♥ساحل♥
کاربر نگاه دانلود
خب دوستان قبل از هرچیز باید بدونید که روایت های زیادی در زمینه مرگ کوروش بزرگ هست ولی این یکی از بقیه بیشتر مورد تاییده البته باید بگم که بعضی ها این روایت رو به تغییر دادند وسعی کردند کوروش رو بد جلوه بدند و ملکه تومروس رو اذربایجانی درحالی که تا مدتی ملکه تومروس با کوروش کبیر زندگی میکرده روایت اصلی این است که قوم سکاها علیه امپراطوری پارس شورش میکنند و بخش هایی رو هم به اشغال خودشون در می اورند کوروش به جنگشون میره وتوسط ملکه تومروس با دردناک ترین طرز ممکن کشته میشه واما حالا اصل ماجرا با تمام جزییات خبر رسید که قوم سکاها شورش کرده اند و مناطقی را به اشغال خود دراورده اند کوروش خود را برای جنگ اماده کرد شب قبل از رفتن به جنگ خواب دید که فرشته ای او را از مرگش مطلع کرده است با این حال کوروش بیمناک نشد و قبل از رفتنش وصیت نامه خود را نوشت قبل از جنگ او با ملکه سکاها ملکه تومروس که شوهر خود را به تازگی از دست داده بود حرف زد کوروش و تومروس از سالها قبل همدیگر را میشناختند واز بچگی تا دوران نوجوانی با هم بزرگ شده بودند دوستان باید بگم که ملکه تومروس ایرانی الااصل بوده واذربایجانی نبوده کوروش ملکه تومروس را به صلح دعوت کرد و خاطرات سالیان دور را به او یاداوری کرد و به او پیشنهاد ازدواج کرد(کوروش نیز تنها همسر خود را ملکه کاساندان را چندین سال پیش از دست داده بود) اما ملکه تومروس قبول نکرد وبه او نصیحت کرد که به سرزمین خود برگردد و بگذارد سرزمین های اشغالی تحت سلطه سکاها بماند واگر راه جنگ را پیش بگیرد خون او را بر زمین خواهد ریخت و سرش را تنش جدا خواهد کرد
اما کوروش نیرقبول نکرد مورخان معتقدند که اگر جنگ در خاک پارس جنگ میشد مستقیما پارس ها پیروز میشدند اما کوروش به پیشنهاد یکی از مشاوران مورد اعتمادش جنگ در خاک سکاها را پیش گرفت جنگ بسیار سختی برگرفت و اکثر سکاها کشته شده یا اسیر شده وقتی پسر ملکه تومروس به یکی از سپاهیان پارس حمله کرد وان را شکست داد با سپاهیانش نشست وشروع به خوردن نوشیدنی و غذا خوردن کرد پس از مدتی از حال رفت و وقتی بهوش امد خود را درزنجیر سپاهیان پارس دید که انها را در بیهوشی اسیر کرده بودند پسرتومروس درخواست ازادی کرد و کوروش نیز او را ازاد کرد و او از شدت ننگ خودش را درجا کشت سپاهیان پارس به جنگ خود ادامه دادند وتقریبا پیروز شده بودند و پایتخت سکاها را نیز شکست دادند و به ظاهر کسی زنده نمانده بود اما تعدادی از سکاها در اطراف پنهان شده بودند و ناگهان بر سرسپاهیان پارس باران تیرهای سه شعبه واتشین و تووپ های درست شده ازهیزم اتشین بر سرانها ریخت و هر دو طرق درگیر شدند و از دوطرف بسیاری کشته شدند ولی درنهایت سکاها پیروز شدند وتنها کوروش وهردت(کماندار شجاع باوفا ویارهمیشگی کوروش کبیر) و داریوش(که ان موقع یکی از سپاهیان کوروش بود باقی ماندند)حلقه محاصره مدام تنگتر میشد وجنگ شروع شد کوروش وداریوش و هردت یکی از قوی ترین سرداران وافراد ان موقع بودند و گفته میشود جنگ تا غروب با ان سه نفر ادامه داشت درنهایت داریوش وهردت و زخمی شدند وبیهوش شدند ولی نمردند وتنها کوروش باقی ماند ساعتها افراد میخواستند کوروش را بکشند ولی موفق نمیشدند با اینکه توانسته بودند او را بسیار زخمی کنند اما موفق به کشتنش نشده بودند ملکه تومروس از فرصت استفاده کرد و خنجری زهرالود به قلب کوروش زد و باعث شد افراد سکاها بتوانند او را اسیر کنند سپس ملکه تومروس به کوروش گفت که به او تعظیم کند و زانو بزند تا او را با درد کمتری بکشند اما کوروش قبول نکرد وگفت من هرگز چنین کاری را نخواهم کرد کشته شدن برای سرزمین و مردمم مایه ی افتخار من است ومن هرگز جز خدا بر کسی زانو نخواهم زد پس از مدتی کوروش با درد فراوان کشته شد و سر او را درحالی که خونش را درتشتتی بزرگ خالی میکردند در عموم قرار دادند پس از این هردت پیکر بی جان کوروش را با شهامت زیاد از میان سکاها برداشت و با داریوش به سمت پارس رفتند پس از دفن کوروش هردت پشیمان از اینکه کاری نتوانسته برای کوروش انجام بده جلوی ارامگاه کوروش خود را کشت و درلحظات پایانی خود گفت زندگی بدون کوروش برای من معنایی ندارد داریوش نیز پس از مدتی شورشیان مختلف را سرکوب کرد و پارس را در دست گرفت و مدتی بعد نیز با ارتشی به سکاها حمله کرد و ان ها را از ایران بیرون کرد و اکثریتشان را کشت و تقریبا حکومت سکاها به طور کلی از بین رفت پایان
