معرفی نامه جشن های ایران باستان

H@niyeh

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
1970/01/01
ارسالی ها
628
امتیاز واکنش
2,670
امتیاز
514
محل سکونت
...
((خدای بزرگ است اهورامزدا،آنکه این زمین را آفرید،آنکه آن آسمان را آفرید،آنکه مردم را آفرید،آنکه شادی را برای مردم آفرید»در ایران باستان ، جشن های بسیاری به پا میشده است ؛ از بسیاری جشن ها پیداست که ایرانیان برای شادی های زندگی،ارزش فراوان قائل بودند وطبع انسانی وروح دادگری و گرایش به راستی و مهربانی،خود دلیل آشکاری بر طبع تاژ (لطیف)و شادی آفرین نیاکان ما میباشد . آنچه که بیشتر فرهنگهای امروز جهان،درباره ی اندوه و غم و سر بر زانو نهادن گرامی میدارند در فرهنگ ایران بد شمرده است :

غم مخور چه غم خورنده را رامش گیتی و مینو از میان میرود و کاهش بتن و روانش افتد .

در اوستا و نیز در نوشته های هندیان،از نوروز و مهرگان وسده سخنی نیامده است؛همچنین در نوشته های ساسانی نیز از سده یادی نشده است به احتمالی، نوروز وتا حد کمتری مهرگان که به جشن مردمان برزگر ونه گله دار و کوچ نشین می ماند،یا از بومیان ایران گرفته شده است یا از میان رودان و بابل. نشانه هایی در دست است که نزد آریاها آغاز پاییز سر آغاز سال شمرده میشده است و در ظاهر،در آغاز روزگار هخامنشی نیز،پاییز به همراه جشن های مهرگان در ماه بغ یاد ،ماه ستایش مهر، آغاز سال به شمار میرفته است.آنچه در این جا برایتان آورده ام مجموعه ای از تمام جشن های سرزمین پاکمان ایران است.جشن های باستانی ایران بر دو دسته است،جشن های همنام شدن روز و ماه یا جشن های امشاسپندان وجشن های متفرقه .در ایران قدیم هر ماه،روزی به همان نام داشته است که آن روز را جشن میگرفته اند و برخی از این جشن ها از اعتبار خاصی نسبت به بقیه برخوردار بوده اند؛مانند جشن مهرگان.))
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • پیشنهادات
  • H@niyeh

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    1970/01/01
    ارسالی ها
    628
    امتیاز واکنش
    2,670
    امتیاز
    514
    محل سکونت
    ...
    فروردین

    جشن نوروز باستانی:
    th


    نوروز آیینهای باشکوه آن، مسیری سه هزار ساله و پرپیچ و خم را پیموده تا به ما رسیده است. «نوروز» کهنسالترین آیین ملی در جهان است که جاودانه مانده و یکی از عوامل تداوم فرهنگ ایرانیان (آرینهای جنوبی) است. آیینهای برگزاری این جشن بزرگ در عصر حاضر با سه هزار سال پیش تفاوت چشمگیر نکرده و به همین دلیل عامل وحدت فرهنگیساکنان ایران زمین به شمار میرود که آن را در هر گوشه از جهان که باشند، یکسان برگزار میکنند و بزرگ میدارند و به همین جهت است که اندیشمندان «نوروز» را مظهر پایدار هویت و ناسیونالیسم ایرانی خوانده اند که مورخان در قوه محرکه اش تردید ندارند؛ زیرا که در طول تاریخ نیروی عظیم و کارآییهای فراوان آن را درک کرده اند.



    نوروز روز ملی و جشن همه کسانی است که در فلات ایران (ایران زمین) خود یا نیاکانشان به دنیا آمده اند و تاریخ و فرهنگ مشترک دارند، از جمله تاجیکها، افغانها، کردها و ساکنان سرزمینهایی که در طول قرون و اعصار، امپراتوری ایران را تشکیل داده بودند. حتی آذریها هم نوروز را به خوبی جشن میگیرند. نوروز پیوند همه ساکنان فلات ایران است.
    دو قرن است که امپراتوری ایران براثر نیرنگ های استعمارگران اروپایی از میان رفته است، امافرهنگ مشترک و مدنیت غنی قوم ایرانی باقی مانده و نوروز همچنان روز ملی همه مردمی است که در این سرزمین کهن سکونت دارند.

