داستانک کاربران مرد شریف

مهنا

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/04/30
ارسالی ها
390
امتیاز واکنش
3,098
امتیاز
573
با صدای رسا از ارزش های زنان می گفت: که زن در جامعه مهمترین است. سرور است. زن که کلفت خانه اتان نیست. تا می توانید با محبت با زنان سخت بگویید. مبادا بی احترامی کنید به زنان خود ، و اما خــ ـیانـت که بزرگترین گـ ـناه است.
زنان حاضر در کارخانه با شنیدن سخنان رییس شریف خود نه تنها دست زدند که حتی جیغ و دست و هورا!!!
مردان حاضر در کارخانه سرافکنده و شرمسار، عده ای هم در فکر فرو رفته و به دنبال راه حل در جهت جبران خطاهای خویش.
سخنرانی به پایان رسید و رییس به خانه بازگشت.
- هوی ضعیفه. چی پختی غذا؟ د، جون بکن. مردیم از گشنگی بی عرضه. با این دسپختت گندت. سرت که هووی آشپز آوردم می فهمی باید یاد بگیری چه جور با اربـاب خونت رفتار کنی.
ضعیفه، زن رییس به آشپزخانه رفتو رییس که تنها شد با موبایل خویش شماره گرفت:
الو جوجو. عشقم. نازلی جونم. این گودزیلا که خوابید میام خدمتت با هم بریم صفا سیتی.
بعد هم صدایش را پایین آورد و گفت: داره میاد این دایناسور، بعدن می زنگم.
بععععععله. یه همچین مرد بزرگواری است جناب رییس.
 
بالا