهي
    * ارائه برنامه هاي متنوع راديو تلويزيوني در رابـ ـطه با مضرات مصرف مواد مخـ ـدر بويژه در نوجوانان .
    * ارائه برنامه هاي راديو و تلويزيوني و انتشار مقالات ارزنده و جالب در روزنامهها و مجلات جهت آموزش به والدين در جهت رفع نقص كمبود تربيتي نوجوانان . ‏
    * آموزش استفاده سودمند از اوقات فراغت توسط رسانه هاي همگاني .
    * آموزش ارزشهاي اجتماعي و اخلاقي از طريق رسانه هاي همگاني .
    * انتشار كتب و مجلات متناسب با گروه سني مخاطبان ، بويژه زندگينامه شخصيتهاي بزرگ و راز موفقيت آنها . ‏
    * آموزش همگاني درست توسط رسانه هاي گروهي در جهت عدم طرد و پذيرش افرادي كه اعتياد را ترك نموده و يا درصدد ترك اعتياد مي باشند . ‏
    * تهيه گزارش از قربانيان اعتياد به مواد مخـ ـدر جهت عبرت ساير افراد جامعه بويژه نوجوانان

    پنج) در زمينه اوقات فراغت
    * آشنا نمودن نوجوانان با مفهوم ايام فراغت و چگونگي استفاده بهتر از آن .
    * برگزاري اردوها و پيك نيك هاي يك روزه و همچنين گردشهاي توريستي جهت آشنايي دانشآموزان با فرهنگ ، تمدن و مليت و مذهب جامعه خود .
    * اجراي فوق برنامه هايي نظير تئاتر ، نمايشنامه و مسابقات در زمينه هاي فرهنگي ، شعر و مقاله نويسي . ‏
    * ايجاد مراكز فني و حرفه اي و گسترش طرحهايي نظير طرح كاد در سطح بسيار وسيع در جامعه . ‏
    * ايجاد مراكز ورزشي ، پارك و كتابخانه جهت استفاده در ايام فراغت

    شش) در زمينه مبارزه با مواد مخـ ـدر
    يكي از علل مهم اعتياد در بين اقشار مختلف و بويژه نوجوانان در دسترس بودن مواد مخـ ـدر مي باشد بنابراين كنترل و در دسترس نبودن مواد مخـ ـدر يكي از راههاي پيشگيري از اعتياد شناخته شده و در اين رابـ ـطه موارد زير پيشنهاد مي گردد:
    * كنترل شديد مرزهاي زميني ، دريايي ، هوايي .
    * پرورش مامورين خبره در مبارزه با مواد مخـ ـدر
    * وضع قوانين انضباطي و مجازاتهاي سنگين براي تهيه كنندگان ، قاچاقچيان مواد‏ مخـ ـدر . ‏
    * استفاده از وسايل فني جديد و پيشرفته براي كشف مواد مخـ ـدر
    * زير نظر گرفتن و كنترل شديد عوامل قاچاق به مواد مخـ ـدر پس از آزادي از زندان .
    * كنترل شديد و پيگير مراكز و اماكني كه امكان توليد و پخش مواد مخـ ـدر در آنها بيشتر است
     

    Hannan

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2013/12/31
    ارسالی ها
    580
    امتیاز واکنش
    491
    امتیاز
    0
    عوامل موثر بر اعتیاد به مواد مخـ ـدر




    مقدمه
    مصرف نادرست مواد خطرناکی مانند تریاک ، هروئین ، کوکائین ، حشیش یا ماریجوانا و ال. اس. دی. در جهان افزایش مییابد و شبکه قاچاق بین المللی قاچاق مواد مخـ ـدر و سوادگران مرگ دام اعتیاد را در همه جا میگستردانند. اما چرا برخی از افراد آماده تجربه کردن و آزمودن ماده مخـ ـدر هستند و یا برای دسترسی به آن تمایل خاصی دارند، در حالی که بسیاری از افراد هرگز پیرامون این دام گام نمینهند؟ به سادگی نمیتوان پاسخ دقیق و عملی به پرسشهای بالا داد و عوامل موثر در ایجاد اعتیاد را طبقه بندی کرد در زیر مواردی را بررسی میکنیم.




    مبنای اعتیاد
    جوانان سالم 15 تا 20 ساله ای که برای کسب تجربه و یا در اثر معاشرت با دوستان نامناسب و یا معتادان به استفاده از ماده مخـ ـدر پرداخته اند. این گروه از راه کنجکاوی و به علت نداشتن پشتوانه خانوادگی و تربیت صحیح در اثر معاشرت با کسانی که آنها را به استفاده از داروی مخـ ـدر تشویق میکنند و برای اولین بار مواد مخـ ـدر را تجربه میکنند و دچار اعتیاد میشوند. البته بسیاری از این جوانان به علت احساس درماندگی ، ناکامی ، عدم کفایت و برای رهایی از تنهایی و فشار روانی معتاد میشوند و متاسفانه رهایی از این اعتیاد به سادگی میسر نمیشود.