    نوروز، هدفهای آن و وقایعی که در طول قرن ها در این روز روی داده است درخور توجه فراوان است.

    در بسیاری از آثار گذشته نگاران، از جمله در تاریخ طبری، شاهنامه فردوسی و آثار بیرونی؛ نوروز به جمشید، شاه افسانه ای و درپاره ای دیگر به کیومرث نسبت داده شده و آن را به دلیل آغاز بــــهـــــــار، برابر شدن روز و شب و از سر گرفته شدن درخشش خورشید و اعتدال طبیعت، بهترین روز در سال دانسته اند.

    به نوشته برخی از مورخین بر پایه افسانه ها، سه هزار سال پیش در چنین روزی، جمشید از کاخ خود در جنوب دریاچه ارومیه (منطقه باستانی حسنلو) بیرون آمد و عمیقاً تحت تأثیر آفتاب درخشان، و خرمی و طراوت محیط قرار گرفت و آن روز را «نوروز»، روز صفا، پاک شدن زمین از بدی‌ها و روز سپاسگزاری از خداوند بزرگ نامید و خواست که از آن پس، بدون وقفه، هر سال در این روز آیین ویژه‌ای برگزار شود- آیینی که هنوز ادامه دارد و از گزند زمانه و هرگونه تحول سیـاس*ـی و اجتماعی مصون مانده است.

    لازم است بدانیم که مهاجرت آرین‌ها به صورت سه دسته مادها، پارس‌ها، پارت‌ها به سرزمین ایران در قرن هشتم پیش از میلاد تکمیل شد. این گروه از آرین‌ها از گروهی که به اروپا رفتند، جدا شده بودند که مورخان آنان را آرین‌های جنوبی می‌خوانند. مادها در منطقه غرب ری (تهران امروز) تا مرز ایلام از جمله آترپاتکان (آذربایجان) و کردستان مستقر شدند و بعدا حکومتی به پایتختی همدان تأسیس کردند که به احتمال زیاد جمشید از میان آنان برخاسته بود. زیرا، پارس‌ها در جنوب و جنوب شرقی «ری» تا سواحل خلیج‌پارس و بیشتر افغانستان و بلوچستان امروز اسکان گرفته بودند و پارت‌ها در شرق دریای کاسپین (خزر) از جمله خراسان بزرگ، دامغان، خوارزم و گرگان - تپورستان (مازندران) و نواحی اطراف استقرار یافته بودند.

    ترویج آموزش‌های زرتشت -تنها پیامبری که از میان آرین‌ها برخاسته- به نوروز جنبه معنوی‌تری بخشید، زیرا زرتشت بر کردار، گفتار و پندار نیک تأکید داشت و هر عمل خلاف عدالت را نفی می‌کرد و تحولات تاریخ را نتیجه کشمکش بدی و خوبی می‌دانست که سرانجام با شکست قطعی بدی؛ آرامش، صفا، شادی، صمیمیت و عدالت جهانیان تأمین خواهد شد. نوروز فرصت خوبی برای زدودن افکار بد از روح، پایان دادن به دشمنی‌ها از طریق تجدید دیدارها و نیز شاد کردن دوستان و بستگان، مخصوصاً سالخوردگان با دستبوسی آنان و مبادله هدیه بوده است.

