- عضویت
- 2015/10/04
- ارسالی ها
- 1,028
- امتیاز واکنش
- 1,993
- امتیاز
- 750
میگن یه روز نگهبان بهشت میره پیش خدا گلایه میکنه که:
آخه خدا، این چه وضعیه آخه؟
ما یک مشت ایرونی داریم توی بهشت که فکر میکنن اومدن خونه باباشون!
به جای لباس و ردای سفید، همه شون لباس های مارک دار و آنچنانی میخوان!
بجای پابرهنه راه رفتن کفش آدیداس پاشون میکنن.
هیچ کدومشون از بالهاشون استفاده نمیکنن، میگن بدون 'بنز' و 'ب ام و' نمیرن!
اون بوق و کرنای اصرافیل هم گم شده... یکی ازش قرض گرفت و رفت دیگه خبری نشد!
آقا من خسته شدم از بس جلوی دروازه بهشت رو جارو زدم..
آخه خدا، این چه وضعیه آخه؟
ما یک مشت ایرونی داریم توی بهشت که فکر میکنن اومدن خونه باباشون!
به جای لباس و ردای سفید، همه شون لباس های مارک دار و آنچنانی میخوان!
بجای پابرهنه راه رفتن کفش آدیداس پاشون میکنن.
هیچ کدومشون از بالهاشون استفاده نمیکنن، میگن بدون 'بنز' و 'ب ام و' نمیرن!
اون بوق و کرنای اصرافیل هم گم شده... یکی ازش قرض گرفت و رفت دیگه خبری نشد!
آقا من خسته شدم از بس جلوی دروازه بهشت رو جارو زدم..