    اختلالات روانی و اعتیاد
    اختلال شخصیتی بیش از همه چیز فرد را در برابر اعتیاد آسیب پذیر میسازد. سپس اعتیاد ، خود اختلالهای موجود را تشدید میکند و دایره معیوب ادامه مییابد. شخص معتاد برای بدست آوردن ماده مخـ ـدر دست به اعمال خلاف قانون و اخلاق میزند و با آزاد شدن از قید و بندهای اخلاقی مرتکب جنایت نیز میشود. در کل شخصیتهای روان نژند و نیز روان پریش را میتوان در برابر اعتیاد بسیار آسیب پذیر دانست. شخصیتهای روان نژند، یعنی کسانی که دارای بیماریهای روانی خفیف هستند که با ضعف روانی ، اضطراب ، وسواس ، ترس و بی تصمیمی مشخص میشوند؛ شخصیتهای روان پریش ، یعنی کسانی که به علت عدم رشد خلقی ، در سازش اجتماعی دچار اشکال هستند و دارای خلق و خوی متغیر و قضاوت ناپایدار میباشند. مبتلایان به این بیماریها آسانتر به مواد مخـ ـدر گرایش مییابند و در زمره معتادان درمیآیند. بدیهی است بسیاری از همین شخصیتها نیز غیر معتاد باقی میمانند.

    روان پریشها دارای رفتارهای ضد اجتماعی و اختلال خلقی هستند و توانایی کافی برای پیروی از قوانین و مقررات را ندارند و روابط آنها با دیگران سطحی است. با آنکه این افراد کم هوش نیستند، ولی قادر به تحمل فعالیتهای منظم جسمی و ذهنی نیستند و جا و مکان و کار ثابتی را پذیرا نمیشوند. سابقه این افراد نشان میدهد که در دوران کودکی ، ناآرام و مشکل ساز بوده و در مدرسه قدرت سازش نداشته و در محیط های دیگر نیز فاقد سازش اجتماعی بوده اند. روانپریش های مهاجم که دارای اختلال رفتاری شدید هستند و به انجام اعمال تهاجمی و جنایت و حتی آدمکشی دست میزنند از جمله کسانی به شمار میآیند که بیش از همه به طرف اعتیاد گرایش مییابند. در عین حال روانپریش های نالایق و غیرفعال نیز که معمولا به دروغگویی ، دزدی ، تقلب و آزار دیگران میپردازند، مواد مخـ ـدر را وسیله خوشی و آسایش خود به شمار میآورند.




    نقش تکنولوژی و تمدن
    اگرچه پیشرفتهای تکنولوژی در قرن بیستم سبب تحولات دایمی و نیز پیشرفت همه جانبه معیارهای زندگی از جمله بهداشت عمومی گردیده و در بهبود زندگی مردم موثر واقع شده است، اما در عین حال عوارضی چون ترس از تامین آینده و تشویش و اضطراب نیز با خود به ارمغان آورده است که در بسیاری از مردم منجر به پیدایش کشمکش های روانی شده است. کشمکشها ، حتی بیش از محرومیتها ، سبب درهم ریختن مکانیسمهای دفاعی افراد میشود و از اینرو بیماریهای روانی ناشی از کشمکشها و اضطرابها بیش از بیماریهای جسمی بشر را آزار میدهند.




    افسردگی با اعتیاد درمان پذیر نیست!
    افسردگی روانی یکی از بیماریهای شایع عصر ماست که بر روی خلق و خوی و رفتار و احساس فرد اثر میگذارد. در نوعی افسردگی فعالیت و اراده و قابلیت حیاتی و جسمانی و اعتماد به نفس کاهش مییابد و نشانه هایی چون خستگی ، بیمیلی ، بیعلاقگی ، کمخوابی و ناامیدی بروز میکنند. در این موارد نشاط و علاقه و همکاری جای خود را به نگرانی ، ناخشنودی و انزواجویی میدهد و بیمار با از دست دادن علایق شغلی و اجتماعی و گاه فردی ممکن است به طرف مواد مخـ ـدر نیز گرایش یابد تا شاید آرامش و آسایش بیشتری احساس کند. افرادی که برای برای گریز از تشویش و اضطراب و فشارهای روانی مواد مخـ ـدر را انتخاب میکنند کسانی هستند که از رو به رو شدن با واقعیات عاجزند و به علت احساس عدم کفایت ، زندگی خود را از واقعیت جدا کرده و آن را بر اوهام و رویا بنا میکنند.




    نقش خانواده در پیشگیری از اعتیاد فرزندان
    خانواده تاثیر عمیقی در کودک میگذارد و شخصیت او را پی ریزی میکند. اگر محیط خانواده سالم باشد کودک دارای اعتماد به نفس ، مهر و محبت و احساس مسئولیت میشود. بررسیهای متعدد نشان داده است که اگر کودک مورد توجه خانواده واقع نشود و یا از خانواده طرد شود و یا برعکس اگر بیش از حد مورد توجه و حمایت واقع شود آماده کجروی ، ناسازگاری و تجـ*ـاوز به حقوق دیگران خواهد شد. کودکانی که در محیط خانه پذیرفته نشده اند و با محرومیت عاطفی و فقدان مهر مادری روبرو بوده اند، محبت و عواطف دیگران را احساس نمیکنند و با ترک خانه و مدرسه و ناسازگاری رفتار خصمانه بروز میدهند. این افراد فاقد قدرت سازش میشوند.