    کوروش بزرگ مؤسس امپراتوری ایران که از مادر، ماد و از پدر، پارس بود. نخستین حکمران ایرانی بود که به نوروز جنبه رسمی داد و در سال 534 پیش از میلاد دستورالعملی برای آن تدوین کرد که شامل ترفیع نظامیان، ابلاغ انتصابات تازه، سان دیدن از سربازان، عفو مجرمین پشیمان، ایجاد فضای سبز و پاکسازی محیط زیست- از منازل شخصی گرفته تا اماکن عمومی ـ بود. چهارسال پیش از آن ،کوروش پس از تصرف بابل، نوروز را در آنجا جشن گرفته بود و به این سبب برخی از مورخان، زمان اعلام رسمی و عمومی شدن نوروزبه عنوان عید ملی را سال 538 قبل از میلاد نوشته اند. بابل در 29 اکتبر سال 539 پیش از میلاد به تصرف ایران درآمده بود.

    در دوران هخامنشیان، یازده روز اول فروردین (فرورتیشن/ Farvartishn ) ویژه انجام مراسمنوروز بود. شاه در نخستین روزسال نو روحانیون، بزرگان، مقامات دولتی و فرماندهان ارشد نظامی، دانشمندان و نمایندگان سرزمین‌های دیگر را می‌پذیرفت و ضمن سپاسگزاری از عنایات خداوند، گزارش کارهای سال کهنه و برنامه‌های دولت برای سال نو و نظر خویش را بیان می‌کرد که نصب‌العین قرار گیرد. این آیین تا همین اواخر با جزیی تفاوت رعایت می‌شد. شاه سپس پیشکش‌ها را دریافت می‌کرد که نمونه آن در کنده‌کاری‌های تخت جمشید دیده می‌شود. آنگاه مراسم سان و رژه برگزار می‌شد و افسرانی که قهرمان دفاع از وطن شده بودند، ترفیع و پاداش می‌گرفتند و مقامات تازه و قضات نو معرفی می‌شدند.

    در نوروز، مردم نخست به دیدن سالخوردگان خانواده، بیماران و از کارافتادگان میرفتند و ادای احترام میکردند (احترام و رعایت احوال سالخوردگان و نسل بازنشسته، در میان ایرانیان همواره نهایت اهمیت را داشته است). سپس عید دیدنی آغاز می شد. پیش از دید و بازدیدها، در لحظه تحویل سال هر فرد از خدا میخواست که در سال نو روان او را پاک و آرام نگهدارد. این مراسم پس از 25 قرن به همین صورت ادامه دارد و باعث اعجاب ملل دیگر شده است.

    سران دولت هخامنشی در آداب و رسوم و قوانین سرزمین‌های غیرآریایی‌ نشین کمتر مداخله می‌کردند ولی در مصر که بیش از یک قرن یکی از ایالات ایران به شمار می‌رفت، آیین های نوروز را رواج داده بودند و با اعزام سفیر به حبشه (اتیوپی) از شاه انتخابی این کشور خواسته بودند که نوروز را به رسمیت بشناسد و برگزار کند، آلودن محیط‌زیست (آب و هوا و زمین) را منع ، و برای دروغ‌گفتن و سوء نیت مجازات در نظر بگیرد.

    داریوش بزرگ که در گسترش آیین‌های نوروزی در میان متصرفات غیرآرین امپراتوری ایران سعی بلیغ داشت در مراسم نوروز 515 پیش از میلاد (هفت‌سال پس از آغاز فرامانروایی اش) تصمیم خود را در زمینه ایجاد سنگ نبشته بیستون- حاوی آرزوها، اندرزها و شرح قلمرو ایران- اعلام کرد که مورخان با توجه به این سنگ نبشته گفته‌اند که ایران تنها کشور جهان است که سند مالکیت دارد. بزرگترین آرزوی داریوش که در این کتیبه آمده، این است که خداوند ایران را از آفت دروغ و خشکسالی مصون سازد.

    پس از تکمیل ساختمان عظیم و زیبای تخت جمشید (پارسه) در پارس و گشایش آن، آیین های رسمی نوروز، باشکوه بی‌مانندی در آنجا برگزارمی شد. مراسم نخستین نوروز در تخت جمشید دو هفته طول کشید. مردم عادی در تالار صدستون و سران ایالات و مقامات ترازاول در تالارهای دیگر این کاخ حضور می‌یافتند. کار ساختن تخت جمشید (که یونانی‌ها پرس‌پولیس = شهر پارس خوانده‌اند) 51 سال طول کشید. داریوش اول تصمیم به ساختن آن، در محلی نه چندان دور از پاسارگاد گرفت، ولی پادشاه سوم بعد از او آن را گشود و به این ترتیب ایران دارای دو پایتخت شد: شوش پایتخت اداری و تخت جمشید پایتخت سیـاس*ـی. عنوان «تخت جمشید» را قرن‌ها بعد، پس از اســلــــام، مردم به آن دادند، حال آن که این کاخ با جمشید افسانه‌ای ارتباطی نداشته است. از این کاخ که گویای تمدن و پیشرفت ایرانیان باستان است بر قلمروی میان سند، دانوب، مدیترانه و نیل فرمانروایی می‌شد. حسادت اسکندر مقدونی نسبت به این شکوه و عظمت، عامل عمده ویرانی این کاخ به دست او شد. افراد خاندان سلطنت و درباریان در هر کجای کشور که بودند پیش از فرا رسیدن نوروز خود را به تخت جمشید می رسانیدند و بهار را در آنجا بسر می بردند. داریوش دوم به مناسبت نوروز، در سال 416 پیش از میلاد سکه زرین ویژه‌ای ضرب کرد که یک طرف آن شکل سربازی را در حال تیراندازی با کمان نشان می‌دهد. ضرب سکه زر و سیم یک قرن پیش از آن توسط داریوش اول آغاز شده بود. سکه‌های داریوش اول به «داریک» یا «دریک» موسومند. باید توجه داشت که رسم دادن سکه به عنوان عیدی از زمان هرمز دوم - شاه ساسانی در سال 304 میلادی آغاز شده است.
     
    آخرین ویرایش:

    H@niyeh

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    1970/01/01
    ارسالی ها
    628
    امتیاز واکنش
    2,670
    امتیاز
    514
    محل سکونت
    ...
    سروش و جشن سروشگان:
    سُروش یکی از ایزدان باستانی ایرانیان است.سروش از ایزدان بزرگی است که بر نظم جهان مراقبت دارد، پیمان‌ها را می‌پاید و فرشتهٔ نگهبان خاص زرتشتیان است.
    در اوستا به صورت sraoša- یا seraoša-و در فارسی میانه مانوی به صورت به معنی "شنیدن"Ösrõšahrãy یا srõšãw آمده است.این واژه از ریشه ی sru اشتقاق یافته است و در اوستا هم به معنی "فرمانبرداری" به کار رفته است و هم نام یکی از ایزدان است.سروش ایزدی است که زمزمه کردن (نیایش) را به مردم آموخت.او ایزدی است که قبل از طلوع آفتاب بانگ زده و مردم را برای نیایش پروردگار فرا میخواند. او از ایزدان بزرگی است که بر نظم جهان مراقبت دارد.
    بنا بر روزهای ایرانیان باستان،هفدهمین روز از هر ماه به نام ایزد سروش نامیده شده است و جشنی به نام جشن سروشگان در این روز برگزار میشود.روز سروش در ماه فروردین از اهمیت ویژهای برخوردار بوده و جشن سروشگان گرفته می شده است.ایرانیان در این روز به عبادت و نیایش پروردگار پرداخته و به معابد میرفتند.
    ایزد سروش بر فراز کوه البرز کاخی دارد، با یک‌هزار ستون که به خودی خود روشن است و ستاره‌نشان (یسنه ۵۷، بند ۱۰).گردونهٔ او را در آسمان،چهار اسب نر درخشان و تیزرو با سم‌های زرین می‌رانند.هیچ موجودی از ایشان پیشی نمی‌گیرد و بدین‌گونه است که او دشمنان خود را در هر کجا که باشند، دستگیر می‌کند.سروش همیشه بیدار است و هرگز به خواب نمی رود و مخلوقات مزدا را پاسبانی می کند و برای محافظت نوع بشر هر روز و هر شب،سه بار به دور زمین می گردد.نماد مادی سروش خروس نام نهاده شده که با بانگ بامدادی خود مردم را از پی ستایش خداوند بخواند.در مجموعه ی یشت ها، یشت یازدهم برای سروش است.

    برخی از صفات سروش در اوستا به قرار زیر است: قوی بازو ،چست و چالاک ، چابک ترین در میان جوانان ، شهریار جهان، دارنده ی سلاح سخت ، دارای سلاح آخته ، دارای ابزار مینوی یعنی "اهونور"، "یسنوکرتی" و "فشوشومانتره"،"تنومانتره" یعنی دارای پیکری با کلام مقدس ، پاک ترین و رد (:سرور) پاکی ، دارای اندیشه ای والا ، خوش سخن ، نگهبان آفریدگان، پاسبان سرار گیتی و پناه دهنده ی بینوایان .
    سروش در میان ایزدان نخستین کسی است که زبان به ستایش خداوند و نیایش امشاسپندان گشود. نخستین کسی که مراسم مذهبی به جای آورد و پنج گاتهای زرتشت را بسرود.ایزد سروش بر آن است تا نیروهای اهریمنی چون "خشم"، "کنده یا مـسـ*ـتی" ، "بوشاسپ یا خواب و تنبلی" (و مهمتر از همه " دروغ" را از میان ببرد.
    سروش نابود کننده ی دیو آز و خشم است و به همراه مهر و رشن (دو ایزد باستانی ایرانیان) اعمال انسان ها را سنجیده و به نیکو کاران پاداش و به بدکاران کیفر می دهد. او فرمانروا و دهبد جهان است .بر تمامی ارزه (کشور غربی) و سوه (کشور شرقی) فرمانروایی دارد. او نگهبان تن در جهان است و برای نگهبانی آفریدگان،همواره بیدار و هوشیار بر گرد جهان می گردد.هفدهمین روز هر ماه به نام ایزد سروش به عنوان پیام آور غیب و پیک ایزدی شناخته می شود.
    hhe140.jpg
     

    H@niyeh

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    1970/01/01
    ارسالی ها
    628
    امتیاز واکنش
    2,670
    امتیاز
    514
    محل سکونت
    ...
    فروردینگان:
    نوزدهم فروردین روز جشن فروردینگان است این جشن همانطور که از اسمش پیداست به فروهر در گذشتگان پاک تعلق دارد وبه یاد روان آنها می باشد زرتشتیان عموما به پرستشگاه میروند اوستا میخوانند وبه عبادت خدا می پردازند لازم به ذکر است موبدان وسایر زرتشتبیان پیش از خواندن آفرینگان یا قسمت های دیگر اوستا آداب طهارت یعنی وضو میگیرند که در پهلوی پادیاب گفته میشد.

    527597_nnT9NTQw.jpg
     

    H@niyeh

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    1970/01/01
    ارسالی ها
    628
    امتیاز واکنش
    2,670
    امتیاز
    514
    محل سکونت
    ...
    اردیبهشتگان:
    جشن اردیبهشتگان جشنی در ستایش و گرامی داشت اردیبهشت به معنی بهترین راستی.اردیبهشت همچنین نگهبانان آتش است چرا که آتش بهترین جلوه گاه راستی و پاکی به شمار میرفته است . جشن اردیبهشتگان یکی از جشن های بزرگ زرتشتیان است. اردیبهشت پادشاه آتش و نور است.

    527597_AyUwFwGv.jpg
     

    H@niyeh

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    1970/01/01
    ارسالی ها
    628
    امتیاز واکنش
    2,670
    امتیاز
    514
    محل سکونت
    ...
    جشن چهلم نوروز:
    روز دهم اردیبهشت در نزد ایرانیان باستان جشن چهلم نوروز بوده است.وتنها نشانی که تا همین چند سال اخیر از این جشن باقی مانده بود مراسمی بود که در شیراز در کنار چشمه ی سعدی به مناسبت این روز برگزار میشد. در این روز زنان و مردان در ساعاتی جداگانه در چشمه ی سعدی آبتنی میکردند و بر این باور بودند که در این روز ماهی ای سر از آب بیرون میآورد و انگشتری زرین را با خود می آورد که نشانه ی بخت و اقبال است . کرمانی ها در این روز به زیارت شاه خیر الله میروند و پختن آش شیر جزءمراسم این جشن است.

    527597_n9eQERF8.jpg
     

    H@niyeh

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    1970/01/01
    ارسالی ها
    628
    امتیاز واکنش
    2,670
    امتیاز
    514
    محل سکونت
    ...
    پانزده اردیبهشت:
    این روز از اردیبهشت ماه برابر است با جشن گاهنبار یا جشن بهاربد که از از بزرگترین جشن های ایرانیان پیش از رواج دین زردشتی در عصر ساسانی بوده است .آخرین سند مکتوب از برگزاری جشن میانه گزارش کوتاه اما مهم ابوریحان بیرونی در کتاب آثار الباقیه که از اهتمام مردم در برگزاری آن یاد میکند.

    527597_eFE4Dt7R.jpg
     

    H@niyeh

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    1970/01/01
    ارسالی ها
    628
    امتیاز واکنش
    2,670
    امتیاز
    514
    محل سکونت
    ...
    خرداد

    جشن «ارغسوان/اریجاسوان»:
    یکم خرداد به نام اورمزد روز، روزجشن ارغاسوان یا اریجاسوان است. جشن ارغاسوان نام یکی از جشن های خوارزمی است که بیرونی نام شماری از آنها را همراه با جشن‌های سغدی در «آثارالباقیه» (فصل‌های دهم تا دوازدهم) آورده است. بی‌گمان هیچیک از هـر دوتلفظ‌ یاد شده در نسخه‌های خطی آثارالباقیه درست نیستند و در مرور زمـان به دلیل نبود آشنایی کاتبان با نام‌های کهن، شکل صحیح خود را از دست داده‌اند. امروزه حتی تلفظ صحیح این نام‌ها نیز معمولاً امکان‌پذیر نیست، اما بیرونی معنای آن را « نزدیک شدنِ گرما» می‌داند.
    به روایت آثارالباقیه این جشن در نخستین روز ماه «هروداد» که شکل خوارزمی «خرداد» است، هم زمان با کاشت کنجد برگزار می‌شده است. او این جشن را به دورانی کهن منسوب می‌دارد. اصل این جشن شادی و نشاط است از فرارسیدن گرما و تابستان که با کاشت کنجد همراه است.
    امروزه همچنان کاشت کنجد، پنبه، کرچک و دیگر دانه‌های روغنی در استان‌های مرکزی ایـران و گاه همراه با مراسمی در «شصت بهار» انجام می‌شود.


    527597_TloJlQbz.jpg


     

    H@niyeh

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    1970/01/01
    ارسالی ها
    628
    امتیاز واکنش
    2,670
    امتیاز
    514
    محل سکونت
    ...
    عید عروج عیسی مسیح :بیست و پنجم ایار ماه آشوری (= 25 می میلادی)
    برابر با 4 خرداد در گاهشماری ایرانی هنگام جشن عروج عیسی مسیح و جشن «کلوسولاقا»یا «عروس آریایی» نزد آشوریان ایران.در این روز آشوریان بر اساس یک رسم ملی - مذهبی به بیرون از شهر می روند و جشن می گیرند.در این روز دختران کوچک با پوشیدن لباس عروسی و گرفتن سبدی از آذوقه در دست، میان مردم می گردند و اعاناتی برای مستمندان جمع آوری می کنند.این کار نمادین، یادآور نبرد میان آشوریان و «تیمور لنگ» است که در آن آمدن زنان با لباس عروسی به میدان جنگ باعث تهییج روحیه ی آشوریان و شکست تیمور شد.



    527597_EoP7Q95B.jpg
     
    بالا