Elka Shine
مدیر بازنشسته
- عضویت
- 2016/07/11
- ارسالی ها
- 4,853
- امتیاز واکنش
- 14,480
- امتیاز
- 791
لطفعلی خان زند آخرین بازمانده سلسله زندیه در نبردی نابرابر با ماموران آقامحمد خان قاجار در اصطبلی حوالی ارگ بم دستگیر شد.
مورخان گزارش دادند : سپاه آقا محمد خان قاجار بعد از هشت ماه بالاخره موفق به بازکردن برج و بارو کرمان شد. خان زند با همراه گروهی از یاورانش از طایفه افشارهای ترک به نبرد تن به تن ب دشمن پرداخت.
غروب هنگام لطفعلی خان سوار بر اسب و در حالی که ناامید از ادامه نبرد بود به سمت بم حرکت کرد. او امید داشت که محمدحسین خان سیستانی حاکم بم که پسرش جهانگیرخان همراه خان زند بود، او را یاری کند اما از بخت بد، جهانگیر خان در طوفان شن گم شد و پدر که از دیدن پسر ناامید شده بود راه دیگری را در برخورد با لطفعلی خان برگزید.
لطفعلی خان خسته و پریشان در تالار ارگ سر به بالین گذاشت. دیگر بخت با او یار نبود.تمام بام های اطراف و درهای اصطبل پر از مردان ستیزه جو با شمشیر او را در محاصره داشتند. حاکم به تصور دستگیری پسرش جهانگیرخان توسط آغامحمدخان، قصد گرفتاری لطفعلی خان و معاوضه او با پسرش داشت. لطفعلی درمانده، با اسب به بلندی سکوی میان اصطبل جهید و یک تنه به نبرد پرداخت اما در نهایت تسلیم شمشیر بران دشمن شد.
مورخان گزارش دادند : سپاه آقا محمد خان قاجار بعد از هشت ماه بالاخره موفق به بازکردن برج و بارو کرمان شد. خان زند با همراه گروهی از یاورانش از طایفه افشارهای ترک به نبرد تن به تن ب دشمن پرداخت.
غروب هنگام لطفعلی خان سوار بر اسب و در حالی که ناامید از ادامه نبرد بود به سمت بم حرکت کرد. او امید داشت که محمدحسین خان سیستانی حاکم بم که پسرش جهانگیرخان همراه خان زند بود، او را یاری کند اما از بخت بد، جهانگیر خان در طوفان شن گم شد و پدر که از دیدن پسر ناامید شده بود راه دیگری را در برخورد با لطفعلی خان برگزید.
لطفعلی خان خسته و پریشان در تالار ارگ سر به بالین گذاشت. دیگر بخت با او یار نبود.تمام بام های اطراف و درهای اصطبل پر از مردان ستیزه جو با شمشیر او را در محاصره داشتند. حاکم به تصور دستگیری پسرش جهانگیرخان توسط آغامحمدخان، قصد گرفتاری لطفعلی خان و معاوضه او با پسرش داشت. لطفعلی درمانده، با اسب به بلندی سکوی میان اصطبل جهید و یک تنه به نبرد پرداخت اما در نهایت تسلیم شمشیر بران دشمن شد.
