به توکل نام اعظمت
بسم الله الرحمن الرحیم
خب ، خب ، خب...
متاسفانه، متاسفانه،متاسفانه؛
ما بازم تولد داریم...
اونم تولد کی؟؟!!
کسی که خودش پایه همه تولد ها و تاپیک ها برنامه ریزی هاست...برای همین یه خورده سخته براش جشن گرفتن، و تمام اعضای نامرد گروه هم این تاپیک زدن رو انداختن گردن منِ گردن شکسته...
راستش قضیه از این قراره که ما چون مشغول تدارکات تولد فائزه بودیم دیر برای زهرا دست به کار شدیم و جوری رفتار کردیم که انگار تولدش رو یادمون رفته، برای همینم مهسا رو فرستادیم تا بره pv زهرا و ازش بپرس تولدش امروز بوده یا نه؟
مدرکم موجوده، ایناهاش...
بعد از اون فروغ درگیر بود که الان چه متنی برای تولد بنویسه،اون یکی زهرا بهش گفت یکم ذهن ادبیاتیت رو به کار بنداز، ولی فروغ فردا جامعه داره که گفت والا الان ذهنم درگیر جامعه هستش،زهرا هم براش یه متن تبریک نوشت،بازم مدرک داریم...
بعد قرار شد هر کدوم یه نقاشی از کتاب چاپ شده زهرا داشته باشیم، که اینجا می فرستم، منم نه نقاشیم بده نه خطم، ولی چون ذهنم درگیر تاپیک بود عجله ای شد و افتضاح...
صبر کنید،از من اینو بشنوید که همیشه افتضاح ها ماندگار ترند...
حالا بریم سراغ تبریک به سمت آدمیزاد:
همراه یک طلوع
در این خجسته یاد
در سالگرد بهاران هستیت
روزی که زندگی بر لبان تو بـ..وسـ..ـه زد
با صد خلوص
هم آستان دل، خواهم که بمانی
همیشه شاد
*تولدت مبارک*
تو این روز پر از عشق تو با خنده شکفتی
با یه گریهی ساده به دنیا بله گفتی
ببین تو اسمونا پر از نور و پرندس
تو قلبا پر عشقه، رو لبا پر خندس
*تولد مبارک*
تولدتـــــ مبارکـــ
ایشالا یه سال دیگه پر از سلامتی داشته باشی،
زیر کامیون نری…
سرطان نگیری...
فلج نشی...
سکته نزنی...
درد بی درمان هم نگیری...
کلا همه جوره بهت هیچ مرضی نرسه!!
این قلبتم تکلیف ما رو روشن کنه،یا اره یا نه
*بازم تولدت مبارک*
پ.ن: متن توسط فرزانه رجبی که به دلایلی در انجمن نگاه فعالیت ندارد،آماده شده است.
بسم الله الرحمن الرحیم
خب ، خب ، خب...
متاسفانه، متاسفانه،متاسفانه؛
ما بازم تولد داریم...
اونم تولد کی؟؟!!
کسی که خودش پایه همه تولد ها و تاپیک ها برنامه ریزی هاست...برای همین یه خورده سخته براش جشن گرفتن، و تمام اعضای نامرد گروه هم این تاپیک زدن رو انداختن گردن منِ گردن شکسته...
راستش قضیه از این قراره که ما چون مشغول تدارکات تولد فائزه بودیم دیر برای زهرا دست به کار شدیم و جوری رفتار کردیم که انگار تولدش رو یادمون رفته، برای همینم مهسا رو فرستادیم تا بره pv زهرا و ازش بپرس تولدش امروز بوده یا نه؟
مدرکم موجوده، ایناهاش...
بعد از اون فروغ درگیر بود که الان چه متنی برای تولد بنویسه،اون یکی زهرا بهش گفت یکم ذهن ادبیاتیت رو به کار بنداز، ولی فروغ فردا جامعه داره که گفت والا الان ذهنم درگیر جامعه هستش،زهرا هم براش یه متن تبریک نوشت،بازم مدرک داریم...
بعد قرار شد هر کدوم یه نقاشی از کتاب چاپ شده زهرا داشته باشیم، که اینجا می فرستم، منم نه نقاشیم بده نه خطم، ولی چون ذهنم درگیر تاپیک بود عجله ای شد و افتضاح...
صبر کنید،از من اینو بشنوید که همیشه افتضاح ها ماندگار ترند...
حالا بریم سراغ تبریک به سمت آدمیزاد:
همراه یک طلوع
در این خجسته یاد
در سالگرد بهاران هستیت
روزی که زندگی بر لبان تو بـ..وسـ..ـه زد
با صد خلوص
هم آستان دل، خواهم که بمانی
همیشه شاد
*تولدت مبارک*
تو این روز پر از عشق تو با خنده شکفتی
با یه گریهی ساده به دنیا بله گفتی
ببین تو اسمونا پر از نور و پرندس
تو قلبا پر عشقه، رو لبا پر خندس
*تولد مبارک*
تولدتـــــ مبارکـــ
ایشالا یه سال دیگه پر از سلامتی داشته باشی،
زیر کامیون نری…
سرطان نگیری...
فلج نشی...
سکته نزنی...
درد بی درمان هم نگیری...
کلا همه جوره بهت هیچ مرضی نرسه!!
این قلبتم تکلیف ما رو روشن کنه،یا اره یا نه
*بازم تولدت مبارک*
پ.ن: متن توسط فرزانه رجبی که به دلایلی در انجمن نگاه فعالیت ندارد،آماده شده است.
آخرین ویرایش: