مطالب طنز ماجرای بهشت و جهنم ایرانی (:

  • شروع کننده موضوع f.sh79
  • بازدیدها 144
  • پاسخ ها 1
  • تاریخ شروع

f.sh79

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/10/04
ارسالی ها
1,028
امتیاز واکنش
1,993
امتیاز
750
میگن یه روز نگهبان بهشت میره پیش خدا گلایه میکنه که:

آخه خدا، این چه وضعیه آخه؟

ما یک مشت ایرونی داریم توی بهشت که فکر میکنن اومدن خونه باباشون!

به جای لباس و ردای سفید، همه شون لباس های مارک دار و آنچنانی میخوان!

بجای پابرهنه راه رفتن کفش آدیداس پاشون میکنن.

هیچ کدومشون از بالهاشون استفاده نمیکنن، میگن بدون 'بنز' و 'ب ام و' نمیرن!

اون بوق و کرنای اصرافیل هم گم شده... یکی ازش قرض گرفت و رفت دیگه خبری نشد!

آقا من خسته شدم از بس جلوی دروازه بهشت رو جارو زدم..
 
  • پیشنهادات
  • Hima

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/17
    ارسالی ها
    11,195
    امتیاز واکنش
    32,291
    امتیاز
    1,119
    ادامش..... اقا من خسته شدم بس که جلوی در بهشت جارو زدم چون هرشب. شبه یلداشونه تخمه میریزن
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    2
    بازدیدها
    157
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    230
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    177
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    127
    پاسخ ها
    0
    بازدیدها
    328
    بالا