    حمایت بیش از اندازه و اغماض بینهایت پدر و مادر نیز سبب میشود که کودک بسیار پرتوقع و به اصطلاح لوس و نازپرورده بار آید و در نتیجه به تدریج در سازش با دیگران دچار اشکال شود. چنین فردی به عنوان یک موجود ضد اجتماعی طعمه خوبی برای قاچاقچیان مواد مخـ ـدر و جنایتکاران به شمار میآید. برقراری رابـ ـطه صحیح پدر و مادر با کودک سبب میشود که رشد شخصیت بچه سیر طبیعی داشته باشد و از انحراف و کجروی مصون بماند. عواقب خطرناک اعتیاد ایجاب میکند که والدین از لحظه تولد ، بچه را موجودی بدانند که یاد میگیرد و رشد شخصیت او منوط به برقراری رابـ ـطه صحیح بین همه اعضا خانواده است. مواظبت مادر از کودک و ایجاد رابـ ـطه عاطفی با فرزند و رفتار خردمندانه توام با مهربانی پدر نه تنها به رشد شخصیت و متعادل شدن کودک کمک میکند، بلکه در صورت اعتیاد اتفاقی در دوره بلوغ نیز درمان را آسان میسازد.
     

    Hannan

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2013/12/31
    ارسالی ها
    580
    امتیاز واکنش
    491
    امتیاز
    0
    تفاوت عادت و اعتياد


    « عـادت » و « اعتــياد » دو اصطلاح و عنواني هستندكه در افكار عمومي به غلط مشابه و معادل هم در نظر گرفته ميشوند در صورتيـكه اختلاف كلي و اساسي با هم دارند .
    « عادت » در اصل عبارتست از تطابق موجود زنده با محيط زيـست يا شرايـط جديد و بيسابقه كه در انسان انواع مختلف وجود داشته و در كتاب « معماي عادت » طرح جديـدي در مورد تعريف و تقسيمبندي آن ارئه گشته و « عادت » بر چهار گروه اصلي بشرح زير تقسيم شدهاند :
    اول - « عادت روحي » كه عبارتست از تطابق روحي و معنوي با مسائل و موضوعات و كليه پديدههاي جديد و بيسابقهايـكه با آنها انس و عادتي از پيش وجود نداشته تا آثار معنـوي حاد آنها از بين برود ؛ از قبيل خبر خوش يا ناخوش مهمي كه در ابتدا انـسان را بشدت متأثـر نموده و تحت تأثير خود قرار ميـدهد ، مانند اثرات خبر فوت پدر يا مادر و نزديكان مورد علاقه يا خبر موفقيت در كنكور ورودي دانشگاه و يا خبر اصابت جايـزه بزرگي در قرعهكشي و غيـره . به مرور زمان كه خبر كهنه ميـشود ( انسان ضـمن انس گرفتن به آن عادت كرده ) اثرات رواني آن از بين ميرود .
    دوم - « عادت عضوي » عبارتست از عادت دادن عضوي از اعضاء بدن بكار و فعاليت منظم و مداوم غيرارادي معيني كه قبلاً از روي علم و آگاهي و دخالت شـعور و اراده انسان صورت ميگرفته ولي پس از تمرين و تكرار كافي ميتواند بطور خودبخودي و غير ارادي و ناآگاه نيز انجام گيرد ، مانند عادت دادن انگشتان به حروف ماشين تايپ يا عادت دادن دستها و پاها بكارهاي معيني مانند دوچرخه سواري و راننـدگي يا به هنرها و صنايع .
    سوم - « عادت غريزي » عبارتست از عادت عضوي مشخصي كه به اقتضـاي فطري و ناآموخته از بدو حيات در اعضاء وسـلولها و نسوج معيني بوجود آمده و همان خـصوصيات عادت نامبرده دو فوق را داراست مانند كار قلب و كليـهها و ريـهها و فعاليتهاي دروني اعـضاء و نـسوج و سلولهاي داخلي بدن كه بطور غير ارادي و منظم انجام ميگيرد .

    چهارم - « عـادت حياتي » عبارتست از تـطابق بدن مـوجود زنده ( تطابق بيولوژيكي ) با شرايط جديد محيط زندگي بخصوص از نظر عوامل فيزيكي وشيمايي مانند تـطابق بدن با گرما و سرما ( عامل فيزيكي ) يا با رژيمهاي غذائي و داروئي مختلف ( عامل شيـميائي ) يـا با آب و هواهاي مختلف ( عامل فيـزيكي و شيميائي توأم ) .
    در استعمال دارو بمدت دراز ( و هر نوع تركيبات شيـميائي مختلف در حد تحمل بدن ) نوعي تطابق بيـولوژيكي بوجود ميآيد كه در صورت قطع استعمال آن دارو يا ماده شيميائي معين و بخصوص ( مانند استعمال طولاني داروهاي مسـكن يا خواب آور ) ممكنست اختلالات فيزيكي و شيميائي و بدنبال آن اختلالات فيـزيولوژيكي و بيولوژيـكي محسوس و گاهي غيرقابل تحمل در شخص بوجود آيد زيرا بدن در اثر عادت به آن دارو و تطابق با شرايـط مربوط بمصرف آن به يك اعتدال مجازي موقتي رسيـده كه با حذف آن ، اعتدال بدن بر هم ميخورد و شخص موقتاًتحت فشار خاصي قرار ميگيرد زيرا بدن مستقيماً به آن دارو عادت كرده و خو گرفته است كه ايـن امر در مورد مواد مخـ ـدر بسيـار سخت و از تمام انواع عادات بيـولوژيكي ياحياتي ( تطابق بيـولوژيكي ) دردناكتر و غيرقابل تحملتر است .
    « اعتيـاد » عبارتست از تطابق بدن با هر دارو يا ماده شيميائي خارجي غيرلازمي بمدت طولاني كه يكي از انواع عادات حياتي يا عادات بيولوژيـكي محسوب ميگردد . استعمال مداوم و طولاني مواد مخـ ـدر منجر به ايـجاد سختتريـن انواع عادات حيـاتي در بدن ميشود كه همان « اعتيـاد به مواد مخـ ـدر » ميـباشد .
    تـريـاك يا تغيير « عـادت » عموماً سهلتر و سريعتر و بـدون عوارض سخت بوده و به مانند ترك اعتياد با مـشكلات بزرگ روبرو نميگردد ، در حاليكه « اعـتياد » علاوه بر لطمات سنگين جاني و خـسارات مالي بسيـار و آماده كردن بـدن به انـواع بيـماريهاي جسمي و روحي گوناگون ، از نظر تـرك و رهائي با مشكلات بزرگ و گاهي با زحمات و مشقات و سختـيها و نامـلايمات بيشتري همراه است ولي البته نبايد فراموش كنيم كه « ترك اعتــياد غير ممكن نيست » و چون عنوان « اعتــياد » از طرفي اكثراً با « عادت »قابل اشتباه بوده و در تمام موارد نميتواند مطابق با واقعيـت امر در استعمال طولاني داروهاي مختلف و مواد ، صدق و تطابق نمايـد از اينروست كه در سالهاي اخير از طرف محافل علمي و پزشكي تعاريف ديگري انتخاب گرديده كه بيش از هعمه تعاريـف سازمان بهداشت جهاني كاملتر و جامعتر و مطمئنتر و نيز قابل استفاده در تمام جهات استعمال مداوم داروها ( اعم از مخـ ـدر و غيره ) بوده و آن انتخاب عنوان « وابستگي به دارو » است.


    اعتیاد از نظر اجتماعی چیست؟
    ناهنجاری ها و اعمال خلاف در جوامع مختلف متناسب با معیارهای موجود در آن جامعه در درجه خاصی از زشتی و نکوهش قرار دارد.برخی از خلافکاری ها در یک جامعه ممکن است در جوامع دیگر رفتاری پسندیده و یا حداقل عادی باشد.ولی معمولاً اکثر اعمال خلاف در جوامع مختلف خلاف محسوب می گردد.یکی از این ناهنجاری ها و خلاف ها اعتیاد است،به همین جهت اعتیاد را یکی از زشت ترین اعمال می دانند و حتی فردی که معتاد است خود را معتاد نمی داند و خانواده او نیز این مسئله را انکار و پنهان می کند. مسئله مهمی که در مورد اعتیاد و جامعه مطرح می باشد تصویر و نگرشی است که جامعه و افراد آن از معتادین دارند.همانطور که معیارهای جامعه رفتارهای ناهنجار و ضد اجتماعی را انحراف می شناسد،طبیعی است که از اعتیاد هم چنین تصویری در اذهان عمومی وجود داشته باشد و حاصل آن انزجار و دوریگزینی مردم آن باشد.اعتیاد همه جوانب و شوون زندگی فرد را متاثر می سازد:بهداشت وسلامت اجتماعی،شناختی،روانی ،عاطفی،اجتماعی،روحی و معنوی از آنجا که اعتیاد امری پیشرونده است،کارکرد و فعالیت این نواحی نیز به نحو فزآینده ای رو به وخامت می نهد.آسیب و خطارفتگی در هر یک از این نواحی علایم و دوره های خاصی دارد.
     

    Hannan

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2013/12/31
    ارسالی ها
    580
    امتیاز واکنش
    491
    امتیاز
    0
    کودک ،خانواده و اعتیاد والدین


    کودکان وابسته به والدین معتاد یا اصطلاحا بچه های اعتیاد کودکانی هستند که در محیط پرورشی خود با والدین یا یکی از اعضا معتاد خانواده خود همزیستس دارند .اهمیت مساله در این است که اعتیاد در بسیاری از شرایط عاملی است برای کجرفتاری. با توجه به الگو پذیری کودکان ونوجوانان از اعتیاد والدین چنین کودکانی به شدت در معرض معتاد شدن هستند گذشته از تاثیرات بسیار مخرب مصرف مواد توسط اولیا معتاد در حضور کودکان از لحاظ رفتاری و روان شناختی نیز این کودکان گرایش به اعتیاد پیدا می کنند. اولیای معتاد در شرایط نئشگی بسیار بخشنده و مهربان هستند ولی در حالت خماری سرشار از خشم و غضب می شوند و یا در کمال بی تفاوتی و بی حوصلگی نسبت به نزدیکان و وقایع اطراف خود کمترین احساس یا واکنشی بروز نمی دهند بروز این تغییرات رفتاری در اولیاء معتاد نخستین عامل گرایش به مواد مخـ ـدر در بچه های اعتیاد است زیرا کودک به تجربه در می یابد که سرپرست او بعد از استعمال مواد دارای رفتاری عاطفی و سرشار از مهر و محبت می شود و او نا توان از تشخیص این مطلب که ابراز احساسات در شرایط نشئگی حالت موقت وکاذب است .وی در ذهن خود بین خوبی و مهر ورزی و استعمال مواد مخـ ـدر نوعی رابـ ـطه مستقیم و لازم و ملزوم برقرار می کند تا جایی ماده مخـ ـدر را دریچه ای به سوی مهربانی و عطوفت و در مجموع صفات عالی انسان می بیند .میل و رغبت و ایجاد خوش بینی نسبت به مواد مخـ ـدر در بچه ها ی اعتیاد از این مرحله شروع می شود.علاوه بر اعتیاد کودکان در چنین خانواده هایی به طور بالقوه در معرض خطرات زیادی قرار دارند.
    فرزندان والدین سیگاری دو برابر بیشتر از سایر کودکان به بیماری کشنده مننژیت مبتلا می شوند و کودکان زیر 5 سال والدین سیگاری به شدت در معرض خطر این بیماری هستند .
    اگر مادر یا پدری اعتیاد دارد........
    اعتیاد بعضی از افراد خانواده ها به مواد مخـ ـدر می تواند به طور مستقیم یا غیر مستقیم در رفتار اعضا مخصوصا اطفال و نوجوانان تاثیر گذار باشد.کنش ها ی متقابل خانواده های معتاددار اشاره: خانواده کوچکترین و در عین حال تاثیر گذارترین واحد اجتماعی است که با ازدواج زن و مردی آغاز و با تولد و پرورش فرزندان مسئولیت اجتماعی این واحد تکمیل خواهد شد.
    خانواده نخستین نظام نهادی عمومی وجهانی است که برای رفع نیازمند یهای حساس انسانو بقای جامعه ضرورت تام دارد.خانواده در عین حال که کوچکترین واحد اجرایی است هسته اصلی جامعه و پایه و مبنای هر اجتماع بزرگ بوده و از مهمترین نهادهای اجتماعی موجود در جامعه انسانی است.اساسا افراد پس از تولد تحت تاثیر افکار عقاید و رفتار اعضای خانواده خود قرار می گیرند.لذا خانواده اولین محل وعاملی است که در رفتار تاثیر می گذارد.خانواده حکم کانالی را دارد که به آن وسیله طفل را با فرهنگ اجتماع خود مانوس و عواطف انسانی را ایجاد کرده شخصیت او را تحت تاثیر قرار می دهد.آنچه در این مورد بیشتر مورد توجه است آثار سوء نواقص و کمبودهای خانوادگی است که متوجه سایر اعضای خانواده نیز می شود.زیرا نتیجه همین کمبود ها واختلالات و آثار آن است که تحت شرایط خاص کودک را در معرض فساد و تباهی قرار داده و آنها را به بزهکاری سوق می دهد.در ارتباط با کنش های متقابل اعضای خانواده هایی که دارای فرد معتاد می باشند تحقیقات زیادی در کشورهای اروپایی انجام گرفته است.​


    طرح مساله
    خانواده یک واحد اجتماعی است .این واحد ضمن ان که کوچکترین واحد اجتماعی است ولی مهمترین و حساس ترین آنهاست که وجود آن برای بنیان وجودی اساسی انسان و بقای جامعه ضرورت دارد.
    در هر جامعه ای این نهاد دستخوش ضعف و عدم استواری گردیده .بنیان های اخلاقی و اجتماعی کل جامعه متزلزل شده و آن جامعه به سوی اضمحلال سوق داده شده است .نمونه بارز آن وضعیت کنونی جوامع غربی است که در اثر بی توجهی به نهاد خانواده و تشکیل آن و رواج فساد اخلاقی و پدیده هایی همچون اعتیاد بنیان های اخلاقی جامعه و پیکره آن ویران شده و علیرغم پیشرفت و گسترش روز افزون علم و تکنولوژی بحران اجتماعی بی سابقه ای را ایجاد نموده است.
    والدین اولین کسانی هستند که شخصیت فرزندان خود را فرممی بخشند و وضع و موقعیت اطفال در خانواده یکی از عوامل مهم و موثر در رشد شخصیت آنان است.کودکان نگرش های اجتماعی را از خانواده می آموزد و چنانچه یکی از والدین آلودگی داشته باشد فرزندان آنها بیش از هر کسی در معرض خطر آلودگی قرار خواهند گرفت.به عنوان مثال اگر مادری اعتیاد داشته باشد همین امر باعث می گردد که عواقب این موضوع یعنی اعتیاد در نزد فرزندان از بین رفته و در صورت بروز شرایط مساعد انجام تکرار مصرف مواد سها تر توسط فرزندان صورت گیرد.
    اساسا به لحاظ روابط عاطفی و علایقی که بین اعضای خانواده وجود دارد خواه نا خواه چنانچه بعضی از آنها دارای آلودگی باشند به طور نسبی در سایرین نیز اثر گذاشته و احتمالا باعث آلودگی ان ها نیز خواهد شد و به فرض که موجب آلودگی آن ها نشود به احتمال زیاد وضع خانوادگی را تحت تاثیر قرار خواهد داد و چه بسا آنان را با عواقب نا گوار و غیر قابل جبرانی مواجه خواهد ساخت .بررسی های آسیب شناسی نشان داده است که حاصل اعتیاد والدین سردی کانون و سستی پیوند عاطفی ویرانی کانون وعوارض ناشی از تبهکاری آلودگی والدین به آموزش و تقلید ناروا احساس شرمساری نابسامانی زندگی استعداد انحراف و سرانجام منجر شدن به ارتکاب جرم می باشد.معمولا والدین واعضای معتاد خانواده تنها به فکر تهیه مواد جهت رفع نیاز خود بوده ونسبت به فرزندان وسایر اعضای خانواده خود احساس مسئولیت نمی کنند.چه تعداد زیادی از این خانواده ها سرپرست ونان آور خود را که محکوم به مجازات و زندان طویل المدت شده اند از دست داده و همین امر باعث متلاشی شدن خانواده و بی سرپرستی کودک گردیده است.آلوده بودن والدین زمینه رشد را برای نابسامانی کودکان مهیا ومساعد می سازد. چه بسا کودکان که تحت تاثیر واجبار والدین قرار گرفته ودررفتار و اعمال انها مشارکت و یا معاونت نموده و بدین وسیله در منجلاب فساد گرفتار می شوند.غالبا کودکان مادران معتاد قبل از تولد بمعتاد به همان ماده ای می شوند که مادر به آن اعتیاد دارد.به همین ترتیب اگر پدرو مادر معتاد به استعمال مواد مخـ ـدر باشند چنین خطراتی را نیز برای فرزندان بوجود خواهند آورد.​


    ضرورت اهمیت موضوع
    غم انگیزترین تراژدی انسان معاصر اعتیاد به مواد مخـ ـدر است ومتاسفانه جوانان عصر حاضر برای فرار از ناملایمات اجتماعی وفاصله طبقاتی و زندگی ماشینی به مواد مخـ ـدر پناه بـرده اند.پناه به ملعبه ای که ویرانگر خانواده واجتماع بوده ومخرب ترین عامل برای روح و روان آدمی است.در واقع اعتیاد بلای خانمانسوز وناگوار بوده ودارای اثرات سیـاس*ـی اجتماعی اقتصادی واخلاقی در سطح جوامع انسانی می باشد.سیل خروشان اعتیاد بی رحمانه در مسیر حرکت خود کودکان نوجوانان وحتی سالخوردگان را نیز طعمه خود قرار داده وعلاوه بر متلاشی کردن کانون پاک خانواده ها سبب ناکامی زندگی وتمایل به خود کشی و مرگ درآنها نیز می گردد.ازاهمیت موضوع همین بس که بدانیم طبق گزارشات موجود حدود 1200000 نفر معتاد در سطح کشور وجود دارد.تحقیقات صورت گرفته اثبات نموده که 70 درصد معتادان متاهل هستند.از سویی 86 درصد متاهلین دارای فرزند(از1 تا 16 فرزند) می باشند.
    وجود یک نفر معتاد در خانواده امکان ابتلاء دیگر اعضای خانواده را به اعتیاد افزایش می دهد.
    عدم وجود اعتقادات و باورهای مذهبی در خانواده موجب گرایش اعضای خانواده معتاددار به اغتیاد می شود.
    نحوه نامناسب گذراندن اوقات فراغت در خانواده های معتاد دار عاملی است برای سوق دادن اعضا به مصرف مواد مخـ ـدر.​
    نسبت اثر گذاردن والدین به فرزندان بیشتر از سایر اعضای خانواده از قبیل خواهر و برادر دایی و عمو و سایر اقوام می باشد
    - وجود والدین معتاد در خانواده باعث گرایش بیشتر فرزندان به اعتیاد می شود.
    -عدم حضور یکی از والدین (طلاق .متارکه.جدایی)در خانواده معتاددار امکان گرایش اعضا را به اعتیاد افزایش می دهد.
    -رابـ ـطه عاطفی ضعیف بین فرزندان و والدین به خصوص فرزند پسر در یک خانواده معتاددار امکان گرایش فرزندان به اعتیاد را بیشتر می کند.
    پایین بودن سطح تحصیلات والدین در یک خانواده معتاددار امکان گرایش اعضا را به اعتیاد بیشتر می کند.
    -وضعیت نا مناسب اقتصادی در یک خانواده معتاددار امکانگرایش اعضا را به اعتیاد افزایش می ده.-وجود اختلافات و نزاع دائمی بین اعضاء خانواده در یک خانواده معتاددار گرایش اعضاء را به اعتیاد بیشتر می کند


    تعریف متغیرها
    کنشهای متقابل رفتاری:تاثیر گذاری و اثرپذیری اعضاء خانواده بریکدیگر نمودی از کنشهای متقابل رفتاری خانواده است.اغلب افرادی که در خانواده های معتاد متولد می شوند و پرورش می یابند تکرار مصرف اعضای خانواده برایشان عادی شده و ترس از تجربه به مصرف از آنان دور می شود.واکنشهای اجتماعی افراد خانواده معتاد بر اثر تکرار تثبیت شده و برای دیگر اعضا خانواده عادی می گردد و عادی شدن مصرف دارو به سهولت گرایش به مصرف دیگر اعضای خانواده کمک می کند.​
    خانواده معتاد دار:منظور خانواده ای است که یکی از اعضاء آن سوء مصرف دارویی داشته باشد و دراین مطالعه جامعه نمونه از افرادی انتخاب گردیده اند به جرم اعتیاد محکوم شده اند. گروه سنی معتادان مورد مطالعه: به طور کلی بزرگترین گروه سنی معتادان (5/61در صد) بین 18 تا 26 سال سن دارند و بیشتر آنها را معتادان به هروئین تشکیل داده اند.بس از آن گروه سنی بین 27 تا 39 سال که معتادان این دسته بیشتر به تریاک اعتیاد داشته اند و بس از این گروه .گروه سنی 40تا45 ساله را تشکیل می دهند.
     

    Hannan

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2013/12/31
    ارسالی ها
    580
    امتیاز واکنش
    491
    امتیاز
    0
    تفاوت عادت و اعتياد و وابستگي به مواد







    « عـادت » و « اعتــياد » دو اصطلاح و عنواني هستندكه در افكار عمومي به غلط مشابه و معادل هم در نظر گرفته ميشوند در صورتی كه اختلاف كلي و اساسي با هم دارند .

    « عادت » در اصل عبارتست از تطابق موجود زنده با محيط زيـست يا شرايـط جديد و بيسابقه كه در انسان انواع مختلف وجود داشته و در كتاب « معماي عادت » طرح جديـدي در مورد تعريف و تقسيمبندي آن ارایه گشته و « عادت » بر چهار گروه اصلي بشرح زير تقسيم شدهاند :

    اول - « عادت روحي » كه عبارتست از تطابق روحي و معنوي با مسایل و موضوعات و كليه پديدههاي جديد و بيسابقهای كه با آنها انس و عادتي از پيش وجود نداشته تا آثار معنـوي حاد آنها از بين برود ؛ از قبيل خبر خوش يا ناخوش مهمي كه در ابتدا انـسان را بشدت متأثـر نموده و تحت تأثير خود قرار ميـدهد ، مانند اثرات خبر فوت پدر يا مادر و نزديكان مورد علاقه يا خبر موفقيت در كنكور ورودي دانشگاه و يا خبر اصابت جايـزه بزرگي در قرعهكشي و غيـره . به مرور زمان كه خبر كهنه مي ـشود ( انسان ضـمن انس گرفتن به آن عادت كرده ) اثرات رواني آن از بين مي رود .

    دوم - « عادت عضوي » عبارتست از عادت دادن عضوي از اعضاء بدن بكار و فعاليت منظم و مداوم غيرارادي معيني كه قبلاً از روي علم و آگاهي و دخالت شـعور و اراده انسان صورت مي گرفته ولي پس از تمرين و تكرار كافي مي تواند بطور خودبخودي و غير ارادي و ناآگاه نيز انجام گيرد ، مانند عادت دادن انگشتان به حروف ماشين تايپ يا عادت دادن دستها و پاها بكارهاي معيني مانند دوچرخه سواري و راننـدگي يا به هنرها و صنايع .

    سوم - « عادت غريزي » عبارتست از عادت عضوي مشخصي كه به اقتضـاي فطري و نا آموخته از بدو حيات در اعضاء وسـلولها و نسوج معيني بوجود آمده و همان خـصوصيات عادت نامبرده دو فوق را داراست مانند كار قلب و كليـهها و ريـهها و فعاليتهاي دروني اعـضاء و نـسوج و سلولهاي داخلي بدن كه بطور غير ارادي و منظم انجام مي گيرد .

    چهارم - « عـادت حياتي » عبارتست از تـطابق بدن مـوجود زنده ( تطابق بيولوژيكي ) با شرايط جديد محيط زندگي بخصوص از نظر عوامل فيزيكي وشيمايي مانند تـطابق بدن با گرما و سرما ( عامل فيزيكي ) يا با رژيمهاي غذایي و دارویي مختلف ( عامل شيـميایي ) يـا با آب و هواهاي مختلف ( عامل فيـزيكي و شيميایي توأم ) .
    در استعمال دارو بمدت دراز ( و هر نوع تركيبات شيـميایي مختلف در حد تحمل بدن ) نوعي تطابق بيـولوژيكي بوجود ميآيد كه در صورت قطع استعمال آن دارو يا ماده شيميایي معين و بخصوص ( مانند استعمال طولاني داروهاي مسـكن يا خواب آور ) ممكنست اختلالات فيزيكي و شيميایي و بدنبال آن اختلالات فيـزيولوژيكي و بيولوژيـكي محسوس و گاهي غيرقابل تحمل در شخص بوجود آيد زيرا بدن در اثر عادت به آن دارو و تطابق با شرايـط مربوط بمصرف آن به يك اعتدال مجازي موقتي رسيـده كه با حذف آن ، اعتدال بدن بر هم مي خورد و شخص موقتاًتحت فشار خاصي قرار مي گيرد زيرا بدن مستقيماً به آن دارو عادت كرده و خو گرفته است كه ايـن امر در مورد مواد مخـ ـدر بسيـار سخت و از تمام انواع عادات بيـولوژيكي ياحياتي ( تطابق بيـولوژيكي ) دردناكتر و غيرقابل تحملتر است .


    « اعتيـاد » عبارتست از تطابق بدن با هر دارو يا ماده شيميایي خارجي غيرلازمي بمدت طولاني كه يكي از انواع عادات حياتي يا عادات بيولوژيـكي محسوب مي گردد . استعمال مداوم و طولاني مواد مخـ ـدر منجر به ايـجاد سختتريـن انواع عادات حيـاتي در بدن مي شود كه همان « اعتيـاد به مواد مخـ ـدر » مي باشد .
    تـريـاك يا تغيير « عـادت » عموماً سهلتر و سريعتر و بـدون عوارض سخت بوده و به مانند ترك اعتياد با مـشكلات بزرگ روبرو نمي گردد ، در حالي كه « اعـتياد » علاوه بر لطمات سنگين جاني و خـسارات مالي بسيـار و آماده كردن بـدن به انـواع بيـماريهاي جسمي و روحي گوناگون ، از نظر تـرك و رهایي با مشكلات بزرگ و گاهي با زحمات و مشقات و سختـيها و نامـلايمات بيشتري همراه است ولي البته نبايد فراموش كنيم كه « ترك اعتــياد غير ممكن نيست » و چون عنوان « اعتــياد » از طرفي اكثراً با « عادت »قابل اشتباه بوده و در تمام موارد نمي تواند مطابق با واقعيـت امر در استعمال طولاني داروهاي مختلف و مواد ، صدق و تطابق نمايـد از اينروست كه در سالهاي اخير از طرف محافل علمي و پزشكي تعاريف ديگري انتخاب گرديده كه بيش از هعمه تعاريـف سازمان بهداشت جهاني كاملتر و جامعتر و مطمینتر و نيز قابل استفاده در تمام جهات استعمال مداوم داروها ( اعم از مخـ ـدر و غيره ) بوده و آن انتخاب عنوان « وابستگي به دارو » است.


    وابستگي به مواد(Substance dependence)


    امروزه در محافل دانشگاهي به جاي اعتياد از وابستگي نام بـرده مي شود، هر چند كه ميان مردم اين بيماري به “اعتياد” و خود بيمار به عنوان “معتاد” شناخته شده است. بر اساس آخرين جمع بندي هاي علمي كه در دهه هشتاد انجام گرفت “وابستگي” يك نشانگان باليني است كه در پي مصرف مواد علائمي در حالات رفتاري، شناختي و فيزيولوژيكي فرد مصرف كننده ظاهر مي گردد ميزان وابستگي كمي است و به درجات مختلفي مي تواند وجود داشته باشد. شدت وابستگي با رفتارها متعاقب مصرف مواد، سنجيده مي شود. بيمار وابسته به مواد عليرغم تجربه مشكلات متعدد ناشي از مصرف مواد، قادر به قطع مصرف آن نيست و به طور اجباري و وسواس گونه به مصرف آن ادامه مي دهد.
    منبع:
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
     

    Hannan

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2013/12/31
    ارسالی ها
    580
    امتیاز واکنش
    491
    امتیاز
    0
    تاريخچه اعتياد


    مصرف مواد مخـ ـدر در بين اقوام و ملل مختلف از ديرباز به شکل هاي مختلف وجود داشته است:
    - به عنوان دارو
    - براي تسکين درد
    - براي کسب لـ*ـذت و نشئگي يا بخشي از مراسم سنتي

    مواد مخـ ـدر طبيعي (natural opiates) مانند ترياک از جوانه ي ترياک (opium poppy) ،(papaver somniferum)که يک گياه زيبا و گل دهنده است و ساليانه جوانه مي زند، گرفته مي شود. اين گياه تا ارتفاع يک متر رشد مي کند و گل هاي آن به رنگ هاي سفيد، صورتي، قرمز و بنفش است.
    قدمت استفاده از مواد مخـ ـدر به شش هزار سال قبل برمي گردد. از مواد مخـ ـدر براي درمان بيماري هاي متفاوتي از جمله بيماري افسردگي استفاده مي شد و مصرف اين ماده ي مخـ ـدر بسيار متداول بود، چرا که عمدتاً به عنوان مرهمي براي تمامي مشکلات آدمي (از جمله کاهش درد، درمان سرفه و اسهال) پنداشته مي شد. بنابراين تجارت و داد و ستد اين ماده ي مخـ ـدر رشد چشمگيري داشت.
    در سال 1806 داروساز آلماني به نام «فردريک سرترنر» عنصر فعال موجود در ترياک را کشف کرد و آن را مورفيوم (morphium)ناميد که برگرفته از لغت يوناني مورفيوس (morphius)به معناي خداي روياهاست.
    در قرن نوزدهم، تعداد پزشکان و درمان هاي پزشکي بسيار محدود بود، در نتيجه براي رفع اين کمبود، صنعت جديدي به وجود آمد که استفاده از داروهاي مقوي حاوي مواد مخـ ـدر و شربت هاي مختلف اين ماده را تشديد کرد. اين داروها و شربت هاي بسيار ارزان قيمت موجب کاهش درد و ناآرامي و رفع اسهال و سرفه مي شد، اما در عين حال اعتيادآور بودند.
    نوشته هاي باستاني نشان مي دهد که ترياک در عهد بابل، مصر باستان، يونان باستان و روم مورد استفاده بوده است. بر اساس نوشته هاي تاريخي در دوران قديم کشت خشخاش در ايران، چين، هند و ترکيه صورت مي گرفته ولي منبع آن در مصر بوده است.


    مواد مخـ ـدر در ايران

    سابقه ي سوء مصرف مواد مخـ ـدر را در ايران از زمان صفويان به صورت مصرف شربت «کوکنار» و «بنگ»متداول مي دانند ولي گسترش آن با توسعه ي زمينه ي فعاليت استعمارگران انگليسي در ايران شکل گرفت.
    در دوره ي قاجاريه، از زمان ناصرالدين شاه در اطراف دارالخلافه ي تهران کشت خشخاش صورت مي گرفت ولي محصول آن به قدري زياد بود که علاوه بر تأمين مصرف داخلي به مستعمرات انگليس هم صادر مي شد.
    در همين دوره مکان هاي عمومي مصرف ترياک با نام «دارالعلاج» و به تعبير عاميانه «شيره کش خانه» در تهران در باغ فردوس و حوالي شمس العماره شروع به کار کردند.
    مأموران دولت انگليس در دوره ي قاجاريه با تبليغ اين که ترياک درمان تمامي دردهاست. مردم را به مصرف ترياک تشويق کرده و به اين ترتيب ترياک به عنوان يک داروي خانگي و گياهي جاي خود را در بين خانواده ها باز کرد.
    در همين دوره دولت انگليس اعلام کرد که سوخته ي ترياک را با قيمت مناسب از مصرف کنندگان مي خرد و به اين ترتيب عده يي براي کسب درآمد اقدام به مصرف ترياک کردند.
    تا قبل از سال1300شمسي خريد و فروش انواع مواد مخـ ـدر در ايران آزاد بود و حتي به عنوان دارو از خارج کشور هم به ايران وارد مي شد
     
    بالا